تنهایی مرگ آور است ودر سقط بهار دست دارد
Diba کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2015/04/15 ارسالی ها 86,552 امتیاز واکنش 46,640 امتیاز 1,242 2015/12/27 #51 تنهایی مرگ آور است ودر سقط بهار دست دارد
Diba کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2015/04/15 ارسالی ها 86,552 امتیاز واکنش 46,640 امتیاز 1,242 2015/12/27 #52 دور می زند خودش را ساعت هر روز ایستگاه برای عابران نیامده در عصر مه گرفته ی سرد...
Diba کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2015/04/15 ارسالی ها 86,552 امتیاز واکنش 46,640 امتیاز 1,242 2015/12/27 #53 [h=2] [/h]به چشمت که نیامدم به خوابم که نیامدی آخر کابوس من بودم که از دوست نداشتنت بر می گشتم ...
[h=2] [/h]به چشمت که نیامدم به خوابم که نیامدی آخر کابوس من بودم که از دوست نداشتنت بر می گشتم ...
Diba کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2015/04/15 ارسالی ها 86,552 امتیاز واکنش 46,640 امتیاز 1,242 2015/12/27 #54 سالهاست انتظار می کشد مرا به خیابان شما تنهایی من پیرترین عابر این شهر است
Diba کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2015/04/15 ارسالی ها 86,552 امتیاز واکنش 46,640 امتیاز 1,242 2015/12/27 #55 باید تنهایی ام را دور بریزم مشغول باشم به نگاه تو عشق تو آبی بزرگی ست که قفس را باز می گذارد...
Diba کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2015/04/15 ارسالی ها 86,552 امتیاز واکنش 46,640 امتیاز 1,242 2015/12/27 #56 جمعه دستش بند است به دلتنگی من بیکار که می شود برای بغض هایم غروب می بافد
Diba کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2015/04/15 ارسالی ها 86,552 امتیاز واکنش 46,640 امتیاز 1,242 2015/12/27 #57 قایق غریبانه بغض کرده بود دریا دلش نمی خواست! اما رفت...
Diba کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2015/04/15 ارسالی ها 86,552 امتیاز واکنش 46,640 امتیاز 1,242 2015/12/27 #58 هرشب خیالم تخت می شود خوابم تو را نمی برد
Diba کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2015/04/15 ارسالی ها 86,552 امتیاز واکنش 46,640 امتیاز 1,242 2015/12/27 #59 امان از دست تو که شب وروزم در امان نیست باران بر بام های دور می بارد سگ ها از مه برمی گردند وباد در اتاق خالی من چرخ می زند گرمای دست هایت لای کدام کرسی گیر کرده است؟ از مجموعه خوابم تو را نمی برد
امان از دست تو که شب وروزم در امان نیست باران بر بام های دور می بارد سگ ها از مه برمی گردند وباد در اتاق خالی من چرخ می زند گرمای دست هایت لای کدام کرسی گیر کرده است؟ از مجموعه خوابم تو را نمی برد
Diba کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2015/04/15 ارسالی ها 86,552 امتیاز واکنش 46,640 امتیاز 1,242 2015/12/27 #60 ماشین های پرنده کبوتر نبودند آسمان صاف آبی نبود ولبخند هایی که از حیات می گذشتند گناهی نداشتند فقط به خمپاره ها بدهکار بودند
ماشین های پرنده کبوتر نبودند آسمان صاف آبی نبود ولبخند هایی که از حیات می گذشتند گناهی نداشتند فقط به خمپاره ها بدهکار بودند