به بَهای کدام برکه، دریا را به باد دادهای؟!
1
با این نوشید*نی ها
مـسـ*ـت نمی شوم دیگر.
باید دوباره سُراغِ چشم های تو بیایم!
2
برای ماندن،
بهانه می خواستی
یاری اَم نکرد آسمان؛ بارید.
بدم می آید از باران!
3
نخی سیگار،
پُکی عمیق،
و لب خندِ تو روی دیوار.
دود می شویم همه با هم امشب!
4
این قدر سَرَک نکش!
خیالی بیش نیستْ مردی که از خیابان میگذرد.
من؛
نشانیِ خانه اَت را هم از یاد بُردهاَم دیگر
با این نوشید*نی ها
مـسـ*ـت نمی شوم دیگر.
باید دوباره سُراغِ چشم های تو بیایم!
2
برای ماندن،
بهانه می خواستی
یاری اَم نکرد آسمان؛ بارید.
بدم می آید از باران!
3
نخی سیگار،
پُکی عمیق،
و لب خندِ تو روی دیوار.
دود می شویم همه با هم امشب!
4
این قدر سَرَک نکش!
خیالی بیش نیستْ مردی که از خیابان میگذرد.
من؛
نشانیِ خانه اَت را هم از یاد بُردهاَم دیگر