شعر دفتر اشعار رضا کاظمی

  • شروع کننده موضوع *parisa*
  • بازدیدها 1,792
  • پاسخ ها 127
  • تاریخ شروع

*parisa*

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2013/12/18
ارسالی ها
1,760
امتیاز واکنش
2,649
امتیاز
506
سن
25
محل سکونت
Khz_ahw




1-
مرزها


زبانِ فاصله را نمی فهمند.


هرچه دورتر میروم


نزدیکتر میشوی!



2-


تو رفتهای


و من از تنهایی


کَکَم هم نمیگزد دیگر!


*


حالا باز هم بگو دروغ گفتن بلد نیستی!



3-


هرکجای جهان که میروم،


آسمانْ


رنگِ چشمهای توست.



4-


مرزی در میان نبود.


هرچه دورتر رفتم؛


نزدیکتر شدم.


انگار تمامِ پلِّه برقی های جهان را


عکسْ سوار شده باشم!

تمامِ پلِّه برقی های جهان را عکسْ سوار شده اَم






ساده نیست دل کندن؛ به تریج قبات برنخورد!



1-

عاشقانه هام

به دردِ لای جِرز هم نمی خورند دیگر؛

وقتی تو نیستی.

2-

اینقدر کووک نزن!

جای بخیه ندارد دیگر

این دلِ لاکردار!

3-

با چشم هات زنده گی کرده اَم

وقتی هنوز می تابیدند.

ولی حالا ؛

این ابرهای لعنتی

دارند دست به خودکُشی اَم میزنند!

4-

کم از کلاغ نیستی که!

نگاه کن؛

هرچه سنگ میپرانم

نمیرود!
 
  • پیشنهادات
  • *parisa*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/18
    ارسالی ها
    1,760
    امتیاز واکنش
    2,649
    امتیاز
    506
    سن
    25
    محل سکونت
    Khz_ahw
    عشق، پروانه ای ستْ پُشتِ دریچه ی چشم هات


    1
    پرستوها
    گیج میخورند در آسمانِ شهر
    و درخت ها
    پاییز را از یاد نمیبرند.

    کجا مانده ای با بهاری که نیاورده ای هنوز؟!
    2
    چشم هات
    برگچه های نو رَسته ی بهارند
    پاییز نمیشوند.
    3
    وقتی تو نیستی
    زندهگی را نمیتوان هر صبح
    در آغـ*ـوش گرفت
    و برای تکه ای نان
    کنار تنور خورشید
    صف کشید!

    4
    باید ببارد برف
    شبِ گیسوهات
    دراز شده است دیگر!
    5
    هنوز کوچهها همان اَند
    خیابان ها همان اَند
    پنجره ها و مردمِ بی رؤیا، همان.
    تنها تویی که نیستی!
    6
    نامه هات را بی نشانی،
    به باد بِدِه
    می رساند.
    خانه ام بر باد است!
    7
    آتشکارِ ماهِری هستی
    تا می خواهم سرد شوم
    در کوره اَت می دَمی!
     

    *parisa*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/18
    ارسالی ها
    1,760
    امتیاز واکنش
    2,649
    امتیاز
    506
    سن
    25
    محل سکونت
    Khz_ahw
    بیا به نقطه ی اول، به ابتدایِ عاشقی برگردیم


    1
    گووشِ فلک را کَر کردهای با سکوت هات!

    "هایی" بزن،
    "هوویی" بگو
    بگذار دوباره بچرخد فلک!
    2
    دارد بهار میشود
    گل فروش های دوره گرد
    بنفشه جار می زنند.
    کدام پرستو
    بذر تو را هدیه خواهد آورد؟
    3
    دو ضلعِ یک زاویه ایم انگار،
    هرچه پیش می رویم
    دورتر می شویم.

    بیا به ابتدایِ عاشقی برگردیم!





    دوست داشتنم را ببین!


    گیسوهات را بگو
    دست از سرِ باد بردارند
    دارد به کوه می زند خودش را
    2
    پروازِ هیچ پرنده ای را
    حسرت نمی برم
    وقتی قفس
    چشم های تو باشد
    3
    چه خوش خیالی باد!
    تو را به بازی گرفته است گیسوهاش
    4
    صاحب خانه می گوید بهار
    خانه گران میشود
    اجاره بهاء گران تر.
    نگران نباش!
    کوچ می کنیم مثلِ پرستوها
     

    *parisa*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/18
    ارسالی ها
    1,760
    امتیاز واکنش
    2,649
    امتیاز
    506
    سن
    25
    محل سکونت
    Khz_ahw
    نگران نباش! کوچ میکنیم مثلِ بنفشهها



    این شعرها که جار می زنم
    یعنی هنوز ابتدای عاشقی ست
    وگرنه،
    "عاشقانْ کُشته گانِ معشوق اَند
    برنیاید زِ کُشته گانْ آواز"
    2
    خسته اَم
    پلک هات را ببند
    می خواهم کمی بخوابم
    3
    به هیچ پارکی راَهم نمی دهند دیگر.
    فقط تو را می شناسند
    نگهبان ها!
    4
    تو رفته ای وُ شهر
    به گِل نشسته از هجومِ سرما.
    کاش لااقل
    خورشید را نمی بُردی!
     

    *parisa*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/18
    ارسالی ها
    1,760
    امتیاز واکنش
    2,649
    امتیاز
    506
    سن
    25
    محل سکونت
    Khz_ahw
    به کوچه های نورمی روی؛پسرم
    به خورشید اگر رسیدی
    برای دلشوره هایم-یک بغـ*ـل آرامش
    برای جراحت هایم-یک بهار مرهم بهار
    برای سکوت خانه
    یک پنجره قناری بفرست!

    به کوچه های نور می روی؛پسرم
    به خورشیداگر رسیدی
    برای غروب های دلگیرم-یک خورشید طلوع بفرست!
    مي دانم تاپلك به هم بزنم
    مي آيي
    با انار و آينه دردست هايت
    يك دنيا آرامش درچشم هايت
    وقناري كوچكي درحنجره ات
    كه جهان را
    به ترانه هاي عاشقانه ميهمان مي كند.
    مي دانم تاپلك به هم بزنم
    مي آيي
    و بانگاهت
    دشت هاراكوه
    كوه هارا
    پرنده مي كني.

    به قول فروغ:
    من خواب ديده ام!
     

    *parisa*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/18
    ارسالی ها
    1,760
    امتیاز واکنش
    2,649
    امتیاز
    506
    سن
    25
    محل سکونت
    Khz_ahw
    خیز برداشته ام به هوای بهار
    حال آن که هنوز
    هزار زمستان پیشِ رو دارم.

    عاشقِ بی کلِّه که میگویندْ منم!
    2
    امسالْ بهار
    هفت سینِ مان کامل نیست.
    سیبِ سُرخِ گونه هات را
    کم دارد!
    3
    بهار
    چشم های تو بود
    پلک می زدی شکوفه می ریخت.
    حالا انگار
    رویِ زمستان گیر کرده است
    سوزنِ فصل ها !
    4
    نیایی
    بهار نمی آید
    پرستوها بی کار می شوند
    درخت ها غمْ باد.

    حالا من هیچ؛ اما
    چه گناهی کرده اَند این بی چاره ها؟!
     

    *parisa*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/18
    ارسالی ها
    1,760
    امتیاز واکنش
    2,649
    امتیاز
    506
    سن
    25
    محل سکونت
    Khz_ahw
    آه دخترک
    دخترک آوازهایی که می روییدند
    دخترک ترانه هایی که می رقصیدند
    بیدار شو!

    بادرامی گویم برودازسرشاخه ها
    ماه رابچیندبیاورد
    گردن آویزت کنم.
    نسیم رامی گویم برودازدل بهار
    گل سرخ را بچیندبیاورد
    پیراهنت کنم.
    پرنده رامی گویم برودازآسمان
    ستاره ها؛بادبادک ها؛رنگین کمان های شاد
    وهرچه توبخواهی را
    بچیند؛برایت بیاورد
    توفقط
    خاک هاراکناربزن
    بیدار شو !

    دوستت داشتم
    آنقدر که نفهمیدی!
    .
    .
    .
    .
    تو قدّت به عشق
    نمی رسید!
     

    *parisa*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/18
    ارسالی ها
    1,760
    امتیاز واکنش
    2,649
    امتیاز
    506
    سن
    25
    محل سکونت
    Khz_ahw
    سردم است؛ کمی آوازِ عاشقانه بخوان!
    1
    بلندترین شبِ چشم هات استْ یلدا
    تا صبح هم نگاه شان کنم
    وقت کم می آورم
    2
    قرارِ ما؛ پایانِ شبِ سیَه
    حالا برو!
    میخواهم تا سپیده ی چشم هات قدم بزنم
    3
    نه شب چَره می خواهم
    نه گپ و ناردانه
    فقط، یلداترین بـ..وسـ..ـه از لب هات!
    4
    تو را صدا می زنند کلاغ ها
    و من
    بی تفاوت از کنار گورستان میگذرم!
     

    *parisa*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/18
    ارسالی ها
    1,760
    امتیاز واکنش
    2,649
    امتیاز
    506
    سن
    25
    محل سکونت
    Khz_ahw
    1
    باران میبارد
    و من
    تمامِ روز را بدونِ چتر
    به تو فکر می کردم.
    2
    چه قدر برایت ستاره چیدم وُ حالا...؛
    حالا چرا یکی از آن همه
    میانِ چشم هات نیست؟!
    3
    با این سرعتی که جا گذاشتی اَم
    هیچ وقت به تو نمی رسم؛
    مثلِ یک سنگ پشتِ پیر!
    4
    خیلی وقت استْ کووچ کرده اَند کولی ها.
    دیگر این جا هیچ کس
    نعلِ خوش بختی نمی خرد!
     

    *parisa*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/18
    ارسالی ها
    1,760
    امتیاز واکنش
    2,649
    امتیاز
    506
    سن
    25
    محل سکونت
    Khz_ahw
    1
    دروغ گفته بودی!
    هیچ خانه ای در این شهر به نام تو نیست
    تو،
    از سیّاره ی دیگری آمده بودی
    2
    نگرانِ رفتنَ ت نیستم؛ برو!
    کوچه درختی های شهر
    به نام تواَند همه
    3
    هیچ ماشینی به مقصدِ تو نمی رساندَم.
    مسافرکِش ها هم فهمیده اند
    خیالی بیشْ نبوده ای!
    4
    راه می روم
    و شهر
    زیر پاهام تمام می شود.
    تو، هیچ کجا نیستی!
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا