شعر دفتر اشعار ایرج جنتی عطایی

Diba

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/04/15
ارسالی ها
86,552
امتیاز واکنش
46,640
امتیاز
1,242
جوانه

شعر من از عذاب تو ، گزند تازیانه شد
ضجه ی مغرور تنم ، ترنم ترانه شد


حماسه ی زوال من ، در شب تلخ گم شدن
ضیافت خواب تو را ، قصه ی عاشقانه شد


برای رند در به در ، این من عاشق سفر
وای که بی کرانی حصار تو کرانه شد


وای که در عزای عشق ، کشته شد آشنای عشق
وای که نعره های عشق ، زمزمه ی شبانه شد


ای تکیه گاه تو تنم ، سنگر قلب تو منم
وای که نیزه ی تو را ، سـ*ـینه ی من نشانه شد


درخت پیر تن من ، دوباره سبز می شود
که زخم هر شکست من ، حضور یک جوانه شد


وای که در حضور شب ، در بزم سوت و کور شب
شب کور وحشت تو را ، قلب من آشیانه شد


وای که آبروی تو ، مرد انالحق گوی تو
بر آستان کوی تو ، جان داد و جاودانه شد


من همه زاری منم ، زخمی زخمه ی تنم
برای های های من ، زخمه ی تو بهانه شد


درخت پیر تن من ، دوباره سبز می شود
هر چه تبر زدی مرا ، زخم نشد ، جوانه شد
 
  • پیشنهادات
  • Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    خورجین
    ببین ای بانوی شرقی
    ای مثل گریه صمیمی
    همه هر چی دارم اینجاست
    تو این خورجین قدیمی
    خورجینی که حتی تو خواب
    از تنم جدا نمی شه
    مثل اسم و سرنوشتم
    دنبالم بوده همیشه
    بانوی شرقی من
    ای غنی تر از شقایق
    مال تو ، ارزونی تو
    خورجین قلب این عاشق
    توی این خورجین کهنه
    شعر عاشقانه دارم
    برای تو و به اسمت
    یه کتاب ترانه دارم
    یه بغـ*ـل گل دارم اما
    گل شرم و گل خواهش
    قلبی از عاطفه سرشار
    قلبی تشنه ی نوازش
    این بوی غریب شب نیست
    بوی آشنای عشقه
    تپش قلب زمین نیست
    این صدا ، صدای عشقه
    اسم تو داغی شرمه
    اوی قلب سرد خورجین
    خواستن تو یه ستاره ست
    پشت این ابرای سنگین
    خورجینم اگه قدیمی
    اگه بی رنگه و پاره
    برای تو اگه حتی
    ارزش بردن نداره
    واسه من بود و نبوده
    هر چی که دارم همینه
    خورجینی که قلب این
    عاشق ترین مرد زمینه

     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    سبد
    تن تو کو ؟ تن صمیمی تو کو ؟
    تنی که تکیه گاه من نبود
    عطوفت تن تکیده ی تو کو ؟
    تنی که جون پناه من نبود
    سبد سبد گلای تازه ی تنت
    برای باغ دست من نبود
    افسانه ی ظهور دست های تو
    جز قصه ی شکست من نبود
    صندوقچه ی عزیز خاطراتمو
    ببین ، ببین که موریانه خورد
    ببین ، ببین که بی کبوتر صدای تو
    گلای رازقیمو باد برد
    درخت تن سپرده دست بادم و
    پر از جوانه ی شکستنم
    ببین چه سوگوار و سرد و بی رمق
    در آستانه ی شکستنم
    رفتن تو افول خاکستری
    ستاره ی دل بستن من بود
    شعر نجیب اسم تو غزل نبود
    حماسه ی شکستن من بود
    مفسر محبت ، ای رسول عشق
    بگو ، بگو که معبدت کجاست
    مهاجر همیشه با سفر رفیق
    بگو ، بگو که مقصدت کجاست
    آه ای مسافر تمام جاده ها
    چرا شبانه کوچ می کنی
    دلم گرفت از این سفر ، دلم گرفت
    چه غمگنانه کوچ می کنی
    تن تو کو ؟
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    وقتشه ،وقتشه رفتن ،وقتشه
    وقتشه ، وقتشه رفتن ، وقتشه
    وقتشه ، از تو گذشتن وقتشه
    مهلت تولد دوباره نیست
    مردن دوباره ی من وقتشه
    دیگه دیره واسه گفتن
    این کلام آخرینه
    فرصت ضجه نمونده
    لحظه های واپسینه
    دیگه با عاطفه دشمن
    واسه دلتنگی رفیقم
    توی شط سرخ نفرت
    بی صداترین غریقم
    من عروسک کدوم بازی وحشت
    من عروس قحطی کدوم تبارم
    که مثل تولد فاجعه سردم
    که مثل حادثه آرامش ندارم
    سرد و ساده و شکسته
    اینه ی قدیمی ام من
    با چراغ و گل غریبه
    با غبار صمیمی ام من
    می مونم زیر هجوم
    سنگی آوار کینه
    واسه بازیچه بودن
    آخرین بازی همینه
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    داداجان
    دادا جان نیستی که من به قفس ایوون بودم
    دادا جان نیستی که من به کبوتر دون بدم
    نیستی تا به شوق تو ، سله ها رو بشکنم
    به کبوتر مژده ی فتح آسون بدم
    دادا جان کبوترا بی تو
    دارن مرگ پرواز رو به ماتم می شینن
    دادا جان کبوترا دارن با من
    مرگ رو با چشمای بسته می بینن
    دادا جان برای دلتنگی من
    بخون از شعرایی که خوندنیه
    از همون شعرا که مثل عشقمون
    ساده و صمیمی و موندنیه
    درد تو درد منه ، دردمو فریاد بزن
    واسه بیداری عشق ، عاشقی رو داد بزن
    تو می توی حرفامو به همه بگی ، بگو
    نه خدایا ، حرفی رو که دلت می خواد بزن
    دادا جان تو مثل من خسته تنی
    خسته تن ، اما همیشه با شکوه
    نفست تازه تر از گریه ی ابر
    بغضت اما بغض تاریخی کوه
    دادا جان بخون از اون خوندنیا
    از اونا ، که درد رو از یاد می بره
    دادا جان بخون که بی صدای تو
    کفترای شعرمو باد می بره
    اگه خط پیکر من و تو جداییه
    شعرمو بخون که این خود آشناییه
    خوندنت رنگ سحر ، مثل شبگیر اذون
    ای صدات بوسیدنی ، ماتمت کجاییه ؟
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    آشپزخونه
    وقتی صبح از خونه میری
    هوای زندگی از خونه می ره
    لحظه هات طولانی میشن
    چشمای ساعت ها رو خواب می گیره
    من می مونم و یه برزخ
    میون انتظار تلخ خونه
    تلخی این لحظه ها رو اگه ندونی
    عکست خوب می دونه
    چه عذابی داره بی تو
    تن سنگفرشا رو شستن
    واسه گم کردن لحظه
    دل به آشپزخونه بستن
    باغچه رو آب پاشی کردن
    خونه رو جارو کشیدن
    میون اینه ی ظرفا
    طرح تنهایی رو دیدن
    شب که بر می گردی خونه
    دوباره خونه زندگی می گیره
    پیش بیداری ساعت
    هوای بی رمق از خونه می ره
    با رگ بی رنگ خونه
    تو باشی ، زندگی نبض همیشه ست
    زندگی ، تو خونه ، بی تو
    یه ماهی توی بن بست یه شیشه ست
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    مرد من
    بگو ای مرد من ، ای از تبار هر چه عاشق
    بگو ای در تو جاری خون روشن شقایق
    بگو ای سوخته ، ای بی رمق ، ای کوه خسته
    بگو ای با تو داغ عاشقای دل شکسته
    بگو ، با من بگو از درد و داغت
    بذار که مرهم بذارم روی زخمات
    بذار بارون اشک من بشوره
    غبار غصه ها رو از سراپات
    بذار سر روی سـ*ـینه م گریه سر کن
    از او شب گریه های تلخ هق هق
    بذار باور کنم یه تکیه گاهم
    برای غربت یه مر عاشق
    رها از خستگی های همیشه ، باورم کن
    بذار تا خالی سـ*ـینه م برات آغـ*ـوش باشه
    برهنه از لباس غصه های دور و دیرین
    بذار تا بـ..وسـ..ـه های من برات تن پوش باشه
    تو با شعر اومدی ، عاشق تر از عشق
    چراغی با تو بود از جنس خورشید
    کدوم توفان چراغو زد روی سنگ
    کتاب شعر و از دست تو دزدید
    کدوم شب ، از کدوم صحرای قطبی
    غریبانه توی این خونه اومد
    شبیخون کدوم رگبار وحشی
    شب مقدس ما رو به هم زد
    بگو ای مرد من ، ای مرد عاشق
    کدوم چله ازین کوچه گذر کرد
    هنوز باغچه برامون گل نداده
    کدوم پاییز ، زمستونو خبر کرد
    بذار سر روی سـ*ـینه م گریه سر کن
    از اون شب گریه های تلخ هق هق
    بذار باور کنم یه تکیه گاهم
    برای غربت یه مرد عاشق
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    همسفر
    تو از کدوم قصه ای که خواستنت عادته
    نبودنت فاجعه ، بودنت امنیته
    تو از کدوم سرزمین ، تو از کدوم هوایی
    که از قبیله ی من ، یه آسمون جدایی
    اهل هر جا که باشی
    قاصد شکفتنی
    توی بهت و دغدغه
    ناجی قلب منی
    پکی آبی یا ابر
    نه خدا یا شبنمی
    قد آغـ*ـوش منی
    نه زیادی نه کمی
    منو با خودت ببر
    من حریص رفتنم
    عاشق فتح افق
    دشمن برگشتنم
    ای بوی تو گرفته تن پوش کهنه ی من
    چه خوبه با تو رفتن ، رفتن ، همیشه رفتن
    چه خوبه مثل سایه هم سفر تو بودن
    هم قدم جاده ها ، تن به سفر سپردن
    چی می شد شعر سفر
    بیت آخرین نداشت
    عمر کوچ من و تو
    دم واپسین نداشت
    س آخر شعر سفر
    آخر عمر منه
    لحظه ی مردن من
    لحظه ی رسیدنه
    منو با خودت ببر
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    باورکن
    باور کن ، صدامو باور کن
    صدایی که تلخ و خسته ست
    باور کن ، قلبمو باور کن
    قلبی که کوهه اما شکسته ست
    باور کن ، دستامو باور کن
    که ساقه ی نوازشه
    باور کن ، چشم منو باور کن
    که یک قصیده خواهشه
    وسوسه ی عاشق شدن ، التهاب لحظه هامه
    حسرت فریاد کردن ، اسم کسی با صدامه
    اسم تو ، هر اسمی که هست
    مثل غزل ، چه عاشقانه ست
    پر وسوسه ، مثل سفر
    مثل غربت ، صادقانه ست
    باور کن ، اسممو باور کن
    من فصل بارون برگم
    مطرود باغ و گل و شبنم
    درخت خشکی تو دست تگرگم
    باور کن ، همیشه باور کن
    که من به عشق صادقم
    باور کن ، حرف منو باور کن
    که من همیشه عاشقم
     

    nika_beramiriha

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/15
    ارسالی ها
    1,175
    امتیاز واکنش
    2,472
    امتیاز
    426
    تو اگر میداستی
    که چه زخمی دارد
    که چه دردی دارد
    خنجر از دست عزیزان خوردن
    از من خسته نمی پرسیدی
    آه ای مرد چرا تنهائی
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا