به برکه ات برگرد ماهیِ کوچک!
1
از خواب و خیالِ تو برخاسته ام مگر
که بـ..وسـ..ـه هات
طعم ندارند دیگر؟!
2
گیسوهات را مگر
سمتِ دریا باد داده ای
که نهنگ ها هم، عاشق ت شده
به ساحل می اندازند خودشان را ؟!
3
شیرین ترین سمّ مُهلک استْ بـ..وسـ..ـه هات
و من
دلم چه قدر خودکشی می خواهد!
4
هـ*ـوس دریا کرده استْ ماهیِ کوچک.
حالا که می روی
تُنگِ شیشه یی را هم
بشکن میانِ رود