شعر دفتــر شعر | ساره دستاران

[Diba]

آنجا كه ايستاده ميخوابم​

عميق تر از هر خوابي​

دلم شانه هايت را ميخواهد​

​

 

[Diba]

نميدانم​

چرا هر چه روزهايم را ميتكانم​

چكه ميكنند​

وقتي از عشق​

باراني ناگهاني​

يادم مانده​

به وقت عصر تابستان​

 

[Diba]

دلتنگي​

گاهي چيزي است​

مثل يا كريمي ​

كه لاي پنجره گير افتاده​

گاهي​

تصوير آخرين خرمالو هاي شاخه هاي پاييز است​

دلتنگي​

گاهي چيزي است​

مثل حال و هواي موج هايي ​

كه به صخره ميخورند و​

از هم ميپاشند​

شب درياست​

كه انتهايش پيدا نيست​

 

[Diba]

رد زمان را​

روي چهرهات دنبال مي كنم​

با هر جاي پايش​

تنهاتر مي شوم​

 

[Diba]

من اصلا منتظر نیستم​

اما خبر از تو!​

 

[Diba]

عشق تو


پرنده اي بود


كه جاي يكي از آجرهاي ديوار


لانه كرد



ديواري است


عشق تو


كه جاي تك تك آجرهايش


پرنده لانه كرده
​

 

[Diba]

ديوار ها را ورق مي زني​

كه زندگي ات شده اند​

آينه ات، دفترت، منظره ات​

ديوار ها همهي زندگي ات شده اند​

با هر خطي كه روي شان ميكشي​

 

[Diba]

روزهای خسته ي اسفند
​

از پي هم مي دوند
در حساب و كتاب امسال هم
باز تو را كم آورده ام
​

 

[Diba]

گاهی و سط کار​

رها میكنم و ​

ميروم ​

تا درياي شمال ​

درياي جنوب​

ميسيسيپي​

​

با همين قايق كاغذي روي ميزم​

 

[Diba]

کلمه ها بيهوده در رفت و آمدند​

نگاهم را كه نميشنوي​

​