شعر شعر های محرمی

  • شروع کننده موضوع ^A.Zeinab.06
  • بازدیدها 589
  • پاسخ ها 66
  • تاریخ شروع

^A.Zeinab.06

مدیر بخش عکس
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2020/08/05
ارسالی ها
861
امتیاز واکنش
1,312
امتیاز
435
محل سکونت
Germany
خود را چو ز نسل نور می نامیدند

رفتند و به کوی دوست آرامیدند

سیراب شدند زآن که در اوج عطش

آن حادثه را به شوق آشامیدند
 
  • پیشنهادات
  • ^A.Zeinab.06

    مدیر بخش عکس
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/08/05
    ارسالی ها
    861
    امتیاز واکنش
    1,312
    امتیاز
    435
    محل سکونت
    Germany
    این خاک به خون عاشقان آذین است

    این است در این قبیله آیین ، این است

    زاین روست که بی سوار برمی گردد

    اسب تو که زین و یال آن خونین است
     

    ^A.Zeinab.06

    مدیر بخش عکس
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/08/05
    ارسالی ها
    861
    امتیاز واکنش
    1,312
    امتیاز
    435
    محل سکونت
    Germany
    مفهوم بلند آفتابى عباس

    از گریه کودکان کبابى عباس

    از تشنگیت فرات دلخون گردید

    واللَّه که آبروى آبى عباس
     

    ^A.Zeinab.06

    مدیر بخش عکس
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/08/05
    ارسالی ها
    861
    امتیاز واکنش
    1,312
    امتیاز
    435
    محل سکونت
    Germany
    مفهوم تو را مگر که فهمیده کسی ؟

    یا قدر تو را مگر که سنجیده کسی ؟

    خون می‌بارید از ابر ششماهه تو

    بارانی از این دست کجا دیده کسی ؟
     

    ^A.Zeinab.06

    مدیر بخش عکس
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/08/05
    ارسالی ها
    861
    امتیاز واکنش
    1,312
    امتیاز
    435
    محل سکونت
    Germany
    خورشید چه عاشقانه پیمان می داد

    در وادی طوفان بلا جان می داد

    آن روز معلم شهادت چه غریب

    با نای بریده درس ایمان می داد !
     

    ^A.Zeinab.06

    مدیر بخش عکس
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/08/05
    ارسالی ها
    861
    امتیاز واکنش
    1,312
    امتیاز
    435
    محل سکونت
    Germany
    سقا شدن و به تشنگان جان دادن

    بی‌ دست، شدن مشک به دندان دادن

    ساقی شدن و دست به مستان دادن …

    هیهات که شرح عشق نتوان دادن
     

    ^A.Zeinab.06

    مدیر بخش عکس
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/08/05
    ارسالی ها
    861
    امتیاز واکنش
    1,312
    امتیاز
    435
    محل سکونت
    Germany
    آن روز افق، اشک ز دیده می‌ریخت

    درد از دل زهرای شهیده می‌ریخت

    تا روز ازل، خشک نخواهد شد هان !

    خونی که از آن سر بریده می‌ریخت
     

    ^A.Zeinab.06

    مدیر بخش عکس
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/08/05
    ارسالی ها
    861
    امتیاز واکنش
    1,312
    امتیاز
    435
    محل سکونت
    Germany
    ای تیغ بگو که از کجا می آیی

    از سمت نگاه آشنا می آیی

    انگار که خون میچکد از دیدهی تو

    ای تیغ مگر ز کربلا می آیی
     

    ^A.Zeinab.06

    مدیر بخش عکس
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/08/05
    ارسالی ها
    861
    امتیاز واکنش
    1,312
    امتیاز
    435
    محل سکونت
    Germany
    ای کشتة عشق! کو علی اکبر تو ؟

    کو دست تو، کو پای تو و کو سر تو ؟

    انگار فرات دیگری جاری شد

    از خون گلوی نازک اصغر تو
     

    ^A.Zeinab.06

    مدیر بخش عکس
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/08/05
    ارسالی ها
    861
    امتیاز واکنش
    1,312
    امتیاز
    435
    محل سکونت
    Germany
    ای اشک کجایی که غم از راه رسید

    اندوه عظیم و ماتم از راه رسید

    یک سال گذشت و باز یک بار دگر

    پلکی زدی و محرم از راه رسید
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    38
    بازدیدها
    871
    پاسخ ها
    84
    بازدیدها
    1,104
    پاسخ ها
    78
    بازدیدها
    1,922
    پاسخ ها
    26
    بازدیدها
    1,034
    بالا