دلنوشته **دلنوشته های خاص**

  • شروع کننده موضوع Zahra_rad
  • بازدیدها 221
  • پاسخ ها 3
  • تاریخ شروع

Zahra_rad

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2019/02/21
ارسالی ها
3,789
امتیاز واکنش
8,283
امتیاز
827
سن
21
محل سکونت
Shiraz
بی حسی مطلق!
پناه لحظه های غریب زندگی ام !
یادگار روزهای تلخ وشیرین زندگی ام !
باز اومدم در و دیوارت و خط خطی کنم و برم !
تازگیا دلم که میشکنه و از نامردی های روزگار و آدماش عاجز میشم کر و کور میشم ...
راهی به ذهنم نمیرسه جز نوشتن تا شاید کمی سبک شم؛راستش نمیدونم نشونه های پیریه یا بزرگ شدن و عاقل شدن یا خسته شدن و ناامید شدن از زندگی که دیکه حسی ندارم نه ناراحت میشم نه خوشحال تو یه جور بی حسی عجیب و غریبی گیر کردم ! قبلا اشکی داشتم واسه ریختن و خالی شدن حالا دیگه اونم ندارم!قبلا یه خنده هایی داشتم از ته دل حالا دیگه اونم ندارم ! قبلنا یه چیزایی واسم مهم بود و اهمیت داشت واسم حالا دیگه هیچی ندارم !انگار تو یه برهه از زندگی ام که خلا واقعی رو داره تجربه میکنم و هیچ راه و چاره ای براش ندارم !
شاید برا خوبی های که کردم و بیجواب مونده یا شایدم برا قلبم و عشقم باز اونم بیجواب موند !حس من حس یه دختر ۲۴ ساله نیست !حس یه زن ۴۴ ساله ی درموندس که از بی مهری شوهرش و بی توجهی بچه هاش داره آب میشه و هیچکس و نداره بهش پناه ببره ☹
دنیای نامرد این رسمش نیست یه دختر شاد و شنگول و به یه دختر ساکت و غمگین تبدیل کنی بخدا انصاف نیست......
دیگه میخام لال شم و کر و کور هرچی شد و نشد خودم به خنگی بزنم یه بی زبون به تمام معنا که هیچی واسش معنی و رنگ نداره ....اینجوری آسایشم خیلی بیشتره
 
  • پیشنهادات
  • Zahra_rad

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/02/21
    ارسالی ها
    3,789
    امتیاز واکنش
    8,283
    امتیاز
    827
    سن
    21
    محل سکونت
    Shiraz
    گاهی وقتا از این همه تغییر خودت متعجب میشی..
    اینکه برای سالهای متمادی چیزایی رو دوست داشتی.حالا تمام اون کارها یا چیزا برات جذابیت نداره.

    آرزوهایی خاص خودت رو داشتی.الان تمام اون آمال وآرزوهات رنگ باخته.

    یا اصلا از یه چیزایی متنفر بودی وحالا نیستی

    می بینی قواعد رفتاری و شخصیتیت داره عوض میشه. گاهی خودتم از واکنشت, تو یه موقعیت تعجب می کنی..

    وقتی میبینی لحن حرف زدنت..لباس پوشیدنت ..نوع نگاهت..حتی لجبازیات..همه وهمه داره تغییر می کنه

    اونوقته که می فهمی تویی که مسافر زمان هستی ,بد جور داری تو سفر عمر پخته می شی!

    پ ن :خوشحالم از داشتنت وبلاگم ...میخام بازم مثل همون موقع ها هر چند روز یبار دستی به سر و گوشت بکشم نزارم تنها وساکت بمونی ...حداقل تو سکوت منو تو دل خودت نگهداری
     

    Zahra_rad

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/02/21
    ارسالی ها
    3,789
    امتیاز واکنش
    8,283
    امتیاز
    827
    سن
    21
    محل سکونت
    Shiraz
    مسدوم شدن دلم ....
    از همه جا و همه چیز و همه کس که نا امید و بریده میشم این وبلاگ اولین جایی که به ذهنم میرسه !
    امن ترین جای دنیا برای گفتن دردهایم؛ سلام !
    مدتی بود که حال دلم خوب بود و نیومدم سری بهت بزنم و یادداشتی بزارم و برم !ازت معذرت میخوام که در و دیوار تو شده جایی برای نوشتن ویرونه های دلم !
    ببخشید که برام شدی صندلی های کنار یه ورزشگاه که هر وقت دلم مسدوم میشه میام و خط خطیتت میکنم ...!هرچند که اینجا هم برای توصیف آشفتگی های ذهنم باز کوچیکه !
    نمیدونم از کجا و چی باید بنویسم !از دلم !از آدما!از بی حسی و بی انگیزگیم برا زندگی!
    به پارسال این موقع های خودم که فکر میکنم کوه غصه رو دوشم میشینه !کجاس اون مهتاب شاد و پرانرژی که منتظر بود جواب ارشد وبگیره و با کلی شوق باز بره دانشگاه !کجاس اون دختری که کل دغدغش رفتن مسافرت و عروسی رفتن بعد کنکور داداشش بود !کجاس اون مهتاب قوی که هیچی خم به ابروش نمیاورد!!
    آخ دلم بچگیمو خواست و امتحان دادن تو خرداد و خوردن بستنی بعد امتحان وای که با چه دلخوشی های کوچیکی شاد میشدیم اما حالا کجاس اون دلخوشیها حالا چه مرگم شده که هیچی سر ذوق نمیارم !حتی دیگه حس و حال درد و دل کردن با رفیقمو ندارم لال شدم لال!!!!
    انگار زندگیم گره خورده به بعضی آدما و چیزا که فکر نداشتنشون داره لـ*ـذت بودنشو زهرم میکنه خدایا من کجای کارم چه بلایی سرم اومده !!آخه قربونت برم مگه اون بالا نیستی مگه خودت شاهد نیستی و نبودی که مهتاب دختر ضعیف نیست مگه مهتاب اون دختری نیست که هیچی دلشو نمیلرزوند و قوی تا حل شدن مشکلش وامیستاد؟؟؟؟اما اینم بگم که امان از روزی مثل امروز تو زندگی که دردت درد آدما باشه!!!!حالا چی به سرم اومده تو که نزدیکترین دوستمو و بهترینمی بگو بهم چرا اینجوری شدم ؟!چرا تحمل حرف هیچکس و ندارم؟!خصوصا تحمل کوچکترین حرف کسی رو که دوسش دارم و ندارم خدایا تو مهربونی میبینی که هیچی از خودم نذاشتم دارم نابود میشم از فکر و خیالات زیاد نه خواب دارم نه خوراک نه دلم میخاد نفسی بیاد و بره !خدایا دردمو به تو نگم بی کی بگم ؟!سنگینی این بار و من تنهایی نمیتونم به دوش بکشم خواهش میکنم کنارم بمون و توان مقابله با دردمو بده...
    مثل همیشه تو پشتم باش تا بتونم
     

    Saba.A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/08/25
    ارسالی ها
    43
    امتیاز واکنش
    89
    امتیاز
    81
    محل سکونت
    اصفهان
    یه وقتایی ، یه آدمایی
    تو زندگیت میان...........
    که عجیب حالتو خوب میکنن!!
    ساعتاع روزایی که وقتی باهاشونی
    هیچ‌وقت فراموش نمیشن:)
    من اسم اون آدما رو گذاشتم:

    معجزه
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    84
    بازدیدها
    1,113
    پاسخ ها
    78
    بازدیدها
    1,930
    پاسخ ها
    26
    بازدیدها
    1,038
    بالا