به وقت مطالعه ۴ (آرزوهای بزرگ)

*SAmirA

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/01/09
ارسالی ها
30,107
امتیاز واکنش
64,737
امتیاز
1,304
چهارمین طرح مطالعه و کتابخوانی را با کتاب «آرزوهای بزرگ» اثر نویسنده بزرگ انگلیسی، چارلز دیکنز ادامه می‌دهیم.

«آرزوهای بزرگ» یکی از مشهورترین آثار چارلز دیکنز است که در آن اختلاف طبقات کارگری با چاشنی روابط عاشقانه در روزگاری پر جرم و جنایت روایت می‌شود.

توجه:
همه نویسندگان برای ادامه فعالیت،ملزم هستند توی طرح شرکت کنند.



فرصت مطالعه ی این کتاب تا ۲۹ اسفند هست.

Please, ورود or عضویت to view URLs content!
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • <sonnet>

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/26
    ارسالی ها
    344
    امتیاز واکنش
    2,436
    امتیاز
    474
    سلام ممنون از زحماتتون. ولی لطفا برای این کتاب وقت بیشتری بدید. این کتاب قطوری هست و این روز ها بی شک همگی ما به نوعی درگیری خودمون رو داریم. چرا که نزدیک نوروز هست و همیشه اخر سال ها شلوغن.
     

    Ms.Azar

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/03/26
    ارسالی ها
    474
    امتیاز واکنش
    836
    امتیاز
    336
    محل سکونت
    ایران

    1ta.rasoulzadeh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/05/29
    ارسالی ها
    530
    امتیاز واکنش
    4,119
    امتیاز
    627
    محل سکونت
    تهران
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    فقط دوستان توجه کنید که این کتاب صوتی نمایش رادیویی کتاب هست و به همین دلیل تغییر داده شده.
    صرفا گذاشتمش برای کسایی که دوست دارن گوش کنن چون اجرای خیلی خوبی داره.
     
    آخرین ویرایش:

    Rozaa.p

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/04/08
    ارسالی ها
    80
    امتیاز واکنش
    324
    امتیاز
    216
    سن
    19
    توصیفاتش خیلی روان بود این یکی از نقاط قوت کتاب بود به نظرم برای سنین پایین هم خوندن و درکش راحت باشه.
    اتفاق ها دومینو وار پیش رفتن و همه چیز به هم مربوط بود
    مهم نیست در گذشته چه خطایی از یه فرد سر زده باشه مهم اینه که میتونه بدی‌هاش رو جبران کنه و تو زندگی افراد مختلف مستقیم یا غیرمستقیم تحول و تغییرات خوب ایجاد کنه مثل مگویچ که گرچه زندگی خودش نابود شده بود و گذشته تاریکش فرصت خوب زندگی کردن رو از خودش گرفته بود ولی تونست تو سالهای باقی مونده عمرش زندگی چندین نفر رو نجات بده از فقر.
    با این که این کتاب جز بهترین کتابای ادبیه ولی من احساس میکنم کتاب های قبلی قوی‌تر بودن
    من نقدای دیگه‌ای از این کتاب رو که خوندم نوشته بود سبکش واقع گراییه ولی من چنین احساسی نسبت بهش نداشتم چون شخصیتای بد سرنوشت بد و شخصیتای خوب سرنوشت خوبی داشتن به نسبت و من احساس کردم از واقعیت یکم فاصله داشته باشه
    شاید نویسنده میخواست بگه کارهایی که در طول زندگیمون نسبت به دیگران انجام بدیم روی سرنوشت خودمون هم غیرمستقیم تاثیر داره🤷🏻‍♀وقتی که شخصیت اصلی فاصله خودش و آرزوهاش رو فقط زمان میدید به خودش مغرور شد و رفتار و افکارش نسبت به کسی که بزرگش کرده بود عادلانه نبود اگه آدما قبل از بدست آوردن هدف، جنبش رو به دست بیارن خیلی از مشکلات و غرورهای بی‌جا بوجود نمیاد من فکر میکنم نویسنده انگار می‌خواست بگه غرور باعث پشیمونی میشه در آینده. شاید آینده‌ای که ما در ذهن داریم رویای احمقانه و پوچی بیش نباشه و غرور ناشی از توهم اندیشه‌ی اون آینده‌ی فوق‌العاده تا زمانی که بهش نرسیدیم احمقانه‌ترین حس ممکنه.
     

    HananehKH

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/07/30
    ارسالی ها
    643
    امتیاز واکنش
    6,615
    امتیاز
    602
    سن
    26
    سلام به همه دوستان.
    آرزوهای بزرگ، اثری که به خوبی تونسته بود مفهوم فاصله طبقاتی رو به رخ بکشه. با این حال به نظر اتفاقات خیلی سریع از پس هم پیش می‌رفت؛ اما با بزرگ تر شدن شخصیت اصلی، به مراتب توصیفات هم نمای بیشتری گرفت. به طوری که حتی طرز بیان اون از سادگی کمی بیرون می‌اومد. داستان به سادگی بیان شده بود و این تاثیرگذاریش رو بیشتر می‌کرد. شخصیت‌های زیادی توی داستان وجود داشت که تک به تک، هر کدوم عادت رفتاری خاصی رو دنبال می‌کردن و این برام جالب بود. همون‌طور که گفتم، روند تند داستان فقط کمی ممکن بود خواننده رو دچار سردرگمی کنه.

    اما این داستان به خوبی تونسته بود ذهنیات یک آدم فقیر که به ثروت رسیده بود رو به نمایش بذاره. طوری که دقیقا ذهنیات، اثر از پیرامون انسان می‌گیرند. شخصیت اصلی تا زمانی که فقیر بود، زندگیش رو تقریبا پذیرفته بود؛ اما همین که با آدم‌های بیشتری روبه رو شد، کم کم زندگیش و کسانی که دورش بودند، به دلیل فقر و رفتار نچندان باشخصیاتانه، منزجرش می‌کردن. شاید به نظرم مقصود نویسنده این بود که انسان همیشه و در همه حال به دنبال آرزوهای بزرگیه و هرچه قدر که بیشتر به اون ها می‌رسه، می‌تونه حتی خودش رو هم فراموش کنه. پس به درستی می‌شد تاثیر فاصله طبقاتی که روی رفتارها هم تاثیر می‌ذاشت دید. همچنین تاثیراتی که رفتارها روی همدیگر می‌ذاشتند. در آخر داستان، شخصیت اصلی متوجه شد که هیچ چیز اون طور که فکر می‌کرده پیش نرفته. درواقع اون فقط ذهنش پر از آرزوهای بزرگ بود، با این که به یه آدم موفق تبدیل شد؛ اما محرک رسیدن به این آرزوها، اطرافیانش بودند. آرزوها تا زمانی که توی سرمون چرخ می‌خورن و بهشون نرسیدیم بزرگن، در حالی که وقتی بهشون می‌رسیم اون حجم از بزرگی دیگه معنای قبل رو نخواهد داشت.
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا