ZahraHayati
کاربر اخراجی
- عضویت
- 2016/07/03
- ارسالی ها
- 5,724
- امتیاز واکنش
- 58,883
- امتیاز
- 1,021
ابوالحسن بهمنیار بن مرزبان اصفهانی
، بهمنیار از بزرگترین شاگردان بوعلی و به تعبیر نظامی عروضی، معروف به کیا (رئیس) بود. در آغاز زردشتی بود و سپس مسلمان شد. «ابوالحسن، بهمنیار بن مرزبان آذربایجانی» در میان شاگردان بوعلی به حدت و شدت معروف بود و بیشتر کتاب المباحثات شیخ، در پاسخ به ایرادات این شاگرد فرزانه نوشته شده است.
آثار بهمنیار به این شرح هست: «التحصیل» که در منطق، حکمت طبیعی و الهی به سبک دانشنامه علایی بوعلی نگاشته شد و در قرن پنجم و ششم همانند کتاب نجات و شفا جزء کتب درسی بود.
این کتاب با تصحیح و تعلیق شهید مطهری چاپ شده است. ترجمه این کتاب به زبان فارسی نیز موجود است، ولی معلوم نیست که ترجمه از خود بهمنیار است یا از دیگران.
«البهجة و السعادة» که به قول شهرزوری از کتابهای معتبر بوده است و ملاصدرا در اسفار نیز از آن یاد میکند.
«رسالة فی موضوع العلم المعروف بما بعدالطبیعه»، «رسالة فی مراتب الموجودات»؛ این دو رساله را پوپر در سال 1851 م. با ترجمه آلمانی در لیدن به چاپ رساند و در سال 1329 هجری نیز در قاهره به چاپ رسید.
«المفارقات و النفوس»، «رسالة در اثبات عقول فعاله» دیگر آثار اوست.
طرز تفکر بهمنیار تقریباً با استادش هماهنگ است و نقد و بررسی سخن استاد را برای درک و فهم بیشتر مطرح میکند. بهمنیار در مبحث وجود میگوید: وجود از حیث شدت و ضعف، اختلاف ندارد و نقصان نمیپذیرد و فقط در سه مورد اختلاف دارد: تقدم و تأخر، استغنا و حاجت و وجوب و امکان.
خداوند چون علت وجود جهان است، مقدم بر جهان است ولی این تقدم، ذاتی و رُتبی است نه زمانی. لذا در همه اوصاف خداوند باید کلمه «بالذات» را قید کنیم. به عبارت دیگر، ذات خداوند لازمه وجود است.
در بحث معاد هم میگوید: هر چیزی که بالفعل تحقق یابد، از امکان خارج شده و جاودان خواهد بود و نیستی پذیر نیست. او در سال 458 هجری وفات یافته است.
*ابوعبدالله فقیه معصومی
وی نیز از شاگردان بوعلی است. شیخ الرئیس درباره او گفته است: او برای من مثل ارسطو برای افلاطون است. تا جایی که رسالة فی العشق را به نام وی نگاشت. او هم چنین واسطه پرسش و پاسخ ابوریحان و بوعلی بود و پس از آن که ابوریحان کلمات تندی نسبت به شیخ به کار برد، معصومی مأمور پاسخ دادن به بیرونی شد.
بیهقی میگوید: کتابی از وی در باب مفارقات وجود داشت که معشوق حکما بود، ولی از دست رفته است.
نسخهای از آثار معصومی به نام رسالة فی اثبات المفارقات در پنج ورق، نسخههای خطی کتاب خانه برلین موجود است که شاید همین کتاب یا جزئی از آن باشد.
از شرح بیهقی معلوم است که در قرن پنجم و ششم، این کتاب دارای شهرت بسیار بوده چرا که معشوق حکما بوده است.
تاریخ تولد او معلوم نیست و به نقل شهرزوری در سال 450 هجری به دست سلطان محمود غزنوی کشته شد.
، بهمنیار از بزرگترین شاگردان بوعلی و به تعبیر نظامی عروضی، معروف به کیا (رئیس) بود. در آغاز زردشتی بود و سپس مسلمان شد. «ابوالحسن، بهمنیار بن مرزبان آذربایجانی» در میان شاگردان بوعلی به حدت و شدت معروف بود و بیشتر کتاب المباحثات شیخ، در پاسخ به ایرادات این شاگرد فرزانه نوشته شده است.
آثار بهمنیار به این شرح هست: «التحصیل» که در منطق، حکمت طبیعی و الهی به سبک دانشنامه علایی بوعلی نگاشته شد و در قرن پنجم و ششم همانند کتاب نجات و شفا جزء کتب درسی بود.
این کتاب با تصحیح و تعلیق شهید مطهری چاپ شده است. ترجمه این کتاب به زبان فارسی نیز موجود است، ولی معلوم نیست که ترجمه از خود بهمنیار است یا از دیگران.
«البهجة و السعادة» که به قول شهرزوری از کتابهای معتبر بوده است و ملاصدرا در اسفار نیز از آن یاد میکند.
«رسالة فی موضوع العلم المعروف بما بعدالطبیعه»، «رسالة فی مراتب الموجودات»؛ این دو رساله را پوپر در سال 1851 م. با ترجمه آلمانی در لیدن به چاپ رساند و در سال 1329 هجری نیز در قاهره به چاپ رسید.
«المفارقات و النفوس»، «رسالة در اثبات عقول فعاله» دیگر آثار اوست.
طرز تفکر بهمنیار تقریباً با استادش هماهنگ است و نقد و بررسی سخن استاد را برای درک و فهم بیشتر مطرح میکند. بهمنیار در مبحث وجود میگوید: وجود از حیث شدت و ضعف، اختلاف ندارد و نقصان نمیپذیرد و فقط در سه مورد اختلاف دارد: تقدم و تأخر، استغنا و حاجت و وجوب و امکان.
خداوند چون علت وجود جهان است، مقدم بر جهان است ولی این تقدم، ذاتی و رُتبی است نه زمانی. لذا در همه اوصاف خداوند باید کلمه «بالذات» را قید کنیم. به عبارت دیگر، ذات خداوند لازمه وجود است.
در بحث معاد هم میگوید: هر چیزی که بالفعل تحقق یابد، از امکان خارج شده و جاودان خواهد بود و نیستی پذیر نیست. او در سال 458 هجری وفات یافته است.
*ابوعبدالله فقیه معصومی
وی نیز از شاگردان بوعلی است. شیخ الرئیس درباره او گفته است: او برای من مثل ارسطو برای افلاطون است. تا جایی که رسالة فی العشق را به نام وی نگاشت. او هم چنین واسطه پرسش و پاسخ ابوریحان و بوعلی بود و پس از آن که ابوریحان کلمات تندی نسبت به شیخ به کار برد، معصومی مأمور پاسخ دادن به بیرونی شد.
بیهقی میگوید: کتابی از وی در باب مفارقات وجود داشت که معشوق حکما بود، ولی از دست رفته است.
نسخهای از آثار معصومی به نام رسالة فی اثبات المفارقات در پنج ورق، نسخههای خطی کتاب خانه برلین موجود است که شاید همین کتاب یا جزئی از آن باشد.
از شرح بیهقی معلوم است که در قرن پنجم و ششم، این کتاب دارای شهرت بسیار بوده چرا که معشوق حکما بوده است.
تاریخ تولد او معلوم نیست و به نقل شهرزوری در سال 450 هجری به دست سلطان محمود غزنوی کشته شد.
آخرین ویرایش توسط مدیر: