هنر کاشیکاری از هنرهای والا و ارزشمندی است که در تزئینات معماری ایران از دوران باستان تا امروز به کار رفته است. این هنر در پیدایش و زیبایی نمای بیرونی و درونی ساختمانهای مذهبی، مقابر، مساجد و برخی از پلها در ادوار مختلف تاریخ به شیوه گستردهای به کار گرفته شده است.
پیشینه هنر کاربردی کاشیکاری برای استحکام و زینتبخش اماکن و ساختمانها به اواخر هزاره دوم پیش از میلاد میرسد و هنرمندان ایرانی با ساخت خشت و آجرهای لعابدار از آن زمان آشنا بودهاند. آجرهای لعابدار به رنگهای سبز، زرد، قهوهای با نقوش انسانی و حیوانی به عنوان کاشی مورد استفاده قرار گرفتند. کاخهای تخت جمشید و شوش در زمان هخامنشیان نمونه بارز هنر کاشیکاری و آجرهای لعابدار است. در دوره اشکانی هنر کاشیکاری در آرایش بنا کمتر مورد توجه قرار گرفت و اشکانیان بیشتر از نقاشی در تزئین بنا استفاده کردند.
هنر کاشیکاری در دوره اسلامی به دو منظور آرایش و استحکام بخشی به بنا، کاربرد ویژه یافت. این هنر در این دوره گسترش یافت و مساجد، مدارس، کاخها، حمامها و پلها را با انواع کاشی تزئینی میآراستند، به گونهای که از دهههای پایانی قرن چهاردهم هجری اکثر بناها با کاشیکاری آراسته شده و کمتر بنایی وجود دارد که از این هنر در آن استفاده نشده باشد.
کاربرد این هنر در پیرایش بناها در این زمان از گسترش و تکامل ویژه برخوردار شد و بدین منظور به شیوههای متعدد تفکیک شد که عبارتند از: کاشی یکرنگ، کاشی معرق، کاشی هفت رنگ، کاشی زرنگار یا طلایی، تلفیق آجر و کاشی و کاشیهای مکتوب یا کتیبهدار.
شروع به کارگیری کاشی در بناهای دوره اسلامی تاریخ مشخصی ندارد. اما قدر مسلم، در برخی از کاوشها در محوطهها و شهرهای اسلامی حاکی از کاربرد آن در دهههای پایانی قرن چهارم هجری است. شهر یار عدل در بررسیهای مسجد دامغان کتیبه کاشی مناره این مسجد را که مربوط به سال ۴۵۰ هجری قمری است را از قدیمیترین نمونههای کاربرد کاشی در معماری اسلامی ایران بیان میکند و مکان کتیبه را در بالای مناره دانسته که شامل آیات هجده و نوزده از سوره مبارکه آل عمران است.
در آغاز، تزئین بناها با کاشی توام با آجر و آجرهای تراشدار و گچ بوده و قطعات کاشی و آجرهای کوچک لعابدار (کلوک کاشی) را در شکلهای مختلف در کنار آجرهای قالب زده یا تراشدار شبیه به نشاندن نگین انگشتری به کار میبردند و زیبایی ویژهای به نمای درونی و بیرونی بنا میدادند. کاشیکاری در دوره سلجوقی بسیار گسترش یافت. نقاشی روی کاشی یا سفال به سبکهای گوناگون ارائه شده و با روح و سنن ایرانی پیوند و هماهنگی پیدا کرد. دوره ایلخانی را میتوان فعالترین دوره ساخت کاشی تا این زمان در ایران دانست.
پس از گذشت سالها و ورود ماشین آلات و کورههای صنعتی هنر کاشیکاری دچار تغییرات اساسی در ایران گردید. در بازار کار ایران، کاشی به قطعه سنگ مصنوعی گفته میشود که طول و عرض آن مختلف بوده و ضخامت آن چند میلیمتر است و یک روی آن دارای سطحی شیشهای بوده و کاملا صاف و صیقلی میباشد، به همین علت به راحتی قابل تمیز کردن است و اغلب در محلهایی از ساختمان مورد مصرف قرار میگیرد که امکان رشد میکروبها و باکتریها بیشتر بوده و احتیاج به نظافت بیشتری احساس میگردد.
هنرهای کاربردی
آثار تاریخی و هنری ایران بیانگر آن است که آفرینش یک اثر عموما بر اساس باورها و اعتقادات و طرح ریزیهایی که ریشه در فرهنگ گذشته داشته انجام گرفته است. در این آثار هر بخشی در قالب تصویر کلی از آن اثر است و با بخشهای دیگر جدا و یا بیارتباط نیست. مثلا در آرایش یک مسجد جزیی یافت نمیشود که بیانگر صنعت ناپسند انسانی و غیره باشد.
در هنرهای ظریفه، در حجاریها و در معماری ایران اجزاء با یکدیگر و با تمامیت اثر رابـ ـطه و هماهنگی دارند. رابـ ـطهای که بین اجزاء یک اثر با کل آن در هنرهای دوره اسلامی چون کاشیکاری، معماری و نساجی به چشم میخورد ناشی از اعتقادات و باورهای مذهبی است. رابـ ـطه اجزاء با هم و گنجانیدن آنها در یک قالب که در همه آثار نمایان است یک کالبد فیزیکی برگرفته از اصل دین اسلام یعنی توحید است.
بنابراین تعالی رمز و پیچیدگی معنا از ویژگیهای هنرهای سنتی است که ریشه در عشق و شیدایی هنرمند عاشق دارد. هنرمند عاشق خالق شاهکارهای بیبدیل است. در واقع درخشش نقوش و جلوههای رموز پنهان و طرحهای یک اثر بیبدیل هنری متأثر از عشق و فطرت پاک هنرمندانی است که ملهم از ورای ماده است.
ویژگی و برتری معماری اسلامی ایران، گوناگونی عناصر معماری (هنرهای کاربردی) آن نیست، بلکه ذوق سلیم، وضوح، دقت، ظرافت، تناسب درست و سنجیده و آمیـ*ـزش کلی هنرهای کاربردی و سازگاری بین عناصر معماری است.
پیشینه هنر کاربردی کاشیکاری برای استحکام و زینتبخش اماکن و ساختمانها به اواخر هزاره دوم پیش از میلاد میرسد و هنرمندان ایرانی با ساخت خشت و آجرهای لعابدار از آن زمان آشنا بودهاند. آجرهای لعابدار به رنگهای سبز، زرد، قهوهای با نقوش انسانی و حیوانی به عنوان کاشی مورد استفاده قرار گرفتند. کاخهای تخت جمشید و شوش در زمان هخامنشیان نمونه بارز هنر کاشیکاری و آجرهای لعابدار است. در دوره اشکانی هنر کاشیکاری در آرایش بنا کمتر مورد توجه قرار گرفت و اشکانیان بیشتر از نقاشی در تزئین بنا استفاده کردند.
هنر کاشیکاری در دوره اسلامی به دو منظور آرایش و استحکام بخشی به بنا، کاربرد ویژه یافت. این هنر در این دوره گسترش یافت و مساجد، مدارس، کاخها، حمامها و پلها را با انواع کاشی تزئینی میآراستند، به گونهای که از دهههای پایانی قرن چهاردهم هجری اکثر بناها با کاشیکاری آراسته شده و کمتر بنایی وجود دارد که از این هنر در آن استفاده نشده باشد.
کاربرد این هنر در پیرایش بناها در این زمان از گسترش و تکامل ویژه برخوردار شد و بدین منظور به شیوههای متعدد تفکیک شد که عبارتند از: کاشی یکرنگ، کاشی معرق، کاشی هفت رنگ، کاشی زرنگار یا طلایی، تلفیق آجر و کاشی و کاشیهای مکتوب یا کتیبهدار.
شروع به کارگیری کاشی در بناهای دوره اسلامی تاریخ مشخصی ندارد. اما قدر مسلم، در برخی از کاوشها در محوطهها و شهرهای اسلامی حاکی از کاربرد آن در دهههای پایانی قرن چهارم هجری است. شهر یار عدل در بررسیهای مسجد دامغان کتیبه کاشی مناره این مسجد را که مربوط به سال ۴۵۰ هجری قمری است را از قدیمیترین نمونههای کاربرد کاشی در معماری اسلامی ایران بیان میکند و مکان کتیبه را در بالای مناره دانسته که شامل آیات هجده و نوزده از سوره مبارکه آل عمران است.
در آغاز، تزئین بناها با کاشی توام با آجر و آجرهای تراشدار و گچ بوده و قطعات کاشی و آجرهای کوچک لعابدار (کلوک کاشی) را در شکلهای مختلف در کنار آجرهای قالب زده یا تراشدار شبیه به نشاندن نگین انگشتری به کار میبردند و زیبایی ویژهای به نمای درونی و بیرونی بنا میدادند. کاشیکاری در دوره سلجوقی بسیار گسترش یافت. نقاشی روی کاشی یا سفال به سبکهای گوناگون ارائه شده و با روح و سنن ایرانی پیوند و هماهنگی پیدا کرد. دوره ایلخانی را میتوان فعالترین دوره ساخت کاشی تا این زمان در ایران دانست.
پس از گذشت سالها و ورود ماشین آلات و کورههای صنعتی هنر کاشیکاری دچار تغییرات اساسی در ایران گردید. در بازار کار ایران، کاشی به قطعه سنگ مصنوعی گفته میشود که طول و عرض آن مختلف بوده و ضخامت آن چند میلیمتر است و یک روی آن دارای سطحی شیشهای بوده و کاملا صاف و صیقلی میباشد، به همین علت به راحتی قابل تمیز کردن است و اغلب در محلهایی از ساختمان مورد مصرف قرار میگیرد که امکان رشد میکروبها و باکتریها بیشتر بوده و احتیاج به نظافت بیشتری احساس میگردد.
هنرهای کاربردی
آثار تاریخی و هنری ایران بیانگر آن است که آفرینش یک اثر عموما بر اساس باورها و اعتقادات و طرح ریزیهایی که ریشه در فرهنگ گذشته داشته انجام گرفته است. در این آثار هر بخشی در قالب تصویر کلی از آن اثر است و با بخشهای دیگر جدا و یا بیارتباط نیست. مثلا در آرایش یک مسجد جزیی یافت نمیشود که بیانگر صنعت ناپسند انسانی و غیره باشد.
در هنرهای ظریفه، در حجاریها و در معماری ایران اجزاء با یکدیگر و با تمامیت اثر رابـ ـطه و هماهنگی دارند. رابـ ـطهای که بین اجزاء یک اثر با کل آن در هنرهای دوره اسلامی چون کاشیکاری، معماری و نساجی به چشم میخورد ناشی از اعتقادات و باورهای مذهبی است. رابـ ـطه اجزاء با هم و گنجانیدن آنها در یک قالب که در همه آثار نمایان است یک کالبد فیزیکی برگرفته از اصل دین اسلام یعنی توحید است.
بنابراین تعالی رمز و پیچیدگی معنا از ویژگیهای هنرهای سنتی است که ریشه در عشق و شیدایی هنرمند عاشق دارد. هنرمند عاشق خالق شاهکارهای بیبدیل است. در واقع درخشش نقوش و جلوههای رموز پنهان و طرحهای یک اثر بیبدیل هنری متأثر از عشق و فطرت پاک هنرمندانی است که ملهم از ورای ماده است.
ویژگی و برتری معماری اسلامی ایران، گوناگونی عناصر معماری (هنرهای کاربردی) آن نیست، بلکه ذوق سلیم، وضوح، دقت، ظرافت، تناسب درست و سنجیده و آمیـ*ـزش کلی هنرهای کاربردی و سازگاری بین عناصر معماری است.
دانلود رمان های عاشقانه