خرمگس اجتماعی
به شخصی گفته میشود که نظریاتِ غالبِ جامعه و شرایطِ امور را به چالش بکشد، پرسشهای نو بکند و برانگیزاننده و آزاردهنده باشد. واژهٔ خرمگس به زبان یونانی باستانی را #افلاطون در اثری با نام آپولوژی بکار برد. او در آپولوژی، #سقراط را به خرمگسی تشبیه کرده است که اسبِ کرختِ سیاستِ آتن را آزار میدهد.
در طولِ جلسهٔ محاکمهٔ سقراط، او در دفاع از خود بیان داشت که کشتنِ چنین خرمگسی آسان است اما نتیجهای که برای تکتکِ افرادِ به خواب رفتهٔ این اجتماع دارد گران خواهد بود.
«اگر شما مردی چون مرا بکشید بیشتر از اینکه به من آسیب رسانید به خود آسیب زدهاید.»
زیرا او خردهگیری بود که مردمان را نیش زده و آنان را بیدار کرده و بهسوی راستی میشتاباند. شاید این را بتوان یکی از اولین شرحهای مکتبِ اخلاقِ پراگماتیک دانست.
پروفسور دانشگاه آکسفورد، بنت فلوبییرگ، دربارهٔ علم خرمگس اجتماعی سخن رانده و بر نقش کلیدی آن برای علوم اجتماعی تأکید کرده است که میتواند بکارگیری نادرست قدرت و قربانی و گناهکار را نمایان سازد. این کلمه ممکن است به گونهای تحقیرآمیز بیان شود اما در همان حال به عنوان عملی شرافتمندانه و وظیفهای اجتماعی نیز شمرده میشود.
اصطلاح «خرمگس اجتماعی» مورد استفاده بسیاری قرار گرفتهاست. امثال آناتول فرانس با آثاری چون جزیره پنگوئنها، جورج اورول با مزرعه حیوانات و جاناتان سوییفت با سفرهای گالیور، در نقابی انتزاعی، بیرحمانه به نقد تکتک افراد جوامع فرانسه و بریتانیا، افکار و عقاید حاکم و سلیقهها و تابوهای محدودکننده آزادی در این جوامع پرداختند اما بهگونهای که علاوه بر حملات و هجمههای بخشهای بزرگی از اجتماع، در بلندمدت به محبوبیت و بزرگی در میان آحاد مردم دست یافتند. در ایران هم میتوان چنین مفهومی را بر شخصیتهایی چون حافظ، عبید زاکانی، میرزاده عشقی و ... اطلاق کرد و حتی میتوان گفت بزرگانی چون احمد شاملو و کیومرث صابری (گلآقا) را هم از این دسته دانست چه در عرصه کلام، چه روزنامهنگاری و طنزگویی.
به شخصی گفته میشود که نظریاتِ غالبِ جامعه و شرایطِ امور را به چالش بکشد، پرسشهای نو بکند و برانگیزاننده و آزاردهنده باشد. واژهٔ خرمگس به زبان یونانی باستانی را #افلاطون در اثری با نام آپولوژی بکار برد. او در آپولوژی، #سقراط را به خرمگسی تشبیه کرده است که اسبِ کرختِ سیاستِ آتن را آزار میدهد.
در طولِ جلسهٔ محاکمهٔ سقراط، او در دفاع از خود بیان داشت که کشتنِ چنین خرمگسی آسان است اما نتیجهای که برای تکتکِ افرادِ به خواب رفتهٔ این اجتماع دارد گران خواهد بود.
«اگر شما مردی چون مرا بکشید بیشتر از اینکه به من آسیب رسانید به خود آسیب زدهاید.»
زیرا او خردهگیری بود که مردمان را نیش زده و آنان را بیدار کرده و بهسوی راستی میشتاباند. شاید این را بتوان یکی از اولین شرحهای مکتبِ اخلاقِ پراگماتیک دانست.
پروفسور دانشگاه آکسفورد، بنت فلوبییرگ، دربارهٔ علم خرمگس اجتماعی سخن رانده و بر نقش کلیدی آن برای علوم اجتماعی تأکید کرده است که میتواند بکارگیری نادرست قدرت و قربانی و گناهکار را نمایان سازد. این کلمه ممکن است به گونهای تحقیرآمیز بیان شود اما در همان حال به عنوان عملی شرافتمندانه و وظیفهای اجتماعی نیز شمرده میشود.
اصطلاح «خرمگس اجتماعی» مورد استفاده بسیاری قرار گرفتهاست. امثال آناتول فرانس با آثاری چون جزیره پنگوئنها، جورج اورول با مزرعه حیوانات و جاناتان سوییفت با سفرهای گالیور، در نقابی انتزاعی، بیرحمانه به نقد تکتک افراد جوامع فرانسه و بریتانیا، افکار و عقاید حاکم و سلیقهها و تابوهای محدودکننده آزادی در این جوامع پرداختند اما بهگونهای که علاوه بر حملات و هجمههای بخشهای بزرگی از اجتماع، در بلندمدت به محبوبیت و بزرگی در میان آحاد مردم دست یافتند. در ایران هم میتوان چنین مفهومی را بر شخصیتهایی چون حافظ، عبید زاکانی، میرزاده عشقی و ... اطلاق کرد و حتی میتوان گفت بزرگانی چون احمد شاملو و کیومرث صابری (گلآقا) را هم از این دسته دانست چه در عرصه کلام، چه روزنامهنگاری و طنزگویی.