بازتابش گری اجتماعی :
Social Reflexivity
روابط دوری و دو سویه ی علت و معلول امور اجتماعی با هم دیگر است. در اصل بازتابش گری به این معناست که علت و معلول در یک موقعیتی که نمی توان کارکردهای علت و معلول را مشخص کرد می توانند با هم دیگر رابـ ـطه ای دو سویه یا متقابل داشته باشند و بر همدیگر اثر بگذارند. در جامعه شناسی بازتابشی، بازتابش گری اجتماعی به عمل خود ارجاعی یک کنش یا بررسی از طریق بررسی مجدد آن دلالت دارد. بنابراین در بازتابش گری، قابلیت و توانایی عامل یا موجود در تشخیص نیروهای مربوط به اجتماعی کردن و تغییر جایگاه آن ها در ساختار اجتماعی مطرح است. در واقع ما به عنوان موجودات اجتماعی حاصل کنش های خود در تصمیم گیری های بعدی خود بازتاب می دهیم. اگر سطح بازتابش گری اندک باشد جامعه یا محیط تا حد زیادی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد؛ اما اگر سطح بازتابش گری اجتماعی زیاد باشد، فرد خودمختاری بیشتری می یابد و تا حد زیادی هنجارها، ذائقه ها، خط مشی ها، خواست ها، تمایلات، و غیره ی خود را شکل می دهد و اجرا می کند
Social Reflexivity
روابط دوری و دو سویه ی علت و معلول امور اجتماعی با هم دیگر است. در اصل بازتابش گری به این معناست که علت و معلول در یک موقعیتی که نمی توان کارکردهای علت و معلول را مشخص کرد می توانند با هم دیگر رابـ ـطه ای دو سویه یا متقابل داشته باشند و بر همدیگر اثر بگذارند. در جامعه شناسی بازتابشی، بازتابش گری اجتماعی به عمل خود ارجاعی یک کنش یا بررسی از طریق بررسی مجدد آن دلالت دارد. بنابراین در بازتابش گری، قابلیت و توانایی عامل یا موجود در تشخیص نیروهای مربوط به اجتماعی کردن و تغییر جایگاه آن ها در ساختار اجتماعی مطرح است. در واقع ما به عنوان موجودات اجتماعی حاصل کنش های خود در تصمیم گیری های بعدی خود بازتاب می دهیم. اگر سطح بازتابش گری اندک باشد جامعه یا محیط تا حد زیادی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد؛ اما اگر سطح بازتابش گری اجتماعی زیاد باشد، فرد خودمختاری بیشتری می یابد و تا حد زیادی هنجارها، ذائقه ها، خط مشی ها، خواست ها، تمایلات، و غیره ی خود را شکل می دهد و اجرا می کند