- عضویت
- 2017/04/27
- ارسالی ها
- 2,201
- امتیاز واکنش
- 4,999
- امتیاز
- 606
خط و زبان در ایران باستان
آغاز تاریخچه ی خط در ایران باستان که طبق کتیبه ای که در جنوب ایران کشف شده است به حدود پنج تا هفت هزار سال پیش می رسد و برای نمونه می توان از کتیبه های موجود در معبد سه هزار و پانصد ساله ی زیگورات نام برد.
ولی از آن جا که مدارک ما در این باره کامل نیست، ما نیز از اشاره به زبان ها وخط های پیش از هخامنشیان خودداری نمودیم.
تاریخ ایران از زمان مادها روشن و مدون است و خلاصه اش این است که شخصی به نام دیاکو بنیادگذار سلسله ی ماد بود. او هگمتان یا اکباتان (همدان) را پایتخت خود قرار داد. یکی از فرمان روایان بزرگ ماد به نام هُوَخشَتَرَ حکومت آشور را برانداخت و دولت ماد را اقتدار و اهمیت بخشید. جانشین او نیز که آستیاگ نام داشت مغلوب کوروش کبیر گردید و سلسله ی ماد برافتاد.
کوروش بنیادگذار سلسله ی هخامنشیان، مرکز حکومت خویش را در پاسارگاد قرار داد و کشور لیدی و بابل را مسخر نمود و مهم ترین دولت و سلطنت دنیای قدیم را تشکیل داد. داریوش بزرگ ترین شاهنشاه هخامنشی هم، نخست یاغیان را سرکوب کرد و کشور ایران را از سر حد چین تا ریگزارهای سوزان افریقا بسط داد و دولت هخامنشی را از مقتدرترین دولت های روی زمین کرد.
از زبان مادی سند و آثار کتبی بر جای نمانده است ولی شکی نیست که زبان مادی با پارسی باستان خویشاوندی نزدیک داشته است، به طوری که پارسی ها و مادی ها زبان یکدیگر را به خوبی می فهمیده اند.
زبان پارسی باستان
زبان ایرانیان در زمان هخامنشیان پارسی باستان یا فرس قدیم نامیده می شود که ریشه ی زبان فارسی کنونی است.
کتیبه های شاهان هخامنشی و لوح های زرین و سیمین که از آن روزگار بر جای مانده به این زبان نوشته شده است. مجموع واژه های اصلی کتبیبه ها از چهارصد کلمه تجـ*ـاوز نمی کند و مطالب آن عبارت است از نام و شرح خاندان شاهان، شرح فتوحات، ستایش یزدان، نکوهش دروغ و ناپاکی و سفارش به راستی و نیکو کاری. این کتیبه ها غالبن به چند زبان است و غیر از پارسی باستان، به زبان های آسوری ،ایلامی و آرامی که میان ملل دست نشانده ی هخامنشیان معمول بوده، نگاشته شده است.
مجموع کتیبه های هخامنشی بالغ بر چهل کتیبه است و مهم ترین آن ها در تخت جمشید، همدان، شوش، نقش رستم، بیستون، وان و الوند، است که کتیبه ی بیستون از همه مفصل تر و مشتمل بر ۴٢٠ سطر و هیجده هزار و نهصد کلمه است که داریوش در این کتیبه چه گونگی فرونشاندن شورش های داخلی و غلبه و تسلط به کشورهای خارجی و حدود متصرفات خود را شرح می دهد و در پایان، مجد و بزرگواری کشور ایران را آرزو می کند.
خط میخی
کتیبه های هخامنشی به خط میخی است. ایرانیان این خط را از قوم کلده و آشور گرفتند و در آن تغییراتی دادند و آن را به صورت الفبایی در آوردند. این خط که از چپ به راست نوشته می شده دارای ۳۶ حرف بوده و در کنده کاری و نوشتن روی سنگ و اجسام سخت به کار می رفته است.
نخستین خط میخی که به دست آمده است از زمان آریار منه و آخرین خط میخی از روزگار پادشاهی اردشیر سوم است. این خط به سبب دشواری نگارش، از دوران اشکانیان رو به زوال نهاد و به تدریج منسوخ گردید.
در کتیبه ها پنج کلمه به خط میخی و به صورت پندار نگاری باقی مانده است. پندار نگاری مرحله ی پس از تصویر نگاری در تاریخچه ی خط را گویند که تصویر در آن کم کم ساده شده و به صورت علامت و نشانه در آمده است. همچنین برای اسامی معنی نیز علایمی ایجاد گردیده است. علایم ریاضی نیز که اکنون به صورت خط بین المللی در آمده از نمونه های پندارنگاری است.
این پنج کلمه عبارت است از: اورامزدا – اهورامزدا، خشایثیه – شاهنشاه، دهیو – کشور، بغا – خدا، بومی – بوم – سرزمین. گذشته از سنگ نبشته ها، سکه های هخامنشی و خطوط روی برخی ظروف و سنگ ترازو ها و نگین های بر جای مانده از آن عهد، همه به خط میخی و زبان پارسی باستان است.
برای شناختن زبان پارسی باستان چند جمله از بند اول کتیبه ی نقش رستم با زبان پارسی باستان آوزده می شود: « بغ وزر که اورامزداهی ایمم بومیم اداهی اومام آسمانم اداهی مرتیم اداهی شیاتیم ادامرتیهی». ترجمه : خدای بزرگ است اهورا مزدا که این زمین را آفرید که آن آسمان را آفرید که شادی را برای مردم آفرید.