ژاپن پس از وقایع مربوط به انقلاب میجی در اواسط قرن نوزدهم، تبدیل به قدرتمندترین کشور آسیای شرقی شد. همین امر موجب گردید که این کشور در پی بسط نفوذ خویش و قرارگرفتن در جمع قدرتهای جهانی برآید. جنگ جهانی اول فرصتی فراهم کرد که این رویای کهن به واقعیت بدل شود.
***********************
در ظرف دو دهه پس از شکست چین و روسیه ، اینک ژاپن به قدرتی جدیدالورود در عرصه جهانی بدل شده بود. سیاستمداران ژاپنی نشان دادند که اکنون آماده رقابت با همتایان غربی خود هستند. در سال ۱۹۱۴ جنگ جهانی اول در اروپا آغاز شد. ژاپنیها فرصت دیگری یافتند تا به پیشروی خود در منطقه سرعت بخشند؛ خصوصاً اکنون که سایر دولتهای اروپایی مشغول جنگی فراگیر در اروپا بودند.
در ۱۹۱۴ ژاپن به این نتیجه رسید که باید به متصرفات آلمان در منطقه چنگ بیندازد. از آنجا که ژاپن از چندین سال پیش ، روابطی حسنه با دولتهای متفق برقرار کرده بود ، توجیه مناسبی برای این اقدام داشت.
قلمرو امپراتوری ژاپن در سال ۱۹۱۴
ژاپنیها ابتدا به آلمان اعلان جنگ دادند و سپس به نواحی تحت کنترل آلمان در ایالت شانتونگ چین یورش بردند. نیروی دریایی ژاپن نیز توانست جزایر آلمان در اقیانوس آرام – جزایر ماریانا ، کارولین و مارشال – را به تصرف درآورد.
ژاپنیها از مدتها قبل به منچوری و دیگر نواحی شرق آسیا چشم طمع داشتند. آنها در ژانویه ۱۹۱۵ اولتیماتومی شامل ۲۱ درخواست سیـاس*ـی و نظامی به چین ارائه دادند که از جمله موارد آن می توان به تسلط ژاپن بر منچوری و ناحیه مغولستان داخلی اشاره کرد. مجموعه این موارد می توانست چین را به تحتالحمایه ژاپن تبدیل کند.
این اولتیماتوم با اعتراض گسترده در چین و محکومیت بین المللی مواجه شد؛ در نتیجه ، ژاپنیها از بعضی خواستهها عقب نشینی کردند.
قرارداد ورسای در ۱۹۱۹ که با پایان جنگ همراه بود ، مهر تاییدی بر حاکمیت ژاپن در ایالت شانتونگ و جزایر آلمانی اقیانوس آرام محسوب می شد.
***********************
در ظرف دو دهه پس از شکست چین و روسیه ، اینک ژاپن به قدرتی جدیدالورود در عرصه جهانی بدل شده بود. سیاستمداران ژاپنی نشان دادند که اکنون آماده رقابت با همتایان غربی خود هستند. در سال ۱۹۱۴ جنگ جهانی اول در اروپا آغاز شد. ژاپنیها فرصت دیگری یافتند تا به پیشروی خود در منطقه سرعت بخشند؛ خصوصاً اکنون که سایر دولتهای اروپایی مشغول جنگی فراگیر در اروپا بودند.
در ۱۹۱۴ ژاپن به این نتیجه رسید که باید به متصرفات آلمان در منطقه چنگ بیندازد. از آنجا که ژاپن از چندین سال پیش ، روابطی حسنه با دولتهای متفق برقرار کرده بود ، توجیه مناسبی برای این اقدام داشت.
قلمرو امپراتوری ژاپن در سال ۱۹۱۴
ژاپنیها ابتدا به آلمان اعلان جنگ دادند و سپس به نواحی تحت کنترل آلمان در ایالت شانتونگ چین یورش بردند. نیروی دریایی ژاپن نیز توانست جزایر آلمان در اقیانوس آرام – جزایر ماریانا ، کارولین و مارشال – را به تصرف درآورد.
ژاپنیها از مدتها قبل به منچوری و دیگر نواحی شرق آسیا چشم طمع داشتند. آنها در ژانویه ۱۹۱۵ اولتیماتومی شامل ۲۱ درخواست سیـاس*ـی و نظامی به چین ارائه دادند که از جمله موارد آن می توان به تسلط ژاپن بر منچوری و ناحیه مغولستان داخلی اشاره کرد. مجموعه این موارد می توانست چین را به تحتالحمایه ژاپن تبدیل کند.
این اولتیماتوم با اعتراض گسترده در چین و محکومیت بین المللی مواجه شد؛ در نتیجه ، ژاپنیها از بعضی خواستهها عقب نشینی کردند.
قرارداد ورسای در ۱۹۱۹ که با پایان جنگ همراه بود ، مهر تاییدی بر حاکمیت ژاپن در ایالت شانتونگ و جزایر آلمانی اقیانوس آرام محسوب می شد.