- عضویت
- 2020/05/25
- ارسالی ها
- 2,429
- امتیاز واکنش
- 4,523
- امتیاز
- 666
زندگی و زمانه «هانری برگسون»
انری برگسون از مشهورترین فیلسوفان اوایل قرن بیستم فرانسه است. برگسون در سال 1927 برنده جایزه ادبی نوبل شد. فیلسوفان بزرگ قرن بیستم فرانسه سارتر، مرلوپونتی، لویانس و دلوز همگی به تأثیرپذیری از برگستون اذعان کرده اند. او عضو فرهنگستان فرانسه و استاد کلژ دو فرانس بود. هانری برگسون جزء اولین فیلسوفانی دانست که مستقیماً درباره فلسفه ذهن و آگاهی و شناخت به صورت جدی سخن گفته اند.
سخنرانی ها و کلاسهای درس برگسون با استقبال فوق العاده ای روبرو می شد. شهرت او با سخنرانی هایش در مجموعه گیفورد در دانشگاه ادینبورگ با عنوان «مسأله شخصیت» دوچندان شد.
هانری لویی برگسون در ۱۸ اکتبر ۱۸۵۹ در پاریس به دنیا آمد. او دومین فرزند پدری لهستانی و مادری انگلیسی بود که هر دو یهودی بودند. برگسون در سراسر دوران کودکی و تحصیلش شاگردی استثنایی بود. مانند معاصر آلمانیش ادموند هرسول آموزشهای اولیه اش در ریاضیات بود.
در ۱۸۷۷ یعنی در ۱۸ سالگی به دلیل راه حلی که برای یکی از مسائل مطرح شده از سوی پاسکال ارائه کرد، جایزه ای ویژه در ریاضیات دریافت داشت. مع الوصف برگسون تحصیل ریاضیات را پی نگرفت و به ادبیات و علوم انسانی روی آورد و به مطالعه و تحصیل دانشگاهی در رشته های فلسفه و روانشناسی پرداخت.
نخستین اثر محققانه اش در ۱۸۸۶ منتشر شد با عنوان «درباره انگیزه ناخودآگاه در حالتهای هیپنوتیزم » که حاصل تحقیقات و مشاهدات او درباره خواب مصنوعی بود. برگسون دو رساله دکترا در پاریس عرضه کرد که با عنوانهای زمان و اختیار در ۱۸۸۹ و سپس مفهوم مکان در نزد ارسطو منتشر شدند. هایدگر در ۱۹۲۷ در پانوشتی بر یکی از صفحات کتاب معروف وجود و زمان به این کتاب دوم اشاره می کند و ادعا می کند که نظر برگسون راجع به زمان در افق متافیزیک یونان باقی مانده است.
کتاب معروف برگسون، تحول خلاق در ۱۹۰۷ منتشر شد. این اثر نقش مهمی در بسط فلسفه برگسون ایفا کرد. وقتی ترجمه ی انگلیسی تحول خلاق منتشر شد، برتراند راسل در مقاله ای در سال ۱۹۱۲ گفت که برگسون می خواهد ما را به زنبورهایی که دارای قوه شهود هستند، بدل کند. راسل معتقد بود که هر کوششی برای طبقه بندی برگسون از جمله تجربه گرایی، واقع گرایی یا ایدئالیسم بی حاصل است.
برگسون عاقبت در نیمه دوم دهه ۱۹۲۰ به خاطر بیماری از فعالیت در عرصه عمومی کناره گرفت. برگسون در سال ۱۹۲۸ جایزه نوبل در ادبیات را دریافت کرد. در ۱۹۳۲ یعنی ۷۳ سالگی آخرین کتاب مهمش «دو سرچشمه اخلاق و دین» را منتشر کرد که به بحثهای بسیار و حتی سوء برداشتهایی راجع به فلسفه و گرایش دینی او منجر شد. برگسون در ۱۹۴۱ در هشتاد و یک سالگی دیده از جهان فرو بست.
«یکی از دغدغههای برگسون آزادی انسان است. بر همین اساس او دو «خود» مجزا را در وجود انسان تعریف میکند. یکی از آنها از استمرار محض و شهود وی سرچشمه گرفته و اصالت و آزادی با این خود است در حالی که «خود» دیگر باز نمود اجتماعی آن است. اعمالی که از خودِ اجتماعی سر میزند معمولاً بر اثر جبر محیط و اجتماع است و نمی توان نام آزادی را بر آن نهاد، اما اعمالی که از خود واقعی سرچشمه میگیرند آزادانه هستند. اعمال آزادانه از خودِ عمیق تر یا کل شخصیت سرچشمه میگیرد.
انری برگسون از مشهورترین فیلسوفان اوایل قرن بیستم فرانسه است. برگسون در سال 1927 برنده جایزه ادبی نوبل شد. فیلسوفان بزرگ قرن بیستم فرانسه سارتر، مرلوپونتی، لویانس و دلوز همگی به تأثیرپذیری از برگستون اذعان کرده اند. او عضو فرهنگستان فرانسه و استاد کلژ دو فرانس بود. هانری برگسون جزء اولین فیلسوفانی دانست که مستقیماً درباره فلسفه ذهن و آگاهی و شناخت به صورت جدی سخن گفته اند.
سخنرانی ها و کلاسهای درس برگسون با استقبال فوق العاده ای روبرو می شد. شهرت او با سخنرانی هایش در مجموعه گیفورد در دانشگاه ادینبورگ با عنوان «مسأله شخصیت» دوچندان شد.
هانری لویی برگسون در ۱۸ اکتبر ۱۸۵۹ در پاریس به دنیا آمد. او دومین فرزند پدری لهستانی و مادری انگلیسی بود که هر دو یهودی بودند. برگسون در سراسر دوران کودکی و تحصیلش شاگردی استثنایی بود. مانند معاصر آلمانیش ادموند هرسول آموزشهای اولیه اش در ریاضیات بود.
در ۱۸۷۷ یعنی در ۱۸ سالگی به دلیل راه حلی که برای یکی از مسائل مطرح شده از سوی پاسکال ارائه کرد، جایزه ای ویژه در ریاضیات دریافت داشت. مع الوصف برگسون تحصیل ریاضیات را پی نگرفت و به ادبیات و علوم انسانی روی آورد و به مطالعه و تحصیل دانشگاهی در رشته های فلسفه و روانشناسی پرداخت.
نخستین اثر محققانه اش در ۱۸۸۶ منتشر شد با عنوان «درباره انگیزه ناخودآگاه در حالتهای هیپنوتیزم » که حاصل تحقیقات و مشاهدات او درباره خواب مصنوعی بود. برگسون دو رساله دکترا در پاریس عرضه کرد که با عنوانهای زمان و اختیار در ۱۸۸۹ و سپس مفهوم مکان در نزد ارسطو منتشر شدند. هایدگر در ۱۹۲۷ در پانوشتی بر یکی از صفحات کتاب معروف وجود و زمان به این کتاب دوم اشاره می کند و ادعا می کند که نظر برگسون راجع به زمان در افق متافیزیک یونان باقی مانده است.
کتاب معروف برگسون، تحول خلاق در ۱۹۰۷ منتشر شد. این اثر نقش مهمی در بسط فلسفه برگسون ایفا کرد. وقتی ترجمه ی انگلیسی تحول خلاق منتشر شد، برتراند راسل در مقاله ای در سال ۱۹۱۲ گفت که برگسون می خواهد ما را به زنبورهایی که دارای قوه شهود هستند، بدل کند. راسل معتقد بود که هر کوششی برای طبقه بندی برگسون از جمله تجربه گرایی، واقع گرایی یا ایدئالیسم بی حاصل است.
برگسون عاقبت در نیمه دوم دهه ۱۹۲۰ به خاطر بیماری از فعالیت در عرصه عمومی کناره گرفت. برگسون در سال ۱۹۲۸ جایزه نوبل در ادبیات را دریافت کرد. در ۱۹۳۲ یعنی ۷۳ سالگی آخرین کتاب مهمش «دو سرچشمه اخلاق و دین» را منتشر کرد که به بحثهای بسیار و حتی سوء برداشتهایی راجع به فلسفه و گرایش دینی او منجر شد. برگسون در ۱۹۴۱ در هشتاد و یک سالگی دیده از جهان فرو بست.
«یکی از دغدغههای برگسون آزادی انسان است. بر همین اساس او دو «خود» مجزا را در وجود انسان تعریف میکند. یکی از آنها از استمرار محض و شهود وی سرچشمه گرفته و اصالت و آزادی با این خود است در حالی که «خود» دیگر باز نمود اجتماعی آن است. اعمالی که از خودِ اجتماعی سر میزند معمولاً بر اثر جبر محیط و اجتماع است و نمی توان نام آزادی را بر آن نهاد، اما اعمالی که از خود واقعی سرچشمه میگیرند آزادانه هستند. اعمال آزادانه از خودِ عمیق تر یا کل شخصیت سرچشمه میگیرد.
دانلود رمان و کتاب های جدید