ضرب المثل المانی

Zahra_rad

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2019/02/21
ارسالی ها
3,789
امتیاز واکنش
8,283
امتیاز
827
سن
20
محل سکونت
Shiraz
  1. eht der Atem aus
ترجمه الف: دیگر رمقی ندارد.

Die discussion zog sich so lang him, daβ manchem teilnehmer der atem ausging.

بحث آنقدر طول کشید که شرکت کنندگان دیگر رمقی نداشتند.

ترجمه ب: پولش ته کشیده است.

Ich fürchte, bei dieser börsenspekulation wired Vater der Atem ausgehen.

می ترسم در این بورس بازی پول پدر ته بکشد.
 
  • پیشنهادات
  • Zahra_rad

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/02/21
    ارسالی ها
    3,789
    امتیاز واکنش
    8,283
    امتیاز
    827
    سن
    20
    محل سکونت
    Shiraz
    1. am Bändel haben
    ترجمه الف: مثل موم کسی را در دست داشتن.

    Das Schlimme ist, er merkt gar nicht, wie sehr seine Frau ihn am Bändel hat.

    بدی اش آن است که اصولا متوجه نیست چطور زنش او را مثل موم در دست دارد.

    ترجمه ب: سربار کسی بودن.

    Seit Jahren hat er seine Schwiegermutter am Bändel

    سالهاست که مادرزنش سربارش است.

    1. breit machen
    ترجمه الف: ولو شدن

    Mach dich auf dem Sofa nicht so breit, da Sollen noch mehr Leute hin.

    روی کاناپه این جور ولو نشو. دیگران هم باید بنشینند.

    ترجمه ب: خود را مهم جلوه دادن
     

    Zahra_rad

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/02/21
    ارسالی ها
    3,789
    امتیاز واکنش
    8,283
    امتیاز
    827
    سن
    20
    محل سکونت
    Shiraz
    Den laden wir nicht ein, der will sich immer so breit machen. Da kommen andere gar nicht zu wort.

    او را دعوت نمی کنیم. او همیشه می خواهد خودش را مهم جلوه دهد آنوقت دیگران فرصت حرف زدن پیدا نمی کنند.

    ترجمه ج: گسترش پیدا کردن

    Im ganzen Land machte sich eine optimistische Stimmung breit.

    در تمام کشور یک روحیه خوشبینی گسترش پیدا کرده است.

    1. Auf du und
    ترجمه الف: به کسی تو خطاب کردن.

    Er steht mit dem chef auf du und du.

    او و رئیس به هم تو خطاب می کنند.

    ترجمه ب: در کاری مهارت داشتن.
     

    Zahra_rad

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/02/21
    ارسالی ها
    3,789
    امتیاز واکنش
    8,283
    امتیاز
    827
    سن
    20
    محل سکونت
    Shiraz
    Ich kann nicht behaupten, daβ ich mit der Mathematik auf du und du stehe.

    من نمی توانم ادعا بکنم که در ریاضیات مهارت دارم.

    1. erwische: ihn hat’s erwischt
    ترجمه الف: او مریض شده

    Mich hat die Grippe dismal verschont, dafür hat meinen Mann ganz schlimm erwischt.

    من این بار از بیماری گریپ مصون مانده ام. اما در عوض شوهرم بدجوری مریض شده است.

    ترجمه ب: او مرده

    Alle Fallschirmspringer sind wieder gut über die Grenze gekommen, bis auf einen, den hat’s erwischt.

    همه چتربازها سالم فرود آمدند، فقط یکی مرده است.

    ترجمه ج: او گیر افتاده

    Die Schmuggler sind wieder gut gelandet, nur einen hat’s erwischt.

    قاچاقچی ها باز هم به سلامت از مرز گذشته اند، به جز یکی از آن ها که گیر افتاده است.

    ترجمه د: او عاشق شده
     

    Zahra_rad

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/02/21
    ارسالی ها
    3,789
    امتیاز واکنش
    8,283
    امتیاز
    827
    سن
    20
    محل سکونت
    Shiraz
    “was ist los, Achim kommet seit Wochen nicht mehr!” “den hat’s erwischt. Er hat eine neue Freundin.”

    «چی شده؟ هفته هاست که آخیم نیامده است.» «او عاشق شده است. او مورد جدیدی دارد.»

    1. gehen lassen
    ترجمه الف: به خود مسلط نبودن

    Wer eine leitende stellung innehat, darf sich niemals gehen lassen.

    کسی که دارای پست ریاست باشد، باید همیشه به خود مسلط باشد.

    ترجمه ب: به سر و وضع خود نرسیدن

    Wer eine leitende Stellung innehat, darf sich nicht gehen lassen. Er muβ immer tipp top angezogen sein.

    کسی که دارای پست ریاست است، باید به سر و وضع خود برسد. او باید لباسش همیشه مرتب باشد.

    1. Aus der Hand geben
    ترجمه الف: به عهده کسی گذاشتن

    Ich schaffe diese vielen Übersetzungen nicht mehr selbst, ich muβ einen Teil aus der Hand geben.

    من دیگر این همه ترجمه را خودم نمی توانم بدهم، من باید قسمتی از آن را به عهده کس دیگری بگذارم.

    ترجمه ب: از چیزی چشم پوشی کردن
     

    Zahra_rad

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/02/21
    ارسالی ها
    3,789
    امتیاز واکنش
    8,283
    امتیاز
    827
    سن
    20
    محل سکونت
    Shiraz
    Sie können jedoch nicht auf diese Eigenschaft im Moment arbeiten, Sie sollter e saber auf kenien Fall aus der Hand geben.

    گرچه در حال حاضر نمی توانید روی این زمین کار بکنید اما نباید به هیچ وجه از آن چشم پوشی کنید.

    1. hoch im kurs stehen
    ترجمه الف: از مقبولیت برخوردار شدن

    Manche heilmethoden unserer vorväter stehen heute wieder hoch im kurs.

    بعضی از روش های درمانی سال های گذشته مان دوباره از مقبولیت برخوردار شده اند.

    ترجمه ب: خیلی گران و مورد تقاضا بودن

    Echte antike Möbel stehen hoch im kurs.

    مبلمان قدیمی خیلی گران و مورد تقاضا هستند.

    ترجمه ج: حمایت شدن

    Dr. Schmidt kann sich so manche Extratour leisten, weiler beim Chef hoc him kurssteht.

    دکتر اشمیت می تواند بعضی کارهای غیر معمول بکند، چون رئیس از او حمایت می کند.

    1. an der Quelle sitzen
    ترجمه الف: جنس را از تولید کننده گرفتن
     

    Zahra_rad

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/02/21
    ارسالی ها
    3,789
    امتیاز واکنش
    8,283
    امتیاز
    827
    سن
    20
    محل سکونت
    Shiraz
    Alle Elektro Sachen kommen sie von meinem Schwager beziehung. Er ist leiter einer groβen Firma. Er sitzt an der Quelle und kann Ihnen alles billing besorger.

    تمام وسائل برقی را می توانید از شوهرخواهر من دریافت کنید. او رئیس یک شرکت بزرگ است. اجناس را از تولید کننده می گیرد و می تواند همه چیز را برای شما ارزانتر تهیه کند.

    ترجمه ب: خبر دست اول کسب کردن

    Aus den zeitungen erfährt man nicht alles. An der Quelle müβte man sitzen, um sic heir Bild verschaffen zu können.

    از روزنامه نمی توان از همه خبرها اطلاع پیدا کرد. باید خبر دست اول کسب کرد تا بتوان تصور درستی داشت.

    1. Aus dem Schneider sein
    ترجمه الف: جوان نبودن

    Auf dem Foto sieht sie vielleicht zum An beiβen aus, aber sie ist schon aus dern Schneider.

    توی عکس خیلی قشنگ است، اما دیگر جوان نیست.

    ترجمه ب: از دردسر خلاص شدن

    Wem du das Geld bezahlt, bevor der Gerichtsvollzieher kommt, dann bist du dech aus dem Schneider.

    اگر قبل از اینکه مجری قانون بیاید پول را بپردازی از دردسر خلاص می شوی.
     
    بالا