طنز؛ «به مدیریت» غلط است
حسن غلامعلیفرد در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:
دهخدا در کلاس را باز کرد و دید روی تختهسیاه نوشته بودند: «ستاد تخریب، به مدیریت نادران» دهخدا اخم کرد و پرسید: «کی این جمله رو نوشته؟» شریعتمداری آه کشید و گفت: «کاش من نوشته بودمش، اما این روزها توی تخریب دست زیاد شده» نادران سـ*ـینه ستبر کرد و گفت: «حالا باز خوبه فامیلیمو پای تخته نوشتم، کسی نمیتونه ایدهمو بدزده» دهخدا اخمش بیشترشد و گفت: «دستت رو ببینم!» نادران با تعجب پرسید: «مگه قصه شنگول و منگوله؟ دست منو میخوای ببینی که چی بشه؟» دهخدا پوزخند زد و گفت: «اگه شما نوشته باشی باید دستات گچی شده باشن. همچنین کم پیش میاد که شما مسئولیت کاری رو قبول کنید، حالا آفتاب از کدوم طرف در اومده؟» نادران شانه بالا انداخت و گفت: «چه فرقی میکنه من نوشته باشمش یا مطیعی؟»
مطیعی خندید و گفت: «دست منو شما نداره که عزیزم. مهم اینه که با هم همجناحیم!» بذرپاش پوف کرد و گفت: «من همیشه دلم میخواست یه ستاد تخریب ویژه جوانها بسازم به مدیریت خودم» دهخدا با عصبانیت گفت: «به مدیریت غلطه. باید به جاش بگین با مدیریت» رئیسی گفت: «آیا مشکل ما مشکل به و بای جوانان ماست؟»جلیلیگفت:«هدف ما بهبود شرایطاست» اینرا گفت، ارزنی درون لوله خودکارش گذاشت و پسِ گردن روحانی را نشانه گرفت. روحانی همانطور که پس گردنش را میمالید و ارزنهای زیرپایش را جمع میکرد گفت: «کار از تخریب گذشته، چند دقیقهای هست که حمله با ارزنرو آغاز کردند» نادران گفت: «مهم نیت آدمه. هدف ما کمکه!» دهخدا گفت: «هنگامی که فرق بین به و با رو ندونین پس فرق بین تخریب و کمک رو هم نمیدونین!» جهانگیری گفت: «دوستان آنقدر مشغول تخریب هستن که به غلطهاشون هیچ توجهی نمیکنن» کواکبیان فریاد زد: «مادامی که...» اما ادامه نداد. همه چشم دوخته بودند به کواکبیان تا سخنرانیاش را ادامه دهد. کواکبیان کمی به سقف خیره ماند و سپس گفت: «خرابکاران در فصل تخریب...» اما باز هم نتوانست حرفش را ادامه دهد. غرضی با مهربانی گفت: «الهی بگردم، از دوران اوجت دور شدی؟»
لاریجانی به کواکبیان چشمک زد و گفت: «شاید منظور شما اینه که یک ستاد تشویق به مدیریت من راه بندازی!» دهخدا نفسی عمیق کشید و گفت: «همین چند دقیقه پیش گفتم که به مدیریت غلطه. باید از با بهره ببرید تا معنی دارابودن و مالکیت رو بده. مثلا هنگامی که میگوییم جلیلی با ارزن به روحانی حمله کرد، اگر به جای به از با و جای با از به بهره ببریم معنی جمله تغییر میکنه و میشه جلیلی به ارزن با روحانی حمله کرد، پس نتیجه میگیریم که به مدیریت غلطه و باید به جاش از با مدیریت بهره برد. متوجه شدین؟»
شاگردها یکصدا گفتند: «نخیر» سپس نادران از جا برخاست و گفت: «ستاد تخریب ما با مدیریت من آماده همکاری با ستادهای تخریب موازیست!» و به این ترتیب کلاس در هالهای از تخریب فرو رفت.
حسن غلامعلیفرد در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:
دهخدا در کلاس را باز کرد و دید روی تختهسیاه نوشته بودند: «ستاد تخریب، به مدیریت نادران» دهخدا اخم کرد و پرسید: «کی این جمله رو نوشته؟» شریعتمداری آه کشید و گفت: «کاش من نوشته بودمش، اما این روزها توی تخریب دست زیاد شده» نادران سـ*ـینه ستبر کرد و گفت: «حالا باز خوبه فامیلیمو پای تخته نوشتم، کسی نمیتونه ایدهمو بدزده» دهخدا اخمش بیشترشد و گفت: «دستت رو ببینم!» نادران با تعجب پرسید: «مگه قصه شنگول و منگوله؟ دست منو میخوای ببینی که چی بشه؟» دهخدا پوزخند زد و گفت: «اگه شما نوشته باشی باید دستات گچی شده باشن. همچنین کم پیش میاد که شما مسئولیت کاری رو قبول کنید، حالا آفتاب از کدوم طرف در اومده؟» نادران شانه بالا انداخت و گفت: «چه فرقی میکنه من نوشته باشمش یا مطیعی؟»
مطیعی خندید و گفت: «دست منو شما نداره که عزیزم. مهم اینه که با هم همجناحیم!» بذرپاش پوف کرد و گفت: «من همیشه دلم میخواست یه ستاد تخریب ویژه جوانها بسازم به مدیریت خودم» دهخدا با عصبانیت گفت: «به مدیریت غلطه. باید به جاش بگین با مدیریت» رئیسی گفت: «آیا مشکل ما مشکل به و بای جوانان ماست؟»جلیلیگفت:«هدف ما بهبود شرایطاست» اینرا گفت، ارزنی درون لوله خودکارش گذاشت و پسِ گردن روحانی را نشانه گرفت. روحانی همانطور که پس گردنش را میمالید و ارزنهای زیرپایش را جمع میکرد گفت: «کار از تخریب گذشته، چند دقیقهای هست که حمله با ارزنرو آغاز کردند» نادران گفت: «مهم نیت آدمه. هدف ما کمکه!» دهخدا گفت: «هنگامی که فرق بین به و با رو ندونین پس فرق بین تخریب و کمک رو هم نمیدونین!» جهانگیری گفت: «دوستان آنقدر مشغول تخریب هستن که به غلطهاشون هیچ توجهی نمیکنن» کواکبیان فریاد زد: «مادامی که...» اما ادامه نداد. همه چشم دوخته بودند به کواکبیان تا سخنرانیاش را ادامه دهد. کواکبیان کمی به سقف خیره ماند و سپس گفت: «خرابکاران در فصل تخریب...» اما باز هم نتوانست حرفش را ادامه دهد. غرضی با مهربانی گفت: «الهی بگردم، از دوران اوجت دور شدی؟»
لاریجانی به کواکبیان چشمک زد و گفت: «شاید منظور شما اینه که یک ستاد تشویق به مدیریت من راه بندازی!» دهخدا نفسی عمیق کشید و گفت: «همین چند دقیقه پیش گفتم که به مدیریت غلطه. باید از با بهره ببرید تا معنی دارابودن و مالکیت رو بده. مثلا هنگامی که میگوییم جلیلی با ارزن به روحانی حمله کرد، اگر به جای به از با و جای با از به بهره ببریم معنی جمله تغییر میکنه و میشه جلیلی به ارزن با روحانی حمله کرد، پس نتیجه میگیریم که به مدیریت غلطه و باید به جاش از با مدیریت بهره برد. متوجه شدین؟»
شاگردها یکصدا گفتند: «نخیر» سپس نادران از جا برخاست و گفت: «ستاد تخریب ما با مدیریت من آماده همکاری با ستادهای تخریب موازیست!» و به این ترتیب کلاس در هالهای از تخریب فرو رفت.