عارفه ام گل یکی یه دونه
مسئول نظم و انضباط خونه
ستاره شیرین بابا منم
دختر نازنین بابا منم
چشم و چراغ مامان و داداشی
بابام میگه الهی زنده باشی
مامان میگه عارفه جون میدونی
دوست دارم وقتی نماز میخونی
داداش میگه تو از همه بهتری
فرشته ای با چادر و روسری
وضو میگیرم همراه بابا جون
میریم به مسجد با صدای اذون
بابام برام خریده یه دوچرخه
پا میزنم توی حیاط می چرخه
من به همه میگم نشه فراموش
تو هر اتاق لامپ اضافی خاموش
بازی های تو گوشی های همراه
چقدر ضرر داره برای بچه ها
قشنگی چشمامون و میگیرن
سلولای مغزی ما میمیرن
تو قانون خونه ما نوشته
گریه و جیغ و دادن زدن چه زشته
چقدر بده خونه ریخت و پاش باشه
وسایل هرکی باید سر جاش باشه
خونه رو جمع کنیم کمک مامان
شاید که هر لحظه بیاید یه مهمان
خلاصه من دختر دردونه ام
مسئول انضباط این خونه ام.
محمود قاسمی
مسئول نظم و انضباط خونه
ستاره شیرین بابا منم
دختر نازنین بابا منم
چشم و چراغ مامان و داداشی
بابام میگه الهی زنده باشی
مامان میگه عارفه جون میدونی
دوست دارم وقتی نماز میخونی
داداش میگه تو از همه بهتری
فرشته ای با چادر و روسری
وضو میگیرم همراه بابا جون
میریم به مسجد با صدای اذون
بابام برام خریده یه دوچرخه
پا میزنم توی حیاط می چرخه
من به همه میگم نشه فراموش
تو هر اتاق لامپ اضافی خاموش
بازی های تو گوشی های همراه
چقدر ضرر داره برای بچه ها
قشنگی چشمامون و میگیرن
سلولای مغزی ما میمیرن
تو قانون خونه ما نوشته
گریه و جیغ و دادن زدن چه زشته
چقدر بده خونه ریخت و پاش باشه
وسایل هرکی باید سر جاش باشه
خونه رو جمع کنیم کمک مامان
شاید که هر لحظه بیاید یه مهمان
خلاصه من دختر دردونه ام
مسئول انضباط این خونه ام.
محمود قاسمی