کامل شده قدم به قدم پیشرفته شو| کــوکـــی

  • شروع کننده موضوع کوکیッ
  • بازدیدها 984
  • پاسخ ها 25
  • تاریخ شروع
وضعیت
موضوع بسته شده است.

کوکیッ

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/04/04
ارسالی ها
20,571
امتیاز واکنش
157,353
امتیاز
1,454
محل سکونت
میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
کاور کتاب آموزشی.jpg
نام کتاب آموزشی:قدم به قدم پیشرفته شو
مدرس: کــوکـــی
زبان/ سطح: انگلیسی/پیشرفته
ناظر: طـلایــه
طراح جلد: سدنا بهزاد
ویراستار:

توضیحات:

دوره یک ماهه آموزش سطح پیشرفته زبان انگلیسی توسط خانم کــوکـــی دارای دیپلم زبان انگلیسی به همراه تصاویر آموزشی و نمونه سوالات ارائه می شود.


سخن مدرس:
_بسم الله الرحمن الرحیم_
با سلام
کوکی هستم ... آشنای دیروز، امروز و فردا :)
امیدوارم یک آموزش و یادگیری خوب، مفید و شیرینی در کنار هم دیگه داشته باشیم.
با پیشرفت عظیم علم و تکنولوژی به مراتبط یادگیری زبان انگلیسی هم رشد سریعی داشته چرا که امروزه بسیاری از کتابها، مجلات و نشریات علمی و حتی مطالب اینترنتی به زبان انگلیسی‌ است. بنابراین یادگیری این زبان نسبت به زبان های خارجی دیگه اولویت بیشتری داره حتی اگه یادگیریش سخت باشه بسته به نیاز، هر شخص باید تا حد لازمی اون رو یاد بگیره. به قول معروف: آب دریا اگر نتوان کشید_هم بقدر تشنگی باید چشید!
اولین قدم یادگیری گرامر است. من سعی میکنم مطالبی که مینویسم از سطح ساده شروع بشه که برای شما عزیزانی که قراره از پایه و ابتدا شروع کنید مفید واقع بشه.

×یا حق×
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • پیشنهادات
  • کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,353
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    درس اول← Lesson 1 *معرفی مقدماتی*

    * اجزای کلام (۸ جزء کلام)← The eight English Parts of speech

    ما با کلمات جمله میسازیم و جملات اجزای مشخصی دارند. یک جمله ۸ جزء داره که مهم ترین اون فعل هست.

    1. فعل ها← (Verbs) مثل: be, have, do, work
    2. اسم ها ← (Nouns) مثل: man, town, music
    3. صفت ها← (Ajectives) مثل: a, the, 69, big
    4. قیدها← (Adverbs) مثل: loudly, well, often
    5. ضمیر ها← (Pronouns) مثل: you, ours, some
    6. حروف اضافه← (Prepositions) مثل: at, in, on, from
    7. حروف رابط←(Conjunctions) مثل: and, but, though
    8. حروف ندا← (Interjections)مثل: ah, dear, er, um

    * «فعل»

    فعل چیست؟← ?What is verb

    فعل مهم ترین بخش یک جمله‌ است. یعنی در واقع شاه زبان انگلیسی‌ست. حتی کوتاه ترین جملات هم فعل دارند. یا حتی ما میتونیم با یک جمله تک کلمه ای با فعل بسازیم.
    مثال: Stop به معنای بایست.
    اما ما نمیتونیم یک جمله تک کلمه‌ای با هیچ کلمه دیگه ای بسازیم.

    طبقه بندی فعل ← Verb Classification

    *افعال کمکی: ابتدایی(primary)/ کیفیتی(modal)
    *افعال اصلی: فعل متعدی(transitive)/ فعل لازم(intransitive)/ پیوندی، پویا(linking, dynamic)/ساکن(stative)/ با قاعده (regular)/ بی قاعده (irregular)

    افعال کمکی←Helping verbs

    افعال کمکی به تنهایی معنای خاصی ندارند. این افعال برای ساختار گرامری جمله نیاز هستند اما اطلاعات زیادی از جمله به ما نمی دهند. ما معمولا از افعال کمکی به همراه افعال اصلی استفاده میکنیم. این افعال به افعال اصلی "کمک" میکنند. در انگلیسی تقریبا" 15" فعل کمکی وجود دارد.
    مثل: can, must, will

    افعال اصلی←Main verbs

    افعال اصلی به تنهایی دارای معنی هستند. آنها زمانی که استفاده میشن به ما معنی رو منتقل میکنند. تعداد بیشماری فعل اصلی در زبان انگلیسی وجود دارد.
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,353
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    درس دوم← 2 Lesson

    * افعال کمکی← Helping verb

    افعال کمکی به تنهایی معنای خاصی ندارند. این افعال برای ساختار گرامری جمله نیاز هستند اما اطلاعات زیادی از جمله به ما نمی دهند. ما معمولا از افعال کمکی به همراه افعال اصلی استفاده میکنیم. این افعال به افعال اصلی "کمک" میکنند. در انگلیسی ۱۵ فعل کمکی وجود دارد و ما آنها را به دو گروه تقسیم میکنیم:

    ۱) افعال کمکی اولیه(Primary helping verbs):
    be, have, do

    ۲) افعال کمکی کیفیتی (Modal helping verbs):

    can, could, may, might, will, would, shall, should, must, ought to

    * افعال کمکی اولیه← Primary helping verbs

    افعال کمکی اولیه شامل be, have, do است. باید توجه کنید که این افعال هم افعال کمکی و هم افعال اصلی به حساب می آیند.در این درس از آنها به عنوان افعال کمکی یاد میکنیم. ما از آنها در موارد زیر استفاده میکنیم:

    × Be:
    ۱) برای ساختن زمانهای استمراری
    مثال: He is watching TV ← او تلویزیون تماشا می کند.
    ۲) برای ساختن جملات مجهول
    مثال: Small fish are eaten by big fish← ماهی های کوچک توسط ماهی های بزرگ خورده میشوند.

    × have:
    ۱) برای ساختن زمانهای کامل
    مثال: I have finished my homework← من تکالیفم را تمام کردم

    × do:
    1) برای منفی سازی
    مثال: I do not (don't) like apple← من سیب دوست ندارم.
    2) برای پرسیدن سوال
    مثال: ?Do you want some coffee← قهوه میل داری؟
    3) برای نشان دادن تاکید
    مثال: I do want you to pass your exam← من میخوام حتما امتحانت رو قبول شی.
    4) برای جانشین فعل اصلی شدن در بعضی جملات
    مثال: He speaks faster than she does← او سریع تر از (طرف مقابل) صحبت میکند.
    ++ با اوردن does از تکرار جلوگیری کرده!


    * افعال کمکی کیفیتی← Modal helping verbs

    ما از این افعال برای تعدیل کردن معنی فعل اصلی استفاده میکنیم. افعال کمکی کیفیتی بیان کننده ی نیاز یا احتمال میباشند و معنای فعل اصلی را مطابق با آن تغییر میدهند. این افعال افعال کمکی کیفیتی میباشند:
    can, could
    may, might
    will, would
    shall, should
    must
    ought to


    # مثال:
    .I can't speak Franch
    من نمیتونم فرانسوی صحبت کنم.

    .John may arrive late
    جان ممکنه دیر بیاد.

    ?Would you like a cup of coffee
    یک فنجان قهوه میل دارید؟
    ** Would you like برای سوالات ادبی (formal) به کار میرود! (مودبانه تره)

    .You should see a doctor
    تو باید پیش دکتر بری.

    .I really must go now
    من واقعا باید برم.
     
    آخرین ویرایش:

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,353
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    درس سوم ← Lesson 3

    اجزای کلام: اسم ها ← Parts of Speech: Nouns


    به سادگی نمی‌توان یک اسم را توصیف کرد. یا به عبارتی ساده‌تر، اسامی "چیزهایی" هستند مانند غذا.
    نکته مهم این است که افعال برای اعمال کارهاست.
    برای مثال:

    غذا food (اسم) چیزی است که شما آن را می‌خورید (خوردن: فعل). یا شادی happiness (اسم) چیزی است که شما آنرا میخواهید (خواستن: فعل)
    ساده ترین تعریف اسم این است که اسم ها یک شخص، مکان و یا یک شیء هستند مثل: معلم teacher، مدرسه school، کتاب book


    # اسم ها به دسته تقسیم میشوند:
    1) countable nouns
    2) uncountable nouns


    * اسامی قابل شمارش ← countable nouns

    اسامی قابل شمارش به آسانی شناسایی و جدا می‌شوند. این اسامی چیزهایی هستند که ما میتوانیم آنها را بشماریم. مانند کتاب book . ما میتوانیم یک کتاب، دو، سه و یا کتاب های بیشتری داشته باشیم. برای مثال:
    سگ dog، گربه cat، حیوان animal، مرد man، شخص person، بطری bottle، جعبه box، سکه coin، دلار dollar، فنجان cup، بشقاب plate، چنگال fork، میز table، صندلی chair، چمدان suitcase، کیف bag
    و.....


    √ ۱) اسامی قابل شمارش میتوانند مفرد و یا جمع باشند.

    .My dog is playing ← سگ من بازی می‌کند.
    .My dogs are playing← سگ های من بازی می‌کنند.

    √ ۲) میتوانیم حروف تعریف نامعین a و an را به همراه اسامی قابل شمارش بیاوریم.

    A dog is an animal ← سگ یک حیوان است.

    √ ۳) زمانی که اسم ما مفرد است باید کلمه ای نظیر a, the, my, this به همراه آن استفاده کنیم:

    ✅.I want an orange
    ❎(not I want orange)
    ✅?Where is my bottle

    ❎(?not Where is bottle)

    √ 4) زمانی که اسم قابل شمارش ما جمع باشد میتوانیم آنرا به تنهایی استفاده کنیم. (بدون استفاده از a, the, my, this)

    .I like oranges
    Bottles can break

    √ ۵) به همراه اسامی قابل شمارش میتوانیم از کلمات some و any استفاده کنیم.

    .I've got some dollars
    ?Have you got any pens

    √ 6) به همراه اسامی قابل شمارش میتوانیم کلمات a few و many را استفاده کنیم.

    .I've got a few dollars
    .I haven't got many pens

    ★ نکته← Tip

    کلمه ی people که یک اسم میباشد، جزو اسامی قابل شمارش میباشد. people جمع کلمه ی person می‌باشد. و ما میتوانیم افراد را بشماریم.

    .There is one person here
    .There are three people here


    * اسامی غیر قابل شمارش← Uncountable nouns

    اسامی غیرقابل شمارش مواد، مفاهیم و از این قبیل اسامی هستند که نمیتوان آنها را به بخش های مجزایی تقسیم کرد. ما نمیتوانیم آنها را بشماریم. برای مثال شیر را نمیتوان شمرد. شیشه های شیر یا لیترهای شیر را میتوان شمرد اما خودِ شیر را نمیتوان شمرد. ماننـد:
    art هنر
    love عشق
    happiness شادی
    advice توصیه- نصیحت
    information اطلاعات
    news خبر
    rice برنج
    sugar شکر
    butter کره
    water آب
    electricity برق
    gas گاز
    power قدرت
    money پول
    currency واحد پول

    √ ۱) معمولا اسامی غیرقابل شمارش به عنوان اسامی مفرد محسوب میشوند. بنابراین از افعال مفرد برای آنها استفاده میکنیم.
    .This news is very important← این خبر بسیار مهم است.
    .Your luggage looks heavy← چمدان شما سنگین است.

    √ ۲) برای اسامی غیرقابل شمارش نمیتوانیم از حروف تعریف نامعین a/an استفاده کنیم. بعنوان مثال نمیتوان از ترکیب an information یا a music استفاده کنیم. اما میتوانیم از یک واحد مشخص برای این گونه اسامی استفاده کنیم.

    برای مثال:

    a piece of news
    یک بخش از خبر
    a bottle of water
    یک بطری آب
    a grain of rice
    یک دانه برنج

    √ ۳) از کلمات some و any میتوانیم برای اسامی غیرقابل شمارش استفاده کنیم.
    .I've got some money
    من کمی پول دارم.
    Have you got any rice
    آیا شما برنج دارید؟

    √ ۴) از کلمات a little و much میتوانیم برای اسامی غیرقابل شمارش استفاده کنیم.
    .I've got a little money
    من یه کمی پول دارم
    .I haven't got much rice
    من برنج زیادی ندارم.
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,353
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    درس چهارم ← Lesson 4

    صفت ها ← Adjectives

    صفت کلمه ایست که به ما اطلاعات بیشتری راجع به یک اسم میدهد. (منظور ما از اسم هم ضمایر اسمی و هم عبارات اسمی است.)
    صفت اسم را "تغییر" میدهد یا "کیفیت" میبخشد. (a big dog)
    صفات میتوانند قبل از اسم مانند: I like Chinese food
    یا بعد از بعضی افعال قرار بگیرند. مانند: It is hard
    معمولا میتوانیم دو یا سه صفت را همزمان با هم به کار ببریم. مانند: a beautiful french lady

    ** نکته ← Tip

    گاهی صفت دشمن اسم است. چرا؟ چون در بیشتر موارد میتوان به جای استفاده از چندین صفت از یک اسم استفاده کرد. چرا که یک اسم مشخص نیازمند صفت نیست.
    مثال: میتوان به جای گفتن "یک خانه ی بزرگ و با شکوه''
    (2 صفت + یک اسم)

    بگوییم "عمارت" (یک اسم)

    # انواع مختلف صفت ← Different Types of Adjectives

    × صفت اشاره ← Determiners

    the, a/an, this, some, any

    × جایگاه صفات ← Adjective order

    beautiful, long, dark brown

    × صفات مقایسه/ تفضیلی ← Comparative adjectives

    richer, more exciting

    × صفات عالی ← Superlative adjectives

    the richest, the most exciting
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,353
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    درس پنجم ← Lesson 5

    صفت اشاره ← Determiners

    صفات اشاره به کلماتی مانند:
    the, a /an, my, some گفته میشود. این کلمات از نظر گرامری شبیه هم هستند. همه‌ی آنها در ابتدای عبارات اسمی می آیند و معمولا بیشتر از یک صفت اشاره در یک عبارت اسمی نمیتوانیم استفاده کنیم.

    ••• حروف تعیین ← Articles

    a, an , the
    حرف تعیین معین: the
    حروف تعیین غیر معین: a, an
    ما از حروف تعیین معین زمانی استفاده میکنیم که معنای قطعی بدهد.
    زمانی از حروف تعیین غیر معین استفاده میکنیم که معنای غیر قطعی بدهد. (توضیح کامل در ادامه)

    ••• صفات ملکی ← Possessive Adjectives

    my, your, his, her, its, our, their, whose

    ••• صفات اشاره ی دیگر ← Other determiners

    each, every
    either, neither
    some,any,no
    much, many; more, most
    little, less, least
    few, fewer, fewest
    what, whatever; which, whichever
    both, half, all
    several
    enough


    # حروف تعریف ← Articles

    حتما الان یک سوال برای شما پیش اومده که مثلا چه موقع از 'the dog' و چه موقع از a dog استفاده میکنیم؟ ( در این درس ما فقط راجع به اسامی مفرد قابل شمارش صحبت میکنیم.)
    The, a, an حروف تعریف هستند. ما آنها را به دو گروه "معین" و "غیرمعین" تقسیم میکنیم.
    غیر معین: a, an
    معین: the
    ما از حروف تعریف معین زمانی استفاده میکنیم که معنای قطعی بدهد
    زمانی از حروف تعریف غیر معین استفاده میکنیم که معنای غیر قطعی بدهد.
    وقتی در مورد چیزی به طور مشخص صحبت میکنیم از the و وقتی از چیزی به طور کلی صحبت میکنیم از a, an استفاده میکنیم.
    برای مثال: به آسمان شب فکر کنید. در آسمان ما یک ماه و میلیونها ستاره میبینیم. بنابراین معمولا جمله بندی های ما اینگونه خواهد بود:
    .I saw the moon last night
    .I saw a star last night

    قطعا ما میتوانیم از the, a, an برای یک کلمه استفاده کنیم. که این به موقعیت بستگی دارد نه به کلمه.
    به مثالهای زیر توجه کنید:

    .We want to buy an umbrella
    (Any umbrella, not a particular umbrella)

    ما میخواهیم یک چتر بخریم

    ( هر چتری نه یک چتر مشخص)

    ?Where is the umbrella
    We already have an umbrella. We are looking for our umbrella, a particular umbrella

    چتر کجاست؟

    (ما یک چتر داریم و دنبال همان چتر مشخص میگردیم نه هر چتری)

    بنابراین در هر دو جمله ما هم از حرف تعریف معین و هم غیر معین بنا بر موقعیت استفاده کردیم.

    داستان کوتاه زیر به شما در درک بهتر a, an, the کمک خواهد کرد ان را با دقت بخوانید و براساس دانسته های اکنون تجزیه و تفسیر کنید.

    A man and a woman were walking in Oxford Street. The woman saw a dress that she liked in a shop. She asked the man if he could buy thedress for her. He said: "Do you think the shop will accept a cheque?'' I don't have a credit cardd
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,353
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    درس ششم ← Lesson 6

    قیدها ← Adverbs

    × قید چیست؟ ← ?What is an adverb

    قید کلمه ایست که اطلاعات بیشتری درباره فعل به ما می‌دهد. قیدها به فعل کیفیت می‌بخشند یا آن را تغییر می‌دهند.
    برای مثال: آن مرد به سرعت می دود.
    به مثال های زیر توجه کنید:

    ?How does John speak

    John speaks loudly
    توضیح قید: جان چگونه صحبت میکند؟ - (با صدای) بلند

    ?When did she smoke

    .Afterwards she smoked a cigarette
    توضیح قید: چه زمانی او سیگار کشید؟ -بعدا

    ?Where does Mary live

    .Mary lives locally
    توضیح قید: مری کجا زندگی میکند؟ -محلی

    اما...

    قیدها می‌توانند صفت ها را نیز تغییر دهند.
    برای مثال:
    تارا واقعا زیباست

    .Tara is really beautifull

    یا حتی قیدهای دیگر را نیز می‌توانند تغییر دهند.
    آن به خوبی/ خیلی خوب کار میکند.
    .It works very well

    به مثالهای زیر توجه کنید:

    ★تغییر دادن یک صفت ← Modify an adjective

    ?How handsome is he

    .He is really handsome
    او واقعا خوشتیپ است (چقدر خوشتیپ است)
    That was extremely kind of you
    خیلی لطف شماست.

    ★تغییر دادن قیدهای دیگر ← Modify another adverb

    ?How slowly does she drive

    .She drives incredibly slowly
    او به طرز باور نکردنی آرام رانندگی میکند. (چقدر آرام رانندگی میکند)
    He drives extremely fast
    او به شدت سریع رانندگی میکند.

    ★★ ساختن قید ← Adverb form

    ما بسیاری قید ها را با اضافه کردن -ly به یک صفت می‌سازیم.
    مانند:
    (quick (adjective) --> quickly (adverb
    (careful (adjective) --> carefully (adverb
    (beautiful (adjective) --> beautifully (adverb

    اما همه ی کلماتی که به ly ختم میشوند قید نیستند.

    کلماتی مانند: friendly, lovely, lonely , neighborly همه صفت هستند.
    بعضی قیدها هم فرم ly و یا فرم خاص دیگری ندارند.
    مانند: well, fast, very, never, always, often, still
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,353
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    درس هفتم ← Lesson ۷

    *انواع قید ← Kind of Adverbs

    √ قیدهای حالت ← Adverbs of manner
    √ قیدهای مکان ← Adverbs of place
    √ قیدهای زمان ← Adverbs of time

    √ قیدهای کمّی ← Adverbs of degree

    ۱) قیدهای حالت ← Adverbs of manner

    قیدهای حالت چگونگی انجام کاری (منظور همان فعل است.) را نشان می‌دهند. قیدهای حالت پاسخ کلمه ی پرسشیِ How هستند. قید های حالت معمولا فعل را تغییر می‌دهند.
    برای مثال:
    ?How does he speak
    .He speaks slowly
    ?How did they help us
    .They helped us cheerfully
    ?How does he drive his cars
    . He drives his cars fast

    ۲) قیدهای مکان← Adverbs of place

    قیدهای مکان اطلاعاتی درباره مکانی که فعل در آن اتفاق افتاده به ما می‌دهد. قیدهای مکان جواب کلمه ی پرسشی where هستند. قید های مکان معمولا فعل را تغییر می‌دهند.
    برای مثال:
    ? Where should I sit
    .Please sit here
    ?Where did they look
    .They looked everywhere
    ?Where were two cars parked
    .Two cars were parked outside

    ۳) قیدهای زمان ← Adverbs of time

    قیدهای زمان اطلاعاتی درباره زمانی که فعل در آن اتفاق افتاده به ما می‌دهد. قید های زمان معمولا فعل را تغییر می‌دهند. قیدهای زمان جواب کلمه ی پرسشی when هستند.
    برای مثال:
    ?When did he come
    .He came yesterday
    ?When do I want it
    .I want it now

    *** همچنین قیدهای زمان می‌توانند پاسخ کلمه ی پرسشی How often به معنای چند وقت یکبار باشند.
    برای مثال:
    How often do they deliver the
    ?newspaper
    .They deliver the newspaper daily
    ?How often do we watch a movie
    .We sometimes watch a movie

    4) قیدهای کمّی ← Adverbs of degree

    قیدهای کمّی اطلاعاتی درباره میزان و یا درجه ی اتفاق افتادن فعل را به ما می‌گویند. آنها پاسخ کلمه ی پرسشی How much و یا to what degree هستند. قیدهای کمّی می‌توانند افعال، صفات و یا قیدهای دیگر را تغییر دهند.
    برای مثال:
    ?How much does she agree with him
    .She entirely agrees with him

    ?To what degree is Mary beautiful
    Or
    ?How beautiful is Mary
    .Mary is very beautiful

    To what degree did he drive
    ?dangerously
    Or
    ?How dangerously did he drive
    .He drove quite dangerously
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,353
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    A list of common single-word adverbs

    لیستی از قیدهای تک کلمه ای رایج



    قیدهای حالت بزرگترین گروه قیدها در زبان انگلیسی هستند. بسیاری از آنها را با اضافه کردن ly به آخر صفات ساخته می‌شوند. برخی از قیدها در لیست زیر است. قیدهای حالتی که به ly ختم نمیشوند به رنگ قرمز نمایش داده شده اند.

    accidentally
    angrily
    anxiously
    awkwardly
    badly
    beautifully
    blindly
    boldly
    bravely
    brightly
    busily
    calmly
    carefully
    carelessly
    cautiously
    cheerfully
    clearly
    closely
    correctly
    courageously
    cruelly
    daringly
    deliberately
    doubtfully
    eagerly
    easily
    elegantly
    enormously
    enthusiastically
    equally
    eventually
    exactly
    faithfully

    fast
    fatally
    fiercely
    fondly
    foolishly
    fortunately
    frankly
    frantically
    generously
    gently
    gladly
    gracefully
    greedily
    happily

    hard
    hastily
    healthily
    honestly
    hungrily
    hurriedly
    inadequately
    ingeniously
    innocently
    inquisitively
    irritably
    joyously
    justly
    kindly
    lazily
    loosely
    loudly
    madly
    mortally
    mysteriously
    neatly
    nervously
    noisily
    obediently
    openly
    painfully
    patiently
    perfectly
    politely
    poorly
    powerfully
    promptly
    punctually
    quickly
    quietly
    rapidly
    rarely
    really
    recklessly
    regularly
    reluctantly
    repeatedly
    rightfully
    roughly
    rudely
    sadly
    safely
    selfishly
    sensibly
    seriously
    sharply
    shyly
    silently
    sleepily
    slowly
    smoothly

    so
    softly
    solemnly
    speedily
    stealthily
    sternly

    straight
    stupidly
    successfully
    suddenly
    suspiciously
    swiftly
    tenderly
    tensely
    thoughtfully
    tightly
    truthfully
    unexpectedly
    victoriously
    violently
    vivaciously
    warmly
    weakly
    wearily

    well
    wildly
    wisely

    ★ Adverbs of place ← قیدهای مکان:

    about
    above
    abroad
    anywhere
    away
    back
    backwards / backward
    behind
    below
    down
    downstairs
    east / etc
    elsewhere
    far
    here
    in
    indoors
    inside
    near
    nearby
    off
    on
    out
    outside
    over
    there
    towards
    under
    up
    upstairs
    where

    ★ Adverbs of time ← قیدهای زمان:
    ( قطعی/ points of time (definite:


    now
    then
    today
    tomorrow
    tonight
    yesterday

    ★ (frequency(definite ← قید تکرار / قطعی:

    annually
    daily
    fortnightly
    hourly
    monthly
    nightly
    quarterly
    weekly
    yearly

    ★ (frequency (indefinite ← قید تکرار / غیر قطعی:

    always
    constantly
    ever
    frequently
    generally
    infrequently
    never
    normally
    occasionally
    often
    rarely
    regularly
    seldom
    sometimes
    regularly
    usually

    ★ (relationships in time (indefinite ← روابط در زمان / غیر قطعی:

    already
    before
    early
    earlier
    eventually
    finally
    first
    formerly
    just
    last
    late
    later
    lately
    next
    previously
    recently
    since
    soon
    still
    yet

    ★ Adverbs of degree ← قید های کمّی:

    almost
    absolutely
    awfully*
    badly*
    barely
    completely
    decidedly
    deeply
    enough
    enormously
    entirely
    extremely
    fairly
    far
    fully
    greatly
    hardly
    highly
    how
    incredibly
    indeed
    intensely
    just
    least
    less
    little
    lots
    most
    much
    nearly
    perfectly
    positively
    practically
    pretty*
    purely
    quite
    rather
    really
    scarcely
    simply
    so
    somewhat
    strongly
    terribly*
    thoroughly
    too
    totally
    utterly
    very
    virtually
    well

    *informal
    قیود ستاره دار، قیدهای غیر رسمی هستند.
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,353
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    درس هشتم ← Lesson ۸

    قیدهای تکرار ← Adverbs of frequency

    قیدهای تکرار قیدهای زمانی هستند که در جواب سوالهای "چگونه اغلب؟" و یا" هر چند وقت یکبار؟" به کار بـرده می‌شوند. این قیود به ما می‌گویند که هر چندوقت یک بار چیزی اتفاق می افتد.
    مانند:

    daily ← روزانه*
    weekly ← هفتگی*
    yearly ← سالانه*
    often ← اغلب
    sometimes ← بعضی اوقات
    rarely ← به ندرت


    اگر به ترجمه ها دقت کنید متوجه تفاوت هایی میشوید.
    با کلماتی مانند daily ما دقیقا میدانیم چند وقت یک بار چیزی اتفاق می افتد. قیدهای ستاره‌دار تشریح کننده ی تکرارهای قطعی و صریح هستند. از طرف دیگر کلماتی مانند often به ما ایده ای در مورد تکرار یک واقعه میدهند اما نه به صورت قطعی. باقی قیود تشریح کننده ی تکرارهای غیرقطعی و غیر صریح هستند.

    * قیدهای تکرار قطعی ← Adverbs of definite frequency

    مثال:


    hourly, daily, weekly, monthly, yearly ، every second, once a minute, twice a yearonce, twice, once or twice, three times


    این قیدها مانند تمام قیدهای قطعی زمان در آخر جمله قرار می‌گیرند.
    برای مثال:

    Most companies pay taxes yearly.The manager checks the toilets every hour.The directors
    .meet weekly to review progresss


    بعضی اوقات برای تاکید بیشتر بعضی از این قیدها ممکن است در اول جمله قرار بگیرند.
    برای مثال:

    Every day, more than five thousand people die
    .on our roads

    * قیدهای تکرار غیرقطعی ← Adverbs of indefinite frequency

    مثال:

    never, seldom, sometimes, often, always

    قیدهای تکرار غیر قطعی معمولا در وسط جمله قرار می‌گیرند. قبل از فعل اصلی (به استثنای افعال to be)

    We usually go shopping on Saturday.I have often done that.She is always late

    این کلمات میتوانند در ابتدا و یا انتهای یک جمله قرار بگیرند.
    مانند:

    Occasionally, sometimes, often, frequently and usually

    Sometimes they come and stay
    .with
    us
    .I play tennis occasionally

    کلمات rarely و seldom میتوانند در انتهای یک جمله قرار بگیرند (معمولا همراه با very)

    .We see them rarely
    .John eats meat very
    seldom
     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.

    برخی موضوعات مشابه

    بالا