Grammar: دستور زبان، قواعد
A. متنهای زیر را بخوانید.
طاهره صفارزاده نویسنده، مترجم و متفکر ایرانی است.
در زمانی که بچههای دیگر در بیرون مشغول بازیکردن میبودند، او خواندن یاد میگرفت. حفظکردن قرآن را در ششسالگی یاد گرفت و از بر میخواند.
او در زمانی که دانشجویی جوان بود و درس میخواند، کار و تلاش برای آموختن چیزهایی جدید میکرد. او به ترجمه علاقهمند شد و در زمانی که داشت درس میخواند و مترجمی را درس میداد، شعر هم مینوشت.
او اولین کتابش را در زمانی که دانشجو بود و درس میخواند منتشر کرد. اولین ترجمهاش از قرآن را در سال 1380 منتشر کرد.
صفارزاده در سال 1387 درگذشت. *** الکساندر فلمینگ محقق بزرگی بود. او در آزمایشگاه تحقیق میکرد (آزمایش انجام میداد.) او برای کشف دارویی برای نجات زندگیهای مردم در حال سعیکردن بود.
او در زمانی که بر روی یک آنتی بیوتیک به نام پنیسیلین کار میکرد، دارویی جدید کشف کرد. او شگفتانگیز بود.
این روزها تعداد زیادی از دکترهای دیگر در داروخانه کار میکنند. آنها به بیماران در سال 1942 در زمانی که آنفولانزا در اطراف پخش شده بود، کمک کردند. *** گرامر این درس میخواد بهتون دو فعل ماضی به نام بود و حالت منفیشون رو یا همون نبود آموزش بده.
مثالهای کتابتون:
.I was working on a difficult problem at 4
من مسئلهی مهمی را حل میکردم در ساعت چهار.
ببینین، اینجا گفته حل میکردم؛ یعنی ماضیه و مال گذشتهست و فعل دوم گذشته که پایینشه یا همون were و was است.
اما نمونهی جمعش، خوب توجه کنید! به طور مثال اگه اینجا در مثال گفته: آی واز ورکینگ اون دیفیکولت پروبلم.
من مسئلهی مهم و سختی رو حل نکردم؛ اما اگه جای was رو با جای were عوض کنیم، یا همون شکل جمع شدهی was، معنیش میشه ما مسئلهی سخت و مهمی رو حل میکردیم. خب مسلمه که اینجا دیگه جمعه و یه نفر نیست. «نکتهی مهم» در زمانی که فعلتون جمعه مثل were، ضمیر هم جمع میشه.
به طور مثال، شما نمیتونید بگید من داشتم مسئلهی مهم و سختی رو حل میکردیم. باید در زمانی که فعلتون مفرده، ضمیرِ مفرد و زمانی که جمعه، ضمیر جمع به کار ببرید.
ضمیرهای جمعمون مثل فارسی، ما، شما و آنها هستند که به انگلیسی میشود:
we، you،They
***
اما حالت منفی:
زمانی که میخواهید فعلتون به جای بود، بشه نبود یا بودند، بودیم، بودید، بشه نبودیم نبودند و...
was: wasn't
were: weren't
مثالهای کتاب:
* آن دانشمند در حال تحقیق در آزمایشگاه بود در طول1370.
* نیوتون زیر درخت نشسته بود که سیبی از روی درخت بر روی سرش افتاد.
مثالهای حالت منفی:
* تینا مشغول کتابخواندن نبود زمانی که مادرش وارد شد.
* رضا در حال انجام آزمایش نبود وقتی که تلفن زنگ خورد، او در حال حل مسئلهی ریاضی بود.
و اما آخرین بخش، گرانترین حالت سؤالی افعال واز و وِر است که مختص ماضیاند و برای گذشته به کار بـرده میشوند.
حالت پرسشی هردو فعل در حال سادهی خودشون به کار میارن و فقط یه تفاوت وجود داره:
فعلتون میاد اول جمله.
به صفحه 84 نگاه کنید. هر دو فعل رو آورده اول جمله؛ پس برای سؤالیکردن جنتلمن با دو فعل بود و برای حالت جمعش، باید اون رو بیارین اول جمل، همین.
دیدین چقدر ساده بود؟
یه نکتهی دیگه:
همیشه توی جملات به از was کلمات ingدار نمیاد.
به طور مثال: was working
.was reading. was talking
توجه کنید به جملات.
و اما مثالها:
آیا مهسا در حال انجام تکالیف بود، وقتی که مادرش صدایش زد؟
آنها چه موقع صحبت میکردند، در زمانی که دبیر میآمد؟ گرامر این فصل تموم شده.
امیدوارم به خوبی توضیح داده بوده باشم و خوب فهمیده باشین. چنانچه خدایی نکرده متوجه نشده بودین، در آخر فصل با رفع اشکال در خدمتتون هستم. یاعلی.
سلام، امیدوارم به حمد و قوهی الهی حالتون خوب باشه. .solve: to find an answer to a problem
.we can help you solve your problems
solve به معنای حلکردن است.
توضیح: برای پیداکردن و پاسخ دادن به مشکلات شما.
مثال: ما میتوانیم حل کنیم مسائل شما را.
develop: برای تبدیلشدن به یک آدم یا به چیز قویتر، بزرگتر و بهتر.
مثال: این کتاب به بهترشدن در مهارت صحبتکردن کمک میکند.
belief: باور، عقیده
توضیح: چیزی که باور دارید.
مثال: باور به خدا، به او امید میدهد در لحظات سخت زندگیاش.
quit/ give up: خوشبختانه، ترککردن
توضیح: ترککردن یا متوقفشدن از انجام یک چیز.
مثال: خوشبختانه، پدرش سیگار را ترک کرد.
خوشبختانه، او کار میکند تا به ما توضیح دهد.
thousands of: هزاران
توضیح: تعداد زیادی از اشیا است، چیزها و یا مردم.
مثال: هزاران چیز هستند که من میخواهم انجام دهم. *** Reading: خواندن
No pain No Gain: درد ممنوع، سود ممنوع.
دانش بشر با دانشمندان سختکوش بهتر میشود.
مردان و زنان زیادی هستند که تلاش و سعی میکنند برای پیدا و کشفکردن واقعیتها، حلکردن مسائل، و ساختن افکار.
بعضی از دانشمندان زندگی آسان و راحتی نداشتند؛ ولی سعی کردند و سخت کوشیدند. زمانی که در حال پیداکردن و کارکردن روی مسائل بودند، هرگز احساس ضعف در زمان آموختن و یادگیری نکردند. آنها هرگز، تحقیقات را رها نکردند.
داستانهای بزرگی دربارهی دانشمندان و زندگیهای آنها وجود دارد. یکی از این داستانها در مورد توماس ادیسون است. او پسری جوان بود، خیلی به علم علاقه داشت. او خیلی پرانرژی و همیشه در حال پرسیدن سؤالها بود. متأسفانه، ادیسون در جوانیاش شنوایی خود را از دست داد، در سن 21 سالگی.
او در مدرسه حضور داشت و علم و دانش را با خواندن کتابها در کتابخانهی خودش یاد میگرفت.
در زمانی که بزرگتر شد، در مکانهای مختلف کار کرد؛ ولی هرگز علاقهاش را در ساختن افکار از دست نداد.
ادیسون بهخاطر انجام هزاران آزمایش برای پاسخدادن به مسائل مشهور است. او میگفت: من هیچوقت جستوجو را ترک نمیکنم، تا زمانی که چیزهای پس از این را کسب کنم. (یعنی در جستوجوی پاسخم و تا زمانی که به جواب خودم نرسیدم، دست از جستوجو نمیکشم.) یا منظور اصلی:
من هرگز ارزشهایم را رها نمیکنم تا آنکه دست از تلاش و کوشش بردارم. ادیسون بیشتر از یک هزار آزمایش داشت. او در زندگیاش بسیار موفق بود؛ در انتهای زندگیاش. بسیاری از انسانهای معروف داستانهایی مثل این داشتند؛ اما کلید موفقیت آنها کوشش و تلاش و سختکوشی آنهاست. سخت تلاش کنید و هیچوقت تسلیم نشوید :)
«صفحه 85»
در عکس ترجمه رو نوشتم، گفته که گزینهی صحیح رو انتخاب کنید.
متنتون راجعبه به گذشتهست؛ پس همهی مواردی رو که was داره انتخاب کنید و باقی رو چون گذشتهست، اونهایی رو انتخاب کنید که انتهاشون ed است؛ چون نشانهی گذشتهست.
صفحه 85 مثالهایی در رابـ ـطه با ضمیرهای اسمیه که براتون ترجمهش رو در عکس قرار دادم.
حفظکردن اینها در مدرسه اجباری نیست عزیزان؛ اما اگه یادشان بگیرین به نفع خودتونه؛ چون توی کنکورتون، در تستهای زبان خیلی از این موارد سؤال اومده.
مثالها:
الکساندر گراهام بل اختراع کرد تلفن را خودش.
ماریه کوریه پیدا کرد اورانیوم را خودش.
Listening and speaking
A. ممکن است برای تعریف یک داستان از گذشتهی ساده یا استمراری با هم استفاده کنی.
دیشب ساعت 8 در هال نشسته بودیم که ناگهان سروصدایی شنیدیم. پدرم بیرون رفت که ببیند چه چیزی سروصدا میکند. وقتی که پدرم بیرون رفت، ما به آشپزخانه رفتیم. یک بچه گربه را دیدیم که داشت کلوچه میخورد. گربهی بیچاره، گشنه و گرسنه بود.
B. به مکالمههای زیر گوش دهید و متنها را کامل کنید.
خب، گفتگوی اول در مورد دختری به نام لیلا است که در راه خانه به موتوری برخورد و تصادف میکند که از قضا بیدقت هم هست. پس با توجه به اطلاعات پاسخ میدهیم:
.Leila was ... waking home
.the driver .. careless *** کانورسشن2:
.Amir went my family
.Amir was ...waking at bazaar *** جمله را با تأکید بیشتری بگو.
خب در صفحه89، در جملات، از خیزان و افتان دیگه خبری نیست؛ اما دیدین وقتی که یه کلمهای در زبان فارسی تشدید داره، با تأکید بیشتری تلفظ میکنیم؟
این رو همه خوب میدونین. اینجا هم کلماتی که از باقی مشکیتر هستن رو باید توی جمله با تأکید بیشتری تلفظ کنید.
به طور مثال در جملهی اول در جواب گفته Ali was، علی رو پررنگتر از باقی کلمات نوشته؛ اون رو با تأکید و اصرار بیشتری تلفظ کنید.
معنی: علی بود.
یا بعدی:
it wasn't me: من نبودم
و باقی هم به همین ترتیب.
مبحث خیلی آسونیه، پس بهتره بریم سراغ صفحه90:
اما اینجا در مورد همین موضوع سروکار داریم و نتیجهگیری کلی ما از این مبحث این است که تأکید، جای کلمات و منظور جمله را تغییر میدهد.
به طور مثال جملهی اول:
1. Mina's dress us a white
تأکید روی مینا است؛ پس لباسِ میناست که سفید است.
اما جملهی دوم تأکید روی کلمهی لباس dress است، لباسی که سفیده مالِ میناست.
اما جملهی سوم تأکید روی رنگ لباسه که سفید است، پس میشه لباس سفید است.
سلام، بابت دیرشدن زمان اتمام دوره معذرت میخوام. حالم حسابی بد بود و تا چندروزی اصلاً توانایی تایپکردن رو نداشتم. با بخش نوشتن در خدمتتون هستم. این بخش یا صفحه91 میخواد به شما، حالت مصدر اسم و گذشته رو آموزش بده. خیلی روی یادگیری این بخش تاکید نشده؛ اما ارزش امتحانی بالایی داره. به طور مثال برای اینکه به زبان حال بگوییم در حال نوشتن هستیم، باید یک is در جلوی اسم قرار بدهیم و ing به کلمه اضافه کنیم که حالت مصدری بگیرد. و در حالت دوم شکل گذشتهی فعل رفتن را به کار بـرده تا شما با شکل فعل گذشتهی رفتن یا همون went آشنا بشین و حالت سوم هم به معنای آشامیدن، نوشیدن است. اما بخش دوم در مورد کلماتیست که احساسات ما رو وصف میکنند. خب مسلماً هر واژهای احساس رو وصف نمیکنه. این واژهها مانند باور داشتن، دوستداشتن و خوشحالبودن، احساسات ما را نسبت به اشخاص و اشیا و اطراف توصیف میکنه. به زبان ساده، کلماتی که حال و حس ما را در حالات متفاوت وصف میکنند. ترجمهی جملات: آنها به خداوند اعتقاد دارند. آنها کشور خود را دوست دارند. او احساس خوشحالی میکند. *** صفحه93: شکلهای سادهی استمراری. ما میتونیم از شکلهای سادهی افعال هم استفاده کنیم: ترجمه: من اتاقم رو دیروز تمیز کردم. الان در یک شکل دیگه از سادهی استمراری استفاده کرده ببینین. .l am cleaning my room new من دارم اتاقم رو تمیز میکنم. و حالتهای دیگر از سادهی استمراری: من نمیدونم نام این خیابان چیست. بچهها شکلات را دوست دارند. *** خب، تمرین B خیلی مهمه و ارزش امتحانی داره؛پس انشاءالله اگه رفتین پایهی دهم یا در حال حاضر هستین، به این تمرینها توجه کنید. جملات زیر را بخوانید و بهترین فعل را انتخاب کنید. جوابها در عکس و ترجمه در زیر، لطفاً بخوانید. 1. من به خواندن روزنامهی خبری علاقه ندارم. (دوست ندارم.) 2. در ساعت سه دیروز به تاکسی نیاز داشتم. 3. او اکنون در حال نگاهکردن تلویزیون است. 4. من میخواهم به سینما بروم امشب. توجه کنید، am wanting مال زمان حال است؛ اما جملهی شما گفته امشب، یعنی هنوز اتفاق نیفتاده. پس باید گزینهی میخواهم را انتخاب کنید. ***
خب، درس سوم هم تموم شد، امیدوارم به بهترین نحو به شما این درس رو آموزش داده بوده باشم. موفق باشید عزیزانم. جملهی این پست: There’s so much that I can’t see چیزهای زیادی است که نمیتوانم آنها را ببینم :)
سلام، روزتون خوش.
درس آخر شما در مورد سفر هست.
تیتر درس:
traveling the world: سفرکردن در دنیا
ترجمهی جملهی پایین تیتر:
سفر کنید در زمین و ببینید که آفرینش و خلقت چگونه است.
معنی دیگر: اگر میخواهید رشد کنید، باید سفر کنید.
عنکبوت 20 *** صفحه ی 99 ، 100 ، و 101 در پی دی اف حل شده است. دانلود و مطالعه شود. *** صفحه102:
Conversation: گفتگو، محاوره
دیگو یک گردشگر اسپانیایی است که برای تعطیلات تابستانیاش برنامه میخواهد. او در حال صحبت با کارلوس، مدیرعامل برنامهریز سفر است. دیگو: ببخشید آقا، من برنامهای برای تعطیلات تابستانیام میخواهم. کارلوس: چهجوری میتونم بهت کمک کنم؟
دیگو: در واقع من میخواهم از قارهی آسیا دیدن کنم؛ اما من در موردش مطمئن نیستم، آیا شما پیشنهادی دارین؟
کارلوس: خب، تو میتونی چندین انتخاب داشته باشی. میتونی از چین دیدن کنی؛ اون بهخاطر دیوار عظیم و باشکوهش مشهوره.
دیگو: بله؛ ولی من دوسال پیش در آنجا بودم.
کارلوس: هند چی؟ در حقیقت، تاجمحل مکان محبوب و قشنگی است؛ اما در تابستان گرم است. به احتمال زیاد، ایران بهترین انتخاب است.
دیگو: شنیدم که ایران کشوری بزرگ و زیبا است؛ ولی هیچچیز درمورد آن نمیدانم.
کارلوس: خب، ایران کشوری چهارفصل است، ایران با تاریخی زیاد و طب یعنی شگفتانگیز است. همچنین، مردم آن خیلی مهربان و مهماننواز هستند.
دیگو: این انتخاب خوبی است؛ ولی چگونه میتوانم اطلاعات بیشتری در مورد ایران به دست بیارم؟
کارلوس: میتوانی کتابچه را چک کنی و یا میتوانی در وبسایت ما ببینی.
*** صفحه 103 در زیر، دانلود و مطالعه شود. ***
صفحه 104: عبارات را به تعاریف مربوط وصل کنید.
entertainment: تفریح سرگرمی
ترجمهی توضیح: کار یا فعالیتی که مردم از آن لـذت میبرند.
ترجمهی مثال: او فقط برای سرگرمیاش پیانو مینوازد.
domestic: داخلی، بومی
توضیح: روابط و چیزهایی که مختص به یک کشور است.
مثال: پروازهای داخلی ارزانتر از پروازهای بینالمللی است.
culture: فرهنگ
توضیح: شیوهی زندگی، مخصوص در باورها و رفتارها در گروهی از مردم.
مثال: الیس در حال مطالعهی زبان فارسی و فرهنگ است.
range: محدوده، طیف، سری
توضیح: یک سری چیز مشابه.
مثال: این مغازه طیف گستردهای از میوههای باغی را میفروشد.
صفحه 115 یا بخش نوشتن فقط میخواد به شما یه مفهوم رو برسونه و من به جای حاشیهرفتن، منظور رو به شما میگم. اینجا میگه اگه میخواهید یک کلمه یا فعل ساده رو به قید تبدیل کنید، بهش ly اضافه کنید؛ به سادگی به یک قید تبدیل میشود. به طور مثال: happy: خوشحال بهش ly اضافه میکنیم که به حالت قید تبدیل شود،happily. میشه: خوشحالی. مابقی فعل و کلمات کتاب هم به همین نحو است. در عکس زیر ترجمهی کلمات را نوشتهام. یادتون باشه کلمهای که خودش در انتها y دارد، مانند مثال بالا در هنگام اضافهکردن ly به i تبدیل میشود، مفهوم همین است. سؤال پایین پرسیده است که فعل و قید را مشخص کنید. اگر جمله را به فارسی بخوانید، متوجه فعل میشوید و قید هم مشخص است آخرش ly وجود دارد. در مورد صفحهی قبل هم باید بگویم که در مورد حالت خیزان است. گفته بودیم که بیشتر تیپ جملاتی که با ضمیر پرسشی مانند were ,who ,was و... شروع میشود، سؤالی است و جملات پرسشی حالتشان خیزان است. اگر بین دو چیز یک حالت مقایسه و انتخابی به وجود بیاید، صدا حالت تعجب و پرسش میگیرد؛ به طور مثال: کدومشون، خاله یا مامان؟ ببینید؛ شما انتهای جمله بین خاله و مامان، مکث میکنید و با حالت تعجب جمله را تلفظ میکنید. اگر در جملات، انتخاب صورت بگیرد، به طور مثال: تو یا من؟ من یا تو؟ مامان یا بابا؟ سارا یا سحر؟ و کلی مثال دیگر... اگه در جمله اینگونه موردی دیدید، خیزان است. *** در صفحه 116، به شما طرز ساختن قید را آموزش داده است. اما یک نکتهی مهم وجود دارد؛ کلماتی که آخرشون e وجود دارد، زمانی که به قید تبدیل میشوند، e حذف و به جایش ly اضافه میشود. یا در اصل کلماتی که انتهاش ble دارد در هنگام تبدیل به bly تبدیل میشوند. مورد b در پایین تمرین است؛ پس برای اینکه بفهمیم مبحث را یاد گرفتهاید یا نه، لطفاً حلش کنید.
اما در صفحه117، در مورد حالت استثنا صحبت شده است. یادتونه در قسمت صفتها ما استثنا داشتیم؟ اینجا هم چهار مورد داریم. fast: fast hard: hard late: late good: well به این چهار مورد قیدهای بیقاعده میگویند. سه فعل اولی یعنی سریع، سخت، دیر، خودِ کلمات قید هستن؛ اما انتهایی یعنی خوب به well تبدیل میشود. در تمرین پایین از شما خواسته است که این کلمات را، یعنی از حالت قدرشان را در جای خالی جایگذاری کنید.
Reding: خواندن هرساله حدود یک میلیارد توریست به دور زمین مسافرت میکنند. توریستها در حال مسافرت هستند؛ برای سرگرمی، سلامتی و ورزش یا برای یادگرفتن در مورد فرهنگ ملتها. توریستها میتوانند داخلی (در کشور خود) یا بینالمللی مسافرت کنند. توریستهای بومی به مکانهای مختلف از کشورشان (داخلی) مسافرت میکنند. توریستهای بینالمللی به خارج مسافرت میکنند. بسیاری از کشورها همهساله توریستهای زیادی جذب میکنند.
مصر یکی از قدیمیترین کشورهای آفریقا است که به هرمهای جالبش معروف است. فرانسه ایتالیا و اسپانیا سه کشور زیبای اروپایی هستند. آنها توریستهای زیادی را از جاهای مختلف دنیا جذب میکنند.
برزیل، پرو و شیلی در آمریکای جنوبی هستند. آنها برای تاریخ باستانی و قدیمیشان و طبیعت جذاب و شگفتانگیزشان معروف هستند.
در آسیا، ایران یک مقصد خوب و عالی برای توریستها است. این کشور زیبا برای مردم جهان واقعاً مثل بهشت است. هرساله بسیاری از مردم نقاط مختلف دنیا برای دیدن جاذبههای ایران میآیند. ایران یک کشور چهارفصل است و توریستها میتوانند محدودههایی از فعالیتها از اسکی و صحرانوردی در بخشهای مختلف کشور را پیدا کنند.
بسیاری از مسلمانان به ایران مسافرت میکنند و به حرمهای مقدس در مشهد، قم و شیراز میروند. مردم ایران، مهربان و مهماننواز برای مسافرتکنندهها و توریستها هستند.
تمرینات و سؤالات بعد از متن درس سؤال اول: b
سؤال دوم: a
سؤال سوم: c
درست و نادرست:
1 ) T
2) F
3 ) T
گزینههای صحیح:
یک: C
دو: b
سه: d
Grammar
گرامر این درس در مورد افعال توانستن، باید، بودن و... است. تصمیم گرفتم این جزوه رو براتون بذارم؛ چون دیدم خیلی مفیده و شاید کمکتون کنه. این بخش از زبان دهم، دستور زبان بسیار مهمیه.
این تمرینات رو برای آزمودن خودتون حل کنید.
این تصاویر رو برای بهتر درککردنشون قرار دادم؛ لطفاً خوب به ساختار کلمات توجه کنید.
***
لحظات قشنگ و خوبی رو باهم گذراندیم، خیلی سریع گذشت.
امیدوارم در تمام مراحل زندگیتون به غیر از درس، موفق و مؤید باشید.
حال دلتون خوش و...
I have a nice moment s for you ♡♡
آخرین جملهی آموزشیمون:
Life is not about finding yourself. Life is about creating yourself. ~Lolly Daskal زندگی خودت را پیداکردن نیست، زندگی یعنی خودت را ساختن.