کامل شده قدم به قدم پیشرفته شو| کــوکـــی

[کوکیッ]

درس نهم ← 9 Lesson

ضمایر ← Pronouns

ضمایر کلمات کوچکی هستند که جایگزین اسم می‌شوند. ما از ضمیر به جای اسم میتوانیم استفاده کنیم. ضمایر کلماتی مانند: he, you, ours, themselves, some, each,.. میباشند. اگر ما ضمایر را نداشتیم مجبور به تکرار اسامی بی شماری میشدیم. ما مجبور بودیم که اینگونه صحبت کنیم:

Do you like the president? I don't like the
.president. The president is too pompous

ولی با ضمایر اینگونه میتوان گفت:

Do you like the president? I don't like him. He is
.too pompous

*انواع مختلف آن↓

★Personal Pronouns:

...,I, me, you, he, him, she

★Demonstrative Pronouns:

this, that, these, those

★Possessive Pronouns:

...,mine, yours, his

★Interrogative Pronouns:

...,who, what, which

★Reflexive Pronouns:

...,myself, yourself, himself

★Reciprocal Pronouns:

each other, one another

★Indefinite Pronouns:

...,another, much, nobody, few, such

★Relative Pronouns:

...,who, whom, which

★Pronoun case:

subjective, objective, possessive

 

[کوکیッ]

"جمع بندی"

*اسمها در زبان انگلیسی
(Nouns in English language)

اسم ها که جزء اجزای کلام هستند از مهم ترین مباحث گرامری به شمار میروند.
در این قسمت سعی میکنم این گرامر رو به طور کامل بررسی و تموم کنم.
نکته مهم این بخش جمع یا مفرد بودن اسامی‌ست.
اسامی به طور کلی به دو دسته تقسیم بندی می شوند. اسمهای قابل شمارش, که می توانند شمرده شوند و s بگیرند و اسمهای غیرقابل شمارش که نمی توانند شمرده شوند و معمولا s نمی گیرند.

★اسامی قابل شمارش:

1) در حالت مفرد a/an یا one می گیرند.
2) در حالت جمع معمولا s می گیرند.

★اسامی غیر قابل شمارش:

1) در حالت مفرد a/an یا one نمی گیرند.
2) عموما شکل جمع ندارند.

بعضی از اسامی قابل شمارش بی قاعده اند و در حالت جمع s نمی گیرند. برای نمونه:
man→ men
tooth→ teeth
fish→ fish
‌و....
* البته در مورد کلمه fish اگر چند نوع ماهی مختلف در نظر باشد آنگاه شکل جمع این کلمه s هم می گیرد.

اسامی غیر قابل شمارش نمی توانند شمرده شوند چون بصورت جرم و یا فرم غیر قابل شمارش می آیند. اسمهایی نظیر blood, music و excitement جزو اسامی غیرقابل شمارش محسوب می شوند..

★شمارشگرها:

شمارشگر کلمه ای است که شامل مقدار یا کمیت می شود.
مانند:

1) برخی از شمارشگرها تنها با اسمهای جمع قابل شمارش به کار می روند. مثل:

both, many, a few, several, fewer

2) برخی از شمارشگرها تنها با اسمهای قابل شمارش مفرد به کار می روند. مثل:

another, each, every

3) برخی از شمارشگرها تنها با اسمهای غیرقابل شمارش به کار می روند. مثل:

a little, much, less, amount

4) برخی از شمارشگرها هم با اسمهای قابل شمارش جمع و هم با اسمهای غیرقابل شمارش به کار می روند. مثل:

all, plenty of, any, a lot of, enough, most, lots of, some, more

★اسمهای مرکب:

اسامی مرکب از ترکیب دو کلمه برای ایجاد یک کلمه یا یک مفهوم ایجاد شده است. اسم اول به عنوانِ صفت اسم دوم عمل می کند و معمولا s به خود نمی گیرد. اسم دوم می تواند بصورت جمع باشد. مثل:

brain cell (سلول مغزی)
یا
brain cells (سلول‌های مغزی)

اسمهای ترکیبی می توانند با اعداد هم به کار روند. مثل: ten-watt (ده واتی)

★اعداد:

در صورتی که اسم‌هایی مثل hundred یا thousand را می بینید باید مطمئن شوید که وقتی بعد از عددی می آیند در شکل جمع خود نباشند. اعدادی مثل موارد ذکر شده وقتی عددی قبل از آنها نیاید بصورت جمع هستند. مانند:

ten million messages
یا
trillions of messages

 

[کوکیッ]

''جمع بی قاعده''

گرچه جمع بستن معمولی اسامی انگلیسی راحت است
اما جمع اسامی بی قاعده در زبان انگلیسی بیشتر زبان‌آموزان را دچار چالش می‌کنند.
اما حالا سوال این است مفهوم اصلی جمع بی قاعده یا irregular plural nouns چیست؟
بیشتر اسم‌های زبان انگلیسی به سادگی قابل جمع بستن هستند. کافیست در آن‌ها تغییراتی جزئی ایجاد کنیم و با افزودن s- و es- به انتهای آن‌ها شکل جمع را ایجاد میکنیم. اما گروه اسامی جمع بی قاعده همانطور که از اسمشان پیداست از اسم‌هایی هستند که از این قواعد گرامری ساده پیروی نمی‌کنند. چنین اسمی، هنگام جمع بسته شدن نحوه چینش حروف و هجی آن تغییر می‌کند و این تغییر اضافه شدن s- و یا es- به انتهایش نیست.
این تغییر به شیوه‌های مختلفی ممکن است اتفاق بیافتد.
که به بررسی انها می پردازیم:

** توجه داشته باشید که هر کدام از این دسته‌ها از نظر جمع بستن مشابه هم هستند. اما حقیقت این است که ما تا به دیکشنری مراجعه نکنیم و یا در کاربرد استفاده از انها دقت نکنیم نمی‌توانیم از قبل حدس بزنیم که آیا اسم مورد نظر ما با قاعده یا بی قاعده است و یا اینکه از کدام نوع اسامی جمع بی قاعده است.

۱- اسم‌های جمع بی قاعده که به ves- ختم می‌شوند

بعضی از اسم‌های جمع بی قاعده قبل از اینکه به انتهایشان s- افزوده شود ابتدا حرف آخرشان حذف می‌شود. حرفِ f- نمونه خوبی از این دسته است.
کلمه shelf به معنی «تاقچه» به حرف f- ختم می‌شود. برای اینکه این اسم جمع بسته شود ابتدا حرف f از انتهایش حذف شده و سپس سه حرف ves- به انتهای اسم مفرد افزوده شده و اسم جمع بی قاعده ساخته می‌شود. برای اسم مفرد shelf ما اسم جمع بی قاعده shelves را داریم. مــانند:

اسم مفرد: loaf اسم جمع بی قاعده: loaves
اسم مفرد: wolf اسم جمع بی قاعده: wolves
اسم مفرد: knife اسم جمع بی قاعده: knives

۲- اسم‌های جمعی که با تغییر مصوت، تغییر کلی کلمه و یا تغییر انتهایشان ساخته می‌شوند

همانطور که گفته شد، برای ساختن چنین جمع‌هایی روش قابل پیش‌بینی وجود ندارد و باید از تجربه خودمان و یا دیکشنری بهره ببریم. مثل:

اسم مفرد: man اسم جمع: men
اسم مفرد: woman اسم جمع: women
اسم مفرد: child اسم جمع: children
اسم مفرد: tooth اسم جمع: teeth
اسم مفرد: ox اسم جمع: oxen
اسم مفرد: locus اسم جمع: loci

۳- اسم‌های جمع بی قاعده خاص

برخی اسم‌های جمع بی قاعده دقیقا از نظر هجی یا spelling همانند اسم مفرد خود هستند. اسم‌هایی همچون sheep و deer و bison و pants و scissors هم می‌توانند به عنوان مفرد و هم به عنوان جمع استفاده شوند.
دسته دیگری از این اسم‌های خاص نیز وجود دارند که هم می‌توان خود شکل مفرد را به عنوان جمع استفاده کرد و هم می‌توان مشابه اسم‌های جمع با قاعده به انتهای اسم، s- و یا es- اضافه کرد. این نوع جمع‌ها اسم برخی از حیوانات هستند.

اسم مفرد: shrimp اسم جمع: shrimp یا shrimps
اسم مفرد: fish اسم جمع: fish یا fishes
اسم مفرد: cod اسم جمع: cod یا cods

 

[کوکیッ]

"جمع بندی"

*فاعل در زبان انگلیسی
(Subject in English language)

در این قسمت انواع فاعل ها در زبان انگلیسی را معرفی می کنیم. هر یک از موارد زیر می تواند به عنوان فاعل در جمله به کار رود که برای هر یک مثال هم گفته شده است.

1) اسم (noun):

.The man drove the car

2) ضمیر (pronoun):

.He likes money

3) بند دستوری (clause):

.What I did shocked everybody

4) فعل ing دار (gerund):

.Swimming is my favorite sport

5) عبارت ing دار (gerund phrase):

.Writing books was her job

6) فعل infinitive) to be):

.To discover needs special talent

7) عبارت to be دار (infinitive phrase):

.To write poetry in Latin requires special cheer

 

[کوکیッ]

"جمع بندی"

*ضمایر در زبان انگلیسی
(Pronouns in English language)

به طور کلی در زبان انگلیسی 5 نوع ضمیر وجود دارد:
ضمایر فاعلی, ضمایر مفعولی, ضمایر ملکی, ضمایر انعکاسی و ضمایر موصولی. با این که صفات ملکی جزو ضمایر نیستند ولی در این متن به انها اشاره‌ای میکنم.
مهم است که هر پنج نوع ضمایر را بدانیم و بتوانیم صفات ملکی را که گاها به اشتباه ضمیر محسوب می شود تشخیص دهیم. حال هر یک از ضمایر را خلاصه وار ذکر میکنم:

*ضمایر فاعلی:

ضمایر فاعلی که در پایین آمده اند وقتی به کار می روند که:

I, you, he/she/it, we, you, they

1) فاعل یک فعل باشد.

.They play soccer

2) فاعلهای دو عبارت با هم مقایسه شود.

.I am more intelligent than you

3) بعد از فعل to be باشند.

.It is she with the child

4) بعد از as و than بیایند.

.He isn't as thin as I

*ضمایر مفعولی:

ضمایر مفعولی که در پایین آمده اند وقتی به کار می روند که:

me, you, him/her/it, us, you, them

1) مفعول مستقیم و اصلی فعل باشد.

.I say him the problem

2) بعد از حرف اضافه بیایند.

.I received the envelope from him

3) مفعولهای دو عبارت با هم مقایسه شود.

.It is more difficult for him than her

* صفات ملکی:

صفات ملکی که در پایین آمده اند به کار می روند برای:

my, your, his/her/its, our, your, their

1) تغییر دادن یک اسم و نشان دادن مالکیت.

.Birds lay their eggs in a safe area

2) نسبت دادن به اعضای بدن.

.The player has a injury on his leg

3) تعریف کردن یک فعل ing دار.

I am shocked by her act

*ضمایر ملکی:

ضمایر ملکی که در پایین آمده اند به کار می روند:

mine, yours, his/hers/its, ours, yours, theirs

1) برای تغییر مکان دادن صفت ملکی و اسم.

.I like my job, and he likes his

2) بعد از فعل to be.

.This bag is mine

3) بعد از حرف اضافه of وقتی که معنی "یکی از تعدادی زیادی" بدهد.

.It is a habit of theirs

4) برای تغییر مکان دادن صفت ملکی دوم و اسم وقتی که با هم مقایسه می شوند.

.His exam is easier than mine

*ضمایر انعکاسی:

ضمایر انعکاسی که در پایین آمده اند به کار می روند:

myself, yourself, himself/herself/itself, ourselves, yourselves. themselves

1) برای تاکید کردن بر اسم یا ضمیر فاعلی که نسبت داده شده و برای تاکید کردن بر عملی که فاعل به تنهایی انجام داده است.

.I did my homework myself

2) به عنوان مفعول فعل وقتی که فاعل و مفعول یکی اند.

.They made fire to protect themselves from the cold

3) به عنوان مفعول حرف اضافه by وقتی که فاعل به تنهایی کاری را انجام داده است.

.The baby is unable to walk by himself

*ضمایر موصولی:

ضمایر موصولی در زبان انگلیسی عبارتند از: who, whom, whose, which و that. از نکات مهم در این رابـ ـطه این است که مطمئن شویم ضمیر موصلی با فاعل جمله مطابقت داشته باشد.

who به مردم و حیوانات خانگی نسبت داده می شود.

whom به مردم و حیوانات خانگی نسبت داده می شود. در نوشته های رسمی بخش نوشتاری زبان انگلیسی در قالب مفعول و در گویش انگلیسی توسط with و یک حرف اضافه به کار می رود.

whose به مردم, حیوانات و اشیاء نسبت داده می شود و نشان دهنده مالکیت است.

which به اشیاء, اسامی جمع و حیوانات نسبت داده می شود.

that به مردم, حیوانات و اشیاء نسبت داده می شود

 

[کوکیッ]

درس دهم ← lesson 10

ضماير انعکاسی ← reflexive pronouns

در پست قبلی توضیح مختصری درمورد ضمایر انعکاسی گفته شد اما در این پست به توضیح مفصل و کاملی درباره ان می پردازیم.ضمایر انعکاسی نوع خاصی از ضمایر هستند که معمولا در جملاتی استفاده می شوند که فاعل و مفعول آنها یکی است. این ضمایر هیچگاه نقش فاعلی ندارند. هر ضمیر شخصی (یا ضمیر فاعلی)، ضمیر انعکاسی منحصر به فردی دارد:

-ضمیر انعکاسی (Reflexive Pronoun)
-ضمیر شخصی (Personal Pronoun)

Myself ← I

Yourself ← You

Himself ← He

Herself ← She

Itself ← It

Ourselves ← We

Yourselves ← You

Themselves ← They

•••کاربرد این ضمایر چیست؟

-در موارد زیر از ضمایر انعکاسی استفاده می شود:

۱) زمانیکه فاعل جمله و مفعول آن یکی باشند:

.I hurt myself
به خودم آسیب زدم

۲) به عنوان مفعول غیرمستقیم (مفعولی که بعد از حرف اضافه می آید) و به فاعل برمی گردد:

.I bought a book for myself
یک کتاب برای خودم خریدم.

.The man was talking to himself
مرد با او حرف می زد

۳) زمانیکه می خواهیم بر انجام کاری توسط کسی تأکید کنیم (بر فاعل جمله تأکید کنیم):

.I'll do it myself
.No one else will help me*
خودم آن را انجام خواهم داد.

They ate all the food themselves
*No one else had any*
خودشان همه غدا را خوردند.

**نکته: زمانیکه ضمیر انعکاسی در انتهای جمله و پس از حرف اضافه by بیاید، ترکیب ایجادشده به معنی به تنهایی خواهد بود:

.We cleaned the house by ourselves
ما خانه را خودمان تمیز کردیم.

 

[کوکیッ]

"مقدمه"

استایل جملات در زمان های مختلف
Style of sentences at different times

زمانها در زبان انگلیسی از مهمترین مباحث است که باید حتما به آنها توجه کرد تا در مکالمه و موارد دیگر به مشکلی برخورد نکنیم. در این قسمت به معرفی جملات هر یک از زمانها می پردازیم و مثالی از هر یک می آوریم.

"حال ساده" ← simple present

... + فعل + فاعل

او کار می کند → .He works

♥

" حال استمراری" ← present progressive

... + ing + فعل + am/are/is + فاعل

او دارد کار می کند → .He is working

♥

"حال کامل" ← present perfect

... + (شکل سوم فعل) have/has + .p.p + فاعل

.He has done the job
↓
او کار را انجام داده است

♥

"حال کامل استمراری" ← Present perfect continuous

... + ing + فعل + have/has + been + فاعل
.They have been working for 5 hours

↓​

پنج ساعت هست که آنها مشغول کار کردن هستند
*(و اکنون نیز ادامه دارد)

♥

"گذشته ساده" ← simple past

... + (قسمت دوم فعل) گذشته فعل + فاعل

دیروز آنجا رفتم → .I went there yesterday

♥

"گذشته استمراری" ← past progressive

... + ing + فعل + was/were + فاعل

I was watching TV at 10 o'clock last
.night

↓​

دیشب ساعت ده داشتم تلویزیون را تماشا می کردم.

♥

" گذشته کامل" ← past perfect

... + had + .p.p + فاعل

.They had gone when I got there

↓​

وقتی آنجا رسیدم آنها رفته بودند.

♥

" گذشته کامل استمراری" ← past perfect continuous

... + ing + فعل + had + been + فاعل

.He had been studying all the night

↓​

تمام شب را درس خوانده بود.

♥

" آینده ساده" ← Simple future

... + (بدون to) مصدر + will/shall + فاعل

.I will (shall) go tonight
↓
امشب می روم / (امشب خواهم رفت)

♥

"آینده استمراری" ← future progressive

... + ing + فعل + will/shall + be + فاعل

I will (shall) be watching TV at 8 o'clock
.tomorrow

↓​

فردا ساعت 8 مشغول تماشای تلویزیون خواهم بود

♥

" آینده کامل" ← future perfect

... + will/shall + have/has + .p.p + فاعل

By the next week, I will (shall) have finished my
.course
↓
تا هفته آینده دوره ام را تمام خواهم کرد

♥

"آینده کامل استمراری" ← future perfect continuous

... + ing + فعل + will/shall + have/has + been + فاعل

By 9 o'clock. she will has been working for ten
.hours
↓
تا ساعت نه, او ده ساعت است که مشغول کار کردن بوده است.

♥

"آینده در گذشته ها" ← Future in the past

... + فعل + would + فاعل

... + ing + فعل + would + be + فاعل

... + would + have + .p.p + فاعل

... + ing + فعل + would + have/has + been + فاعل

 

[کوکیッ]

گذشته ساده "simple past"

♥ معرفی ساختار کلمات جمله:

last week ← زمان گذشته

yesterday ← زمان گذشته

worked ← فعل گذشته

....I, we, you, he, she, and ← فاعل

played ← فعل گذشته

heard ← فعل گذشته

♥ منفی سازی:

didn't

did not

♥ پرسشی:

Did

♥ کاربرد این زمان:

1- برای بيان کاری که در گذشته و زمان مشخصی به پايان رسيده است:

.We met last week
.He left yesterday

2- برای بیان کارهايی که پشت سرهم در يک ماجرا يا داستان می‌آيند:

I walked into my room and sat down. Suddenly I heard a noise coming from outside. I got up
....and went towards the window

3- برای بيان عادت یا شرايطی در گذشته:

When he was a child, they lived in a cottage in
.the jungle
....Every day he walked in the jungle to

♥ نکاتی در مورد هجی (verb + ed)

★ هنگاميکه فعلی به e ختم می‌شود، فقط d اضافه می‌کنيم:
loved, hated, used

★ افعال يک هجايی (يک بخشی) که به ترتيب شامل يک حرف صدادار و يک حرف بی‌صدا می‌باشند، حرف بی‌صدای آخر تکرار می‌شود:
stopped, planned, robbed

★ اگر دو حرف صدادار وجود داشته باشد، حرف بی‌صدای آخر تکرار نمی‌شود:
looked, cooked, seated

★ اگر حرف بی‌صدای آخر y يا w باشد نيز تکرار نمی‌شود:
played, rowed, showed

 

[کوکیッ]

زمان گذشته استمراری "past progressive"

♥ معرفی ساختار کلمات جمله:

+جملات پرسشی:

(فعل دارای ing است)
?eating
?playing
?talking

I, he, she, it
was
wasn't

you, we, they
were
weren't

+ جملات مثبت و منفی:

walking
playing
fishing

was
wasn't
I, he, she, it

were
weren't
you, we, they


♥ کاربرد این زمان:

از زمان گذشته استمراری بيشتر برای بيان کارهايی استفاده می‌شود که در گذشته اتفاق افتاده و مدتی ادامه داشته‌اند ولی حدود زمانی آنها به طور دقيق مشخص يا مهم نيست.
اکثرا گذشته استمراری همراه با گذشته ساده بکار می‌رود. در چنين حالتی، گذشته استمراری بر کارها و فعاليتهای طولانی‌تر دلالت می‌کند، در حالی که گذشته ساده بر کارها و فعاليتهايی دلالت می‌کند که در ميانه کارهای طولانی‌تر واقع شده‌اند.
بنابراین به طور کلی:

1- برای بيان کاری که قبل از زمان خاصی در گذشته آغاز شده و احتمالاً پس از آن نيز ادامه داشته است:

'What were you doing at 6.00?' 'I was having breakfast.'
(.ساعت 6 چکار می‌کرديد؟ داشتم صبحانه می‌خوردم)

2- برای بیان کار يا فعاليتی در گذشته که به وسيله چيزی قطع شده باشد:


.The phone rang when I was watchingTV
(.وقتی داشتم تلويزيون تماشا می‌کردم، تلفن زنگ زد)

.While I was driving home, my car broke down
(.هنگاميکه داشتم به خانه بر می‌گشتم، ماشينم خراب شد)

3- برای بيان کار يا فعاليتی به پايان نرسيده در زمان گذشته (در مقايسه با گذشته ساده که کارهای کامل شده را بيان می‌کند):

.I was reading a book during the flight
(I didn't finish it)

.but: I read a book during the flight
(I finished it)

 

[کوکیッ]

زمان گذشته کامل "past perfect"

♥ معرفی ساختار کلمات جمله:

+ جملات مثبت و منفی:

past participle ← قسمت سوم فعل

had / 'd

had not / hadn't

I, you, we, they
he, she, it

+ جملات پرسشی:

past participle
I, you, we, they
he, she, it
had
hadn't

♥ کاربرد این زمان:

ما از زمان گذشته کامل استفاده مي‌کنيم تا نشان دهيم عملي پيش از عمل ديگري در گذشته اتفاق افتاده است (گذشته در گذشته).
در و

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

قع گذشته کامل معادل گذشته‌ی زمان حال کامل است. (با گذشته ساده مقايسه کنيد)

♥ مقايسه بين زمانهاي حال کامل و گذشته کامل:

گذشته کامل

* .We weren't hungry. We'd just had dinner
* I didn't know who he was. I'd never seen him
.before

حال کامل

* .We aren't hungry. We've just had dinner
* .Who is that man? I've never seen him before

♥ چند مثال از گذشته کامل:

.It was the first time he had ever seen a tiger

When I arrived at the cinema, the
.film had already begun

She didn't want to go to the theatre with the
.others because she'd seen the play before

♥ مقايسه بين گذشته كامل و گذشته ساده:

When I arrived home, my wife went out
but: When I arrived home, my wife had gone out