- عضویت
- 2016/08/02
- ارسالی ها
- 5,042
- امتیاز واکنش
- 53,626
- امتیاز
- 1,121
- محل سکونت
- کهکشان راه شیری ، سیاره ی Exo
نام انیمه:
حمله به تایتان
進撃の巨人
Attack on Titan
Shingeki no Kyojin
ژانر:
اکشن، فانتزی، دراما،شونن
نویسنده:
یاسوکوکوبایاشی
تعداد فصل ها:
3
مانگا:
هاجیمه ایسامایا
خلاصه:
داستان، حول اِرن یاگر (Eren Jaeger)، خواهر ناتنیاش میکاسا آکرمن (Mikasa Ackerman) و دوست این دو با نام آرمین آرلرت (Armin Arlert) میگذرد. پس از سقوط دیوار ماریا و شهر شیگانشیما (Shiganshima)، مادر اِرن بدست یک غول کشته میشود و او قسم میخورد که انتقام انسانها را از تایتانها بگیرد. او به همراه دوستانش به ارتش ملحق میشود. بعدها در جریان یکی از مبارزات او متوجه میشود که قدرت تبدیل شدن به تایتان را دارد و از آن برای دفاع از انسانها استفاده میکند.
داستان دیوار ها:
اولین تایتانی که ظاهر شد یک تایتان مونث بود.شخصی به نام ایمیر که به نیا ایمیر معروف بود با دیوی قراردادی بست.طبق اون قرار داد نیا ایمیر قدرتی فراتر از قدرت انسانها رو پیدا میکنه که اون همون قدرت تایتاناس.همراه با ایمیر نه تایتان دیگر ظاهر میشوند سالیان سال به همین روال میگذره و هر سیزده سال یکبار قدرت تایتانا به یکی دیگه سپرده میشد.تا اینکه قدرت نیا ایمیر به شاه فرتیس میرسد.او به همراه 120 تایتان پنجا متری و عدهای از مردم به جزیرهای میروند و در آنجا سه دیوار ماریا-رز و سینا را میسازد و بعد با قدرت ایتانی اش حافظه ی مردم خودش را تغییر میدهد.او به همهٔ مردم خارج از دیوار گفت که اگر به دیوارا حمله کنن 120 تایتانی که درون دیوارا خوابیدن از خواب بیدار میشن و اونها رو نابود میکنن.
نقشهای از قلمروی انسانها در درون دیوارها. در شروع داستان، نزدیک به صد سال است که انسانها درون این دیوارها زندگی میکنند و از دنیای بیرون آن بیخبرند.
بیوگرافی شخصیت ها:
ارن یگر (エレン・イェーガー Eren Yēgā) (Eren Yeager)
شخصیت اصلی کل داستان. آرمانگرا، سرسخت، ستیزهجو، کسی که بدون تفکر و آنی عمل میکند. او میخواهد که تمام تایتانها را نابود کند. در ۹ سالگی، دو دزدی را که خانواده میکاسا را به قتل رسانده بودند کشت تا میکاسا را نجات دهد. او نفر پنجم در گروه آموزشی خود بود بدون اینکه استعداد خاصی داشته باشد. پس از مرگ مادرش تنها هدفش نابودی تایتانها بود که زندگی او را به پیش میبرد. او در ابتدا کنترل کمی بر تایتان خود اما به مرور زمان قابلیتهای خود را گسترش میدهد. هنگام برخورد دوباره با تایتانی که مادرش را کشته بود، قابلیت جدید کنترل دیگر تایتانها را از خود بروز میدهد.
هاجیمه ایسایاما گفته که بدن تایتان ارن را از روی هنرمند رزمیکار میانوزن، یوشین اوکامی (Yushin Okami) طراحی کردهاست.
میکاسا آکرمن (ミカサ・アッカーマン Mikasa Akkāman) (Mikasa Ackerman)
دختری که خانواده یگر او را به فرزندخواندگی قبول کردند. او معمولاً ساکت و گوشهگیر است مگراینکه برای یگر خطری وجود داشته باشد. پیش از مرگ خانوادش، تاجران بـرده قصد دزدیدن او و مادرش را داشتند که ارن او را نجات داد. از آن پس او همیشه با ارن است و همیشه دفاع از ارن در برابر خطرها را از حفظ جان خود نیز مهمتر میداند.او علاقه زیادی نسبت به ارن دارد وهمیشه سعی در ابراز علاقه اش به ارن است ولی همیشه ارن بی توجهی میکرد تا اینکه ارن بعد از این که هانس توسط همون غولی که مادرش را خورد کشته شد میکاسا توانست ابراز علاقه اش را به ارن بگه.
آرمین آرلت (アルミン・アルレルト Arumin Arureruto) (Armin Arlert)
نزدیکترین و صمیمیترین دوست ارن و میکاسا. او از لحاظ بدنی، ضعیف است اما تفکر استراتژیک او در بسیاری از موارد، جان ارن و میکاسا و همچنین افراد دیگر را نجات دادهاست. او همیشه خود را بهدلیل ضعفش و وابسته بودن به ارن و میکاسا سرزنش میکند. با اینکه در میدان جنگ میکاسا همیشه نگران ارن است اما ارن خود همیشه نگران سلامتی آرمین است. آرمین کسی بود که خوی حیوانی تایتان ارن را کنترل کرد و تایتان ارن را به یاد مأموریتاش هنگام بستن سوراخ دیوار تروست انداخت. بدن او نسبت به استانداردهای فیزیکی سربازان بسیار پایین است اما در دوران آموزشی در دورههای تئوری بسیار خوب عمل کرد. با گذشت داستان، اعتمادبهنفس او بیشتر میشود و نقشههای عالی، تاکتیکها و نتیجهگیریهای درخشان او افسران عالیرتبه را تحت تأثیر قرار داده و باعث میشود که به نظرات او احترام بگذارند.
راینر براون (ライナー・ブラウン Rainā Buraun) (Reiner Braun)
رتبه دوم را در بین فارغالتحصیلان دسته ۱۰۴اُم بدست آورد. دارای بدن تنومندی است و توانست اعتماد کامل همرزمان خود را بدست بیاورد. بعدها مشخص شد که او همان تایتان زرهپوشی است که به همراه تایتان غولپیکر باعث سقوط دیوار ماریا شد. او پس از مدتی به علت همراهی و دوستی با سایر سربازان دسته ۱۰۴اُم، دچار پریشانی روانی گریز گسسته شد که باعث بوجود آمدن دو شخصیت رینر تایتان زرهپوش و رینر سرباز شد که به نظر میرسد توانست کنترل خود را دوباره بدست بگیرد. او به همراه برتهولت و آنی به درون دیوارها نفوذ کردهاند تا بتواند چیزی را که به آن هماهنگی (The coordinate) میگویند را پیدا میکنند که بعدها مشخص میشود همان قدرت کنترل تایتانهاست و به نظر میرسید که ارن با آن ارتباطی داشته باشد. مشخص میشود که ارن این قدرت را دارد.
برتولت هوور (ベルトルト・フーバー Berutoruto Fūbā) (Bertolt Hoover)
رتبه سوم را در بین فارغالتحصیلان دسته ۱۰۴اُم بدست آورد. در انواع درگیریهای تنبهتن زبردست است اما اعتماد به نفس پایینی دارد و چندان علاقهای ندارد در چشم دیگران خودنمایی کند. مشخص میشود که او همان تایتان ۶۰ متری یا عظیمالجثه است که به همراه تایتان زرهپوش، دیوار ماریا را خراب کردند. رینر یکبار به او میگوید که بهتر است علاقه خود به آنی را به زبان بیاورد. (او از نگاههای مداوم او به آنی این مسئله را فهمیده بود)
آنی لئونهارت (アニ・レオンハート Ani Reonhāto) (Annie Leonhart)
رتبه چهارم را در بین فارغالتحصیلان دسته ۱۰۴اُم بدست آورد. دختری سرسخت که بدست پدرش در مبارزه تنبهتن آموزش دیده و در این امر زبردست شدهاست. او همیشه تنها عمل میکند. آرمین بالاخره متوجه میشود که او همان تایتان زن است و در نبردی که در شهر رخ میدهد تایتان زن از تایتان ارن شکست میخورد و آنی تمام بدن خود را در کریستالی سخت منجمد میکند که هیچکس قادر شکستن آن نیست. او همشهری برتهولت و رینر است و علاوه بر تنهاییاش، مشخص میشود که دوست نزدیک مینا کارولینا بودهاست.
جان کریستین (ジャン・キルシュタイン Jan Kirushutain) (Jean Kirstein)
رتبه ششم را در بین فارغالتحصیلان دسته ۱۰۴اُم بدست آورد. او بسیار درباره جنگ با تایتانها بدبین است. نسبت به میکاسا احساس علاقهای دارد و به ارن و ارتباط او با میکاسا حسادت میورزد. او در بکارگیری چرخدنده مانور عمودی مهارت دارد و همیشه جایگاه خود را به اشخاص مختلف ثابت میکند. همیشه آدم شتابزدهای است و سر جنگ با دیگران را دارد. او به ملحق شدن به نیروهای پلیس نظامی و زندگی امن در دیوارهای داخلی علاقه دارد اما پس از مرگ دوستش مارکو، در نبرد تروست، به نیروهای لشکر پیشرو میپیوندد.
مارکو بوت (マルコ・ボット Maruko Botto) (Marco Bott)
رتبه هفتم را در بین فارغالتحصیلان دسته ۱۰۴اُم بدست آورد. از منطقه جینائه بود و میخواست به نیروهای پلیس نظامی ملحق شود تا به پادشاه خدمت کند اما در نبرد تروست،راینر،برتولت و آنی،بعد از اینکه مارکو به برتولت و راینر شک کرد،دستگاه مانور سه بعدی اش را از او گرفتند تا غولی که در آن نزدیکی بود او را ببلعد. او دوست نزدیک آرمین و جین بود.
کُنی اسپرینگر (コニー・スプリンガー Konī Supuringā) (Connie Springer)
رتبه هشتم را در بین فارغالتحصیلان دسته ۱۰۴اُم بدست آورد. از منطقه راگاکو در دیوار رز آمدهاست. او چندان هوش بالایی در نتایج دوره آموزشی از خود نشان نداد اما با این حال در کارهایش موفق است. او از دیدن اراده ارن برای پیوستن به نیروهای لشکر پیشرو تهییج شده و میخ واست به این نیروها بپیوندد اما پس از اینکه دید آنی به نیروهای پلیس نظامی ملحق میشود نظرش عوض شد. اما با این حال در انتها به نیروهای لشکر پیشرو پیوست.در فصل دوم انیمه غول حیوانی اعضای دهکده ی او،از جمله مادر و خانواده اش را تبدیل به غول کرد!
ساشا بلوز (サシャ・ブラウス Sasha Burausu) (Sasha Blouse)
رتبه نهم را در بین فارغالتحصیلان دسته ۱۰۴اُم بدست آورد. او را با لقب دخترِ سیبزمینی (芋女 Imo Onna) (Potato Girl)، میشناسند چون در جریان یکی از تمرینات، مافوقها او را در حال بلع سیبزمینی پخته دیدند. در کار با چرخدنده مانور عمودی وارد است. یک شکارچی از کوههای منطقه دوآپا است. در مکالمهای که بین او و پدرش صورت میگیرد پدرش به او میگوید که ممکن است مردمشان از رسوم شکار گذشته خود دست بکشند و به کشاورزی روی بیاورند تا بتوانند جمعیت زیادی مهاجران دیوار ماریا را حمایت کنند. متوجه میشویم که در بکارگیری تیر و کمان مهارت دارد؛ او با تیر و کمان، تایتانی سه متری را از پای درمیآورد.
کریستا لنز (クリスタ・レンズ Kurisuta Renzu) (Krista Lenz)
رتبه نهم را در بین فارغالتحصیلان دسته ۱۰۴اُم بدست آورد. نام اصلی او هیستوریا ریس (ヒストリア・レイス Hisutoria Reisu) (Historia Reiss) است اما با نام کریستا لنز به ارتش پیوستهاست. دختری خوشسیما که به کمک به دیگران توجه بسیاری دارد. از تایتانها میترسد و بیشتر وقت خود را با ایمیر میگذراند.
او بهدلیل گمانهزنیهایی درباره اینکه دختر نامشروع رییس خاندان ریس است از این خاندان بیرون رانده شده و با نام مستعار به نیروهای آموزشی دسته ۱۰۴اُم ملحق شد. او پیشتر از خاندان اشرافی ریس بوده که اسرار باستانی پیرامون سرچشمه واقعی و طبیعت تایتانها را میدانند؛ به همین دلیل است که رینر و برتهولت نقشه دزدین او را میکشند و ایمیر هم در این امر به آنها کمک میکند.
یمیر (ユミル Yumiru) (Ymir)
یکی از افراد آموزشی دسته ۱۰۴اُم و نزدیکترین دوست کریستا. او نیز همچون ارن قادر به تبدیل شدن به تایتان است. اگرچه تایتان او تنها ۷ متر طول دارد اما با این حال بسیار چابک است و تنها با سرعت، پنجهها و دندانهایش توانایی کشتن تایتانهای بزرگتر از خود را دارد. او اعتراف میکند که از انسان بودن و دوستی با کریستا خیلی خوشحال بوده و پیش از انسان شدن، به مدت ۶۰ سال تایتانی سرگردان در خارج از دیوار ماریا بودهاست. هنگام نفوذ رینر و برتهولت به میان انسانها، دوست نزدیک آنها را خورده و از آن زمان قدرت تبدیل شدن به انسانها و قدرت تایتان آرواره را بدست آوردهاست.یمیر در گذشته یک گدا بوده و نامی نداشته.تا اینکه مردی نام اورا ایمیر می گذارد.سپس او به خواست خود همراه با راینر و برتولد میرود و توسط پوروکو برادر دوست صمیمی راینر و برتولد خورده میشود
اروین اسمیت (エルヴィン・スミス Eruvin Sumisu) (Erwin Smith)
فرمانده نیروهای لشکر پیشرو که آخرین عملیات بیرون دیوار ماریا را پیش از سقوط آن برعهده داشت. پس از اینکه فهمید خائنینی در میان نیروهای نظامی وجود دارند، ۵۷امین عملیات گسترده خارج از دیوار را برای شناسایی خائنین و دستگیری آنها انجام داد. او تمام اهداف عملیات را حتی از مورداعتمادترین افرادش مخفی کرد. بیشتر نیروهای لشکر پیشرو در این عملیات کشته شدند. پس از ربودهشدن ارن بدست برتهولت و رینر، او فرماندهی تیمی مرکب از نیروهای لشکر پیشرو، گاریسون و پلیس نظامی را برعهده گرفت تا ارن را نجات دهند که در این عملیات دست راستش توسط یک تایتان کنده شد. او علاوه براینکه استراتژیست زیرکی است سرباز مبارز ماهری نیز است به نحوی که بدون دست راست خود نیز توانست تایتانی را از پای درآورد.بعدها در مانگا در عملیات نهایی باز پسگیری ماریا کشته میشود.
زو هانجی (ハンジ・ゾエ Hanji Zoe) (Zoë Hange)
دانشمندی که یکی از افراد لشکر پیشرو است و در باره تایتانها مطالعه میکند. او ترسی از آنها نشان نمیدهد. از نظر همرزمانش بسیار عجیب است و تنها تعدادی از آنها میتوانند علاقه وصفناپذیر او به تایتانها را تحمل کنند. او در گذشته از تایتانها متنفر بوده اما پس از مرگ یکی از همرزمانش به نام ایلسه، نگاه خود به تایتانها را تغییر میدهد. او علاوه بر مسئولیت تحقیق درباره تایتانها در نیروهای لشکر پیشرو، سلاحهایی جدید نیز تولید کردهاست. از جمله سلاحی که برای شلیک بیشمار طناب آهنی به تایتان درست کرد تا بتواند با آن تیتان زن را دستگیر کنند.او جانشین اروین اسمیت در لشگر پیشرو ست!
لیوای آکرمن (リヴァイ.アッカーマン Rivai Akkāmani) (Levi)
او را به عنوان قویترین سرباز تمام نیروهای نظامی و فرمانده نیروهای زبده لشکر پیشرو میشناسند. او فردی شجاع، نفوذناپذیر و بیپرده است. او به نظم و ساختار نظامی احترام زیادی میگذارد. او به افراد زیردستش اهمیت بسیار مینهد و از مرگ و تلفات آنها تحت تأثیر قرار میگیرد. (در مرگ پترا ناراحتیاش آشکار بود.) داستان جانبی این مجموعه با عنوان حمله به تایتان: انتخاب بدون تاسف (Attack on Titan: A Choice With No Regrets) درباره لیوای است و در آن میفهمیم که لیوای در ابتدا یکی از افراد گروهی از دزدان بوده که با تجهیزات مانور عمودی به جرم و جنایت میپرداختهاند. فرمانده اروین، لیوای را به ملحق شدن به ارتش ترغیب کردهاست.
پترا رال (ペトラ・ラル Petora Raru) (Petra Ral)
او مبارزی ماهر و رزمدیده در لشکر نیروهای پیشرو و دارای رکورد بالای کشتن تایتانها بود. (۵۸ تایتان کشته که ۴۸ تای آنها با همکاری تیمی و ۱۰ تای آنها بهتنهایی بودهاست.) به نظر میرسید که نسبت به فرمانده لیوای علاقهای داشته باشد. در هنگام دفاع از ارن در جنگل درختهای غولآسا به طرزی بسیار تاسفبار کشته شد. (تایتان زن به او در هوا و هنگام مانور با چرخدنده مانور سهبعدی ضربه زد و او پس از برخورد به درخت گردنش شکست و مرد.) لیوای در هنگام تعقیب تایتان زن، جسد او را دید. بعدها هنگام بازگشت به شهر تروست، پدر پترا سراغ او را از لیوای گرفت.
تایتان ها:
تایتانها (巨人 Kyojin)، شخصیتهای منفی داستان هستند. آنها موجوداتی بزرگ شبیه به انسانهای مذکر هستند که اندامهای آنها بیشتر اوقات نامتناسب با یکدیگر است. طول آنها از ۳ تا ۱۵ متر متغیر است که استثناهایی با طول نزدیک به ۶۰ متر نیز در میان آنها پیدا میشود. هوش آنها هم متغیر است اما بیشتر آنها هوش بسیار پایینی داشته و تنها با غرش و جیغ میتوانند با هم ارتباط برقرار کنند. دندانهای بسیار و دهان بزرگی دارند. تایتانها قدرت و سختی زیادی دارند و به راحتی میتوانند آسیبها و زخمها وارد شده به خود را ترمیم کنند (حتی قطع بیشتر اعضا) و تنها نقطهای که ضربه به آن باعث مرگشان میشود پشت گردن آنهاست. آنها نسبت به اندازه و حجم خود سبک هستند و برای فعالیت به نور خورشید نیاز دارند. (استثناهایی نیز دیده شدهاست) آنها علاقه زیادی به کشتن و خوردن انسانها دارند اما این علاقه برای رفع گرسنگی نیست چون آنها حتی دستگاه گوارش نیز ندارند و پس از پر شدن شکم خود، باقیمانده بدن انسانها را بیرون میریزند. آنها به حیوانات آسیبی نمیرسانند و به آنها بیتفاوت هستند. تایتانها دستگاه تولیدمثلی همچون انسانها ندارند و به همین دلیل، نحوه تکثیر آنها هنوز برای انسانها نامشخص است. اجساد تایتانها بلافاصله پس از مرگ به سرعت به بخار تبدیل میشود. دمای بدن تایتانها بالاست. برخی از تایتانها را غیرعادی (奇行種 Kikō-shū) مینامند چون برخلاف دیگر تایتانها عمل میکنند.
تایتان غولپیکر(超大型巨人 Chō-ōgata Kyojin) (Colossal Titan)
بزرگترین تایتانی که تا به حال دیده شدهاست. (با طولی نزدیک به ۶۰ متر) این تایتان اولین بار در سال ۸۴۵، در بیرون دیوار شهر شیگانشینا پدیدار شد و دروازه را نابود کرد که منجر به سقوط دیوار ماریا شد. این تایتان کسی را نخوردهاست و بدن آن شبیه به انسان است بدون هیچ پوستی و پیش و بعد از پدیدار شدن هیچ نوری ایجاد نمیکند. پس از ناپدیدشدن، ابری از بخار تولید میکند. این تایتان دوباره در سال ۸۵۰ پدیدار شد و پس از نابود کردن دروازه تروست (Trost)، توپخانه روی دیوار را درهمکوفت تا تایتانهای کوچکتر بدون روبهرو شدن با مقاومتی از دیوار بگذرند. بعدها مشخص شد که این تایتان، همان برتولت هوور (Bertolt Hoover)، از افراد فارغالتحصیل سپاه ۱۰۴ام است.
تایتان زرهپوش (鎧の巨人 Yoroi no Kyojin) (Armored Titan)
تایتانی غیرعادی که دروازه داخلی شهر شیگانشینا را نابود کرد و باعث شد که بقیه تایتانها بتوانند به داخل دیوار ماریا نفوذ کنند و انسانها مجبور به عقبنشینی به دیوار رز شدند. او هیکلی ورزشی دارد و میتواند به سرعت بدود. تمام بدن او به غیر از برخی مکانهای آسیبپذیر همچون مفصلها از لایهای نفوذناپذیر و سخت پوشیده شدهاست. بعدها مشخص میشود که تایتان زرهپوش همان رینر براون است.
هاجیمه ایسایاما در پستی در وبلاگش گفته که بدن تایتان زرهپوش را از روی بدن کشتیگیر حرفهای، براک لزنر طراحی کردهاست.
تایتان زن (女型の巨人 Megata no Kyojin)
تایتانی ۱۴ متری با ظاهر زن که پیشتر هیچگاه دیده نشدهبود. او را اولین بار در حین مأموریت پیشروی افراد لشکر نیروهای پیشرو به سمت دیوار ماریا دیدند. هوش بسیار بالا و دانش بالایی از درگیری تنبهتن دارد. قادر است بخشهای از بدن خود را به صورت انتخابی زرهپوش کرده و در برابر حملات مقاوم کند. او بیشتر افراد لشکر پیشرو را که دربرابرش بودند سلاخی کرد تا بتواند ارن را بدزدد اما موفق نشد. بعدها آرمین توانست هویت او را کشف کند و اثبات کند که او همان آنی لئونهارت است.
تایتان میمون (獣の巨人 Kemono no Kyojin)
تایتانی ۱۷ متری با ظاهری همچون میمون (چهرهای شبیه میمون)، بدنی پوشیده از مو و دستهایی دراز و باریک. او هوش بالایی دارد و میتواند به شیوایی به زبان انسانها سخن بگوید و با همان زبان هم به تایتانهای عادی دیگر دستور دهد. همچون او قابلیت فعالیت در شب را دارد که تایتانهای دیگر این قابلیت را ندارند. او از دیدن چرخدنده مانور عمودی بسیار تعجب میکنند و چرخدنده را از پشت مایک (یکی از افسران لشکران پیشرو) جدا میکند و پس از آن به تایتانهای همراهش اجازه تا او را تکهتکه کنند. او میتواند از دیوار به راحتی بالا برود و سنگهای بزرگ را با دقت بالا به دوردست پرتاب کند. علاقهای به خوردن انسانها ندارد اما با خوردهشدن آنها بدست دیگر تایتانها هم مشکلی ندارد. به گفته ایمیر، باید رابـ ـطهای بین او و رینر و بتهولت وجود داشته باشد چون آنها از دیدن تایتان میمونمانند تعجب نکردند.هویت اصلی او زیک یانگر برادر ناتنی ارن یانگر است.
تایتان پنهان (幻の巨人 Maboroshi no Kyojin) (Hidden Titan)
میکاسا اولینبار این تایتان را در میان دیوار رز دید. این تایتان پوستی ندارد و به نظر میرسد در اندازههای تایتان غولپیکر باشد چون با اینکه بخش زیادی از دیوار خراب شدهبود اما میکاسا تنها قسمتی از صورت او را توانست ببیند. آرمین این نظریه را بیان کرد که ممکن است دیوارها توسط قدرت کریستالهای سخت تایتانها ایجاد شدهباشند.
سونی و بین (ソニーとビーン Sonī to Bīn) ("Sonny" and "Bean")
سونی و بین دو تایتان بودند که پس از بسته شدن سوراخ دیوار شهر تروست بدست ارن، توسط نیروهای ارتش زنده گرفته شدند تا بتوان بر روی آنها تحقیق شود. آنها اولین تایتانهایی بودند که انسانها توانستند زنده دستگیر کنند. هانجی بر روی آنها تحقیق کرد و از روی آنها بود که فهمید تایتانها برای فعالیت به نور خورشید احتیاج دارند. سونی بدون نور خورشید بیحال میشد اما بین هنوز کمی میتوانست فعالیت داشته باشد. با وجود محافظت نیروهای مسلح از آنها، بدست آنی کشته شدند. در انیمه، هانجی گفته که آنها از روی ساونی بین نامگذاری کرده، شخصی که رهبری قبیلهای را برعهده داشته که آدمها را گرفته و میخوردند.
تایتانی که ایلسه دید (イルゼが遭遇した巨人 Iruze ga sōgū-shita Kyojin)
تایتانی که ایلسه لانگلار (Ilse Langnar) در میانی جنگلی دید. گفته شده که تایتان به او گفته «شخص ایمیر» (ユミルのたみ Yumiru no Tami) و «خانم ایمیر» (ユミルさま Yumiru-sama)، و پس از اینکه فهمیده او ایمیر نیست او را خوردهاست.