- عضویت
- 2016/12/22
- ارسالی ها
- 2,377
- امتیاز واکنش
- 12,176
- امتیاز
- 838
The Social Network (شبکه اجتماعی)
----۱ اکتبر ۲۰۱۰ --- بیوگرافی،درام ---۱۲۰ دقیقه PG-13
----۱ اکتبر ۲۰۱۰ --- بیوگرافی،درام ---۱۲۰ دقیقه PG-13
- David Fincher
نویسندگان : Aaron Sorkin, Ben Mezrich
بازیگران : Jesse Eisenberg, Andrew Garfield, Justin Timberlake
خلاصه داستان : در پاییز سال ۲۰۰۳ در خوابگاه دانشگاه هاروارد یک نابغه برنامه نویسی با نام مارک زاکربرگ پشت کامپیوتر خود می نشیند و با هیجان کار بر یک ایده جدید را آغاز می کند. در هیجان ناشی از برنامه سازی و اشتراک گذاری عقاید، چیزی را در خوابگاهش آغاز می کند که به زودی به یک شبکه اجتماعی جهانی به نام فیس بوک و یک انقلاب در صنعت ارتباطات تبدیل می شود. فقط شش سال می گذرد و ۵۰۰ میلیون دوست پیدا می کند. مارک زاکربرگ جوانترین میلیاردر تاریخ است... اما در راه انجام این کار و رسیدن به موفقیت پیچیدگیهای قانونی و شخصی زیادی را پشت سر می گذارد.
منتقد: راجر ایبرت - امتیاز ۱۰ از ۱۰ (۴ از ۴)
«شبکه اجتماعی» در مورد یک مرد جوان است که از یک استعداد غیرطبیعی برخوردار شده است؛ توانایی نگاه به یک سیستم کامپیوتری با قابلیتهای نامحدود و احساس شروع یک حرکت در راه رسیدن به پیروزی. نام او مارک زاکربرگ است، او فیس بوک را خلق کرده است، او در سن 20 سالگی یک میلیاردر شد. او اعجوبه شطرنج، بابی فیشر را به یاد من می اندازد. هر دوی آنها نبوغ بسیاری دارند، اما هر دو در موقعیتهای اجتماعی نسبت به صداهای اطراف ناشنوا هستند.
فیلم، در طول دو ساعت دیالوگ جذاب به طور مؤثر پیش می رود. یک داستان غیر قابل گفتن را واضح و فریبنده می سازد. گفته می شود که ساختن فیلمی در مورد یک نویسنده غیر ممکن است، چرا که چطور می توان او را در حال فقط نوشتن نشان داد؟ حتماً باید ساختن فیلمی در مورد یک برنامه نویس کامپیوتر هم غیر ممکن باشد به این دلیل که برنامه نویسی چیزی جز نوشتن به زبانی نیست که فقط تعداد کمی از مخاطبان از آن اطلاع دارند. با این حال فینچر و نویسنده اش، آرون سورکین، قادرند تا پدیده فیس بوک را با عباراتی توضیح دهند که ما فوری آن را درک کنیم و این همان دلیلی است که ۵۰۰ میلیون نفر از ما برایش ثبت نام کرده ایم.
در تئوری، تعداد حرکتهای ممکن در بازی شطرنج، از مولکولهای موجود در جهان بیشتر است. استادان شطرنج به هیچ وجه نمی توانند همه این حرکتها را محاسبه کنند، اما با استفاده از بصیرت، می توانند از میان این بی نهایت راه ممکن، راهی را «ببینند» که حرکت پیروزیشان است. هرگز کسی در شطرنج از بابی فیشر بهتر نبوده است؛ زبانها و تکنیکهای برنامه نویسی شناخته شده هستند، اما این زاکربرگ بود که توانست درک کند که چطور آنها را به یک سایت شبکه اینترنتی مرتبط کند. نبوغ ساخت فیس بوک نه تنها به بینش روانشناسانه نیاز دارد بلکه به دانستن اسلوب ترکیب نفس انسان با کنش متقابل هم احتیاج دارد. زاکربرگ می خواست از تمام زنان هاروارد انتقام بگیرد. برای انجام این کار او آنها را وارد ماتریکسی کرد که هنوز هم در حال رشد و گسترش است.
زاکربرگ ممکن است که بصیرت لازم برای خلق فیس بوک را داشته باشد اما او این کار را به تنهایی در یک اتفاق انجام نداده است و فیلم به وسیله کات زدن در فواصل مختلف، داستان را روایت می کند. در طول مسیر داستان، ما نسبت به هاروارد آگاهی پیدا می کنیم، جایی که استعداد به اضافه ثروت و خانواده می تواند فاکتورهای موفقیت باشد. با دو قلوها آشنا می شویم: کامرون و تایلر (نقش هر دو توسط آرمی هامر ایفا می شود)، بچه های ثروتمندی که اعتقاد دارند زاکربرگ، «اتصال هاروارد» آنها را دزدید تا فیس بوک را بسازد. با ادواردو ساورین (اندرو گارفیلد) آشنا می شویم، هم اتاقی و بهترین دوست (تنها دوست) زاکربرگ، که مدیریت امور مالی شرکت را بر عهده می گیرد و پول اولیه را برای شروع کار به زاکربرگ قرض می دهد و از همه به یاد ماندنی تر آشنایی مان با شون پارکر (جاستین تیمبرلیک) است؛ مؤسس دو وبسایت افسانه ای: Napster و Plaxo.
زاکربرگ توسط سبک زندگی پارکر از راه به در نشد. او تمایلی به پول نداشت، در همان خانه های ساده زندگی کرد و درگیر مواد مخـ ـدر نشد. معنای ضمنی که در فیلم هرگز تفسیر نشد، حضور همیشگی زنان جذاب آسیایی بود. اکثر آنها دانشجویان باهوش هاروارد بودند، دو نفر از آنها(که همراه شون بودند) مدلهای ویکتوریا سیکرت(فروشگاه های زنجیره ای مشهور لباس زنانه) هستند. یکی از آنها(کریسی، با بازی برندا سانگ) my friend ادواردو بود.
خود زاکربرگ زندگی اجتماعی خیلی پررونقی ندارد، او مهمانیها را از دست می دهد و ترجیح می دهد به کار بپردازد. او چنان نسبت به اطراف خود بی توجه است که حتی وقتی شون تنظیمات مالی را بازنویسی کرد تا خودش را داخل کند و ادواردو را بیرون بیندازد، اصلاً آن را ثبت نکرد.
با وجود عصری که در آن دیالوگ فیلم خاموش مانده است و از سرعتش کاسته شده تا با کند ذهنی مخاطب همگون شود، در این فیلم، دیالوگ، شتاب و عجله یک کمدی عجیب را دارد. آیسنبرگ که در نقش آدمهای خوب یا بی نشان شناخته شده است، در اینجا تبدیل به یک گلوله گرم در راه رسیدن به اهدافش شده است. تیمبرلیک در نقش شون پارکر، یک ماموریت حیله گرانه را با موفقیت به انجام می رساند؛ هم به عنوان یک عنصر تحـریـ*ک کننده و هم به عنوان کسی که زاکربرگ را به عنوان کسی که از لحاظ هوش با او همتراز است به کار می گیرد. اندرو گارفیلد، شمایل یک دوست صادق را به نمایش می گذارد که فرد مناسبی برای پست مدیریت مالی شرکتی نیست که بدون او به پرواز در میاید، اما حداقل لایق محبت و همدردی است.
«شبکه اجتماعی» یک فیلم بزرگ است، نه به خاطر سبک خیره کننده اش یا هوش تصویری اش بلکه به خاطر اینکه به طرز باشکوهی خوش ساخت است. با وجود پیچیدگی های گیج کننده موضوعاتی مثل برنامه نویسی کامپیوتری، استراتژی وب و بودجه زیاد، فیلمنامه آرون سورکین همه چیز را به طور واضح بیان می کند و باعث می شود تا ما داستان را در حالی که پشت سرش به زور کشیده می شویم، دنبال نکنیم. من این فیلم را با تماشاگری دیدم که در انتها به این نتیجه رسید: بسیار بسیار جذاب بود.
اختصاصی نقد فارسی
مترجم: شبنم سید مجیدی