آموزشی {{نمونه پرونده های جرایم خصوصی و عمومی}}

☾♔TALAYEH_A♔☽

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/18
ارسالی ها
35,488
امتیاز واکنش
104,218
امتیاز
1,376
زنی که می گفت شوهرش در میدان جنگ با داعش است، قاتل او از آب درآمد
خراسان نوشت: دوازدهم بهمن سال 1392 بود که زن میان سالی ماجرای گم شدن همسر 46 ساله اش را فاش کرد.

«م» که خود را وکیل دادگستری معرفی می کرد با مراجعه به اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی گفت: همسرم ساعت 16:30 هشتم بهمن (چهار روز قبل) به قصد عزیمت به یکی از شهرهای جنوبی خراسان رضوی از منزل خارج شد و دیگر اطلاعی از سرنوشت او ندارم! در پی اعلام این گزارش، پرونده در «دایره فقدانی ها» رسیدگی شد و بدین ترتیب استعلام از مراکز قانونی مانند زندان، بهزیستی، پزشکی قانونی، مراکز درمانی و ... درحالی آغاز شد که تحقیقات میدانی غیرمحسوس کارآگاهان در اطراف محل زندگی مرد 46 ساله، حکایت از وجود اختلافاتی بین او و برادران همسرش داشت.

حمله نقابداران

با این سرنخ، بررسی کارآگاهان ماجرای هولناکی را افشا کرد. تحقیقات نشان می داد یک ماه قبل و در تاریخ 92.10.4 ، «پ» (مرد 46 ساله) از بجنورد به مشهد بازگشت. ساعت حدود 21:30 بود که «پ» برای بازکردن در پارکینگ از خودرو پیاده شد در همین حال سه مرد نقابدار به وی حمله کردند و او را با ضربات چاقو هدف گرفتند. در حالی که مرد مجروح یکی از نقابداران مسلح به سلاح سرد را شناخته بود، در مرکز درمانی بستری شد و از ضاربان شکایت کرد. اما او فقط 24 ساعت روی حرف خود ماند و بعد از آن با دست نوشته ای ادعای خود را پس گرفت و نوشت که در تشخیص ضاربان اشتباه کرده است! همین دست نوشته توسط همسر فقدانی که در امور وکالت فعالیت دارد ضمیمه پرونده شد، این درحالی بود که مرد مجروح، طی روزهای بعد از این ماجرا، با تهدیدهای ناشناسی مواجه شد که اگر شکایتی مطرح کند این بار او را می کشند!

پیگیری پرونده در دایره قتل

با مشخص شدن ماجرای تهدیدهای مرگبار که هفت بار از تلفن های عمومی شهری گرفته شده بود، این پرونده رنگ جنایی به خود گرفت و موضوع گم شدن مرد 46 ساله وارد مرحله جدیدی شد بنابراین، پرونده مذکور به دایره قتل اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی ارجاع شد و کارآگاهان به تجزیه و تحلیل های کارشناسی پرداختند.

فرضیه قتل قوت گرفت

با مطرح شدن ماجرای حمله نقابداران به مرد 46 ساله، تحقیقات گسترده کارآگاهان با صدور دستوراتی از سوی قاضی ویژه قتل عمد در زمان وقوع حادثه، ادامه یافت و آن ها دو تن از برادران همسر مرد گم شده را احضار کردند اما هیچ سرنخ مستندی به دست نیامد! این گونه بود که مقام قضایی دستور آزادی بلاقید دو فرد مظنون را صادر کرد ولی کارآگاهان با تجزیه و تحلیل های اطلاعاتی و بررسی سرنخ های موجود، باز هم به نتیجه ای می رسیدند که نشان از قتل مرد 46 ساله داشت.

مشاهده شدن مرد گم شده در کشورهای دیگر

درحالی که پلیس همچنان به تحقیقات خود درباره گم شدن مرد 46 ساله ادامه می داد هر از چند گاهی، گزارش های همسر «پ» روند تحقیقاتی این پرونده را به سوی دیگری می کشاند. «م» که مدام پیگیر پرونده بود گاهی با دادن اطلاعاتی به کارآگاهان مدعی می شد که همسرش با شماره ناشناس از کشور پاکستان تماس گرفته است! گاهی ادعا می کرد با شماره ناشناسی از کشور سوئد تماس داشت! در برخی موارد نیز از مشاهده شدن همسرش در قم خبر می داد یا مدعی می شد که همسرش را در کشور سوریه و در حال جنگ با داعش دیده اند! و ... گزارش اختصاصی خراسان حاکی است: بررسی هرکدام از ادعاهای این زن، موجب طولانی تر شدن رسیدگی به پرونده می شد و در نهایت نیز استعلامات مختلف از مراکز گوناگون قانونی، هیچ نتیجه ای دربرنداشت. با این وجود هنوز هم پیگیری پنهانی و غیرمحسوس سرنخ های اصلی پرونده به برادران همسر مرد 46 ساله می رسید و نقش آن ها را در این ماجرا پررنگ‌تر می کرد.

ماجرای کارت ملی

بررسی های شبانه روزی با نظارت مستقیم رئیس پلیس آگاهی به عمق محتویات پنهان پرونده کشیده شد تا این که سرنخ های اختلاف خانوادگی، پای دو برادرزن و همسر مرد گم شده را به میان کشید. در همین زمان قاضی ویژه قتل عمد با صدور دستوری قاطع، از کارآگاهان خواست دو برادرزن مرد 46 ساله را بازداشت کنند. در اثنای تحقیقات و بازجویی های گسترده، راز شش سیم کارت مخفی افشا شد که همه آن ها به نام فردی ناشناس بود. ادامه تحقیقات که گاهی به جلسات بامدادی با حضور قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب و رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی کشیده می شد نشان می داد که ردپای مردی به نام «س» در این ماجرا وجود دارد.

بعد از انجام تحقیقات گسترده «س» شناسایی شد و گفت: اواخر سال 91 در بولوار وکیل آباد با راننده یک دستگاه پژو که خود را مامور آگاهی معرفی می کرد، تصادف کردم و چون خسارت آینه بغـ*ـل بسیار جزئی بود او کارت ملی مرا گرفت تا خسارتش را پرداخت کنم! اما دیگر به تماس هایم پاسخ نداد. گزارش خراسان حاکی است کارآگاهان که دیگر به سرنخ های مهمی رسیده بودند با صدور دستوراتی از سوی قاضی میرزایی، راننده پژو را به آگاهی احضار کردند و بدین ترتیب مشخص شد که «ق» (راننده پژو) با استفاده از کارت ملی «س» چند سیم کارت تلفن همراه دریافت کرده است.

اعترافات هولناک

با افشای ماجرای سیم کارت های پنهانی و به کارگیری شیوه های تخصصی و فنی در پلیس آگاهی پرده از ماجرای ارتباط «ق» با همسر مرد گم شده برداشته شد و این گونه احتمال جنایت قوت گرفت. بنابراین گزارش پس از انجام یک سری تحقیقات گسترده فنی که با نظارت رئیس آگاهی و راهنمایی های مداوم مقام قضایی همراه بود، بالاخره راز این پرونده جنایی به گور مخوفی در گورستان جاده قدیم قوچان کشیده شد. اعترافات برادر زن «پ» حاکی از آن بود که آن ها به دلیل اختلافات خانوادگی نقشه قتل «پ» را با همدستی خواهرشان و همکاری «ق» کشیده اند. «ق» در بازجویی ها مدعی شد فقط ارتباط کاری با همسر مرد 46 ساله داشته و برای او پرونده های وکالتی جور می کرده است اما در نهایت همسر «پ» نیز راز جنایت را فاش کرد و گفت: روز حادثه وقتی دخترانم را به مدرسه بردم به منزلم بازگشتم و قرص سمی خطرناکی را داخل یک لیوان شربت حل کردم و آن را به همسرم دادم. او بلافاصله بعد از خوردن شربت جان باخت و سپس با هماهنگی قبلی «ق» و یکی از برادرانم برای انتقال جسد آمدند.

راز گور سیمانی!

گزارش خراسان حاکی است: تحقیقات پلیس و مقام قضایی نشان داد که متهمان جسد مرد 46 ساله را داخل پتو پیچیده و در زیر تخت داخل حیاط پنهان کرده اند و شب هنگام با خودروی «ق» به گورستانی در یکی از روستاهای اطراف جاده قوچان انتقال داده اند. سپس در تاریکی شب، جسد را دفن کرده و روی آن گالن بزرگ اسید را ریخته اند تا اثری از جسد باقی نماند و روی گور را سیمان کردند. گزارش خراسان حاکی است با اعترافات متهمان، دستور نبش قبر از سوی قاضی میرزایی صادر شد و بدین ترتیب بقایای جسد مرد 46 ساله برای انجام معاینات در حالی به پزشکی قانونی انتقال یافت که بررسی ها برای کشف زوایای پنهان این پرونده جنایی همچنان ادامه دارد.
 
  • پیشنهادات
  • ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    راز قتل زن 42ساله پس از مدتها فاش شد/ همسرش می گوید: به زنم مشکوک بودم، او را با لگد زدم و...
    خراسان نوشت: فروردین امسال، فردی با مراجعه به پلیس آگاهی خراسان رضوی از گم شدن چندین ماهه خواهرش خبر داد.

    این مرد در شکایت خود اظهار کرد: از چند ماه گذشته از خواهرم که در منطقه اسماعیل آباد مشهد زندگی می کند خبری نداریم. او حتی به تماس های تلفنی هم پاسخی نمی دهد در حالی که همسرش نیز مدعی است خبری از او ندارد!

    شاکی پرونده با بیان این که خواهرم دو فرزند خردسال دارد، افزود: چگونگی گم شدن خواهرم ماجرایی بسیار مشکوک است و ما به شوهر او مظنون هستیم.

    تحقیقات میدانی کارآگاهان درباره گم شدن زنی به نام «لیلا» آغاز شد اما پیگیری هر سرنخی از این ماجرا به شوهر زن 42 ساله می رسید. بنابراین همسر 38 ساله زن گم شده، با صدور دستوری از سوی مقام قضایی بازداشت و روانه زندان شد اما وی همچنان از چگونگی گم شدن همسرش اظهار بی اطلاعی می کرد و مدعی بود که او با رها کردن فرزندانش به مکان نامعلومی گریخته است!

    از سوی دیگر تحقیقات غیرمحسوس کارآگاهان از وجود اختلافات شدید خانوادگی بین این زوج حکایت داشت.

    بررسی ها نشان می داد شوهر 38 ساله این زن که به مواد مخـ ـدر نیز اعتیاد دارد بارها همسرش را کتک زده است!

    این گونه بود که بخش جنایی پرونده مذکور پررنگ تر شد . در اولین مرحله ، تنها متهم این پرونده با صدور دستوری از سوی قاضی ویژه قتل عمد دوباره از زندان به پلیس آگاهی منتقل شد و مورد بازجویی های علمی و تخصصی قرار گرفت اما این بار متهم حتی یک ساعت هم در برابر بازجویی هایی که در پلیس آگاهی و در حضور مقام قضایی صورت گرفت، دوام نیاورد و راز این پرونده مرگبار را فاش کرد.

    مرد 38 ساله که خود را در آخر خط می دید گریه کنان گفت: از مدت ها قبل به رفت و آمدهای همسرم مشکوک بودم و مدام با یکدیگر درگیر می شدیم. اختلافات خانوادگی ما هر روز شدت می گرفت تا این که روز حادثه پس از یک مشاجره لفظی ناگهان با لگد محکمی او را به دیوار کوبیدم ولی سر همسرم به تیغه دیوار خورد و بی رمق روی زمین افتاد. یک روز با همین وضعیت در خانه ماندم اما همسرم فقط حالت تهوع داشت و بی حال بود. با وقوع این حادثه مادرم که با ما زندگی می کرد از ترس من بیرون رفت و من هم که دیگر می ترسیدم در خانه بمانم، دست دو فرزند خردسالم را گرفتم و به مسافرخانه رفتم. آن شب تا صبح همواره با خودم درگیر بودم تا این که روز بعد با یکی از بستگانم که غلام نام دارد تماس گرفتم و از او خواستم به منزل ما برود و با اورژانس تماس بگیرد یا این که موضوع را به خانواده همسرم اطلاع بدهد اما غلام با من تماس گرفت و مرگ همسرم را خبر داد و گفت: همسرت مرده! بیا و جنازه اش را ببر.

    من هم که چاره ای نداشتم به خانه ام رفتم. غلام جسد را داخل چادر و پتو و پارچه پیچید، سپس آن را درون چند کیسه بزرگ گذاشتیم. آن روز یک دستگاه خودروی عبوری را دربست اجاره کردم و بدون آن که راننده متوجه شود کیسه حاوی جسد را در صندوق عقب گذاشتم و به مسافرخانه ای در اطراف پنجراه بردم و تا روز بعد جسد همسرم را در اتاق مسافرخانه گذاشتم ولی بعد از آن با خودم اندیشیدم که چگونه از شر جسد رها شوم. با این فکر، دوباره خودرویی کرایه کردم و جسد را به منطقه بولوار مصلی بردم و در کنار یک تیر برق انداختم.

    او در حالی که مشخصات کاملی از نوع و رنگ لباس های همسرش ارائه می داد، افزود: بعد از آن هم به همه گفتم همسرم گم شده است.

    در پی اعترافات این مرد و با دستور قاضی میرزایی، تحقیقات پلیس در پرونده های اجساد مجهول الهویه ادامه یافت تا این که مشخص شد جسد زنی در همان تاریخ و در محل اعلامی از سوی متهم کشف شده است. در آن شب سرد زمستانی، کارگران زحمتکش شهرداری در حال جمع آوری زباله بودند که کیسه بزرگی را کنار تیر برق مشاهده کردند. آن ها وقتی کیسه را بلند کردند تا داخل کامیون حمل زباله بیندازند ناگهان پاهای زنی از کیسه بیرون افتاد. کارگران بلافاصله با دیدن این صحنه وحشتناک، کار را تعطیل کردند و ماجرا را به پلیس گزارش دادند.

    اما هیچ مدرکی که نشان از هویت جسد مذکور باشد به دست نیامد و این گونه پرونده کشف جسد مجهول الهویه برای شناسایی هویت او به پلیس آگاهی ارسال شد ولی هیچ سابقه ای از گم شدن زن جوانی با این مشخصات در پلیس آگاهی نبود تا این که مردی در فروردین امسال به پلیس آگاهی مراجعه کرد و از گم شدن زنی به نام «لیلا» خبر داد.

    با افشای راز این جنایت، «غلام» نیز روز گذشته با صدور دستوری از سوی مقام قضایی و توسط کارآگاهان اداره جنایی، دستگیر شد اما او هرگونه دخالت خود در ماجرای قتل «لیلا» و حمل جسد را انکار کرد و گفت: شوهر «لیلا» با من خصومت شخصی دارد و می خواهد این گونه پای مرا به پرونده جنایی باز کند.
    بنابراین گزارش، تحقیقات بیشتر درباره زوایای پنهان پرونده «بدگمانی مرگبار» ادامه دارد.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    جنایت‌های بی‌مکافات پدران
    هرساله پرونده‌هایی در دادسرای جنایی تشکیل می‌شود که پدران متهم آن هستند. پدرانی که به دلیل ضرب‌وشتم، خشونت، بدرفتاری یا حتی به‌طور مستقیم اقدام به کشتن فرزند یا فرزندان خود کرده‌اند.

    شهروند در ادامه نوشت: در رسیدگی به چنین پرونده‌هایی در محاکم قضائی به‌طور معمول به دلیل ارتکاب جنایت از سوی ولی دم، احکام بازدارنده و سنگینی صادر نمی‌شود و قضات براساس جنبه عمومی جرم، پدر قاتل را محاکمه می‌کنند. درواقع جنایت‌های پدرانه از جنبه خصوصی جرم مورد بررسی قرار نمی‌گیرد و این جنایت‌ها بی‌مجازات می‌ماند.

    قصاص و پرداخت دیه حکمی است که دادگاه برای مجازات عامل یا عاملان قتل تعیین می‌کند، اما همیشه هم این‌طور نیست، وقتی جنایت از سوی پدری رخ داده باشد، رسیدگی به آن در دادگاه شرایط دیگری پیدا می‌کند؛ درست مانند پرونده قتل امیرعلی، پسربچه چندماهه که زیر مشت‌ولگدهای پدر عصبانی و درمانده خود خونریزی مغزی کرد و پس از مدتی روی تخت بیمارستان تسلیم مرگ شد. حادثه‌ای که چندی پیش پرونده آن به شعبه سوم دادسرای جنایی تهران ارسال شد و رسیدگی به آن در دستور کار بازپرس منافی قرار گرفت. ندامت از قتل امیرعلی سه‌ماه همه آن چیزی بود که این پدر بارها و بارها در لابه‌لای صحبت‌هایش در جلسه بازپرسی آن را تکرار کرد. پدری جوان که تنها به دلیل عصبانیت و کلافگی از گریه‌های یک نوزاد سه‌ماهه، او را با مشت‌های سنگینش برای همیشه ساکت کرد. اما در همان جلسه نخست بازپرسی مشخص بود که مادر امیرعلی هم از همسرش شکایتی نخواهد داشت.

    موضوعی که در جلسه بازسازی صحنه و صدور کیفرخواست قانونی برای این پدر قاتل از سوی مادر امیرعلی اعلام شد. مادر امیرعلی با حضور در شعبه سوم دادسرای جنایی از قاتل فرزندش یا به عبارت دیگر همسر قاتلش گذشت کرد. با این شرایط، چند‌سال حبس نهایت حکمی است که از سوی دادگاه برای این پدر قاتل صادر می‌شود. قتل یک نوزاد سه‌ماهه و چند‌سال حبس؛ معادله‌ای که فقط به دلیل حق پدری یا به عبارت دقیق‌تر حق ولی بودن قاتل قابل پذیرش و اجراست. پرونده قتل دلخراش امیرعلی یکی از صدها پرونده جنایی است که عامل آن تنها به دلیل پدر بودن از قصاص یا صدور احکام سنگین تبرئه شده است.

    در شرع مقدس ولی قصاص نمی‌شود


    اما قصاص در قوانین جزایی کشور ریشه در شرع مقدس دارد. حکم برخورد با پدری که در حق فرزندش مرتکب جنایت شده است هم براساس احکام شرعی استنباط شده است. اینها را محسن مدیر روستا، بازپرس دادسرای جنایی تهران به «شهروند» می‌گوید. به‌گفته او، قصاص نشدن پدر به دلیل این است که پدر علت وجودی فرزند است. به عبارت دیگر، فرزند وجودش معلول پدر است. مدیر روستا در توضیح بیشتر می‌گوید: «این موضوعی است که درحال اجراست.

    به‌هرحال پدر حکم ولی را دارد و احکام شرعی هم بر این موضوع تأکید دارد. اما این‌که درحال حاضر برای جلوگیری و کاهش این نوع جرایم چه باید کرد یا این‌که در این حوزه خلأ قانونی داریم یا نه، در حدود صلاحیت من نیست.» از سوی دیگر عبدالصمد خرمشاهی، وکیل دادگستری بروز جنایت‌های پدرانه را نه از روی آگاهی به قانون قصاص نشدن بلکه معلول شرایط دیگری می‌داند که درنهایت پدر را در شرایطی قرار می‌دهد که برای کشتن فرزندش اقدام کند. این کارشناس حقوقی در توضیح بیشتر به «شهروند» می‌گوید: «این‌که پدری به دلیل قصاص نشدن دست به قتل فرزندش می‌زند، نگاه درستی به این موضوع نیست.

    مسبب وجودی فرزند پدر است، به‌طور طبیعی هیچ پدری راضی به کشتن ثمره زندگی خود نمی‌شود. درواقع خواهان سعادت فرزند است اما این‌که چطور یک پدری با همه این شرایط به چنین اقدامی دست می‌زند، ریشه در مشکلات دیگری دارد.» او ادامه می‌دهد: «در واقع قصاص نشدن پدر به‌عنوان ولی در احکام جزایی ما که برگرفته از احکام فقهی است، دلیل بروز این قبیل از جنایت‌ها نیست. باید به دنبال دلایل اصلی این حوادث خونین بود.» خرمشاهی در بخش دیگری از صحبت‌هایش درباره احکام صادر شده برای پدرانی که به‌طور عمدی یا سهوی مسبب مرگ فرزندانشان می‌شوند، می‌گوید: «همان‌طور که پیشتر گفتم؛ دادگاه در این شرایط پدر را تنها از جنبه عمومی جرم مجازات می‌کند و در چنین شرایطی ٣ تا ١٠‌سال حبس حکمی است که از سوی محاکم جزایی صادر می‌شود که به‌طور معمول هم این احکام پس از مدتی شکسته شده و مجرم زودتر از زمان مقرر از زندان آزاد می‌شود.»

    کودکان بیشترین قربانی جنایت‌های پدرانه

    در مقابل اما، سعید خراط‌ها، آسیب‌شناس اجتماعی معتقد است قبل از وقوع چنین جنایت‌هایی ولی یا والدین، فرزندانشان را مورد آزار و اذیت قرار داده‌اند و این درحالی است که از فرزندانی که از سوی پدر یا مادرشان مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند، حمایتی صورت نمی‌گیرد. این آسیب‌شناس با اشاره به پرونده‌های جنایی اخیر که کودکان قربانی خشونت والدین یا دیگر اعضای خانواده شده‌اند، به «شهروند» می‌گوید: «در این دست حوادث کودکان بیشترین و ضعیف‌ترین قربانی‌های این خشونت‌ها هستند. آنها به دلیل شرایطشان قدرت دفاع و اعتراض به رفتارهای خشن و آزاردهنده را ندارند و همین مسأله باعث تشدید برخوردهای خشن با آنها می‌شود.

    پدری به دلیل عصبیت، مشکلات اقتصادی، کشمکش‌های خانوادگی، اختلالات روانی و دلایل دیگر فرزندش را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهد، او را کتک می‌زند و در موارد زیادی باعث مرگ او می‌شود. درحالی که اگر حمایت‌های اصولی از کودکان انجام شود، می‌تواند از بروز جنایت‌های احتمالی جلوگیری کند.» به‌گفته این آسیب‌شناس، سبک بودن مجازات‌های مربوط به کودک‌آزاری و نوع برخورد محاکم قضائی با والدینی که به‌طور مستقیم و غیرمستقیم باعث مرگ فرزندشان شده‌اند، باعث شده که این نوع از جرایم فراگیری بیشتری داشته باشد: «پدری که به دلیل قتل فرزندش تنها چند‌سال را در زندان سپری کرده، دوباره به جامعه بازمی‌گردد، اما این‌بار علاوه بر مشکلات و کمبودهای روانی دیگر، کوله‌باری از بحران‌های جدید را از زندان با خودش به همراه آورده است و افراد بیشتری را در معرض خطر قرار می‌دهد. این‌که نمی‌شود پدری را به جرم قتل فرزندش قصاص کرد، یک طرف ماجراست، اما سوال من این است با این مجازات‌های سبک، تکلیف کودکان دیگری که در معرض تشدید و بروز این خشونت‌ها هستند، چه می‌شود؟»
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    یک دانشجوی ایرانی در باکو کشته شد
    رسانه های جمهوری آذربایجان روز جمعه از کشته شدن یک دانشجوی سال پنجم دانشگاه پزشکی باکو در منطقه 'نوخانی ' حومه پایتخت جمهوری آذربایجان خبر دادند .

    به گزارش ایرنا ، دفتر دادگستری شهر سومقایت - Sumgayit- اعلام کرد که یک شهروند جمهوری اسلامی ایران به نام سامان متولد 1994 میلادی عصر روز گذشته ( پنجشنبه ) در منطقه نوخانی در منزل خود از سوی افراد ناشناس کشته شده است .

    پلیس شهرسومقایت حومه باکو که بازرسی در رابـ ـطه این حادثه را انجام داده ، احتمال می دهد که قاتل قربانی را با بالش خفه کرده باشد ، چرا که هیچ علامتی مبنی بر اعمال زور بر بدن مقتول مشاهده نمی شود.

    همچنین دوربین مدار بسته نصب شده در منزل دانشجوی ایرانی ورود چهار فرد ماسک دار را به منزل مقتول نشان می دهد.
    همچنین گفته می شود که از منزل مقتول 50 هزار منات به سرقت رفته است .

    دادستانی شهر سومقایت اعلام کرده که در رابـ ـطه با این حادثه پرونده جنایی تشکیل شده و تحقیقات پلیس برای دستگیری عاملان این حادثه ادامه دارد .
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    قتل با یک دستور خیالی در کرج/ مرد بیمار مستاجرش را کشت
    یک کفاش جوان که به اتهام قتل دستگیر شده است دربازجویی گفت: «می‌خواستم مستأجرمان را از مغازه بیرون کنم که با هم درگیر شدیم. من فکر می‌کردم او آدم بدی است و کسی هم در ذهنم دائم به من دستور می‌داد که برو او را بکش. به همین خاطر چاقوی آشپزخانه را برداشتم و او را کشتم...»

    به گزارش ایسنا، «ایران» نوشت: در این جنایت که چند روز قبل در یک مغازه لباس‌فروشی واقع در کرج رخ داد، مرد بیمار، مستأجر 40 ساله پدرش را به قتل رساند.

    فریدون 42 ساله، پس ازدستگیری به کارآگاهان جنایی استان البرز گفت: رستم مغازه پدرم را اجاره کرده بود و در آنجا لباسشویی هم می‌کرد. روز حادثه یک نیروی درونی به من دستور می‌داد که او را بکشم. به همین خاطر از خواب که بیدار شدم به آشپزخانه رفتم و چاقوی بزرگی را برداشتم. بعد هم به طرف مغازه رستم رفتم و پس از درگیری با چند ضربه چاقو او را به قتل رساندم و از ترس پا به فرار گذاشتم.

    متهم همچنین جزئیات تازه‌ای از روز قتل را تشریح کرد.

    چند کلاس درس خوانده‌ای؟

    دیپلمه هستم.

    سابقه کیفری داری؟

    نه، ندارم.

    متأهل هستی؟

    بله اما چند ماهی است که می‌خواهم از همسرم جدا شوم. 2 دختر هم داریم.

    چرا قصد جدایی داری؟

    علتش را نمی‌دانم ...

    چرا دست به جنایت زدی؟

    نمی‌دانم. تحت تأثیر توهم بودم و کسی در مغزم فرمان می‌داد که این کار را انجام دهم.

    اعتیاد به موادمخدر داری؟

    نه، هرگز.

    پشیمانی؟

    نمی‌دانم!

    سرهنگ صفایی رئیس پلیس اداره آگاهی استان البرز نیز در این‌باره گفت: پس از دستگیری متهم و طی بازجویی‌ها متوجه شدیم او زمان ارتکاب قتل سلامت کامل روانی نداشته است. به همین خاطر با دستور بازپرس پرونده، متهم به پزشکی قانونی انتقال یافت. پس ازبررسی‌های دقیق کارشناسی مشخص شد او پیشتر هم به خاطر روان‌پریشی در بیمارستان بستری بوده است. ضمن اینکه به نظر می‌رسد با توجه به مدارک و اسناد موجود، در زمان وقوع قتل نیز قدرت تشخیص و تفکر نداشته است. به همین خاطر با توجه به شرایط روانی‌اش به بیمارستان منتقل شده تا تحقیقات تکمیلی انجام شود.

    حسن علایی ثمرین بازپرس شعبه 13 دادسرای کرج هم گفت: هم‌اکنون در مرحله مقدماتی رسیدگی به این پرونده جنایی هستیم و قرار بازداشت متهم صادر شده است. ضمن اینکه او تحت درمان است تا پس ازبررسی‌های نهایی درباره‌اش تصمیم گرفته شود.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    جزئیات قتل جوان مهابادی و سلفی با جسد "سوخته"
    یک منبع آگاه در پلیس آگاهی جزئیات جدیدی از قتل جوان مهابادی توسط دوستانش که از لحظات "سلاخی کردن" و به آتش کشیدن مقتول فیلمبرداری کردند؛ را تشریح کرد.

    به گزارش تسنیم، به دنبال انتشار خبر قتل جوان 19 ساله مهابادی، توسط دوستانش که در حالت بیهوشی وی را با ضربات متعدد چاقو و اجسام تیز به قتل رسانده و پس از آن جسد وی را در خارج از شهر آتش زدند، یک منبع آگاه در پلیس آگاهی جزئیاتی از این جنایت فجیع را تشریح کرد.

    براساس این گزارش چهار جوان دستگیر شده که در ماجرای قتل دلخراش، پسر 19 ساله دست داشتند در اعترافات پرده از راز این جنابت هولناک برداشتند و ضمن تشریح ابعاد مختلف این جنایت انگیزه خود را انتقام جویی به دنبال مسائل غیراخلاقی ذکر کردند.

    این چهار جوان که همگی در سنین 18 تا 20 سال بودند از لحظات مختلف قتل دلخراش دوست‌شان فیلمبرداری کرده و حتی از به آتش کشیدن جسد وی نیز تصاویر "سلفی" گرفته‌اند، براساس اطلاعات بدست آمده از این پرونده این چهار جوان که سه نفر به عنوان معاونت در قتل و یک نفر به عنوان عامل این جنایت اعتراف کرده اند بیش از ارتکاب این جنایت، با مسموم کردن مقتول در یک مهمانی شبانه غیرمتعارف، پس از آنکه مقتول به حالت خواب و بیهوشی در می‌آید اقدام به وارد کردن ضربات متعدد چاقو به بدن وی کرده و در اعترافات خود عنوان کردند که پس از مرگ دوست‌شان با این هدف که پرده بر این جنایت هولناک بیاندازند جسد وی را در یکی از مناطق حاشیه ای به آتش کشیدند.

    به گفته مسئولان این پرونده جنایی، چهار جوان دستگیر شده در حالی از این صحنه‌های دلخراش فیلم گرفتند که هیچ کدام به دلیل شرب خمر، حالت عادی نداشتند.

    براساس اعتراف چهار عامل جوان این جنایت که به سرعت توسط ماموران پلیس شناسایی و دستگیر شدند، تصور می‌کردند که با سوزاندن جسد دوست صمیمی‌شان، هیچگاه راز این جنابت فاش نمی‌شود.

    تحقیقات پلیس در مورد این پرونده به اتمام رسیده و چهار جوان مهابادی به قتل هولناک دوست صمیمی خود اعتراف کرده اند و پرونده در اختیار مراجع قضائی قرار گرفته است.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    اعتراف مردمشهدی که دختر دیابتی و همسرش را کشت/ آنها را با پتک کشتم تا از رنج زندگی راحت شوند
    مرد 36 ساله ای که در یک جنایت هولناک، همسر و دختر هشت ساله اش را به طرز وحشتناکی به قتل رسانده بود، هنگام بازسازی صحنه جنایت در حضور قاضی ویژه قتل عمد، راز پنهان این پرونده را فاش کرد و اعترافات قبلی اش درباره چگونگی کشتن همسر و فرزندش را دروغ خواند!

    روزنامه خراسان نوشت: این مرد که عباس.ر نام دارد و تاکنون تلاش کرده است با داستان‌سرایی حقیقت تلخ جنایت هولناک خود را پنهان کند، به دستور مقام قضایی به محل ارتکاب قتل هدایت شد تا جزئیات مرگ وحشتناک همسر و دخترش را بازسازی کند.

    متهم این پرونده تحت الحفظ کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی وارد منزلی نقلی در منطقه خواجه ربیع شد. جایی که روزهای زیادی را در کنار همسر و فرزندانش سپری کرده بود و امروز تنها مانتوی صورتی رنگ دختر هشت ساله روی پایه فلزی میز تلویزیون، خاطره خداحافظی های او هنگام رفتن به مدرسه را یادآوری می کند.

    لحظاتی بعد و به دستور قاضی «کاظم میرزایی» متهم این پرونده جنایی مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاد تا جزئیات جنایت وحشتناک خود را تشریح کند. هنوز در تاریک خانه پرونده موضوعات مبهمی سوسو می زد که برای قاضی ویژه قتل عمد قابل باور نبود. آثار شکستگی عمیق جمجمه مقتولان با اظهارات و اعترافات متهم مطابقت نداشت این درحالی بود که انگیزه ارتکاب جنایت نیز قانع کننده به نظر نمی رسید و از سوی دیگر نیز ماجرای شروع درگیری برای قتل بی رحمانه مادر و دختر در پرده ای از ابهام قرار داشت.

    عباس.ر در حالی که چشم به گل های قالی منزل دوخته بود لب به اعتراف گشود و گفت: در بازجویی های قبلی، درباره آغاز درگیری با همسرم دروغ گفته بودم. اصلا آن شب لیوان شربتی در کار نبود که همسرم از دست دخترم گرفته باشد!! شب دهم تیر در منزل مادرزنم مهمان بودیم. آن شب خیلی به همسرم اصرار کردم که به همراه نرگس و محمد (دو فرزند متهم) در خانه مادرش بمانند و من صبح روز بعد وقتی از سرکار بازگشتم آن ها را به منزل ببرم ولی همسرم قبول نکرد و من به ناچار آن ها را به خانه خودمان بردم.

    از سوی دیگر دخترم نرگس به بیماری دیابت مبتلا شده بود و باید انسولین تزریق می کرد. اگرچه من سعی می کردم بهترین سرنگ ها را برای تزریق بخرم و به خوراک او نیز دقت می کردم ولی طاقت نمی آوردم که همسرم مدام به دخترم آمپول می زد. گاهی در مهمانی ها به طور پنهانی هنگام بازی با بچه ها، دست نرگس را می گرفت و به او در داخل حمام یا دستشویی، انسولین تزریق می کرد.

    کار به جایی رسیده بود که دخترم هنگام تزریق آمپول فرار می کرد و به من پناه می آورد. از دیدن این صحنه ها ناراحت می شدم و نمی توانستم تحمل کنم به همین خاطر آن شب تصمیم گرفتم همه اعضای خانواده ام را به قتل برسانم چرا که به گفته پزشکان دیگر امیدی به بهبودی نرگس نبود!! و او هر روز بدتر می شد! تصمیم خودم را گرفته بودم اما برای چگونگی کشتن آن ها تردید داشتم.

    به همه راه های قتل مانند خفه کردن، با چاقو زدن و ... فکر کردم تا این که به طور ناگهانی تصمیم گرفتم آن ها را با پتک آهنین بکشم تا خیلی سریع جان بدهند! قبلا پتک بزرگی را برای شکستن موزائیک ها خریده بودم. وقتی همسر و فرزندانم به خواب رفتند من هم از داخل حیاط پتک را برداشتم و روی سر همسرم ایستادم.

    پتو را از رویش کنار نزدم تا صورتش را نبینم بعد هم پتک را بالا بردم و با دو ضربه محکم او را به قتل رساندم سپس سراغ دخترم رفتم و او را نیز با دو ضربه پتک کشتم اما وقتی به چشمان پسر چهار ساله ام نگاه کردم نتوانستم او را بکشم! در همان حالت پسرم را بغـ*ـل کردم و به داخل اتاق بردم. او خواب بود و چیزی ندید!

    بعد از این جنایت، اجساد همسر و دخترم را داخل کیسه بزرگ زباله گذاشتم و پتویی را دور آن پیچیدم و به حمام منزل بردم.

    صبح روز بعد نیز پسرم را در حالی که هنوز خواب آلود بود به منزل مادرزنم رساندم و به آن ها گفتم همسر و دخترم به مرکز بهداشت رفته اند. وقتی از سرکار بازگشتم خانواده همسرم نگران بودند که از دخترشان خبری نشده است من هم برای آن که موضوع را طبیعی جلوه بدهم به منزل چند تن از بستگانم سر زدم و بعد اجساد را با پراید به سد کارده مشهد بردم.

    سپس اجساد را داخل شیار یکی از زمین های کشاورزی انداختم که از قبل دیده بودم. با بیل مقدار کمی خاک ریختم و برای آن که کسی متوجه نشود خیلی زود محل را ترک کردم تا این که توسط کارآگاهان دستگیر شدم!

    گزارش خراسان حاکی است: با اعترافات صریح متهم در بازسازی صحنه قتل، زوایای پنهان این پرونده نیز روشن شد و قاضی میرزایی پس از شنیدن اظهارات متهم و ثبت آن ها دستور انتقال وی را به زندان صادر کرد تا این پرونده جنایی هولناک دیگر مراحل قانونی را طی کند.

    یازدهم تیر گذشته مرد 36 ساله ای با مراجعه به پلیس آگاهی خراسان رضوی از گم شدن همسر 32 ساله و دختر هشت ساله اش خبر داد. در حالی که تحقیقات کارآگاهان با دستور سرهنگ کارآگاه حمید رزمخواه (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی)در این باره آغاز شده بود و مرد 36 ساله به نوعی در مظان اتهام قرار داشت، نهم مرداد بقایای اجساد یک زن و دختر در سد کارده مشهد کشف شد.

    در غیاب «قاضی میرزایی» (قاضی ویژه قتل عمد)، قاضی سیدجواد حسینی معاون دادستان و بازپرس ویژه جرایم خاص، دستوراتی را برای پیگیری این ماجرا صادر کرد تا این که مشخص شد استخوان های کشف شده مربوط به همسر و فرزند مرد 36 ساله است بنابراین از وی بازجویی های تخصصی شد و در نهایت به قتل همسر و فرزندش اعتراف کرد اما او سعی داشت با داستان سرایی‌های مختلف حقیقت این جنایت هولناک را پنهان کند ولی هوشیاری مقام قضایی و کارآگاهان اداره جنایی که تحقیقات گسترده خود را با سرپرستی سرهنگ غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی) ادامه می دادند، موجب شد تا متهم در تنگناهای بازجویی تخصصی زوایای پنهان پرونده را هنگام بازسازی صحنه قتل افشا کند. او در حاشیه بازسازی صحنه جنایت پرده از ماجرای ازدواج پنهانی خود نیز برداشت و گفت: قرار بود آرام آرام موضوع را به همسرم بگویم.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    پزشک تبریزی منکر همه اعتراف‌هایش شد
    733224_298.jpg
    "با گذشت نزدیک به یک‌ سال از ماجرای مرگ مشکوک اعضای خانواده پزشک تبریزی، دادستان مرکز استان آذربایجان‌شرقی از برگزاری جلسه مقدماتی این پرونده در تیرماه گذشته خبر داد."

    شهروند نوشت: مطابق شنیده‌ها پزشک تبریزی در این جلسه اعترافات سابق خود مبنی بر تهیه غذای مسموم از رستوران را تکذیب کرده و در عوض به گفته دادستان دکتر علیرضا صلحی ادعای جدیدی را مطرح کرده است.

    دادستان تبریز می‌گوید: «با توجه به محتویات پرونده بیان جزییات این جلسه و ادعای مطرح‌شده مقدور نیست.» با این حال او از آغاز تحقیقات در خصوص این ادعا و نیز برگزاری نخستین جلسه رسمی دادگاه این پرونده در مهر ماه خبر داد.

    پرونده پزشک تبریزی یکی از پرحاشیه‌ترین پرونده‌های سال‌های اخیر است؛ با سوال‌های بی‌جواب، جزییاتی ناقص و سربسته. دو مرگ مشکوک و سه نفری که تا دم مرگ رفتند و برگشتند.

    همه عضو یک خانواده بودند؛ یک خانواده ٦نفره. خانواده‌ای سرشناس در تبریز. چند غذای سمی جان ٥ نفر از اعضای این خانواده را نشانه گرفت و فیلمی که نشان می‌دهد این غذاها توسط نفر ششم این خانواده تهیه شده است.

    یک زن جوان و یک مادربزرگ پیر قربانیان این مسمومیت غذایی مشکوک شدند. پدر، مادر و پسر کوچک خانواده هم اگر اقدامات به موقع پزشکی نبود، الان آنها هم زنده نبودند تا سرنوشت این پرونده جنایی را با چشم خود ببینند؛ اما نفر ششم این خانواده، کسی که از همان اول همه نگاه‌ها به سوی او بود.

    این پرونده به دلیل حضور او خیلی سروصدا کرد. او نه تبهکار است، نه سارق و نه مجرمی سابقه‌دار. او علیرضا صلحی پزشک معروف تبریزی است. همان پزشکی که از حدود دو‌سال پیش با نسخه‌های عجیبش حسابی در فضای مجازی معروف شد.

    پزشک خوش‌خطی که نسخه‌نویسی و تجویزهای او در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست می‌چرخید. تجویز صدای شجریان و شهرام ناظری برای چند بیمار، نسخه محرمانه به داروخانه برای کمک به بیماران نیازمند و فعالیت‌های سیـاس*ـی او؛ همه اینها به ظاهر برای مبری‌شدن از هر جرمی کافی است؛ چه برسد به قتل اعضای خانواده اما این پرونده مشکوک و مستندات آن آرام‌آرام نگاه‌ها را به سویی برد تا مهمترین و تنها متهم این پرونده پزشک معروف تبریزی باشد. پزشکی که در ابتدا ادعا می‌کرد خانواده‌اش پس از خوردن غذای نذری مشکوک از سوی فردی نامعلوم مسموم شده‌اند.

    سوء قصد یا تصفیه‌حساب خانوادگی یا دلایلی به غیر از اینها، اصلا معلوم نیست؛ اما هر چه هست پزشکی قانونی علت فوت دو نفر از اعضای خانواده این پزشک را مسمومیت با سم فسفین اعلام کرد و وجود این سم در غذاها هم تأیید شد. همچنین نذری‌نبودن این غذاها نیز تأیید شد تا دکتر علیرضا صلحی به اتهام قتل عمد خانواده‌اش بازداشت شود.

    به گفته مسئولان قضائی پزشک تبریزی به نذری‌نبودن غذاها و تهیه آنها از یک غذاخوری اعتراف کرد. فیلم‌های دوربین غذاخوری نیز که نحوه خرید این غذاها را ثبت کرده است، این گفته‌ها را تأیید کرد اما دکتر صلحی هیچ‌گاه به قتل اعضای خانواده‌اش اعتراف نکرد. یک پزشک عمومی که در سال‌های اخیر فارغ‌التحصیل شده است، عمده فعالیت او نیز در خانه سلامت یکی از محلات تبریز بوده که توسط دانشگاه علوم پزشکی تبریز به بخش خصوصی واگذار شده بود.

    خیربودن این پزشک و آن نسخه معروفش که به داروخانه توصیه کرده بود از بیمار پولی دریافت نکند، در تحقیقات قضائی به اثبات نرسید.

    در تحقیقات قضائی مشخص شد که این نسخه که بازتاب گسترده‌ای هم در فضای مجازی داشت از سوی یکی از آشنایان این پزشک در فضای مجازی منتشر شده است. اینها به همرا صدور قرار مجرمیت برای پزشک تبریزی آخرین خبر رسمی بود که در آخرین روزهای نخستین‌ ماه‌ سال جاری از سوی دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان آذربایجان‌شرقی اعلام شد.

    برگزاری نخستین جلسه دادگاه پزشک تبریزی

    حالا نزدیک به یک‌سال از به جریان‌افتادن این پرونده می‌گذرد، اما همچنان سکوت خبری بارز‌ترین مشخصه این پرونده مبهم است. با این وجود اما براساس برخی شنیده‌ها، جلسه مقدماتی دادگاه پزشک تبریزی برگزار شده و متهم این پرونده ادعای جدیدی را مطرح کرده است.

    به گفته یکی از دوستان نزدیک پزشک تبریزی در این جلسه متهم همه اعترافاتش درخصوص تهیه غذا از رستوران و نذری‌نبودن آنها را به کلی انکار کرده است.

    این منبع مطلع که نخواست نامش فاش شود، درباره جزییات مطرح‌شده در جلسه دادگاه می‌گوید: «قرار است نخستین جلسه دادگاه علیرضا ١٥مهرماه برگزار شود. البته چندی پیش یک جلسه مقدماتی برگزار شد که در آن جلسه هیچ‌یک از اعضای خانواده همسر این پزشک شرکت نکرده بودند، با این حال در همان جلسه علیرضا همه اعترافات قبلی‌اش را منکر شد. البته این پرونده درحال‌ حاضر شکات بیشتری پیدا کرده است.»

    او ادامه می‌دهد: «مادربزرگ علیرضا هم به دلیل مسمومیت در این حادثه جانش را از دست داد. بنابراین، دایی علیرضا به‌عنوان ولی‌دم مادرش تقاضای قصاص کرده است. با این حساب پرونده علیرضا دو شاکی دارد که هردو خواهان قصاص هستند.»

    دوست و همکار پزشک تبریزی در ادامه صحبت‌هایش درخصوص این پرونده می‌گوید: «با گذشت نزدیک به یک‌سال از این حادثه عجیب ما هنوز هم باورمان نمی‌شود که علیرضا در این حادثه نقشی داشته باشد، نه این‌که مستندات و صحبت‌های مطرح‌شده مقامات قضائی را مردود بدانیم، اما قبول این‌که علیرضا شخصا باعث مرگ اعضای خانواده‌اش شده باشد، باعث تعجب من شده است. او پسر خیلی خوبی بود، در این مدتی که با او آشنا شده بودم، حتی یک‌بار هم رفتاری به جز ادب، احترام ندیدم. او با همه همکاران و دوستانش رابـ ـطه خوبی داشت و بسیار هم مهربان بود. شناختی که من و سایر دوستان و همکاران از علیرضا داشتیم، باعث شده که اتهام قتل علیرضا را باور نکنیم.»

    ادعای جدید پزشک تبریزی

    درهمین حال موسی خلیل‌اللهی دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان آذربایجان‌شرقی هم با تأیید برگزاری جلسه مقدماتی رسیدگی به پرونده علیرضا صلحی از برپایی نخستین جلسه دادگاه او در مهرماه‌ سال‌جاری خبر داد.

    او که در آخرین روزهای نخستین‌ماه ‌سال‌‌‌جاری صدور قرار مجرمیت برای پزشک تبریزی را به رسانه‌ها اعلام کرده بود، در گفت‌وگویی کوتاه درباره آخرین جزییات این پرونده می‌گوید: «اواسط تیرماه جلسه مقدماتی درخصوص این پرونده، در شعبه سوم دادگاه کیفری یک استان برگزار شد. در این جلسه متهم ادعای جدیدی را مطرح کرد. البته این ادعا به دستور قاضی درحال بررسی است و تحقیقات در این رابـ ـطه آغاز شده است. با توجه به محتویات پرونده نمی‌توان جزییات بیشتری از جلسه مقدماتی را مطرح کرد. با این وجود نخستین جلسه رسمی دادگاه رسیدگی به این پرونده مهرماه برگزار می‌شود.»
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    ادعای جدید پزشک تبریزی در جلسه محاکمه
    733032_536.jpg
    پزشک تبریزی که سال گذشته در سناریوی مرموز مرگ اعضای خانواده اش دستگیر شده است در جلسه مقدماتی پرونده ادعای جدیدی را مطرح کرده است.

    به گزارش رکنا، پرونده پزشک تبریزی یکی از پرحاشیه‌ترین پرونده‌های سال‌های اخیر است؛ با سوال‌های بی‌جواب، جزییاتی ناقص و سربسته. دو مرگ مشکوک و سه نفری که تا دم مرگ رفتند و برگشتند. همه عضو یک خانواده بودند؛ یک خانواده ۶نفره. خانواده‌ای سرشناس در تبریز. چند غذای سمی جان ۵ نفر از اعضای این خانواده را نشانه گرفت و فیلمی که نشان می‌دهد این غذاها توسط نفر ششم این خانواده تهیه شده است.

    یک زن جوان و یک مادربزرگ پیر قربانیان این مسمومیت غذایی مشکوک شدند. پدر، مادر و پسر کوچک خانواده هم اگر اقدامات به موقع پزشکی نبود، الان آنها هم زنده نبودند تا سرنوشت این پرونده جنایی را با چشم خود ببینند؛ اما نفر ششم این خانواده، کسی که از همان اول همه نگاه‌ها به سوی او بود. این پرونده به دلیل حضور او خیلی سروصدا کرد. او نه تبهکار است، نه سارق و نه مجرمی سابقه‌دار. او علیرضا صلحی پزشک معروف تبریزی است.

    همان پزشکی که از حدود دو‌سال پیش با نسخه‌های عجیبش حسابی در فضای مجازی معروف شد. پزشک خوش‌خطی که نسخه‌نویسی و تجویزهای او در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست می‌چرخید. تجویز صدای شجریان و شهرام ناظری برای چند بیمار، نسخه محرمانه به داروخانه برای کمک به بیماران نیازمند و فعالیت‌های سیـاس*ـی او؛ همه اینها به ظاهر برای مبری‌شدن از هر جرمی کافی است؛ چه برسد به قتل اعضای خانواده اما این پرونده مشکوک و مستندات آن آرام‌آرام نگاه‌ها را به سویی برد تا مهمترین و تنها متهم این پرونده پزشک معروف تبریزی باشد.

    پزشکی که در ابتدا ادعا می‌کرد خانواده‌اش پس از خوردن غذای نذری مشکوک از سوی فردی نامعلوم مسموم شده‌اند.

    سوء قصد یا تصفیه‌حساب خانوادگی یا دلایلی به غیر از اینها، اصلا معلوم نیست؛ اما هر چه هست پزشکی قانونی علت فوت دو نفر از اعضای خانواده این پزشک را مسمومیت با سم فسفین اعلام کرد و وجود این سم در غذاها هم تأیید شد.

    همچنین نذری‌نبودن این غذاها نیز تأیید شد تا دکتر علیرضا صلحی به اتهام قتل عمد خانواده‌اش بازداشت شود.

    بازجویی‌های پلیس برای روشن‌شدن این پرونده آغاز شد. به گفته مسئولان قضائی پزشک تبریزی به نذری‌نبودن غذاها و تهیه آنها از یک غذاخوری اعتراف کرد. فیلم‌های دوربین غذاخوری نیز که نحوه خرید این غذاها را ثبت کرده است، این گفته‌ها را تأیید کرد؛ اما دکتر صلحی هیچ‌گاه به قتل اعضای خانواده‌اش اعتراف نکرد.

    یک پزشک عمومی که در سال‌های اخیر فارغ‌التحصیل شده است، عمده فعالیت او نیز در خانه سلامت یکی از محلات تبریز بوده که توسط دانشگاه علوم پزشکی تبریز به بخش خصوصی واگذار شده بود. خیربودن این پزشک و آن نسخه معروفش که به داروخانه توصیه کرده بود از بیمار پولی دریافت نکند، در تحقیقات قضائی به اثبات نرسید. در تحقیقات قضائی مشخص شد که این نسخه که بازتاب گسترده‌ای هم در فضای مجازی داشت از سوی یکی از آشنایان این پزشک در فضای مجازی منتشر شده است.

    اینها به همرا صدور قرار مجرمیت برای پزشک تبریزی آخرین خبر رسمی بود که در آخرین روزهای نخستین‌ ماه‌ سال جاری از سوی دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان آذربایجان‌شرقی اعلام شد.

    برگزاری نخستین جلسه دادگاه پزشک تبریزی

    حالا نزدیک به یک‌سال از به جریان‌افتادن این پرونده می‌گذرد، اما همچنان سکوت خبری بارز‌ترین مشخصه این پرونده مبهم است.

    با این وجود اما براساس برخی شنیده‌ها، جلسه مقدماتی دادگاه پزشک تبریزی برگزار شده و متهم این پرونده ادعای جدیدی را مطرح کرده است. به گفته یکی از دوستان نزدیک پزشک تبریزی در این جلسه متهم همه اعترافاتش درخصوص تهیه غذا از رستوران و نذری‌نبودن آنها را به کلی انکار کرده است.

    این منبع مطلع که نخواست نامش فاش شود، درباره جزییات مطرح‌شده در جلسه دادگاه می‌گوید: «قرار است نخستین جلسه دادگاه علیرضا ١۵مهرماه برگزار شود. البته چندی پیش یک جلسه مقدماتی برگزار شد که در آن جلسه هیچ‌یک از اعضای خانواده همسر این پزشک شرکت نکرده بودند، با این حال در همان جلسه علیرضا همه اعترافات قبلی‌اش را منکر شد.

    البته این پرونده درحال‌ حاضر شکات بیشتری پیدا کرده است.» او ادامه می‌دهد: «مادربزرگ علیرضا هم به دلیل مسمومیت در این حادثه جانش را از دست داد. بنابراین، دایی علیرضا به‌عنوان ولی‌دم مادرش تقاضای قصاص کرده است. با این حساب پرونده علیرضا دو شاکی دارد که هردو خواهان قصاص هستند.» دوست و همکار پزشک تبریزی در ادامه صحبت‌هایش درخصوص این پرونده می‌گوید: «با گذشت نزدیک به یک‌سال از این حادثه عجیب ما هنوز هم باورمان نمی‌شود که علیرضا در این حادثه نقشی داشته باشد، نه این‌که مستندات و صحبت‌های مطرح‌شده مقامات قضائی را مردود بدانیم، اما قبول این‌که علیرضا شخصا باعث مرگ اعضای خانواده‌اش شده باشد، باعث تعجب من شده است. او پسر خیلی خوبی بود، در این مدتی که با او آشنا شده بودم، حتی یک‌بار هم رفتاری به جز ادب، احترام ندیدم.

    او با همه همکاران و دوستانش رابـ ـطه خوبی داشت و بسیار هم مهربان بود. شناختی که من و سایر دوستان و همکاران از علیرضا داشتیم، باعث شده که اتهام قتل علیرضا را باور نکنیم.»

    ادعای جدید پزشک تبریزی

    درهمین حال موسی خلیل‌اللهی دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان آذربایجان‌شرقی هم با تأیید برگزاری جلسه مقدماتی رسیدگی به پرونده علیرضا صلحی از برپایی نخستین جلسه دادگاه او در مهرماه‌ سال‌جاری خبر داد.

    او که در آخرین روزهای نخستین‌ماه ‌سال‌‌‌جاری صدور قرار مجرمیت برای پزشک تبریزی را به رسانه‌ها اعلام کرده بود، در گفت‌وگویی کوتاه درباره آخرین جزییات این پرونده می‌گوید: «اواسط تیرماه جلسه مقدماتی درخصوص این پرونده، در شعبه سوم دادگاه کیفری یک استان برگزار شد. در این جلسه متهم ادعای جدیدی را مطرح کرد. البته این ادعا به دستور قاضی درحال بررسی است و تحقیقات در این رابـ ـطه آغاز شده است. با توجه به محتویات پرونده نمی‌توان جزییات بیشتری از جلسه مقدماتی را مطرح کرد. با این وجود نخستین جلسه رسمی دادگاه رسیدگی به این پرونده مهرماه برگزار می‌شود.»
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    فاطمه کوچولو زیر شکنجه های مادری و ناپدری جان داد
    ناپدری و مادری که متهم به قتل فاطمه کوچولوی یک ونیم ساله هستند، صبح دیروز در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرزبه ریاست قاضی رنجبر پای میز محاکمه ایستادند. رسیدگی به این ماجرای تکان دهنده در حالی آغاز شد که از سوی دادسرا هیچ کیفرخواستی علیه متهمان صادر نشده بود. در این جلسه زن و مرد هریک دیگری را عامل مرگ فاطمه معرفی کردند و به خاطر روشن نبودن برخی از نکته‌های مبهم پرونده، رئیس دادگاه از هر دو خواست شاهدان‌شان را به دادگاه معرفی کنند.

    ایران نوشت: رسیدگی به این ماجرای تکان دهنده از اسفند سال 94 و به‌دنبال مرگ مرموز دخترک یک و نیم ساله در یکی از خانه‌های خیابان درختی کرج آغاز شد.با انتقال جسد دختر بچه به پزشکی قانونی مشخص شد این کودک به خاطرضرب و شتم‌های شدید جان باخته است.

    پدر فاطمه کوچولو وقتی از ماجرای مرگ دخترش در خانه ناپدری باخبر شد با مراجعه به کلانتری به خاطرمرگ فرزندش، علیه همسرسابق و ناپدری فاطمه شکایت کرد.

    این مرد به کارآگاهان گفت: «دخترم دراثر ضربه به ناحیه شکمش فوت کرده و به طورقطع او را کشته‌اند...»

    بدین ترتیب سهیلا-مادر 25 ساله فاطمه- و شوهرش فرهاد دستگیر شدند و تحت بازجویی قرار گرفتند اما این بازجویی‌ها نتوانست کارگشا باشد. بنابراین رسیدگی به این پرونده جنایی برای تحقیقات بیشتر و رسیدن به حقیقت به دادگاه کیفری ارجاع شد تا قضات بتوانند راز جنایت تکان دهنده را فاش کنند.

    صبح دیروز در حالی که مادر و ناپدری فاطمه خردسال با قرار وثیقه آزاد شده بودند، شعبه یکم دادگاه کیفری به ریاست قاضی رنجبر و با حضور دو قاضی مستشار -خنک دار و یزدان پور- تشکیل جلسه داد. در ابتدای جلسه پدر فاطمه در برابر قضات دادگاه ایستاد و با طرح شکایت گفت: «همسرسابق‌ام و شوهرش دختر خردسالم را کشته‌اند و از دادگاه خواستار اشد مجازات هر دو هستم. این زن دو سال پیش از من جدا شد و سرپرستی دخترم به او واگذار شد تا اینکه چند ماه بعد متوجه مرگ وحشتناک دخترم شدم.»

    سپس مادر فاطمه به پا خاست و شوهرش- ناپدری فاطمه- را عامل قتل معرفی کرد و به قضات گفت: «من سر کار بودم وزمانی که به خانه برگشتم متوجه مرگ دخترم شدم. شوهرم اعتیاد به مخدرهای صنعتی دارد و حتماً دخترم را با کتک‌های وحشیانه‌اش کشته است.» سپس شوهرش رو به قضات دادگاه گفت: «من اطلاعی از این ماجرا ندارم چراکه همسرم از دخترش نگهداری می‌کرد.»

    پس از اظهارات این زن و مرد قضات از آنها خواستند برای اثبات ادعاهای خود شاهدانی به دادگاه بیاورند، بنابراین ادامه رسیدگی به این پرونده به منظورروشن شدن حقیقت به جلسه دیگری موکول شد.
     
    بالا