نکات کچل کننده.... ذکر اون قسمت از رمانها که با خوندشون موهاتونو میکشین

اینجا تا چه حد آرومتون کرده؟

  • خیلی زیاد

    رای: 30 44.1%
  • تا حدی

    رای: 18 26.5%
  • آروم شدنی نیستم

    رای: 34 50.0%

  • مجموع رای دهندگان
    68

maral.abbasi

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/01/11
ارسالی ها
426
امتیاز واکنش
3,956
امتیاز
451
محل سکونت
اهواز
والله من هرچی دیدم پسره منت میکشه دختره مغروره چرا توی رمانا برعکسه؟؟
باور کنید وقتی رمان توسکا رو میخوندم وسطای داستان اسم آرشاویر رو یاد گرفتم همش میگفتم آوراشیو بود؟؟نه نه آشراویر بود؟؟اینا محض خنده نیست حقیقته یادم نمیومد برای دوستم تعریفش کنم
یا چرا اینا غرور و اعتماد به نفس رو اشتباه گرفتن؟؟؟به والله ی علی دخترا غرور دوست ندارن اعتماد به نفس دوست دارن
من هنوز یاد نگرفتم حرفا رو از توی چشم ها بخونم (خل نیستم میفهمم مدلش چیه ولی دختره میگه "نگاهش عجیب بود پر احساس و در عین حال بی احساس")جاداره بگم ها؟؟چی چی میگویی؟؟ لعنتی با اینهمه فلسفه که تو برای چشماش به راه انداختی خو فسفر های مغر من ته کشیدن
موضوع بعدی موهای تا کمر و هایلایت خدادادی وقتی عصبی میشم فر میشه چشمامم سیاه میشه وقتی خوشحالم هایلایت موهام روشن میشه عـریـ*ـان شلاقی میشن چشامم آّبی میشه این هم تعاریف دختر خوشمل داستان
پسررررررررررررررره واااااااااااای یادش که می افتم دلم براش ضعف میره اینقد این تعریفشو داد
سیکس پک مو خوشگل چش سگ دار پوست صاف عاقا یه خورده مطالعه کن برای سیکس پک باید چربی بدنت زیر 7 درصد بشه میدونی یعنی چی؟؟یعنی سنگ.یعنی رونالدو.یعنی قوی ترین مردان جهان.یعنی حداقل 2 سال باید وقت بزاری سرش جالب اینجاست درس خونده هم هست خو تو که میرفتی باشگاه با چه جونی درس میخوندی؟؟20 سالشم بیشتر نیس .اخلاقشم آدمیزادانه نیس .خلاصه عاشق شدن فقط به چهره ربط داره مدیونید اگه فکر کنید به سطح شعور و فرهنگ و اخلاق ربط داره زیبایی هم اصلا تکراری نمیشه خیالتون راحت باشه
 
  • پیشنهادات
  • Nazigol

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/09/05
    ارسالی ها
    181
    امتیاز واکنش
    1,875
    امتیاز
    377
    سن
    22
    محل سکونت
    خونه!!!
    یا دختره مثل چی از پسره میترسه و با لکنت باهاش حرف میزنه یا همش حرص پسره رو در میاره و باهاش کلکل میکنه.پسره هم که خدای غروره اخم هم از صورتش پاک نمیشه همش پوزخند میزنه پوزخندای بدون دلیل یا با دلایل مسخره.پسره دختره رو میبوسه دختره میره تو شوک دست و پاش بی حس میشه و... بعد هم از دست خودش عصبانی میشه.پسره همش زور میگه و آخر داستان که اینا با هم لجن دختره به عشقش اعتراف میکنه.بابا مردی گفتن زنی گفتن!یه ازدواج اجباری میکنن اونوقت پسره حرصش رو سر دختره خالی میکنه آزار جنـ*ـسی و زدن با کمربند و سیلی و تهمت و فحش و... آخر داستان پشیمون میشه و دختره هم میبخشه و تمام.تو بیشتر رمانا دو پسر وجود داره یکیش بداخلاق و عصبی و مغرورو... یکی مهربون و خوش اخلاق و عاشق دختره اما آخرش دختره به پسر مغروره میرسه آخه چرااااا دختره دلش از سنگه؟چرا دل این پسر بدبختو میشکونه میره با اون گوریل آخه چراااااا
    ببخشید سرتونو درد اوردم آخه خیلی زورم میگیره
     

    مریم .د

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/24
    ارسالی ها
    3
    امتیاز واکنش
    62
    امتیاز
    21
    سن
    45

    نگار 1373

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/09
    ارسالی ها
    365
    امتیاز واکنش
    15,770
    امتیاز
    641
    سن
    29
    محل سکونت
    همدان
    هیچی به اندازه ی توصیفات لباس پوشیدن و نوع ارایش دختره رو اعصاب نیست!
    بابا اخه ب ما چه که چی میپوشی و چه شکلی ارایش میکنی مگه لباست میخواد رو روند داستان تاثیر بذاره؟
    یا اینکه خط چشمت رو فلان شکلی بکشی یا سایه ی فلان رنگی بزنی، اتفاق خاصی می افته؟
    بدبختانه حداقل نصف رمانای در حال تایپ دارن این مدل رو تکرار میکنن و حتی ممکنه ایده رمانش هم خوب باشه و جدید، ولی انقدر کل کل و توصیف جزییات کاملا بیخودی و غیر مهم داره که ادم از خیر خوندنش می گذره
    من خودم به شخصه ببینم طرف داره زیادی جزییات رو میگه همون قسمت رو خیلی راحت و ساده میگذرم. اتاق خواب طرف هم برام مهم نیست که بخوام ببینم چه شکلیه! ترجیح میدم خودم تصورش کنم تا نویسنده حتی رنگ منگوله ی اویزون پایین پرده ی اتاق رو هم شرح بده! :/
    ثروت قارونی و زیبایی خدا دادی و غیره هم جای خود دارد چون اکثر بچه ها گفتن دیگه نیازی به توصیحش نیست. (:
     

    آبی ترین دیدار

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/12
    ارسالی ها
    84
    امتیاز واکنش
    777
    امتیاز
    256
    محل سکونت
    بهشت
    یکی از چیزایی که خیلی رو مخه اینکه پسره و دختره هم دیگه رو خیلی دوست دارن،اماکل هستی و ماه و فلک و... دست به دست هم میدن و باعث میشن برای دختره یا پسره سو تفاهم پیش بیاد و دختره با یکی دیگه ازدواج می کنه و پسره میره خارج و دختره بچه دار میشه و بعد چند سال شوهرش می میره و پسره برمی گرده و دوباره باهم کل کل می کنن و بعد از ده سال به هم می رسن.
    بابا هم دیگه رو دوست دارین؟
    پس غلط می کنی غلط فکر می کنی و به دختره تهمت می زنی.
    عین بچه آدم ازش بپرس چه غلطی کرده ن اینکه بری چند سال خارج.
    اعصاب آدمم به هم نریز.
    :aiwan_lighgt_blum::aiwan_lighgt_blum::aiwan_lighgt_blum:
     

    Delasham

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/01/11
    ارسالی ها
    129
    امتیاز واکنش
    481
    امتیاز
    226
    آخرین ویرایش:

    Delasham

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/01/11
    ارسالی ها
    129
    امتیاز واکنش
    481
    امتیاز
    226
    عزيزان واقعا باهمه ى حرفاتون هم دردى کردم. واقعا يه تارمو توسرم نمى مونه وقتى اين رمانارو مى خونم.
    جملاتى که خواهش مى کنم از رمان حذف کنين:
    موهاى بلوندم تا کمرم ميرسه
    از حموم دراومدم موهام فرشده و فقط ژل مى زنم که حالتش بمونه
    آرايشمو با يه رژ مات تکميل مىکنم توى آينه به خودم چشمک مى زنم و بووووووووس مى فرستم. اين خيلى رو اعصابه
    پسره که اول خداى غرور بود بعد اعتراف عشق و اينا سوسول به تمام معنا ميشه و تا زمان عقد فقط حرفاى خاک بر سرى توى گوش دختره ميگه و دختره سرخ ميشه.يعنى اگه پسره اين جملات:خانمى بهم ميرسيم که...تنها مىشىم که....مال من ميشى که...تلافى مى کنم خانمى...تازگيا يه جمله ى ديگم اومده که واقعا حرصم ميده:تو که دختر نيستى خانمم خودم خانمت کردم،يعنى من فقط با اين جمله مى خوام پسره رو حلق آويز کنم
     

    Mehra501

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/26
    ارسالی ها
    438
    امتیاز واکنش
    4,284
    امتیاز
    493
    محل سکونت
    تهران

    اخ افرین زدی به هدف...چقد من از این جمله ها حرصم میگیره..
    تمام چیزایی که دوستان گفتن واقعا درسته و وقتی میخوندمشون انگار خودم نوشتم..
    چیزی که همه هم گفتن و خیلی رو مخ منه بی بند و باری پسرست و هزارتا کار کرده و تا به دختر داستان میرسه میگه حجابتو رعایت کن یا چادر سرت کن و...
    یا اینکه انقدر دختره خوب و خوشگله و محبوبه که پنج شش نفر عاشقش میشن و با هم تو رقابتن ک بهش برسن هیچ،مادرشوهر و پدرشوهر سابقش بخاطر دختر داستان پسرشون رو نفرین میکنن بدون اینکه جریانو بدونن...
    گفتم ماورشوهر،تموم رمانایی که خوندم یه مادرشوهری گیرشون اومده که انگار فرشته ای چیزی بودن قبلا،انقدر مهربون و خوبن و هی ب پسره میگن اگر ب دخترم بگی بالا چشمت ابروعه فلان میکنمت بهمان میکنمت.نمیگم مادرشوهر خوب نداریما...نه،فقط اگر حدقل تو یه رمان مادرشوهره معمولی رفتار کنه چی میشه؟یامادرشوهر اوشینه یا فرشته خوبی ها...
    ی موضوع دیگه هم ک همه ذکر کردن شمال رفتن و غرق شدن تو دریا و پرستاری ک یا عشـ*ـوه میاد واسه پسره یا جا شمر رو پر کرده...
     
    بالا