نکات کچل کننده.... ذکر اون قسمت از رمانها که با خوندشون موهاتونو میکشین

اینجا تا چه حد آرومتون کرده؟

  • خیلی زیاد

    رای: 30 44.1%
  • تا حدی

    رای: 18 26.5%
  • آروم شدنی نیستم

    رای: 34 50.0%

  • مجموع رای دهندگان
    68

DESPINA

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/04/26
ارسالی ها
377
امتیاز واکنش
8,196
امتیاز
541

باهاتون موافقم اما نمیشه کاری کرد همیشه هم نباید نویسنده ها رو مقصر دونست مشکل اصلی ما خواننده ها هستن اگه ما خواننده ها چنین نویسنده هایی رو حمایت نکنیم دیگه دست از کار میکشن یا لااقل سعیشون رو بر بهتر شدنشون میزارن اما به قول شما میبینیم که تعداد لایکای رمانهای کلیشه ای سه برابر رمان های غیر تکراری هستن پس بهتره اول از خودمون شروع کنیم و بقیه رو هم به نخوندن این مدل رمانا تشویق کنیم اونموقع بریم سراغ نویسنده ها
 
  • پیشنهادات
  • Nazigol

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/09/05
    ارسالی ها
    181
    امتیاز واکنش
    1,875
    امتیاز
    377
    سن
    22
    محل سکونت
    خونه!!!
    یه سری رمانا هم هست درباره ی خواهر و برادری که خیلی باهم صمیمین.اینا از اول عمرشون تاحالا به چشم خواهر برادری همو میدیدن.
    از قضا می فهمن خواهر و برادر نیستن.
    از همون لحظه دیدشون نسبت به هم عوض میشه.واسه همدیگه غش و ضعف میرن و دل وقلوه رد میکنن و...
    آخرش هم ابراز عشق می کنن و میگن من از بچگی به تو یه حس خاصی داشتم!
    بعد هم با رضایت خانواده ها مزدوج میشن!
    عینهو فیلم خارجکیا!
     

    atra.kh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/22
    ارسالی ها
    1,241
    امتیاز واکنش
    3,209
    امتیاز
    596
    محل سکونت
    یه جایی وسط کتاب ها
    ما همیشه هرچقدرم بگیم من دوست دارم با هم رو راست باشیم دوست داریم خودمون رو با دروغ گول بزنیم تا با راست ناراحت بشیم الان یکی یه رمان غیر کلیشه ای غمناک بهمون معرفی کنه میگیم تو افسرده ای سلیقه نداری و اینا ولی یه رمان که همه دروغ دونگه معرفی کنیم میگن وای چه خوب بود عالی و....
     

    Fantta

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/19
    ارسالی ها
    397
    امتیاز واکنش
    3,535
    امتیاز
    441
    محل سکونت
    شیراز
    چرا همه ی رمانا حتما باید عاشقانه باشه؟؟؟
    چرا رمان زیادی نیست که عاشقانه نباشه؟؟
    تو همش حتما باید ملت عاشق هم بشن ؟
    انقدر عاشقانه زیاد شده که یه رمان نویس وقتی که میخواد رمان بنویسه اول تصمیم میگیره چجوری عاشق هم بشن
    این همه موضوع چرا سوزنتون رو عشقولانه گیر کرده
     

    faezeh 27

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/10/17
    ارسالی ها
    277
    امتیاز واکنش
    3,745
    امتیاز
    441
    موقعی خیلی عصبانی شدم که یه رمان 1000 صفحه ای خوندم تازه به جای حساس رسیده بود که دختره از خواب بیدار شد:aiwan_light_dash2: :aiwan_lffghfdght_blum:
     

    DESPINA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/26
    ارسالی ها
    377
    امتیاز واکنش
    8,196
    امتیاز
    541

    Mahsaw2000

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/30
    ارسالی ها
    1,089
    امتیاز واکنش
    31,957
    امتیاز
    816
    محل سکونت
    ب ت چ:/
    ازدواج های ظاهری!پسره به اجبار خانواده با دختر عمو عمه یا حالا هرکس ازدواج می کنه!
     

    Mahsaw2000

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/30
    ارسالی ها
    1,089
    امتیاز واکنش
    31,957
    امتیاز
    816
    محل سکونت
    ب ت چ:/

    Ay Çocuğu

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/27
    ارسالی ها
    4,039
    امتیاز واکنش
    28,649
    امتیاز
    856
    چند وقتیه که چیزی اینجا نگفتم کلی رمان خوندم و کلی نکات کچل کننده یافتم که به نوبت میام میگم:aiwan_light_bdslum:
    این یکی خیلی رو مخه:
    خانواده ی پسره گیر دادن که تو باید زن بگیری و پسره میگه آقا من نمی خوام زن بگیرم دست از سر کچل من بردارین:aiwan_light_shout: یه دختر خانوم خوشگل و همه چی تموم هم هست که از زندگی یکنواختش خسته شده. پسره بهش میگه که یه ازدواج صوری داشته باشیم و بعدش هم الکی مثلا دعوا داریم و جدا بشیم://///
    توی رمانه دختره برگشت گفت: واسه هیجان خوبه:aiwan_light_sddsdblum: زندگیم از این یکنواختی در میاد:aiwan_light_sddsdblum::aiwan_light_sddsdblum::aiwan_light_sddsdblum:
    کدوم شیرین عقلی میاد واسه هیجان قبول می کنه اسم یه یارویی رو ندیده نشناخته بره تو شناسنامه اش؟:aiwan_light_dash2:
    چند تا هم از رمان های ترسناک بگیم:
    همیشه پرده ها تکون می خورن، همیشه وسایل جا به جا میشه، همیشه از در و دیوار خون میباره، همیشه یکی میاد میگه فلانی منتظرتم:aiwan_light_wizard:، همیشه موهای یکی از افراد مشکوک که دختر هم هست طرف مشکی و بلنده، همیشه هم یه جنگلی چیزی باید باشه، هیچ وقت هم به اون مخشون نمی رسه که حداقل فرار کنن و توی ویلا نمونن:/ به گمونم احساس ماجراجوییشون بد موقعی فعال میشه:aiwan_light_wacko2:
    این یکی نکته هم برمی گرده به مادرشوهر های گوگولی:aiwan_light_bdslum::
    مادرشوهره شدیدا اصرار داره که لباس عروس دختره رو از ایتالیا و یا یه همچین جایی بخره و خیلی هم سریع با عروس گل منگولیش مچ میشه! بعد هم دوتایی همش پسره رو ضایع می کنن:aiwan_light_sddsdblum: توی خواستگاری هم ننه بابای پسره به جای اینکه از بچه ی خودشون تعریف کنن داشتن از کمالات دختره می گفتن و البته در این میان مستقیم هم به دیوونه و خل بودن پسره اشاره می کردن-ـ- تبعیض تا کجا؟؟؟:aiwan_light_sad:
    و یه نکته ی دیگه هم هست که بدجوری روی اعصابم رژه میره:aiwan_light_mega_shok:
    نویسنده های عزیز! به خدا لازم نیست پسر ها رو اینقدر بد نشون بدین! پسرن! دشمنتون که نیستن بنده خداها:/ شخصیتشون رو توی رمان یه جوری جلوه میدن که دهن آدم قد دو تا خربزه و سه تا هندونه باز می مونه:aiwan_light_shok::aiwan_light_shok::aiwan_light_shok:
    و شخصیت دختره! قطعا هیچ دختری خوشش نمیاد که همش تحقیر بشه و یکی همش غرورش رو بشکونه! و مطمئن باشین که هیچ دختری اونقدر خنگ نیست که درحالیکه پسره همش خوردش می کنه بازم با صد قلم آرایش بیاد جلو چشمش و براش عشـ*ـوه خرکی بیاد:///// همیشه هم اونیکه دختر بد داستانه، رقیب عشقی دخترست!!!
    خلاصه که از ما گفتن بود:aiwan_light_yess:جماعت اینجوری که شما میگین نیستن!
     

    Jupiter

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/01/27
    ارسالی ها
    719
    امتیاز واکنش
    34,110
    امتیاز
    1,144
    خب من نقدا رو تا صفحه پنج بیشتر دنبال نکردم ، پس اگر تکراری بود بعضیاش پوزش میخوام .
    اول بریم سر نکات رو مخ :
    تکراری ترین موضوعات و رو مخ ترین : همه شخصیتا خوشگل ، پولدار و موفق
    Boredsmiley:NewNegah (1):
    این همه زشت و بیکار و فقیرام ماییم . ببینید نوشتن این موضوعات خوبه اما کلیشه شدن دیگه بس که نوشتید .:aiwan_lighgt_blum: دوم اینکه غیرت خرکی من بابام ک بابامه ی بار زد توی گوشم تا یک هفته نگاش نکردم:campe545457on2: بعد موندم چطور دختره پای پسره ی سادیسمی رمان میمونهHanghead عاشقشم میشه:aiwan_lighgt_blum::aiwan_lightff_blum:
    بعدش اینکه دخترای جامعه ی ایران نود درصدشون بسته میشن چرا توی رمانای شما همه ازادن هر تایمی بیرون باشن :NewNegah (7)::aiddddddwan_light_blum:
    Boredsmileyتازه
    کک ننه باباشونم نگزه. اینو الان یادم اومد نویسنده ی عزیز جالب میدونی چیه شخصیت مردت غیرت خرکی داره هر چند تا قبل از دیدن دختره همه چی به ... بوده بعد بابای دختره بی غیرته ؟ o_O:aiwan_light_sddsdblum::aiwan_light_sddsdblum:
    چرا ننه بابای ما این طوری نیستن ؟
    ببینید توی جامعه ی ایران پدر و مادر هشتاد درصد زندگی هر دختری رو تشکیل میدن ولی توی رمانای شما ده درصد ؟ عجب :aiwan_lipght_blum::aiwan_lipght_blum::aiwan_lipght_blum:
    مام از این ننه باباها میخوایم خب:aiwan_light_blffffum: غیر اون تکراری ترین صحنه زمین خوردن دختر و گرفته شدن توسط پسر :aiwan_light_secret: چرا پسرای ما پس میشینن میخندن جا کمک ؟
    :aiwan_light_wacko2: دیگ بگم بهتون که خیلی وقتا موضوع داستان قشنگه اما قلم ب شدت ضعیفه ، بابا دو تا کتاب بخون خب :aiwan_light_dash2: دیگه اینکه خلاقیت ب خرج بده یا اصلا از اول ننویس ، کلام اخر نتیجه گیری خودم : نویسنده ها شدن ی مشت خواننده که سه تا رمان میخونن جو میگرشون که خالق صحنه های این جوری خودشون باشنo_O بابا استعداد نداری ننویس :NewNegah (7): حتما استعدادت ی جای دیگه است خب . :aiwan_lightff_blum: و کلام اخر اگر تند رفتم عذر میخوام . ب امید پیشرفت نویسنده هامون
    ( من خودمم نویسندم ولی ب جرئت میگم. از صدتا تون بهترم . رمان دنیای شب باور نداری ی سر بزن )
    :NewNegah (8):
    امیدوارم مفید بوده باشه:NewNegah (3):
     
    بالا