وای من از نظراتتون خیلی لـ*ـذت بردم،خیلی خندیدم.
این بحث کتک زدن و بروسلی بازی مردا تو رمانا واسم بسی جالب است!جالب ترش اونجاس که دختره در حالی که دستش رو گونه مییگه"جذابه وحشی"o_O:aiwan_light_crazy:!به شخصه کسی حق نداره به من دست بزنه اگه نوک انگشت کسی بخوره بهم اون لحظه خون جلو چشمامو میگیره چه بسا به جای گفتن"جذاب وحشی"چهار تا میزنم دره گوشش تا یادش باشه دست رو کسی بلند نکنه.حالا نمیگم طرفو تو رمان بکشید اما دیگه چجوری شخصیت عاشقش میشه؟:aiwan_light_cray2:
حالا خدارو شکر جدیدا اینجور چیزا تو انجمن ها خیلی کم شده و تعدادشون از 100 درصد به 20 درصد رسیده.عمده یه این کتک کاری های وحشیانه رو می تونین داخل رمان های تلگرام مشاهده کنید.واقعا کیا اینا رو می نویسن؟چرا می نویسن؟من یکیشو خوندم تا صبح خوابای چرت و پرت دیدم.بماند که تو همشون روابطه رو کاملا شرح میده.
ی سوال چرا همیشه باید یه رقیب عشقی مقابل دختر باشه که از قضا اینگونه توصیف می شه(چشمام گرد شد،یه پیرهن زرد دکته که به زور تا رونش میرسه،پوشیده.صورتش مثل بوم نقاشیه و بینی سر بالا،لبا صد رحمت به لبای شتر.لحن پر عشـ*ـوه و موهای بلوند بد رنگ!)
این خانم که ملاحظه فرمودید فوق العاده بی بند و بار(شخصیت دختر ملوس ما با اینکه پیرهنن یقه باز می پوشه و با همه پسرا تریپ داداشی داره.رقصم اووف،با همه یه دور میرقصه.اما توجه کنید ایشون از برگ گلم پاک تره!:NewNegah (2):)بگذریم.
خلاصه این خانوم گرگه اخلاق زشتو زننده ای داره همش چسبیده به اقا پسره بادکنکمون:ura:(پسرمون بازوان درشت،سـ*ـینه سپر،اخم همیشه چاشنی صورت،غیرت فقط برای دختر اگر لباس باز بپوشد_دو عدد سیلی می زند.)پسره هم با اخم به این دختره نگاه می کنه که یعنی برو از کنارم.
نویسنده جان میخوای بگی فقط مشکل از خانم گرگس؟جدا این دختری که عرض کردید،فقط اونه که می چسبه؟چرا شان دختر رو میارید پایین،هیچ پسری بدش نمیاد یکی اینجوری بچسبه بهش.
چرا همیشه این دخترا که رقیب عشقین بدن؟چرا یه بار ندیدم اینطور توصیف بشن(چهره یه ساده و لبخند مهربان،خوش تیپ و صورت ملیح)چرا این بیچاره هارو ادم فضایی می کنین؟چرا همش دخترای عملی بدن؟دورتون اونایی که لب پروتز کردن و بینیشون عملیه بدن؟o_O
و ...و توصیفات!اکثرا تو اینجور رمان ها توصیفات بیشتر اینطوریه.(ی خونه یه دوبلکس،پله های مارپیچ....:NewNegah (5):چشمام ابیه اما تو نور افتاب صورتی با رنگه های بنفش طلایی میشه.موهام بلوطی/بلوند با رگه های طلایی که تو نور افتاب دیدنیه.چشماش سگ داره لامصب،با اون هیکل ورزیده و بازو هاش،چشمه همه رو منی بود که کنارشم منم با غرور لبخند می زدم تا چششون دراد.:aiwan_light_sarcastic_hand:)
مادر شوهرشو نگم براتون همش قربون صدقه یه این دوتا میره و اکثرا هم خوش پوشه موهاش کوتاهه و عاشقانه پدر شوهر مهربانتر رو دوست داره.(یه عشق اساطیری):aiwan_light_sun_bespectacled:
خلاصه با تمام اینا بنظرم خیلی از اونایی که هی به این رمانا اعتراض دارن خودشون مخاطب خاص اینجور رمانان.:aiwan_light_wizard:
این بحث کتک زدن و بروسلی بازی مردا تو رمانا واسم بسی جالب است!جالب ترش اونجاس که دختره در حالی که دستش رو گونه مییگه"جذابه وحشی"o_O:aiwan_light_crazy:!به شخصه کسی حق نداره به من دست بزنه اگه نوک انگشت کسی بخوره بهم اون لحظه خون جلو چشمامو میگیره چه بسا به جای گفتن"جذاب وحشی"چهار تا میزنم دره گوشش تا یادش باشه دست رو کسی بلند نکنه.حالا نمیگم طرفو تو رمان بکشید اما دیگه چجوری شخصیت عاشقش میشه؟:aiwan_light_cray2:
حالا خدارو شکر جدیدا اینجور چیزا تو انجمن ها خیلی کم شده و تعدادشون از 100 درصد به 20 درصد رسیده.عمده یه این کتک کاری های وحشیانه رو می تونین داخل رمان های تلگرام مشاهده کنید.واقعا کیا اینا رو می نویسن؟چرا می نویسن؟من یکیشو خوندم تا صبح خوابای چرت و پرت دیدم.بماند که تو همشون روابطه رو کاملا شرح میده.
ی سوال چرا همیشه باید یه رقیب عشقی مقابل دختر باشه که از قضا اینگونه توصیف می شه(چشمام گرد شد،یه پیرهن زرد دکته که به زور تا رونش میرسه،پوشیده.صورتش مثل بوم نقاشیه و بینی سر بالا،لبا صد رحمت به لبای شتر.لحن پر عشـ*ـوه و موهای بلوند بد رنگ!)
این خانم که ملاحظه فرمودید فوق العاده بی بند و بار(شخصیت دختر ملوس ما با اینکه پیرهنن یقه باز می پوشه و با همه پسرا تریپ داداشی داره.رقصم اووف،با همه یه دور میرقصه.اما توجه کنید ایشون از برگ گلم پاک تره!:NewNegah (2):)بگذریم.
خلاصه این خانوم گرگه اخلاق زشتو زننده ای داره همش چسبیده به اقا پسره بادکنکمون:ura:(پسرمون بازوان درشت،سـ*ـینه سپر،اخم همیشه چاشنی صورت،غیرت فقط برای دختر اگر لباس باز بپوشد_دو عدد سیلی می زند.)پسره هم با اخم به این دختره نگاه می کنه که یعنی برو از کنارم.
نویسنده جان میخوای بگی فقط مشکل از خانم گرگس؟جدا این دختری که عرض کردید،فقط اونه که می چسبه؟چرا شان دختر رو میارید پایین،هیچ پسری بدش نمیاد یکی اینجوری بچسبه بهش.
چرا همیشه این دخترا که رقیب عشقین بدن؟چرا یه بار ندیدم اینطور توصیف بشن(چهره یه ساده و لبخند مهربان،خوش تیپ و صورت ملیح)چرا این بیچاره هارو ادم فضایی می کنین؟چرا همش دخترای عملی بدن؟دورتون اونایی که لب پروتز کردن و بینیشون عملیه بدن؟o_O
و ...و توصیفات!اکثرا تو اینجور رمان ها توصیفات بیشتر اینطوریه.(ی خونه یه دوبلکس،پله های مارپیچ....:NewNegah (5):چشمام ابیه اما تو نور افتاب صورتی با رنگه های بنفش طلایی میشه.موهام بلوطی/بلوند با رگه های طلایی که تو نور افتاب دیدنیه.چشماش سگ داره لامصب،با اون هیکل ورزیده و بازو هاش،چشمه همه رو منی بود که کنارشم منم با غرور لبخند می زدم تا چششون دراد.:aiwan_light_sarcastic_hand:)
مادر شوهرشو نگم براتون همش قربون صدقه یه این دوتا میره و اکثرا هم خوش پوشه موهاش کوتاهه و عاشقانه پدر شوهر مهربانتر رو دوست داره.(یه عشق اساطیری):aiwan_light_sun_bespectacled:
خلاصه با تمام اینا بنظرم خیلی از اونایی که هی به این رمانا اعتراض دارن خودشون مخاطب خاص اینجور رمانان.:aiwan_light_wizard: