ی
ه چیزیو تواین رمانادقت کردین❓
ن خداییش دقت کردین❓
آقاحتما،حتما ک میگم ینی وحتمناااا باید یه دفه دختره پاش پیچ بخوره یا گیر کنه ب سنگ یا چمدونم خلاصه ی چیزی ک اینو پرت کنه عقب بعد لحظه ای ک چشماشو بسته و داره اشهدشو (ب جون خودم این جمله روتوبیش ازهزارتا رمان خوندم☹️☹️)میخونه حس میکنه ی جفت دست مردونه حلقه شده دورکمرش ک گرمیش بدن سردشوگرم میکنه یا شایدم سردیش بدن گرمشو حالا باز این ب ابتکارنویسنده ی عزیز بستگی داره بعد چشماشوبازمیکنه و بااون چشم تو چشم میشه حالا باز تفسیر نویسنده ازاین موضوع
_چشماموک باز کردم دوجفت چشم عسلیرودیدم داشت باچشمایه جدی وغرورش سرد بهم نگاه میکرد ونگرانی توچشاش بیداد میکرد(من موندم اینا حرف طرف و چجوری ازچشاش میخونن من ب شخصه مامانم وقتی دارم جلو یکی شرو ور میگم بال بال میزنه ک دهنمو ببستم فک میکنم میگه ادامه بده تو میتونیبعد اینا حرف طرف ازتوچشاش میخونن اینا دیگه باید فرار مغز هاکنن)دستشوازدور کمرم برداشت و صاف وایستادوگفت:مواظب باش حواست کجاس؟
منم گفتم:ب توچه دلم میخاد .
این مثلاجایه تشکرشه الان بااین حرف میخاد ی کلکل مزخرفو بچگونرو درس کنه ک بعد کلی چرت گفتن ک ترجیحا پسره برنده میشه ودختره کم میاره میرن سراغ بقیه رمان.
حالا ازبحث بغـ*ـل بگذریم من دیگه حرفی برایه گفتن ندارم
اقاناموسا نکنین این کارو یکم رو رمانی ک مینویسین فک کنین صحنه هایه کلیشه ای ک صدبار تورمانایه دیگه خوندیم ننویسین
مرسی اه
ه چیزیو تواین رمانادقت کردین❓
ن خداییش دقت کردین❓
آقاحتما،حتما ک میگم ینی وحتمناااا باید یه دفه دختره پاش پیچ بخوره یا گیر کنه ب سنگ یا چمدونم خلاصه ی چیزی ک اینو پرت کنه عقب بعد لحظه ای ک چشماشو بسته و داره اشهدشو (ب جون خودم این جمله روتوبیش ازهزارتا رمان خوندم☹️☹️)میخونه حس میکنه ی جفت دست مردونه حلقه شده دورکمرش ک گرمیش بدن سردشوگرم میکنه یا شایدم سردیش بدن گرمشو حالا باز این ب ابتکارنویسنده ی عزیز بستگی داره بعد چشماشوبازمیکنه و بااون چشم تو چشم میشه حالا باز تفسیر نویسنده ازاین موضوع
_چشماموک باز کردم دوجفت چشم عسلیرودیدم داشت باچشمایه جدی وغرورش سرد بهم نگاه میکرد ونگرانی توچشاش بیداد میکرد(من موندم اینا حرف طرف و چجوری ازچشاش میخونن من ب شخصه مامانم وقتی دارم جلو یکی شرو ور میگم بال بال میزنه ک دهنمو ببستم فک میکنم میگه ادامه بده تو میتونیبعد اینا حرف طرف ازتوچشاش میخونن اینا دیگه باید فرار مغز هاکنن)دستشوازدور کمرم برداشت و صاف وایستادوگفت:مواظب باش حواست کجاس؟
منم گفتم:ب توچه دلم میخاد .
این مثلاجایه تشکرشه الان بااین حرف میخاد ی کلکل مزخرفو بچگونرو درس کنه ک بعد کلی چرت گفتن ک ترجیحا پسره برنده میشه ودختره کم میاره میرن سراغ بقیه رمان.
حالا ازبحث بغـ*ـل بگذریم من دیگه حرفی برایه گفتن ندارم
اقاناموسا نکنین این کارو یکم رو رمانی ک مینویسین فک کنین صحنه هایه کلیشه ای ک صدبار تورمانایه دیگه خوندیم ننویسین
مرسی اه
سایت دانلود رمان نگاه دانلود