VIP همه چیز درباره ادیان و آیین ها «چه دین هایی داریم؟»

☾♔TALAYEH_A♔☽

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/18
ارسالی ها
35,488
امتیاز واکنش
104,218
امتیاز
1,376

  • هندوئیسم
    300px-Three_saddhus_at_Kathmandu_Durbar_Square.jpg

    سه مرتاض هندو در حال ژست مودرا در کاتماندو واقع در کشور نپال
    300px-Bcave.jpg

    یک معبد هندو در مالزی
    هندوئیسم، هندوگرایی یا آئین هندو یا هندوتوا، یک دین هندی است که بیش از سه هزار سال دیرینگی و میلیون‌ها پیرو دارد. هندو پس از مسیحیت و اسلام سومین دین بزرگ جهان است.[۱]

    محتویات
    • ۱ ریشه نام هندو
    • ۲ تفاوت هندویزم و هندوتوا با دین هند
    • ۳ باورها
    • ۴ پیشینه
    • ۵ ایزدان
    • ۶ شاخه‌ها
    • ۷ نگارخانه
    • ۸ جستارهای وابسته
    • ۹ پانویس
    • ۱۰ منابع
    • ۱۱ جستارهای وابسته
    ریشه نام هندو
    هندو برگرفته از نام رودخانه سند است که ایرانیان قدیم به عنوان منطقه جغرافیایی سرزمین پهناور و تمدنی در اطراف رودخانه سند اطلاق می‌کردند. این تمدن را موهن‌جودارو و هاراپا نیز نامیده‌اند.

    اسکیلاکس که از طرف داریوش یکم، مأمور پیمودن رود سند بود، نام هندوس را در نوشته‌های خود بکار بـرده‌است. اما بعدها در دوره اسلامی نام هندو علاوه بر جغرافیا به مذهب مردم این منطقه نیز گفته شد. بعدها خود هندوها نیز خود را هندو نامیدند و هندو نام رسمی این آیین یا دین شد.[۲]

    حدود هشتاد درصد از جمعیت کشور هندوستان پیرو آیین هندو هستند.[۳] حدود ۳۰ میلیون نفر دیگر از پیروان هندوئیسم نیز در دیگر کشورهای جهان زندگی می‌کنند

    تفاوت هندویزم و هندوتوا با دین هند
    بعضی افراد بین هندوئزم (هندوتوا) و تبلیغ دین هندو تفاوت قائل شده‌اند. هندوتوا تبلیغ فرهنگ هندی است که مذهب هندو فقط یک جزء یا پاره آن است. هندوتوا دربرگیرنده مجموعه زیادی از آداب و رسوم هندی نیز هست که ممکن است مربوط به مذهب نباشد. برخلاف سایر ادیان جهانی، هندوئیسم را نمی‌توان برپایه یک اقتدار یا جزم‌باوری اصلی ریشه‌گرفته از یک موجودیت روحانی یا یک کتاب مقدس تعریف کرد. هندوان مفهوم یکتاپرستانه «خدای خدایان» را می‌شناسند، و اغلب هنگامی که از خدا سخن می‌گویند به یک رب‌النوع خاص هندو اشاره دارند، اما هندوئیسم، متضمن چندخداپرستی و فرقه‌گرایی است؛ بنابراین، هندوان با اعتراف ضمنی به محدودیت دانسته‌های انسان، توافق کرده‌اند که دربارهٔ اصول عقاید توافق نداشته باشند. در نتیجه هندوئیسم بیشتر بر کردار تأکید دارد تا بر عقیده؛ و زیربنای اخلاقی آن تکثّری تقریباً نامحدود دارد.[۴]

    برای دستیابی به آرمان‌های هندوگرایی، افراد می‌توانند رویکردهای گوناگونی را پیشه کنند. از آنجا که باورهای کهن و نو در هندوگرایی در کنار هم جریان دارند، باورها و رویکردهای هندوها گاه متناقض به نظر می‌آیند. هندوئیسم با نداشتن یک نظام عقیدتی یکپارچه و یک کتاب مقدس به عنوان هسته اصلی، توجهی به تقسیم جهان به مؤمن و غیر مؤمن ندارد.[۴] هندوئیسم همانقدر که یک دین است، یک شیوه زندگی نیز هست. هندوان در یافتن راهی که باید در پیش گیرند از آزادی زیادی برخودارند، اگر چه آنان برای تشخیص آنکه در موقعیتی خاص، کردار درست و درخور کدام است، همواره با نگرانی‌هایی روبرو هستند، اما این دین انعطاف زیادی از خود نشان می‌دهد.[۴]

    این امر باعث شده که در طول زمان و در جوامع گوناگون هندو در سراسر جهان با تنوعی بعضاً گیج‌کننده در باورها و کردارها روبرو شویم.[۴]

    این آیین تغییر یافتهٔ آیین ودایی هند است. دین آریایی‌های مهاجر به هند که متون آن اشتراکات بسیاری با اوستای زردشت دارد. باورهای اقوام بومی هند، مانند تمدن درهٔ موهنجودارو، در خدایانی مانند رودره تجلی یافت که در دوران بعد در قالب خدایان اصلی آیین هندو متجلی شد.

    باورها
    اصول دین هندو عبارت است از اعتقاد و احترام به کتاب‌های باستانی و سنت‌های دینی برهمنان و پرستش خدایانی که به ظهور آن‌ها در دوره‌های کهن باور دارند. عدم اعتقاد به بهشت و جهنم که در ادیان ابراهیمی توصیف شده‌است. اعتقاد به زایش مکرر یا وازایش (تناسخ) به معنی اینکه هر انسانی پس از مرگ مجدداً در شکل دیگری متولد می‌شود. بخش عمده هندو توا بر پایه فرهنگ و سنت به یادگار مانده از پیشینیان است؛ و رعایت مقررات طبقات اجتماعی در معاشرت و ازدواج، همچنین احترام به موجودات زنده، به‌ویژه گاو، به عنوان نماد حاصلخیزی زمین، از اصول آن دین است. لفظ «اُم» به معنای آمین برای هندوان بسیار تقدس دارد و از سویی اسم اعظم الهی به‌شمار می‌رود و از این نظر به اسم اعظم یهوه در دین یهود شباهت دارد.[۵]

    با وجود گوناگونی زیاد در میان شاخه‌های هندوگرایی و پیروان آن، چند باور اولیه در همه آن‌ها مشترک است. این باورهای اولیه عبارتند از باززایی (دوباره زاده شدن)، امکان رهایی از باززایی توسط رستگاری؛ و باور به قوانین کارما (هر چه بکاری همان بدرَوی) و دارما (نظم ذاتی و درونی اشیاء و پدیده‌ها). روش زندگی هندوها پیرامون این مفاهیم شکل می‌گیرد.[۱]

    به باور هندوها، یک روح واحد کیهانی به نام برهمن وجود دارد. هر موجود زنده یک روح ذاتی (آتمان) و خدایی دارد که با برهمن یکی است. از آن‌جا که موجودات زنده این را درک نمی‌کنند و فریب این تصاویر ناماندگار جهان ظاهری را می‌خورند روح‌های ذاتی افراد در تله بدن‌ها گیر افتاده و نمی‌تواند به برهمن بپیوندد. تنها زمانی که فرد این یگانگی ارواح (وحدانیت وجود) را کاملاً درک کرد، آتمان می‌تواند از چرخه زایش دوباره و قانون کارما بگریزد و به برهمن جاویدان بپیوندد.[۶] در آئین هندو، برهمن به ۲ صورت تعریف می‌شود: نیرگونا برهمن(Nirguna) و سگونا برهمن(saguna). نیرگونا برهمن اصلی را بازگو می‌کند که برهمن را بالاتر از حس بشری و سخن و کلمه می‌داند و بیان می‌دارد که روح واحد جهانی غیرقابل توصیف است. اما سگونا برهمن سعی در شناساندن برهمن با صفات قابل لمس دارد. اصل سگونا برهمن، برهمن را به شکل خدایان مختلف قابل پرستش می‌داند. دین برهمایی دارای سه خدا مرد با نام‌های: برهما، ویشنو و شیوا است. خدایان زن آئین هندو شامل پارواتی، دوی، و لاکشمی می‌باشد.

    در هندوئیسم، یوگا، پارسایی صوفی‌وار، مراقبه و پرستش ایزدان به عنوان راه‌های گریختن از باززایی دانسته می‌شوند.[۶]

    آئین هندو در قدیم دین برهمایی خوانده می‌شد که به برهما، خدای هندوان اشاره می‌کند.[۷] امروزه پیروان این آئین را هندو می‌نامند. شهر مذهبی برهماییان بنارس می‌باشد. مهم‌ترین نوشتار در این دین وداها و اوپانیشادها می‌باشند.

    در هندوئیسم آفریننده و آفریده یکی هستند و دو روی یک سکه‌اند.

    علیرغم باور به تناسخ و زندگی‌های پی‌درپی یا سامسارا در دین هندو٬ آن‌ها به شکلی از بهشت و جهنم ٬ بینابین زندگی‌های متوالی٬ باور دارند.هر انسان و یا حیوانی که بمیرد روحش به جهان مردگان بـرده می‌شود . آنجا جاییست که فرمانروا یاما (Yamaraja) که حکمران جهان مرگ است در آن سلطنت می‌کند . ماموران فرمانروا یاما روح موجود مرده را نزد یاماراجا می‌برند تا اعمال خوب و بد او برای فرمانرواخوانده شود . آنگاه یاماراجا حکم مناسب را صادر می‌کند تا روح مورد نظر به بهشت(svarga loka) و یا جهنم (Naraka loka) بـرده شود .ازآنجا که هر کسی در طول زندگی‌اش گناهانی انجام داده است معمولاً روح فرد ،حداقل مدت کوتاهی به جهنم بـرده می‌شود و سپس بعد از پاک شدن گناهش به بهشت می‌رود. تنها سه گروه به جهنم بـرده نمی‌شوند:افراد مقدس که همهٔ زندگیشان را صرف عبادت کرده‌اند ،کسانی که در مکان‌های مقدس بمیرند و افرادی که به درجهٔ رستگاری(moksha) و رهایی از تولد مجدد رسیده باشند . بعد از اینکه ارواح مردگان پاداش خوبی‌ها و جزای بدی‌های خود را گرفتند دوباره در موقعیت و شکل متناسب با کارمای خود متولد می‌شوند.[۸]

    دارما را می‌توان به دین، قانون، تکلیف، عدالت و بسیاری مفاهیم دیگر ترجمه کرد اما در واقع شامل همه این مفاهیم می‌گردد. دارما به عنوان تکلیف، وظیفه منظم فرد است که در هر شرایطی به نحوی عمل کند که عدالت تحقق یابد. یعنی به شکل مقتضی و مناسب عمل کند.

    هیچ چهرهٔ مقتدری را نمی‌توان در میان هندوان سراغ گرفت که مدعی آن باشد که مبیّن حقیقت مطلق، انحصار قوانین نافذ و الگویی با کاربرد جهانی باشد.

    هندوئیسم شکل تکامل یافته جانمندباوری (آنیمیسم) است و به همین دلیل بنیانگذار آن شناخته شده نیست. این آیین گونه‌ای فرهنگ، آداب و سنن اجتماعی است که با پاکسازی نفس و ریاضت همراه شده و در تمدن و حیات فردی و جمعی مردم هندوستان نقش بزرگی داشته‌است.[۵]

    پیشینه
    ریشه‌ای هندوگرایی به دوران نوسنگی و دوره هاراپی (۵۵۰۰ تا ۲۶۰۰ پیش از میلاد) بازمی‌گردد. مردمان باستان در سراسر جهان باورهای شَمَنی داشتند و هندواروپاییان نیز از این قاعده جدا نبودند. شمن‌باوری شاخه آریایی در هند خود را به صورت باورهای تانترا نشان داد و تانتراها از سرچشمه‌های آیین هندوئیسم به‌شمار می‌آیند. این باورهای نخستین بعدها در میان آریاییان اشکال نوین‌تری به خود گرفته و سنتی را پدید آوردند که سنت وِدایی نامیده می‌شود و این سنت در نوشته‌هایی به نام وداها تبلور یافته‌است.

    هندیان باستان گوشت گاو می‌خوردند اما به مرور زمان در سنت ودایی خوردن گوشت گاو به عنوان نماد حاصلخیزی زمین، گـ ـناه به‌شمار آمد. همچنین کم‌کم با رشد آگاهی به‌طور کلی خوردن گوشت بدن موجودات زنده مکروه و در بسیاری نقاط حرام دینی مشخص گردید… از این رو آنان تغذیه خود را به غلات و میوه خواری و حبوبات و سبزیجات (برگها؛ و قسمت‌هایی از گیاهان که چیدن آن به حیات کلی آنان صدمه‌ای وارد نکند) تغییر پیدا کرده و محدود شد! ضمناً هرگونه آزار و اذیت هر نوع موجود زنده‌ای شدیداً نهی و عملی شرارت آمیز و گـ ـناه آلود به‌شمار آمد. با گذر زمان باور به جهان آخرت و سپس باور به زایش دوباره (تناسخ) نیز وارد چارچوب عقیدتی هندوها شد. در پی آن هندوها به این معتقد شدند که ما انسان‌های روی زمین، روان‌های بیدارنشده و ناآگاهی هستیم که در چرخه‌ای دردناک از زایش و مرگ گرفتار آمده‌ایم و راه رهایی از این چرخه و رسیدن به رستگاری این است که با مراقبه (درون‌پویی) و انضباط شخصی برای برون‌جستن از این چرخه به اندازه کافی امتیاز جمع کنیم.

    آداب و رسوم پیچیده و طولانی روحانیون (برَهمَن‌ها) و فاصله گرفتن آن‌ها از مردم، و هم‌چنین نظام طبقاتی سخت در جامعه هند (وجود کاست‌ها) باعث پدید آمدن جنبش‌های اعتراضی مذهبی در هند در سده ششم پیش از میلاد شد؛ بوداگرایی و جایین‌باوری دو جنبش مهم اعتراضی علیه هندوئیسم بودند که در این دوره پدید آمدند.[۹]

    سده‌ها بعد، با ایجاد پادشاهی موریا، و گرویدن شاه آشوکا به بوداگرایی، هندوها که چیرگی آیین بودا را تهدیدی برای کیش خود یافتند، ناچار به تجدید ساختار در هندوئیسم شدند و برخی باورهای بودایی هم‌چون مفهوم کارما (امتیازهای کردار نیک) و قابل انتقال بودن کارما به زندگی‌های بعد هر فرد را وارد نظام عقیدتی هندوئیسم کردند. هم‌چنین به منظور قابل دسترس‌تر کردن دین هندو برای عموم، روحانیون هندو مسئله پرستش ایزدهای شخصی برای هر فرد مؤمن را مطرح کردند و بدین‌طریق نقش ایزدهای ویشنو، شیوا، کریشنا و راما برجسته شد و نقش ایزدهای اصلی دوره ودایی ازجمله ایندرا کاهش یافت.[۱۰]

    در اواخر سده هشتم میلادی، فیلسوفی به نام شانکارا این موضوع را مطرح کرد که براهما و آتمان (ذات نفس) هر دو در اساس یکی هستند و ایزدان شخصی مورد پرستش هندوها نمودهای ناقصی از یک براهمای برتر است که «بی‌چون» است و با صفاتی که می‌شناسیم قابل تشخیص نیست.[۱۰]

    بعدها داستان‌های حماسی مهاباراتا و به‌ویژه ۱۸ گفتار از آن به نام باگاوادگیتا در میان هندوان به عنوان متون مقدس محترم داشته‌شد. در باگادوادگیتا، ایزد کریشنا به جنگاوری به نام آرجونا در مورد حقیقت آموزش می‌دهد. با گذر زمان طالع‌بینی از طریق اخترشماری نیز از سنت‌های رایج و مهم در میان هندوها شد.

    با ورود اسلام به هند در زمان غزنویان، تصوف اسلامی نیز بر هندوئیسم تأثیرگذار شد و یکتاپرستی اسلام نیز گرایش‌های یکتاباوری در هندوئیسم را پررنگ‌تر کرد. ورود اسلام هم‌چنین باعث جبهه گرفتن هندوها و تقویت باورهای دینی آن‌ها در جامعه شد.

    در میان سده‌های نهم و هیجدهم میلادی، جنبش‌های موسوم به باکتی دست به تجدید حیات هندوگرایی زدند و با فاصله گرفتن از آموزه‌های خشک شانکارا تمرکز هندوئیسم را بیشتر بر ارتباط قلبی مؤمن با ایزدها از طریق ایثار، تسلیم و وقف کردن توان و زمان، قرار دادند.[۱۱] از سده نوزدهم به این‌سو هندوها بر جامعه مجزایی که نسبت به دیگر ادیان پیرامون خود دارند واقف‌تر شدند و به تعاریف مشخص‌تری از دین و جامعه خود را روی آوردند.

    ایزدان
    هندوان به عده بی‌شماری از ایزدان آسمانی و زمینی با نام‌ها و صفات غریب معتقدند و به آن‌ها کرنش می‌کنند و برای هر یک بتخانه‌های با شکوهی می‌سازند. این ایزدان با هم خویشاوندی سببی و نسبی دارند و ویژگی‌های جسمی و روحی هر یک به تفصیل و با ذکر جزئیات در کتب مقدس و فرهنگ دینی هندوان آمده‌است. باور به جلوه‌گری خدایان به شکل انسان و حیوان در ادوار مختلف، نیز بسیار جلب نظر می‌کند دسته‌بندی خدایان در ارتباط با طبقات اجتماعی نیز مرسوم است.

    براهما یا همان آفریننده، ویشنو، پاسدار و نگاهبان، و شیوا، نابودکننده کائنات، تثلیث آیین هندو را تشکیل می‌دهند. همسر براهما، ساراسواتی، ایزدبانوی دانش و هنر است. همسر شیوا، پارواتی، ایزدبانوی نیرو و توان است. لاکشمی نیز الهه ثروت است؛ و آدمی به هر سه اینها، دانش و قدرت و ثروت، نیاز دارد.[۱۲]

    برخی از معروف‌ترین ایزدان هندو عبارتند از:[۵]
    • آگنی (Agni) یعنی آتش؛
    • وارونا (Varuna) یعنی آسمان؛
    • ایشوار (Isvara) یعنی قادر متعال؛
    • رودرا (Rurdra) یعنی وحشتناک؛
    • راما (Rama) یعنی دلپذیر؛
    • کریشنا (Krishna) یعنی آبی پررنگ؛
    • یاما (Yama) یعنی ارابه ران معادل جم در آیین زردشت) که خدای حاکم بر ارواح مردگان است.
    • اشوین (Asvin) یعنی اسب‌سوار، عنوان دو تن از فرشتگان آیین هندو است.
    هندوان بر این باورند که این پزشکان آسمانی برای انسان تندرستی، نیکبختی و دارایی به ارمغان می‌آورند. پرستندگان بت مؤنث زشت‌روی کالی به معنای سیاه معتقدند هدایای ویژه این بت را باید از طریق راهزنی به دست آورد و تقدیم بتخانه کرد. البته معمولاً بتان را بسیار زیبا می‌سازند تا آنجا که بت در شعر فارسی کنایه از محبوب زیبا است.[۵]

    شاخه‌ها
    ویشنوپرستی، شیواپرستی، شاکتی‌پرستی و سنت اسمارته شاخه‌های اصلی هندوگرایی هستند:

    ویشنوپرستی
    140px-Vishnu.jpg
    ویشنوپرستی یک کیش یکتاپرستانه در دین هندوئیسم است که در آن ایزد ویشنو یا یکی از ۱۰ شکل کالبدیافته او (آواتارهای او) پرستیده می‌شود. ویشنوپرستان هم‌چون شیواپرستان بر این باورند که تنها یک خدا وجود دارد که هم در درون جهان آفریدگان حضور و نفوذ دارد و هم در بیرون از آن قرار دارد. این باور با اعتقاد دین‌های ابراهیمی که خدا را جدا از آفریدگان و بیرون از مخلوقات می‌داند تفاوت دارد. ویشنوپرستی هم‌چون دیگر فرقه‌های هندو به تعداد زیادی ایزد در رده‌های پایین‌تر از خدای اصلی باور دارد. از تثلیث کهن هندوان، برهما، ویشنو، و شیوه، هیچ‌یک خدایان اصیل آریایی نیستند. از میان همه این صور اعتقادی، پرستش ویشنو جنبه شاد و مطلوب دین هندویی را منعکس می‌کند. او حاصل تلفیق خدای خورشید آریایی با خدایان بومی است و یکی از دو فرقه اصلی و بزرگ آیین هندو حول پرستش او شکل گرفته‌است.[۱۳] مهابهاراتا هزار نام و لقب برای ویشنو برشمرده‌است.
    شیواپرستی
    140px-India_statue_of_nataraja.jpg
    شیواپرستان شیوا را به عنوان خدای یگانه می‌دانند که هم در آفریدگان حضور و نفوذ دارد و هم در بیرون از آن‌ها. شیواپرستی قدیمی‌ترین فرقه هندو و یکی از مهم‌ترین آیین‌های مردم هندو است و رشته‌ای طولانی از فرزانگان و قدیسان را به خود دیده‌است. شیواپرستی با پارسایی و ازخودگذشتگی مذهبی زیادی همراه است و جنبه‌های صوفیانه دارد. شیوا در این آیین به صورت شیوا «پادشاه رقـ*ـص» Nataraja (تصویر سمت راست) که تجسم انسانی شیوا است پرستیده می‌شود. رقـ*ـص شیوا که تاندوه Tāṇḍava نام دارد رقصی ایزدی است که منشأ چرخه آفرینش، حفظ آفریده‌ها، و فروپاشی و مرگ آن‌ها است.
    هدف شیواپرستان عبارت است از رهانیدن روح خود از بردگی‌ها و بندگی‌ها و دست یابی به ماهیت شیوا. شیواپرستان، پیشانی خود را با سه خط افقی علامت می‌گذارند، این سه خط سه جنبهٔ مختلف شیوا را نشان می‌دهد.

    شاکتی‌پرستی
    140px-Goddess_Kali_By_Piyal_Kundu1.jpg
    شاکتی‌پرستی به معنای نظریهٔ قدرت یا نظریهٔ خدایی، بر عبادت شاکتی یا دوی - مادر الهی هندوها - به عنوان پروردگار مطلق و غایت الوهیت، تمرکز دارد. در آموزه‌های شاکتی‌پرستی به دِوی (به معنای الهه) به عنوان عالی‌ترین برهمن خویش، یا یکی که دومی ندارد، نگریسته می‌شود. تمامی اشکال دیگر الوهیت زنانه یا مردانه صرفاً مظاهر وجودی گوناگون او در نظر گرفته می‌شود. در جزئیات مربوط به فلسفه و اعمال، شاکتی‌پرستی به شیواپرستی شباهت دارد. با این حال، شاکتاس، که همان پزشکان شاکتی‌پرست هستند، بیشترین تمرکز تمامی نیایش‌های خویش را بر شاکتی، به عنوان جنبه‌ای زنانه و پویا از اوج اعلای الوهیت قرار داده‌اند.
    سنت اسمارته
    140px-The_Death_of_Bhishma.jpg
    پیروان این سنت متون موسوم به یادآورده‌ها (اسمرتی) را مبنا قرار می‌دهند. سنت اسمارته دوگانه‌پرست نیست و یگانه‌گرا است. اسمارته‌باوران پرستش اشکال مهم خدا یعنی گانش، شیوا، ویشنو، سوریا، و اسکاندا را می‌پذیرند. سنت اسمارته طریقتی همراه با مراقبه و فلسفه است و به‌طور کل به عنوان آیینی آزادگرا و غیرفرقه‌گرا دانسته می‌شود. هر اسمارته‌باور آزاد است آن شکل از خدا را که می‌خواهد بپرستد و از آن شکل ایزدی درخواست کمک برای رهایی از چرخه تولدهای ادواری کند.
    نگارخانه
  • 120px-Rath_Yatra_Puri_07-11027.jpg


  • 82px-Saraswati_f._Strassenpuja.JPG


  • 120px-Kumbh_Mela2001.JPG


  • 120px-Anant_Chaturdashi.jpg
 
  • پیشنهادات
  • ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    آیین بودایی
    300px-Battle_with_Mara.jpg

    دیوی به نام ماره سوار بر فیل به سوی بودا می‌رود تا او را از دست‌یابی به بیداری روحی بازدارد.
    300px-Potala_palace21.jpg

    دورنمایی از صومعه مقدس قصر پوتالا.
    بخشی از مجموعه مقاله‌های
    120px-Dharma_Wheel.svg.png


    تاریخ[نمایش]

    • درمه
    • مفاهیم
    [نمایش]
    متون بودایی[نمایش]
    Practices[نمایش]
    Nirvāṇa[نمایش]
    شاخه‌های بوداگرایی[نمایش]
    جغرافیای آیین بودا[نمایش]
    • Outline
    • 16px-Dharma_Wheel.svg.png
      درگاه آیین بودایی
    • ن
    • ب
    • و
    آیین بودا[۱] یا آیین بودایی،[۲] بودیسم یا بوداگرایی دین و فلسفه‌ای مبتنی بر آموزه‌های سیدارتا گوتاما[۳] که در حدود ۵۶۶ (پیش از میلاد) تا ۴۸۶ (پیش از میلاد) می‌زیسته، است.

    آیین بودا به تدریج از هندوستان به سراسر آسیا، آسیای میانه، تبت، سریلانکا، یمن، آسیای جنوب شرقی و نیز کشورهای خاور دور مانند چین، مغولستان، کره و ژاپن راه یافت. آیین بودایی به عنوان دین پاکان[۴] در نظر گرفته می‌شود و با ۵۰۰ میلیون پیرو یکی از ادیان اصلی جهان به‌شمار می‌آید. آیین بودا بیشتر بر کردار نیک، پرهیز از کردار بد و ورزیدگی ذهنی تأکید دارد.

    آماج این ورزیدگی‌ها پایان دادن به چرخه تولد مجدد یا سمساره است که از طریق بیداری یا درک واقعیت راستین، رسیدن به رهایی یا نیروانا صورت می‌گیرد.

    اخلاقیات بودا گرایانه بر دو اصل بی‌گزندی و رواداری برپا شده‌است. آثار نوشتاری بوداگرایی بسیارند و بخش ارزنده‌ای از ادبیات دینی جهان به‌شمار می‌روند.

    محتویات
    • ۱ خاستگاه اندیشه‌های بودا
    • ۲ آموزه‌های بودا
      • ۲.۱ چهار حقیقت شریف
      • ۲.۲ راه اصیل هشتگانه
        • ۲.۲.۱ بینش
        • ۲.۲.۲ اخلاق‌مندی
        • ۲.۲.۳ تمرکز روانی
    • ۳ سوتراها
    • ۴ بودی‌ستوه
    • ۵ میتریه
    • ۶ قوانین دهارما
    • ۷ ساختار جهان
    • ۸ شاخه‌های آیین بودایی
    • ۹ آیین بودایی و ایران
    • ۱۰ جستارهای وابسته
    • ۱۱ پانویس
    • ۱۲ منابع
    • ۱۳ پیوند به بیرون
    خاستگاه اندیشه‌های بودا
    پیرامون سه هزار سال پیش، شاخه‌هایی از آریاییان ایران، از بقیه جدا شده و به سرزمین هند کوچ کردند. پیش از ورود آن‌ها به شبه جزیرهٔ هند، قوم دیگری در آنجا نشیمن داشت که به نام دراویدی معروف است. آریایی‌ها پیرامون ۲۵۰۰ سال پیش یعنی به هنگام زایش بودا در بیشتر سامان‌های شمالی هند جایگزین شده و بر آن نواحی چیره گشته‌بودند.[۵]

    جامعه هندوستان در زمان بودا به چهار طبقه یا (کاست) بخش می‌شد: راهب‌ها (روحانیان)، کشتریاها (شهریاران و جنگاوران)، وایسیاها (کشاورزان و بازرگانان) و شودراها (خدمتکاران بـرده). بودا خود به رده کشتریا تعلق داشت ولی اعلام داشت که از دید او همه مردم برابر و پاکزادند.[نیازمند منبع]

    آموزه‌های بودا
    300px-Shigatse_Monks%2C_Tibet.jpg

    راهبان بودایی شیگاتسه، تبت
    چکیده آموزه بودا این است:

    ما پس از مرگ در پیکری دیگر باز زاییده می‌شویم. این باززایی ما بارها و بارها تکرار می‌شود. این را چرخه هستی یا زاد و مرگ می‌نامیم. هستی رنج است. زایش رنج است. پیری رنج است. بیماری رنج است. غم و اندوه، ماتم و ناامیدی رنج است. پیوند با آنچه نادلخواه است، رنج است. دوری از آنچه دلخواه است، رنج است؛ و خلاصه این‌که دل بستن رنج‌آور است.

    از دیدگاه بودا ما اگر خواسته باشیم که از چرخهٔ زاد و مرگ رهایی یابیم (در صورتی که به آن چرخه باور داشته باشیم) باید گرایش‌های نفسانی را کنار بگذاریم، درستکار باشیم، به یوگا پرداخته به حالات خلسه روحی دست پیدا کنیم که این تجربیات باعث مهرورزی ما به همهٔ موجودات و بوندگان می‌شود و سپس از راه این درک‌ها و تمرکزهای ژرف به روشنی و بیداری می‌رسیم و از این دور باطل خارج می‌شویم.

    این آموزه‌ها، آیین بودا (دارما) را تشکیل می‌دهند. بودا خود، آیین خود را مانند قایقی می‌نامد که برای چرخه‌شکنی و رسیدن به ساحل رستگاری به آن نیاز است؛ ولی پس از رسیدن به رستگاری دیگر به این قایق نیز نیازی نخواهد بود. رسیدن به ساحل رستگاری آدمی را به آرامش و توازن مطلق می‌رساند. آن‌جاست که شمع تمامی خواهش‌ها و دلبستگی‌ها خاموش می‌شود. به این روی، این پدیده را در سانسکریت نیروانا یعنی خاموشی می‌نامند.

    چهار حقیقت شریف
    آدمی بیمار است. بودا راه درمان این بیماری را درک آن چهار حقیقت می‌داند: کار حقیقت نخست از چهار حقیقت شریف، تشخیص این بیماری به‌عنوان بیماری رنج در انسان‌هاست. به رسمیت شناختن وجود رنج اهمیت کلیدی دارد. هیچ موجود زنده نمی‌تواند از رنج بگریزد. زایش، بیماری و مرگ همه باعث رنج هستند. رنج می‌تواند جسمانی یا روانی باشد. حقیقت دوم، دلبستگی‌ها را به‌عنوان باعث و بانی این بیماری باز می‌شناسد. سومین حقیقت، شرایط را سنجیده و اعلام می‌کند که بهبود امکان‌پذیر است. حقیقت چهارم، تجویز دارو برای دست یافتن به سلامت است. درک این حقایق و اصول، به تمرکز و مراقبه نیاز دارد. این درک باعث احساس مهرورزی نسبت به همهٔ موجودات می‌گردد.

    درک چهار حقیقت شریف، هسته اصلی آموزه بودا را تشکیل می‌دهد. این چهار حقیقت شریف عبارتند از:[۶]

    رنج
    Dukkha
    بودا می‌گوید: «زائیده شدن رنج است؛ پیری رنج است؛ بیماری رنج است؛ مرگ رنج است؛ اندوه، زاری و درد، پریشانی و ناامیدی رنج‌اند. نرسیدن به آنچه شخص دوست می‌دارد رنج است؛ سخن کوتاه، پنج بخش دلبستگی رنج است.»
    ویژگی رنج، یکی از سه نشانه هستی trilakṣaṇa است. دوکَه، نه تنها بر رنج به معنای احساس‌های ناخوشایند دلالت دارد، بلکه اشاره است به هر چیزی، چه مادی و چه روانی، که مشروط است، و دستخوش پیدایش و از میان رفتن است، و شامل پنج انبوهه skandha است، و حالت رهایی نیست. پس هر لـ*ـذت معرفتی رنج است زیرا دستخوش پایان‌یافتگی است.

    خاستگاه رنج
    Samudaya
    دلیل رنج دیدن، تمایلات نفسانی است. دوُکه به دلیل میل و تشنگی tṛṣṇā پیدا می‌شود. سه نوع تشنگی (میل) قابل بازشناسی است: ۱ - تشنگی کام kama tanha که تشنگی حواس پنج‌گانه و تمایل به لـ*ـذت‌های جسمانی است. ۲-تشنگیِ بودن bhava tanha تمایل به وجود و بقا و باقی‌ماندن وضعیت حاضر و هم‌چنین تمایل به وجود در وضعیت‌هایی دیگر که با واژه‌هایی چون «ای کاش» بیان می‌شود. ۳- تشنگیِ نبودن vibhava tanha که تمایل به نبودن در وضعیت کنونی و هم‌چنین تمایل به نبودن در وضعیتی دیگر است و با واژه‌هایی چون «ای کاش هیچ‌وقت … نباشم.» تمایل به مرگ نیز در این زمره می‌گنجد. تمامی رنج انسانی پیامدی است از این سه شکل از تمایل. این سه تمایل به نوبه خود در پی ناآگاهی و نادانی به وجود می‌آیند، ناآگاهی‌ای که به تشکیل مفهوم «من» در انسان انجامیده‌است.
    توقف رنج
    Nirodha
    بریدن از رنج‌ها با بریدن از تمایلات نفسانی دست‌یافتنی است و این حقیقت سوم می‌گوید که هر انسان توان بریدن از رنج‌ها را در خود دارد. گسست از رنج‌ها را در آیین بودا، روشنایی، بیداری، و خاموشی (نیروانا) شعله رنج نیز می‌گویند. برای رسیدن به این حالت، انسان باید درک کند که راه رسیدن به خوشبختی راستین از طریق دنبال کردن تمایلات و تشنگی‌ها میسر نمی‌شود بلکه با پذیرش واقعیت خود و گسست از تشنگی‌ها به‌دست می‌آید.
    راه توقف رنج
    Magga
    راه توقف رنج راه اصیل هشتگانه نام دارد. این راه عبارت است از: دیدگاه درست، نیت درست، گفتار درست، کردار درست، معاش درست، کوشش درست، اندیشه درست، و تمرکز درست.
    راه اصیل هشتگانه
    راه رهایی از رنج در این هشت چیز خلاصه می‌شود:

    راه اصیل هشتگانه که نسخهٔ تجویز بیداردل (بودا) برای درمان رنج‌هایی است که همه موجودات دچار آن هستند، خود به سه گروه دسته‌بندی می‌شود: اخلاق‌مندی (شیلا)، تمرکز روانی (سامادی) و بینش (پرگیا). این سه مفهوم هستهٔ تمرین‌های روحانی آیین بودا را می‌سازند.

    بخش عوامل هشتگانه به سانسکریت و پالی توضیح
    بینش
    prajñā ۱. دیدگاه درست
    samyag dṛṣṭi,
    sammā ditthi

    دیدن واقعیت همان‌گونه که هست نه آن‌گونه که به نظر می‌آید. آگاهی از آیین نیک (دین، مکتب یا مذهب درست و چهار حقیقت شریف.
    ۲. نیت درست
    samyag saṃkalpa,
    sammā sankappa

    نیت دست‌یابی به توان دست کشیدن و چشم‌پوشی از چیزها. نیت رسیدن به آزادی و بی‌آزاری.
    اخلاق‌مداری
    śīla ۳. گفتار درست
    samyag vāc,
    sammā vāca

    شیوه گفتاری که بی‌دروغ و بی‌زیان باشد. خودداری از دروغ گویی، بدگویی، درشت گویی (ناسزا، متلک، ....)، یاوه گویی (حرف از روی نادانی و حرّافی بی‌مورد).
    ۴. کردار درست
    samyag karman,
    sammā kammanta

    کردار به شیوه‌ای بی‌زیان. خودداری از آزار، کشتار و تبعیض موجودات، خودداری از گرفتن آنچه به تو تعلّق ندارد، رابـ ـطه جنـ*ـسی نامناسب (رابـ ـطه با زور، رابـ ـطه با فرد متأهل، رابـ ـطه با کودکان نابالغ).[۷]
    ۵. معاش درست
    samyag ājīvana,
    sammā ājīva

    معاشی بی‌زیان. خودداری از مشاغلی که باعث آزار است: اسلحه‌فروشی، حیوان‌فروشی، اِعمال و تلقین نظر به دیگران (به هر اسمی. حتّی به اسم گسترش آیین یا هدایت) به‌ویژه اگر با زور و ارعاب باشد، رباخواری، کلاه‌برداری، رمالی، جادو و غیره.[۸]
    تمرکز روانی
    samādhi ۶. کوشش درست
    samyag vyāyāma,
    sammā vāyāma

    کوشش برای بهبود. گام نخست: دور ماندن از خواسته‌های ناشایست همراه با شکوفا کردن تمایلات خوب. گام دوم: غلبه کامل بر عادات ناشایست همراه با ایجاد عادات نیک.[۸]
    ۷. اندیشه درست
    samyag smṛti,
    sammā sati

    رسیدن به آگاهی که از طریق آن بتوان اصل واقعیت چیزها را با ذهنی بازدید. آگاه بودن از واقعیت موجود در درون خود، بدون میل و نیاز یا بیرازی از آن. اندیشه آزاد از کام و خواهــش نـفس، آزاد از بدخواهی و آزاد از ستمگری.[۸]
    ۸. تمرکز درست
    samyag samādhi,
    sammā samādhi

    مراقبه یا تمرکز صحیح که از آن به عنوان چهار درون‌پویی Dhyāna نخست یاد شده‌است. ذکرگویی چندان توصیه نشده ولی ممنوع نیست.[۷]
    بینش
    بخش آخر راه هشت‌گانه، یعنی جهان‌بینی درست و پندار درست، تشکیل‌دهندهٔ بینش (پرگیا) است. رسیدن به بینش یا به عبارتی حکمت اعلا، در آیین بودا به معنی یافتن دسترسی مستقیم به واقعیت نهفته در پشت چیزها و یافتن بینشی فراسوی هرگونه شناخت است. این گام پس از گام‌های درست‌کاری و یکدلی می‌آید و نتیجهٔ یک درون‌پویی ویژهٔ بودایی است. جهان‌بینی درست، همان درک کامل چهار حقیقت شریف و پندار درست، همان مهرورزی و عشق است که ذهن را از خواهــش نـفس، بدخواهی و ددمنشی می‌پالاید. این‌ها راه را برای رسیدن به بنیش فراشناخت هموار می‌سازند.[نیازمند منبع]

    اخلاق‌مندی
    اخلاق‌مندی که در راه هشت‌گانه به گونهٔ گفتار درست، کردار درست و معاش درست آمده، دستورهایی اخلاقی مانند خودداری از کشتن و دروغگویی را در بر می‌گیرد. یک بخش از درست‌کاری در آیین بودایی، مربوط به دهش (دانا) می‌شود. این دهش تنها به مواردی مانند صدقه دادن و سخاوت‌مندی محدود نمی‌شود و معنی مشخص دینی دارد؛ یعنی تأمین نیازمندی‌های روزانه همایه (جامعه راهبان بودایی (سنگ‌ها)). هم‌وندان (اعضاء) همایه نیز به نوبه خود به دهش می‌پردازند. دهش آنها، بالاترین دهش‌ها یعنی آموزش آیین بودا (دارما) است.[نیازمند منبع]

    تمرکز روانی
    مفهوم دوم راه هشت‌گانه یعنی دل را یک‌دله کردن یا کار کردن بر روی تمرکز است که سه بخش کوشش درست، توجه درست و تمرکز درست را در بر می‌گیرد. در این مرحله تمرکز شدیدی دست می‌دهد که در آن اندیشنده، با موضوع اندیشه یکی می‌شود. این پدیده، شهود و رسیدن به فراشناخت نیست، بلکه یک پدیدهٔ روانی است. این‌کار از راه یوگا و درون‌پویی انجام می‌گیرد. بوداگرایی همانند دیگر کیش‌های هندی، ذهن را ابزار بنیادین رهایی می‌داند و بر ورزیدگی درست ذهن تأکید می‌کند. آماج کوشش درست، یکپارچگی ذهنی و جلوگیری از پراکندگی اندیشه است. توجه درست، باعث آگاهی از احساسات و آگاهی از کنش‌های بدن و ذهن می‌شود. این تمرینات سرانجام ما را به تمرکز درست می‌رساند که رسیدن به حالات گوناگون آگاهی‌های خلسه آمیز در حین درون‌پویی (مراقبه) است و با آزمودن خشنودی بزرگی همراه است. رسیدن به این حالات را درون‌نگری (دیانا) می‌نامند.[نیازمند منبع]

    سوتراها
    سوتراها مجموعه نوشته‌هایی است که از سخنان بودا گوتاما جمع‌آوری شده .[۹]

    بودی‌ستوه
    بودی‌سَتوه به کسی می‌گویند که در طی مراسمی که در آن جملاتی از "سوتراها" خوانده می‌شود عهد می‌بندد که بقیهٔ این زندگی و زندگی‌های بعدی‌اش را صرف کمک به دیگران کند تا آن‌ها به بودا تبدیل شوند. آن‌ها در درجهٔ اول سعی می‌کنند حقایق را درک کنند و به یک بودا تبدیل شوند. آن‌ها در این راه تلاش می‌کنند صفات نیک اخلاقی و روحی را در خودشان تقویت کنند و در شش چیز به کمال برسند: بخشندگی، ادب، صبوری، تلاشگری، مدیتیشن یا مراقبه و خردمندی . در کنار آن، سعی در خدمت کردن به دیگران دارند. همچنین همواره در حال تکریم و ستایش همهٔ بوداهای قبلی هستند. باور بر این است که خودِ بودا در زندگی قبلی و نیز در دوران جوانی‌اش ، یک بودی‌ستوه بوده.[۱۰]

    میتریه
    به عقیدهٔ بودایی‌ها میتریه ،بزرگترین بودی‌ستوه است. او زنده است ولی نه در این دنیا. او در آینده به این دنیا می‌آید. او زمانی خواهد آمد که دیگر کمتر کسی از تعلیمات بودا چیزی را به خاطر می‌آورد و یا انجام می‌دهد. در آن زمان اقیانوس‌ها کوچک می‌شوند تا او بتواند به قاره‌های مختلف سفر کند و همه را از تعلیماتش بهرهمند کند. وقتی او بیاید و وقتی قوانین را به همه آموزش دهد، آن‌گاه همهٔ مردم به یک زندگیِ مقدس و نیک راهنمایی می‌شوند. دیگر چیزی را مال خود نخواهند دانست و به دنبال مالکیت و صاحب شدنِ مال و ثروت نمی‌روند؛ نه برای طلا و نه برای نقره، نه برای خانه و نه برای زن و فرزند. مردم به دریای تفکر وارد خواهند شد با انبوهی از لـ*ـذت و شادی؛ زیرا قوانینِ "دِهارما" را خواهند آموخت.[۱۱]

    قوانین دهارما
    دهارما قوانین حاکم بر جهان است و شامل قوانین رهایی از سامسارا نیز می‌باشد.[۱۲]

    ساختار جهان
    طبق سوتراها که گفته‌های جمع‌آوری‌شدهٔ بودا هستند، جهان از طبقات مختلف ساخته شده‌است و هر طبقه از طبقهٔ بالاتر و پایینتر، فاصله دارد. در مرکز عالم، جهانی وجود دارد به نام "سومِرو". در مرکزِ سومرو قله‌ای برافراشته شده‌است که بالای آن مثل کوه‌های معمولی تیز نیست بلکه سرزمینی مسطح و پهناور است. دور تا دورِ این کوه بلند را اقیانوسی در برگرفته‌است. بر روی آن سرزمینِ مسطحِ بالای کوه و نیز روی دامنهٔ کوه و همچنین در این اقیانوس، خدایان و موجودات گوناگونی زندگی می‌کنند که نام آن‌ها در کتابهای بودایی آمده است. اقیانوسی که کوه مرکزیِ سومرو را احاطه کرده‌است خودش توسط یک رشته‌کوه که گرداگرد آن را فراگرفته محاصره شده‌است و آن رشته‌کوه هم توسط یک اقیانوس احاطه شده‌است. به همین ترتیب رشته کوه‌ها و اقیانوس‌ها به شکل دایره‌های بزرگ و بزرگتر ،دورادورِ این کوه مرکزی قرار دارند. آخرین اقیانوس که بسیار وسیع است در خود، چهار قاره دارد؛ ولی به دلیل وسعت زیادِ این اقیانوس، این قاره‌ها بیش از جزایری کوچک در این اقیانوس عظیم به نظر نمی‌آیند. این اقیانوس آنقدر بزرگ است که نمی‌توان بین این قاره‌ها به‌راحتی رفت‌وآمد کرد. یکی از این قاره‌ها ،قاره‌ایست که ما انسان‌ها روی آن زندگی می‌کنیم. این قاره شبیه مثلثی است که نوکِ تیز آن به سمت جنوب است. اقیانوس، خودش توسط یک رشته کوهِ دایره‌ای شکل محاصره شده‌است و پس از آن، پایان دنیای سومرو است. بر بالای کوه سومرو، کاخ‌ها و باغ‌های خدایان قرار دارد. از این جهت آن‌ها را خدا مینامند که عمری طولانی‌تر از ما دارند و در دنیای بهتری زندگی میکنند. در زیرِ زمین، طبقات متعددی وجود دارد که به این دنیاهای زیرِ زمینی "ناراکا" می‌گویند . موجودات بر اساس کارمایی که به دست می‌آورند گاهی باید در این دنیاها به دنیا بیایند و تا مدتی در آن بمانند تا نتیجهٔ کارمای آن‌ها کامل شود. در این دنیاهای زیرِ زمینی، افراد با ترس و ناامیدی شدیدی زندگی می‌کنند. هشت طبقه از ناراکاها سرد وهشت طبقه داغ است. دوره‌های زندگیِ موجوداتی که در هر طبقه به دنیا می‌آیند 24 برابر دورهٔ زندگی طبقهٔ بالاتر از آن است.پایین‌تر از پایین‌ترین ناراکا ، زمینی از طلا وجود دارد که وزن تمام این دنیاهای بالایی را تحمل می‌کند که آن هم روی لایه‌ای از آب است. آنهم روی لایه‌ای ضخیم از هوا و باد قرار دارد. این لایهٔ باد، بسیار وسیع است و ۱۰۰۰ دنیا مثل این دنیا که گفته شد را روی خود جای داده است. بزرگی و طول عمر کل جهان نامحدود است؛ یعنی تعداد جهان‌ها بی‌شمار و بی‌نهایت است و آغاز و پایانی هم برای عمر کلِ عالَم نیست. اما هر جهانِ کوچک برای خودش طول عمر محدودی دارد؛ یعنی هر جهان، به وجود می‌آید، مدتی می‌ماند و سپس رو به ویرانی می‌گذارد و در نهایت به کلی نابود می‌شود آن گاه دوباره از نو به‌وجود می‌آید و این به صورتِ بی‌پایان ادامه دارد. تنها چیزی که نابود نمی‌شود "نیروانا" یا همان خوشیِ ناشی از بیداری و روشنی برای کسی است که به این مقام یعنی مقام بودایی رسیده باشد.

    طبقات بالاتر از سومرو مخصوص زندگیِ خدایانِ بزرگ‌تر و با طول عمر بیشتر است. بیشتر این خدایان چیزی خلق نمی‌کنند اما در یکی از طبقات بالایی "برهمای بزرگ" حضور دارد .او خالقِ جهان سومرو است. این برهمای بزرگ، خودش از جهان‌های بالاتر از خود آمده است. در حقیقت او در طول زندگی‌اش در جهان‌های بالاتر، قدری از شایستگی‌اش را از دست داده و بعد از مرگ، در جهانی پایین‌تر متولد شده و دست به خلقتِ جهانِ پایین‌تر از خود زده است. بالاترین جهان مخصوص کسانیست که بهترین نتیجه را از زندگی خود گرفته‌اند و کارمای خوبی به دست آورده‌اند. کل هستی خالقی ندارد. [۱۳]

    شاخه‌های آیین بودایی
    بوداگرایی از دیدگاه شمار پیروان، پس از مسیحیت، اسلام و هندوگرایی چهارمین دین جهان است. آیین بودا به سه شاخه اصلی بخش می‌شود. شاخه بزرگ‌تر مهایانه و شاخهٔ سنتی‌تر اما کوچک‌تر تراوده نام دارد. شاخه سومی نیز به نام وجره‌یانه با جنبه‌های صوفیانه در تبت، بوتان، و مغولستان رایج است. تراوده بر اهمیت بودای تاریخی یعنی سیدارتا گوتما تأکید دارد. آیین بودایی در پی رویدادهای تاریخی از هند و نپال رخت بربست و به سوی سرزمین‌های شرقی کوچید. کشورهای جنوبی‌تر مانند سری‌لانکا٬ کامبوج ، لائوس ، تایلند و برمه پیرو شاخهٔ تراوده و شمالی‌ترها مانند چین٬ ژاپن، کره، ویتنام، سنگاپور و تایوان پیرو گونه‌هایی از کیش مهایانه هستند.[۱۴] بیشترین گسترش آیین بودایی زمانی رخ داد که آشوکا شاه به این دین گروید و به گستراندن آن مشغول شد.[نیازمند منبع]

    تراوده
    Therāvada
    140px-Ashoka_Pillar_Vaishali.png
    تِرَوادَه کیشی است که آموزه‌های سنتی و اصلی بودا را دنبال می‌کند. واژه ترواده نیز به معنی «سنت قدما» است. از آنجا که این شاخه از دین بودا از هندوستان به سوی جنوب و سری‌لانکا رواج پیدا کرد به آن «بودیسم جنوبی» هم گفته‌اند. تراوده بیشتر در جنوب شرق آسیا رایج است و به‌طور کل ۳۸ درصد از بوداییان پیرو شاخه تراوده هستند.[۱۵] در قیاس با کیش دیگر بودایی که مهایانه (راه‌بَرنده بزرگ) نام دارد به تراوده هینه‌یانه (راه‌برنده دون‌پایه) هم گفته‌اند که به خاطر تحقیرآمیز بودن استفاده کمتری دارد.
    تأکید تراوده بر دست‌یابی به حالتی است که فرد از رنج کشیدن رها شده و و تبدیل به یک بی‌مرگ Arhat شود. بی‌مرگ‌ها توانسته‌اند با رهایی از سه مانع یعنی طلبیدن، خشم، و افکار واهی به حالت خاموشی کامل Nirvana شعله این سه برسند. بی‌مرگ از ۱۰ زنجیری که او را به تولد ادواری Saṃsāra می‌بندد وارسته است. در حالی که در کیش مهایانه، رهاشدگان از رنج که اصطلاحاً بوداسَف Bodhisattva (به معنای بیداروجود) نامیده می‌شوند به خاطر مهرورزی به تمامی موجودات در آستانه «فراسو» باقی می‌مانند تا بتوانند به بقیه نیز برای رسیدن به بیداری یاری برسانند بی‌مرگ‌های تراوده چنین نیستند و به صورت فردی به قلمرو «بیداری‌ها» می‌روند.

    مهایانه
    Mahāyāna
    140px-Buddha-flower-color.svg.png
    مَهایانَه کیشی است از دین بودا که بیشتر در تبت و خاور دور رایج است و ۵۶ درصد از تمامی بوداییان از آن پیروی می‌کنند.[۱۵] واژه مهایانه به معنای راه‌بَرنده بزرگ است و به این کیش، راه بیداروجودها Bodhisattvayāna هم گفته شده‌است.[۱۶] بر پایه آموزه‌های مهایانه، انگیزه فرد از پیمودن راهِ نجات‌یافتن از رنج‌ها و رسیدن به «بیداری»، باید کمک به تمامی موجودات برای رهایی از رنج‌ها باشد. این انگیزه اصطلاحاً بیدارروانی Bodhicitta نامیده می‌شود. بر خلاف رهاشدگان تراوده که بی‌مرگ Arhat نام دارند و به فراسو می‌روند، رهاشدگان مهایانه‌ای که اصطلاحاً بوداسَف Bodhisattva (به معنای بیداروجود) نامیده می‌شوند به خاطر برخورداری از بیدارروانی و در نتیجه، مهرورزی به تمامی موجودات، در آستانه «فراسو» باقی می‌مانند تا بتوانند به بقیه نیز برای رسیدن به بیداری یاری برسانند.[۱۶]
    وجره‌یانه
    Vajrayāna
    140px-Faith_Buddhism_Vajra.svg.png
    وجره‌یانه سومین کیش در دین بودا است که ۶ درصد از پیروان این دین را به خود اختصاص می‌دهد. وجره‌یانه عمدتاً در تبت، بوتان، و مغولستان رایج است و در بوتان آیین رسمی کشور است. وجره‌یانه جنبه‌های صوفیانه دارد و بر خواندن ورد و افسون‌ها تأکید دارد. واژه وجره‌یانه به معنای راه‌بَرنده الماس است. منظور از الماس همان حق و واقعیت است. به وجره‌یانه، بوداگرایی افسون گرا Tantric، بوداگرایی نهان‌گرا، و راه آذرخش هم گفته می‌شود. در سنت وجره‌یانه، پیر (لاما) به‌عنوان راهنما و مرشد و پشتیبان نقش بزرگی در رسیدن به رهایی از رنج‌ها ایفا می‌کند و از این رو این مکتب را لاماگرایی یا لامائیسم هم نامیده‌اند. پیر بزرگ را هم در این مکتب در تبت دالایی لاما می‌نامند.
    برعکس مهایانه و تراوده که می‌گویند حالت بیداری توصیف‌پذیر نیست، پیروان وجره‌یانه معتقدند که می‌توان از راه آیین‌های صوفیانه و به یاری وردخوانی Mantra، اشاره‌های راز آمیز دست معروف به دست‌نشانه‌ها Mudra و دوایر کیهان‌نما Mandala با حالت بیداری تماس برقرار کرد و حتی در طول یک زندگی به رهایی از رنج‌ها و بیداری رسید.[۱۷]

    آیین بودایی و ایران
    نوشتار اصلی: بوداگرایی در ایران
    • سکه‌ای از پیروز پسر اردشیر ساسانی یافت شده که در آن وی از ارج‌گذاری خویش نسبت به دو دین زرتشتی و بوداگرایی خبر می‌دهد.[نیازمند منبع]
    • در سدهٔ ۶ زایشی یک رشته داستان‌های بودایی به نام جاتاکا از روی ویرایش هندوی آن‌ها به نام «پنچا تنترا» به پارسی میانه ترجمه شد و «کلیلگ و دمنگ» نام گرفت. در سدهٔ ۸ زایشی ابن مقفع آن داستان‌ها را به عربی برگرداند و نام کلیله و دمنه بر آن‌ها نهاد. ترجمه‌های لاتین و یونانی آن کتاب بعدها در سدهٔ ۱۴ پایهٔ داستان‌های آسوپ نوشتهٔ یک راهب بیزانسی را تشکیل داد.[نیازمند منبع]
    • آیین بودایی در خراسان بزرگ تا اندازه‌ای ریشه گرفته بود و یکی از کانون‌ها و نیایش‌گاه‌های بزرگ آن در صومعهٔ بودایی بلخ بود. این صومعه به سانسکریت، «ناوا ویهارا» نام داشت که معنی آن «صومعهٔ نو» است. این نام در فراگویی پارسی‌زبانان به گونهٔ نوبهار درآمد. لقبی که به گردانندگان این صومعه در زبان سانسکریت داده بودند، «پراموکها» به معنی «سرور» بود و نام خانوادهٔ برجستهٔ ایرانی برمکیان از همین لقب گرفته شده‌است. برمکی‌ها عهده‌دار و گردانندهٔ این نیایش‌گاه بودایی بودند.[نیازمند منبع]
    • به تازگی روزنامه آساهی ژاپن از قول یک باستان‌شناس برجسته ژاپنی به نام «نوگوچی» از یافته شدن ۱۹ تندیس بودا در استان فارس گزارش داد. در گزارش دیگری از شبکه «بودیست نیوز» درازای این تندیسها میان ۵ تا ۲۰ سانتیمتر و جنس آن‌ها از گچ و گل اعلام شده‌است.[نیازمند منبع]
    • برخی از پژوهشگران استدلال می‌کنند که آیین بودایی ریشهٔ ایرانی دارد. بر این بنیاد آیین بودایی ریشه در متافیزیک ایرانی و به ویژه دین زرتشتی دارد؛ بنابراین این دسته از پژوهشگران ریشهٔ هندی آیین بودایی را رد می‌کنند. چنین فرضیه‌ای بسیاری از فرضیه‌های سنتی در مورد آیین بودایی و خاستگاه آن و همچنین فرضیه‌های سنتی در پیرامون زمینهٔ تاریخی و سیـاس*ـی ان را به چالش کشیده‌است.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    سیک

    200px-Khanda.svg.png

    خاندا، نماد آئین سیک. این نماد معرف بسیاری از اعتقادات پایه‌ای سیک است. شمشیر خاندا (شمشیر دولبه) نماد قدرت و حقیقت، دایره معرف اتحاد و شمشیر خمیده بیانگر روح سلحشوری است..
    بخش‌هایی از رده:آیین سیک آیین
    110px-Khanda.svg.png


    گوروهای سیک[نمایش]

    مقدس‌های سیک[نمایش]
    فلسفه[نمایش]
    رسوم سیک[نمایش]
    کتب مقدس[نمایش]
    تخت‌ها[نمایش]
    آیین سیک[نمایش]
    13px-Khanda.svg.png
    درگاه آیین سیک
    • ن
    • ب
    • و
    300px-Amritsar-golden-temple-00.JPG

    معبد طلایی یا هری مندیر صاحب (خانهٔ خالق) از زمان تکمیل آن در سال ۱۶۰۱ تاکنون بارها بازسازی شده‌است.
    100px-Golden_Temple...Faith....JPG

    زائر سیک در گردواره معبد طلایی در امریتسار، هند.
    سیک (به پنجابی: ਸਿੱਖੀ) (به معنی شاگرد) دینی یکتاپرستانه و در بین ادیان اصلی جهان، از تازه‌ترین آنهاست که در سده پانزدهم میلادی در منطقه پنجاب از شبه‌قارّهٔ هند بنیان نهاده شد. باورهای بنیادین دین سیکی باور و مراقبه به نام یک خالق، یگانگی و برابری همهٔ نوع بشر، درگیری در خدمت عاری از خودپرستی، تلاش برای عدالت اجتماعی برای منفعت و شکوفایی برای همه، و رفتار و زندگی صادقانه و زیست یک حیات خانوادگی است. این آیین با بیش از ۲۵ میلیون پیرو، پنجمین دین سازمان‌یافته جهان است.[۱][۲]

    دین سیکی با تولد گورو نانک در ۱۴۶۹ میلادی شروع شد و ده گوروی پسین این دین را تثبیت کرده و طی قرون متمادی گسترش دادند. گورو گوبیند سینگ، آخرین گورو به شکل انسانی، پیش از مرگ، در ۱۷۰۸ فرمان داد که تنها متن مقدس، گورو گرانت صاحب، گوروی دائمی و نهایی سیک‌ها خواهد بود. در فلسفهٔ دینی سیک‌ها، منظور از واژهٔ گورو خداست، و خدا و گورو اغلب در متون مقدس سیکی مترادفند.

    بر طبق گفته‌های سیوا سینگ کالسی، «اصلی‌ترین آموزه آیین سیک، یکتاپرستی است.» این آیین، زندگی‌های روحی و مادی را به یکدیگر متصل می‌داند. گورو نانک، بنیان‌گذار این دین، سیستم لنگر (آشپزخانه همگانی) را برای بیان نیاز به اشتراک و برابری در میان مردم بنیان نهاد. دین سیکی تأکید شدیدی بر سیمران (مراقبهٔ واژگان گورو گرانت صاحب) دارد.

    توسعهٔ دین سیک تحت تأثیر جنبش بهکتی بود. دین سیکی هنگام حکمرانی امپراطوری مغول در منطقه توسعه یافت. دو تا از گوروهای سیک، گورو ارجن و گورو تیغ بهادر، پس از خودداری از گرویدن به اسلام، از سوی فرمانروایان مغول هند شکنجه و اعدام شدند. دورهٔ آزار سیک‌ها توسط مسلمانان ایجاد خالصه را به عنوان جنبشی برای آزادی دینی کلید زد.

    محتویات
    • ۱ تاریخچه
    • ۲ آموزه‌ها
    • ۳ کتاب مقدس
    • ۴ جهانبینی
    • ۵ عبادت
    • ۶ جستارهای وابسته
    • ۷ منابع
    تاریخچه
    مذهب سیک، محصول اختلافات مذهبی سده ۱۵ میلادی است و مدعی است که چکیده نخستین آموزه‌های گورو نانک می‌باشد (پیامبر سیک‌ها زاده ۱۴۶۹م.)

    داستان به‌وجود آمدن دین سیک به این صورت نقل شده که: گورو نانک، در جوانی، پاک و درستکار بود و همیشه در اندیشه به سر می‌بُرد. در یکی از روزهای سال ۱۴۹۹میلادی او گم شد و لباسهایش را در کنار رودخانه پیدا کردند؛ اما هرچه گشتند خودش را نیافتند. بعد از سه روز مرشد نانک ظاهر شد. در روز اول ساکت بود و هرچه از او سؤال می‌کردند که کجا بوده و چه اتفاقی برایش افتاده هیچ چیز نمی‌گفت؛ اما روز دوم به زبان آمد و گفت: «نه دینِ هندو و نه دین اسلام. پس من کدام راه را برمی‌گزینم؟ باید راه خدا را بروم. خدا نه مسلمان است و نه هندو و تنها راهی که باید بروم راه خداست.»

    گورو نانک گفت که در آن مدت به بارگاه خدا بـرده شده بود و به او جامی داده شد تا بنوشد و گفته شد: «این جامی از یادِ نامِ خداست. آن را بنوش، من با تو هستم و به تو برکت می‌دهم و تو را می‌پرورم. هر کس تو را یاد کند من با او هستم. برو و با نام من شاد باش و به دیگران هم بیاموز که چنین کنند.»[۳]

    آموزه‌ها
    50px-Question_book-new.svg.png

    این بخش به هیچ منبع و مرجعی استناد نمی‌کند. لطفاً با افزودن یادکرد به منابع قابل اعتماد برطبق اصول تأییدپذیری و شیوه‌نامهٔ ارجاع به منابع، به بهبود این بخش کمک کنید. مطالب بدون منبع ممکن است به چالش کشیده و حذف شوند.
    مرکز سیک ایالت پنجاب است و بیشتر پیروان آیین سیک نیز پنجابی هستند. پرستشگاه‌های سیک‌ها از دیدگاه معماری به سبک معماری اسلامی ساخته شده‌است. نیایشگاه زرین مقدس‌ترین پرستشگاه سیکهاست که در «آمریتسار» واقع است. از دیدِ گورو نانک، زندگی باید پر از فعالیت، خلاقیت، صداقت، وظیفه‌شناسی، خویشتنداری و خلوص نیت باشد. او این‌ها را از زندگی زاهدانه و پر از تفکر و عبادت، بهتر می‌دانست. او بر روی سه اصل مهم تأکید داشت: اول، کمک به نیازمندان، دوم، کسب روزی و درآمد، بدون فریبکاری و بهره‌کشی از زحمت دیگران و سوم، یاد همیشگی خدا جهت دوری از گناهان. پنج گـ ـناه بزرگ یا کبیره در دین سیک عبارتند از: خشم، طمع، دلبستگی به دنیا، خواهــش نـفس و خودبینی یا تکبر.[۴]

    برخی از کارهایی که برای پیروان دین سیک ممنوع است عبارتند از:

    • کوتاه کردن موی سر
    • مصرف مواد مخـ ـدر، الـ*کـل، تنباکو یا هر ماده دیگری که بدن را مسموم کند.
    • خــ ـیانـت به همسر: در دین سیک افراد باید به صورت فیزیکی و روانی به همسر خود وفادار بمانند.
    • تقلید کورکورانه مذهبی مانند خرافات، روزه گرفتن، تطهیر مذهبی، خــتنه کردن، عبادت گور مردگان و بت‌پرستی در دین سیک ممنوع است.
    • توجه بیش از حد به مال و مادیات در این دین توصیه نمی‌شود.
    • قربانی کردن جانوران: مراسم قربانی کردن حیوانات برای جشن گرفتن مناسبتهای مذهبی در این دین ممنوع است.
    • پیرو دین سیک نباید به صورت منزوی، گدا یا یوگی یا راهب و تارک دنیا زندگی کند.
    • حرف‌های بیهوده: لاف زدن، دروغ گفتن، تهمت زدن، غیبت کردن و غیره… در دین سیک ممنوع است.
    • طبقه راهبان یا روحانیون در دین سیک وجود ندارد. دهمین راهنمای بزرگ سیک به این رسم پایان داد.
    • خوردن گوشت حیوانی که طی مراسم مذهبی کشته شده باشد ممنوع است. (مانند گوشت حیوانی که ذبح شده یا به روش «کوتا» کشته شده‌است)
    • هر گونه رابـ ـطه جنـ*ـسی قبل از ازدواج یا خارج از ازدواج برای پیروان دین سیک ممنوع است.
    کتاب مقدس
    پنجمین رهبر سیک‌ها که گورو ارجن خوانده می‌شود، معبدی از طلا در شهر امریتسار هندوستان بنا کرد و کتابی به نام گرانت صاحب (GranthSahib) را گردآوری کرد که مهم‌ترین کتاب مقدس آئین سیک است.

    به باور سیک‌ها گورو از طرف خدا علمی پیدا می‌کرد که می‌توانست با آن، مردم را راهنمایی کند و بگوید که خدا از آنها چه می‌خواهد و آنها چه کارهایی باید بکنند. مثلاً مرشد «هار کریشان» که مرشد هشتم سیک‌ها بود و از سال ۱۶۵۶ تا ۱۶۶۴ زندگی کرد، در سن پنج سالگی جانشین پدرش مرشد «هار رای» شد و بعد از اینکه در سن هشت سالگی درگذشت عمویش جانشین او شد. در پایان، بعد از ۱۰ مرشدِ انسانی، کتابِ گرانت صاحب به عنوان مرشد یازدهم و آخرین مرشد معرفی شد و دیگر این سلسلهٔ مرشدها به پایان رسید. مردم باید برای همیشه به این کتاب مراجعه کنند تا تکالیف و وظایف و راه درست زندگی کردن را بیاموزند. در دین سیک عنوان روحانی وجود ندارد و فقط می‌توان قاریِ گرانت‌صاحب شد، که این برای مرد و زن آزاد است. البته بعضی از قاری‌ها بسیار محترم هستند ومردم سؤالاتِ دینی‌شان را از آن‌ها می‌پرسند و قاری‌ها باید بتوانند معنیِ گفته‌های «گرانت‌صاحب» را برای مردم توضیح دهند.[۵]

    جهانبینی
    سیک‌ها باور دارند که خدا جهان‌های بیشماری همچون جهان ما خلق کرده‌است. او جهان رابه‌صورت تکاملی آفریده‌است نه به صورت یکجا و به شکل فعلی آن. یعنی این‌طور نبوده که خورشید و ماه و زمین با فرمان او

    به‌وجود آید؛ بلکه اول همه چیز به شکل هوا بود سپس به شکل آب درآمد و بعد از آن به شکل سنگ

    شد و از این شکل آخری، زمین و ماه و خورشید به‌وجود آمدند.[۶]

    عبادت
    گورو نانک تعلیم می‌داد که تنها معبدی که مهم است، درون ما است.

    سیک‌ها هم در خانه و هم با یکدیگر به عبادت می‌پردازند و سرودهایی از کتاب مقدس می‌خوانند. نقطه تمرکز عبادت آیین سیک واژهٔ «نام» است، اسمی الهی که درون همه وجود دارد. معابد سیک دارای غذاخوری هستند و سیک‌ها، غذایشان را با هر کسی که داخل شود، تقسیم می‌کنند.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    یهودیت

    300px-Judaica.jpg

    یهودیت (به عبری: יהדות، Yahadut) دین، فلسفه و روش زندگی قوم یهود می‌باشد.[۱] یهودیت، نخستین دین ابراهیمی و نیز به عقیدهٔ بسیاری، نخستین دین سازمان یافتهً یکتاپرست به‌شمار می‌رود.[۲][۳] تورات (که به انضمام نوییم و کتوویم، که مجموعاً تنخ نامیده می‌شود) کتاب مقدس یهودیت است. یهودیت شامل مجموعه گسترده‌ای از دیدگاه‌های مذهبی، تشریفات، شاخه‌ها، و متون مذهبی می‌باشد. امروز اکثر یهودیان پیرو سه شاخه ارتدوکس، لیبرال، و محافظه‌کار می‌باشند و اقلیتی هم پیرو بازسازی‌خواهی، قراییم و یهودیت اومانیستی هستند؛ از لحاظ دیدگاه‌های مذهبی این شاخه‌ها بسیار متفاوت هستند. در حالی که یهودیان ارتدوکس باور به وحی تورات از طرف خدا، پیروی سخت از قوانین مذهبی، و ظهور مسیحای موعود دارند، یهودیان لیبرال دارای باور به زندگی مدرن، استقلال شخصی، آزاداندیشی هستند. به باور یهودیان مذهبی، یهودیت، پیمان خدا با بنی اسرائیل است.

    یهودیت کانون بیشتر متون و سنت‌هااست و تاریخ، اصول و اخلاق آن بر ادیان ابراهیمی پس از خود از جمله مسیحیت تأثیر به‌سزایی گذاشته‌است.[۴][۵] بر طبق قوانین یهودیت، چه نوکیشان (افرادی که به واسطه ازدواج در تعداد بسیار محدود در هر نسل وارد جامعه یهودی شده‌اند) و چه افرادی که از مادر و پدری یهودی متولد شده‌اند، یهودی خطاب می‌شوند. گرچه یهودیت یک دین است، ولی یهودیان یک گروه قومی-مذهبی بحساب می‌آیند. مسئله نژادی و تست‌های DNA فراوان این مسئله را تأیید می‌کند. دین یهودیت دارای تاریخ پیوستهً سه تا چهار هزار ساله می‌باشد. یِهود (יְהוּדָה)، واژه‌ای عبری است، به معنای ستوده و همچنین صفتی اکتسابی است که به ساکنین یهودیه، قسمتی از سرزمین اسراییل که سبط یهودا بر آن زندگی می‌کردند، داده می‌شود، ولی همچنین برخی معتقدند در گذشته همه بنی اسرائیل را نیز به این نام خوانده‌اند.[۶] در ایران از عنوان «جهود» و «کلیمی» یعنی پیرو موسی کلیم‌الله نیز برای نامیدن یهودیان استفاده می‌شود. به باور یهودیان مذهبی، اصل یهودیت از وعده خدا با ابراهیم، اسحق، و یعقوب شروع می‌شود، و رسماً با نزول قوانین تورات به موسی و ورود بنی اسرائیل به سرزمین موعود کامل می‌شود.

    پیروان یهودیت در بسیاری از کشورهای جهان ساکن هستند. جمعیت یهودیان جهان ۱۳٬۷۴۶٬۱۰۰ نفر(۱۷٬۹۳۶٬۴۰۰، شامل افرادی که بر حسب هلاخا یهودی قلم داد نمی‌شوند)، معادل حدود ۰٫۱۹٪ جمعیت جهان می‌باشد.[۷] حدود ۶٫۱ میلیون نفر ساکن اسرائیل و ۵٬۲۷۵٬۰۰۰ (۶٫۸ میلیون کل) نفر ساکن ایالات متحده آمریکا و ۱٫۵ میلیون نفر دراروپا، و مابقی دراقیانوسیه، قاره آمریکا و آفریقا ساکنند. یهودیان ایران دارای تاریخ ۲٬۷۰۰ ساله هستند و برحسب آمار ۱۳۹۱، ۸٬۷۵۶ یهودی ساکن ایران هستند.[۸]

    بخش از مجموعه
    70px-Leningrad_Codex_Carpet_page_e.jpg
    60px-Decalogue_parchment_by_Jekuthiel_Sofer_1768.jpg
    50px-Menora_Titus.jpg

    یهودیت
    رده:یهودیت
    یهود · اسباط
    ارتودوکس
    هریدی · حسیدی · ارتودوکس مدرن
    فلسفه یهودی
    اصول دین · منیان · کابالا
    قوانین نوح · خدا · آخرت · مسیح در یهودیت
    یهودیان به عنوان قوم برگزیده · هولوکاست · هلاخا · کشتروت· ده فرمان
    صنیوت · صدکه · اخلاق · جنبش مسار
    متون دینی
    تورات · تنخ · تلمود · میدراش · توسفتا
    آثار حاخامی · هاگادا · میشنا· باریتا
    تور · شولحان عاروخ ·
    حماش · سیدور · زوهار ·
    شهرهای مقدس
    اورشلیم · صفد · حبرون · تیبریاس
    شخصیت‌های مهم
    ابراهیم · اسحق · یعقوب
    ساره · ربه‌کا · راحیل · لیه
    موسی · دبوره · روت · داوود · سلیمان
    الیاس · هیلل · شمای · یهودا هناسی
    سعادیا گائون · راشی · اسحاق الفاسی · ابن عزرا · توسفتانویسان
    یوسف آلبو · یوسف قارو · آشر بن یهیئل
    بعل شم طوو · موسی بن میمون · فیلون اسکندرانی
    اوادیا یوسف · موشه بن نحمان · موشه فینشتاین · العازر شاخ
    زندگی یهودی
    بریت · بنای مصفه · ازدواج
    نیدا· عزاداری
    نقش‌های مذهبی
    حاخام · ربی
    کاهن یهودی ·
    دیان · روش یشیوا
    ساختمان‌های مذهبی
    کنیسه · میکوه · هیکل سلیمان / خیمه‌گاه
    مقالات مذهبی
    شبات · تفیلین · زنان · سفر تورات· بدکن· قربانی
    خــتنه · ستاره داوود · منوره · شوفار
    اربعمینیم · کیتل · کرتل · ید
    نماز
    نماز · شما · آمیدا ·
    قدیش ·هولده
    یهودیت و دیگر ادیان
    مسیحیت · اسلام ·
    ادیان ابراهیمی · تکثرگرایی
    مورمونیسم · "یهودی مسیحی" · دیگران
    مطالب وابسته
    انتقاد از یهودیت · یهودستیزی
    یهوددوستی · یشیوا· صهیونیسم· یهودیان آمریکا·
    فهرست دانشمندان و فیلسوفان یهودی
    • ن
    • ب
    • و



    محتویات
    • ۱ اعتقادات و فلسفه یهود
      • ۱.۱ مفهوم ذات خدا
      • ۱.۲ ذات انسان
      • ۱.۳ خوبی و بدی
      • ۱.۴ اصول دین
      • ۱.۵ هلاخا
      • ۱.۶ ده فرمان
      • ۱.۷ قوانین هفتگانه نوح
      • ۱.۸ آخرت و زندگی بعد از مرگ
    • ۲ مسیح
    • ۳ اخلاق
      • ۳.۱ تیکون عولم
      • ۳.۲ رفتار با دیگران
      • ۳.۳ ۶۱۳ میتزووت
      • ۳.۴ حسید
      • ۳.۵ صداکا
    • ۴ کتاب‌های مذهبی
    • ۵ هویت یهودی
      • ۵.۱ قوم یهود
        • ۵.۱.۱ مفهوم قوم برگزیده
      • ۵.۲ ملاک یهودی‌بودن
        • ۵.۲.۱ گرویدن به یهودیت
        • ۵.۲.۲ آنوسیم
      • ۵.۳ جمعیت یهودیان
      • ۵.۴ تقسیمات سنتی و نژادی
      • ۵.۵ زبان‌ها
        • ۵.۵.۱ الفبای عبری
    • ۶ نمازها و دعاها
      • ۶.۱ لباس‌های مذهبی
      • ۶.۲ نمازها
      • ۶.۳ براخاها
    • ۷ اعیاد و مناسبت‌ها
      • ۷.۱ شبات
      • ۷.۲ تقویم عبری
    • ۸ زندگی
      • ۸.۱ چرخه زندگی
      • ۸.۲ کشروت
      • ۸.۳ قوانین خلوص مراسم (توماه)
      • ۸.۴ خلوص خانواده (نیداه)
      • ۸.۵ قوانین شست‌وشو (طویلا)
      • ۸.۶ صنیوت
    • ۹ اماکن مقدس
      • ۹.۱ ارض ییسرائل
      • ۹.۲ بیت همیقداش
      • ۹.۳ سنهدرین
      • ۹.۴ کنیسه
      • ۹.۵ میکوه
      • ۹.۶ سوکا
      • ۹.۷ یشیوا
      • ۹.۸ زیارتگاه‌ها
      • ۹.۹ شهرهای مقدس
    • ۱۰ افراد مهم
      • ۱۰.۱ داوران
      • ۱۰.۲ پیامبران
      • ۱۰.۳ روحانیون
    • ۱۱ تقسیمات مذهبی
    • ۱۲ عرفان و کابالا
    • ۱۳ تاریخ یهودیت
      • ۱۳.۱ پیدایش یهودیت
      • ۱۳.۲ تاریخ باستان
      • ۱۳.۳ تاریخ میانه
      • ۱۳.۴ حسیدیّت
      • ۱۳.۵ روشنگری و اصلاحات (هاسکالا)
      • ۱۳.۶ تاریخ قرن بیستم و هولوکاست
      • ۱۳.۷ تاریخ معاصر
    • ۱۴ یهودیان ایران
    • ۱۵ مطالب وابسته
      • ۱۵.۱ یهودستیزی
      • ۱۵.۲ یهود دوستی
      • ۱۵.۳ انتقاد از یهودیت
      • ۱۵.۴ مطالعهٔ تورات
      • ۱۵.۵ اسرائیل
      • ۱۵.۶ صهیونیزم و یهودیت
      • ۱۵.۷ دیدگاه در مورد همجنسگرایی
      • ۱۵.۸ یهودیت و فمینیسم
      • ۱۵.۹ نقش زنان
      • ۱۵.۱۰ سمبل‌ها
    • ۱۶ ارتباط یهودیت با سایر ادیان
      • ۱۶.۱ فرقه‌های خارجی
    • ۱۷ نگارخانه
    • ۱۸ جستارهای وابسته
    • ۱۹ پانویس
    • ۲۰ منابع
    اعتقادات و فلسفه یهود
    نوشتار اصلی: فلسفه یهودی
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    فلسفه یهودی از تبیین بنی‌اسرائیل از سرچشمه جهان هستی و صفات ذاتی و فاعلی خدا به گونه‌ای فلسفی نشأت می‌گیرد. از این‌رو، کتاب مقدس عبری که تنخ نامیده می‌شود؛ منبع بنیادینی است که فلسفه یهودی بر اساس آن استوار می‌گردد. خاخام‌ها در دوره تنائیم، که در فاصله قرن اول قبل از میلاد تا قرن دوم بعد از میلاد است، و خاخام‌های دوره امورائیم که، بین قرون دوم و ششم میلادی‌است، چنین بینشی را نسبت به خدا و ارتباط آن با کیهان به روشی مشابه ادامه دادند. این اندیشه‌ها موضوعاتی چون وحدت، علم مطلق، قدرت مطلق، خیرخواهی خدا، اسرائیل و رسالتی که در قبال امت‌ها دارد، مفهوم ماشیح و نجات، هدف و قلمرو شریعت و هلاخا را دربر می‌گیرد. علاوه بر تلمود، در میشنا و میدراش نیز توجه دانشمندان به بحث‌های الهیاتی و فلسفی در چهارچوب تفکر یهودی معطوف شد. علاوه بر این، کابالا و متون عرفانی یهودیت نیز مشتمل بر پژوهش‌های نظری پیچیده‌ای دربارهٔ سیر آفرینش و ذات خداوندی است.

    مفهوم ذات خدا
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    ذات انسان
    شاید مهم‌ترین محور اندیشه‌ای که از دیدگاه تفکر انسان شناختی در دین یهود وجود داشته باشد و سپس آن را در سایر ادیان الهی نیز می‌یابیم، تصویر هبوط یعنی سقوط انسان از موقعیت استعلایی و بهشتی خود به زندگی در رنج و سختی بر روی زمین است که در مفهوم «گـ ـناه نخستین» مستتر است. ایدئولوژی معادشناختی یهود که از این تصویر ریشه می‌گیرد بر باور به یک خدای واحد، قهار و قدرتمند استوار است که با ابراهیم پیوند بسته و قانون (تورات) خود را به موسی سپرده و بر یک خط سیر ضروری در رفتار انسانی تأکید می‌کند که سرانجام به «نجات» به دست یک منجی در پایان عمر جهان خواهد انجامید. «سرنوشت بشری» در این مفهوم سرنوشتی مشترک است که آینده‌ای مشترک را نیز ایجاب می‌کند، هر چند این اشتراک همان گونه که خواهیم دید با مفهوم «برگزیدگی» قوم یهود ناخوانایی دارد.

    در دین یهود، انسان تصویری است از خدا و از این رو شناخت انسان در واقع شناخت پروردگار است. در عهد عتیق این امر به خوبی روشن است. در سِفْر پیدایش می‌خوانیم: «و خدا گفت آدم را به صورت ما و موافق شبیه ما بسازیم». (۱:۲۶)و این انسان خدای گونه است که حاکم بر زمین و موجودات آن شمرده می‌شود: «تا بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان و بهایم و بر تمامی زمین و حشراتی که بر زمین می‌خزند حکومت نماید، پس خدا آدم را به صورت خود آفرید. او را به صورت خدا آفرید. ایشان را نر و ماده آفرید، و خدا ایشان را برکت داد و خدا به ایشان گفت بارور و تکثیر شوید و زمین را پر سازید و در آن تسلط نمایید و بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان و همهٔ حیواناتی که بر زمین می‌خزند حکومت کنید» (سِفْر آفرینش، ۲۶–۲۸: ۱). در مزامیر نیز می‌خوانیم: «پس انسان چیست که او را به یادآوری و بنی آدم که از او تفقد نمایی، او را از فرشتگان اندکی کم‌تر ساختی و تاج جلال و اکرام را بر سر او گذاردی، او را بر کارهای دست خودت مسلط نمودی و همه چیز را زیر پای وی نهادی»(۴–۷: ۸).

    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    خوبی و بدی
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    اصول دین
    یهودیان معتقدند موسی ده فرمان و تورات را از کوه سینا با خود پایین آورد؛ و به جز پنج کتاب (سفر) موجود، تورات محتوای دیگری هم دارد که آن را میشنا یا تورای شفاهی هم می‌نامند که در آن توضیح می‌دهد، چگونه می‌توان قوانین پنج سفر را انجام داد. تفسیری که بر میشنا نوشته شده‌است گمارا نام دارد و این دو کتاب را با هم تلمود می‌نامند.

    یهودیان سنتی معتقدند خداوند تورای مکتوب و شفاهی را به موسی داد و او آن‌ها را با رعایت امانت به یهودیان رسانید و آنچه که امروز در دست ماست هم دقیقاً همان نسخه اولیه است و همه دستورهای آن باید اجرا شود.

    یهودیان لیبرال می‌گویند تورات الهام خداوند است اما انسان‌ها آن را نوشته‌اند و دستورهای اخلاقی آن همیشه لازم‌الاجرا هستند، بر خلاف بسیاری از دستورهای آیینی که امروزه لازم نیست انجام شوند.

    در یهودیت به بحث گذاشتن فرمان‌ها و تحقیق دربارهٔ چگونگی اجرای آن‌ها حرکتی مثبت تلقی می‌شود. تلمود پر است از قصه‌های کسانی که در این موارد با هم بحث می‌کردند. لطیفه‌ای در اینباره هست که می‌گوید «دو یهودی، سه نظر». برخی از این نظرات را همه یهودیان پذیرفته‌اند اما برخی دیگر هنوز مورد بحث هستند.

    امروزه یهودیت رهبر واحدی ندارد که تصمیم بگیرد فرمان‌ها را چگونه باید اجرا کرد یا به چه چیز باید اعتقاد داشت. یهودیان اعتقادات و نظرات مختلفی دارند.

    ده فرمان را همه یهودیان در پای کوه سینا شنیدند. این خاصیت ده فرمان است اما یهودیان در مورد این که که تمام ششصد و سیزده دستور تورا به یک اندازه اهمیت دارد اتفاق نظر ندارند.

    یهودیت داگما (اصول عقاید) رسمی ندارد، هیچ مجموعه عقایدی نیست که یک یهودی باید باور داشته باشد، و در واقع اعمال مهمتر از عقاید هستند. در طول تاریخ علمای یهود سعی به ایجاد اصول دین کردند، معروف‌ترین آنهاموسی بن میمون یک معلم معروف یهودی در قرن دوازدهم میلادی بود که فهرست اعتقادات سیزده گانهٔ یهودیان را چنین تنظیم کرد:

    1. خدا همه چیز را خلق نمود و هم چنان همه چیز را اداره می‌کند.
    2. تنها یک خدا وجود دارد که در همه چیز کامل است.
    3. خدا بدن ندارد و شبیه هیچ چیزی در این دنیا نیست.
    4. خدا همیشه بوده و همیشه خواهد بود.
    5. انسان‌ها باید تنها برای خدا عبادت کنند.
    6. کلام تمام انبیای بنی اسراییل درست است.
    7. پیش گویی‌های موسی درست است و او بالاترین پیامبری است که بوده و خواهد بود.
    8. خدا تورات را به موسی داد.
    9. تورات تغییر نخواهد کرد و تورات دیگری هم نخواهد آمد.
    10. خدا افکار و اعمال همه را می‌داند.
    11. خدا کسانی را که از دستورهایش پیروی می‌کنند پاداش و مخالفینش را عذاب خواهد داد.
    12. ماشیح خواهد آمد.
    13. خدا مردگان را به زندگی برخواهد گرداند.
    هلاخا
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    نوشتار اصلی: هلاخا

    هلاخا (به عبری: הלכה)، به مجموعه قوانین شریعت یهود گفته می‌شود، قوانینی که از تنخ، تلمود و خاخام‌ها و همچین آداب و رسوم یهودیان ناشی می‌گردد.

    ده فرمان
    ده فرمان این‌ها هستند:

    1. به خدا اعتقاد داشته باشید
    2. جز او کسی یا چیزی را نپرستید تصویری یا مجسمه‌ای را به عنوان خدا نسازید به آن ارادت نورزید و آن را تعظیم نکنید
    3. نام خدا را بیهوده نبرید
    4. شبات نگه دارد یعنی در روز هفتم استراحت کنید
    5. به والدین خود احترام بگذارید
    6. قتل نکنید
    7. زنـ*ـا نکنید
    8. دزدی نکنید
    9. شهادت دروغ ندهید
    10. به مال دیگری حسد نورزید
    قوانین هفتگانه نوح
    نوشتار اصلی: قوانین هفت‌گانه نوح
    هفت فرمان اخلاقی است که بر اساس تلمود و توسفتا، از سوی خدا به نوح داده شد و تمام آدمیان باید از این دستورها اطاعت کنند؛ اگر هم جنتیلها (غیریهودیان) به این هفت فرمان پایبند باشند و آن‌ها را رعایت کنند، به رستگاری می‌رسند.

    1. ممنوعیت بت‌پرستی: بت نپرستید.
    2. ممنوعیت قتل: خون کسی را به ناحق بر زمین نریزید، خودکشی نکنید و فرزندان خود را نکشید و قربانی نکنید.
    3. ممنوعیت زنـ*ـا: زنـ*ـا نکنید.
    4. ممنوعیت قسم ناروا: سوگند ناروا نخورید و تهمت نزنید.
    5. گوشت حیوان زنده و خون را نخورید.
    6. عدل و داوری را برپا سازید.
    7. تشکیل دادگاه شرعی برای نظارت بر انجام شش فرمان مورد اشاره.
    آخرت و زندگی بعد از مرگ
    نوشتار اصلی: عولم حبا
    در نخستین نوشته‌های تنخ یهودی، سخنی از زندگی پس از مرگ، کیفر و پاداش، بهشت و جهنم نمی‌رود. اعتقاد بر این بود که مردگان به سرزمین مردگان که شئول نامیده می‌شد، می‌روند. مرگ زودرس، کیفر خدایی دانسته می‌شد که بدکاران و کافران به آن دچار می‌شوند[۹] و زندگی طولانی بالاترین خوش‌بختی دانسته می‌شد.[۱۰]؛ زندگی پس از مرگ نامشخص تلقی می‌گردید.[۱۱] ظاهراً به این دلیل که مردم همسایه اسرائیل، به زندگی پس از مرگ به شیوه زندگی در قبر باور داشتند؛ اسرائیلیان از آن‌ها دوری می‌جستند. بنی‌اسرائیل، از دفن کردن اشیاء در گورها پرهیز می‌کردند؛ زیرا انسان را از خاک می‌دانستند که به خاک بازمی‌گردد.[۱۲] در دوره‌های بعدی، باور به آخرت در بین یهودیان به وجود آمد. در کتاب حکمت آمده‌است:

    آری، خداوند به راستی انسان را نابودناشدنی آفریده‌است؛ چنانچه خود نابودناشدنی است.[۱۳]

    در تلمود آمده‌است:

    اگر کسی برانگیخته شدن مردگان را نفی کند، در روز رستاخیز بهره‌ای نخواهد برد.[۱۴]

    افراد پرهیزکار می‌توانند بعد از مرگ به باغ عدن که همان بهشت نیکوکاران است بروند. آن‌ها در آنجا لـ*ـذت واقعی را که قابل شرح و توصیف نیست درک خواهند کرد و دوباره با کسانی که دوستشان دارند زندگی خواهند کرد.

    افرادی که خیلی بی‌گـ ـناه نبوده‌اند٬ بعد از مرگ، ابتدا به محلی به نام گِهینوم می‌روند .هر کار زشت، یک دیو خلق می‌کند که همان دیو، در گهینوم او را شکنجه می‌کند٬ اما هیچ یهودی بیشتر از ۱۲ ماه در گهینوم نمی‌ماند. پس از آن به محل جاودانی‌اش در باغ عدن می‌رود.

    افراد بسیار گـ ـناه‌کار و یا کسانی که یهودی نیستند بعد از آن ۱۲ ماه به باغ عدن نمی‌روند بلکه به عقیدهٔ بعضی٬ آنها نابود می‌شوند و به عقیدهٔ بعضی دیگر٬ تا ابد به حال پشیمانی زندگی می‌کنند.

    وقتی مسیح می‌آید تا جهان کامل و نیک را آغاز کند٬ افراد پرهیزکار دوباره به دنیا برمی‌گردند تا فرصت تجربهٔ یک جهان پاک را داشته باشند؛ اما افراد بدکار باز نخواهند گشت.[۱۵]

    مسیح
    ماشیح یا مسیح کسی است که به اعتقاد یهودیان ظهور خواهد کرد و نجات دهنده آن‌ها خواهد بود. طبق پیشبینی انجیل عهد عتیق وقتی مسیح بیاید به همهٔ رنج‌ها و بیماری‌ها پایان می‌دهد و دیگر هیچ ملتی علیه ملتِ دیگر شمشیر نخواهد کشید و دیگر کسی فنون جنگی نخواهد آموخت. او خدای بنی‌اسرائیل را در سراسر جهان معرفی می‌کند به‌طوریکه همهٔ دنیا از نظر خداشناسی یکی می‌شود. براساس عهد عتیق، مسیح در سرزمین اسرائیل و در زمانی ظهور می‌کند که اکثر ساکنین این سرزمین، یهودی هستند. مسیح موعود باید از فرزندان داود پادشاه باشد. بعد از موسی افراد زیادی ادعای مسیح بودن کردند.[۱۶]

    اخلاق
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    تیکون عولم
    نوشتار اصلی: تیکون عولم
    تیکون عولم اصطلاحی در عرفان یهودی یا کابالا است که اعتقاد دارد وظیفه یهودیان در دنیا تعمیر دنیا است. بر این اساس وقتی نورالهی از بالای درخت زندگی به پایین سرازیر شد باعث شکست ظروفی که این نور در آن‌ها قرار می‌گرفت شد و تکه‌های این ظروف در دنیا پخش شدند. از این رو هر چیزی در دنیا دارای این جرقه‌های الهی است.

    رفتار با دیگران
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    ۶۱۳ میتزووت
    میتزووت[تلفظ؟] (به معنی فرمان‌ها یا دستورها)، اعمال مطرح در مذهب یهودیت هستند. میتزوا (مفرد) دستوری است که خدا به مردم می‌دهد. برخی میتزوا را به عمل صالح یا نیکوکاری ترجمه می‌کنند. ششصد و سیزده میتزووت در توراه وجود دارد، که یهودیان موظف به انجام دادن آن‌ها هستند. برخی در مورد پرستش خدا، زندگی روزمره داخل هستند و برخی در مواقع خاص صورت می‌گیرند. بسیاری از این دستورها را الان نمی‌توان اجرا نمود چرا که معبد مقدس اورشلیم تخریب شده‌است.

    حسید
    نوشتار اصلی: یهودیت حسیدی
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    صداکا
    220px-Tzedoko_gelt.JPG

    کیسه نیکوکاری
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    کتاب‌های مذهبی
    ۱.تنخ شامل ۳۹ کتاب است که در دوره‌ای بیش از هزار سال به رشته تحریر درآمده‌اند. یهودیان و حتی مسیحیان برای کتاب مقدس، تقدس والایی قائلند و آن را الهام خداوند بر نویسندگان کتاب مقدس می‌دانند و بر این باورند که کتاب مقدس دو مؤلف دارد یکی خدا و دیگری بشر و بین ایندو عنصر خدایی و بشری جدایی وجود ندارد. تنخ خود به ۳ بخش تقسیم می‌شود:
    250px-Torah_and_jad.jpg

    طومار تورا مقدس که به منظور تشریفات مذهبی در یک کنیسه گشوده شده‌است.
    • تورا
    • نوییم
    • کتوویم
    ۲.تلمود تفاسیر تورا
    200px-Talmud_set.JPG

    سری تلمود بابلی
    ۱. تلمود بابلی
    ۲. تلمود اورشلیم
    میشنا
    گمارا
    توسفتا
    ۳.میدراش
    ۴. آثارهالاخایی
    • ۱. تور
    • ۲.میشنه تورا
    • ۳.شولحان عاروخ
    • ۴. رسالات سؤال و جواب
    ۵.توسفتا
    ۶.پیوت کتاب شعرهای مذهبی
    ۷.زوهر کتاب اصلی عرفان یهودی یا کابالا
    ۸.سیدور کتاب نماز و ادعیه
    هویت یهودی
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    قوم یهود
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    مفهوم قوم برگزیده
    نوشتار اصلی: یهودیان به عنوان قوم برگزیده
    نوشتار اصلی: نور در بین ملتها
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    ملاک یهودی‌بودن
    نوشتار اصلی: چه کسی یهودی است؟
    ۱۳ اصل ایمان:

    1. من با ایمان کامل باور دارم که خالق، که برکت باد نامش، خالق و راهنمای هرچیزی است که آفریده شده و آفریده خواهد شد.
    2. من با ایمان کامل باور دارم که خالق، که برکت باد نامش، تنها یکی است و واحد و یکتا خواهد ماند.
    3. من با ایمان کامل باور دارم که خالق، که برکت باد نامش، جسمی ندارد و بدون هرگونه خصلت و شکل قابل درک است.
    4. من با ایمان کامل باور دارم که خالق، که برکت باد نامش، نخستین ازلی و آخرین ابدی است.
    5. من با ایمان کامل باور دارم که خالق، که برکت باد نامش، تنها دهنده خواسته و دعای من است.
    6. من با ایمان کامل باور دارم که سخن تمامی پیامبران خدا، حق و درست است.
    7. من با ایمان کامل باور دارم که موسی بر حق است و آنچه گفت دربارهٔ پیش و پس از خود، راست و درست است.
    8. من با ایمان کامل باور دارم که توراتی که در دست من است همان کتابی است که خدا بر او نازل نمود.
    9. من با ایمان کامل باور دارم که خالق، تورات را برای ما فرستاد و تغییری در آن نخواهد داد که جلال باد نامش.
    10. من با ایمان کامل باور دارم که خالق، که برکت باد نامش، تمامی نیازهای بشر را می‌داند، بر اندیشه آن‌ها واقف است و چنانچه مکتوب است که برآورنده قلب‌ها و درک‌کننده اعمالشان است (مزامیر ۳۳:۱۵).
    11. من با ایمان کامل باور دارم که خالق، که برکت باد نامش، بر کسانیکه تورات را عمل کنند پاداش دهد و آنان که اجرا نکنند، جزا خواهد داد.
    12. من با ایمان کامل باور دارم که مُنجی و نجات‌دهنده، روزی برای ما خواهد رسید و من هر روز برای آمدنش انتظار می‌کشم.
    13. من با ایمان کامل به زندگی دوباره پس‌از مرگ باور دارم و ذکر و نامش بلندمرتبه باد برای همیشه و تا ابد.
    —موسی بن میمون
    یهودیت بر خلاف اسلام و مسیحیت تأکید زیادی به مسئله قومیت دارد. از این رو یهودیت ترکیبی از دین و نژاد است. یهودیت ارتودکس معتقد است، شخصی که از مادر یهودی به دنیا آمده، ولو به دین دیگر بگراید، باز هم یهودی است.[۱۷] به صورت تاریخی، یهودی که مدعی الحاد است، ممکن است عنوان حِرِم(به عبری: חרם) به خود بگیرد، اما اعلام الحاد او موجب از دست دادن عنوان یهودیت از وی نمی‌شود.[۱۸] برای نمونه مورد باروخ اسپینوزا را ببینید.

    بر اساس باورهای یهودیان همچنین آنوسیان (یعنی کسانی که به‌رغم میل خود به دین دیگری گرویده‌اند) و فرزندان دختری آنان، یهودی حساب می‌شوند.

    در یهودیت، عنوان خاصی برای کسانی که یهودی هستند، ولی شریعت یهود را رعایت نمی‌کنند وجود دارد که آن‌ها را مِشومدیم (به عبری: משומדים) می‌نامند، در بین علمای یهود در مورد نحوه رفتار با آنان، بر اساس قانون شریعت، بحث زیادی وجود دارد، اما در مورد یهودیت آنان اختلاف نظری وجود ندارد.

    کسی که ایمان خود به یهودیت را از دست می‌دهد، همواره می‌تواند به این آیین بازگردد؛ و در این حالت هیچ احتیاج به مراسمی رسمی یا خاص نیست.

    همچنین تعاریف دیگری بر اساس تست دی‌ان‌ای و تشخیص کروموزوم وای هارون(Y-chromosomal Aaron)، وجود دارد.[نیازمند منبع]

    گرویدن به یهودیت
    نوشتار اصلی: گرویدن به یهودیت
    گرویدن به یهودیت (به زبان عبری: גיור) اقدامی رسمی از سوی فردی جنتیل است که قصد دارد به عنوان یک عضو کامل یک جمعیت یهودی درآید. یک تغییر دین معمولاً اقدامی مذهبی و ابراز نزدیکی با مردم یهودی و گاهی سرزمین اسرائیل است.[۱۹][۲۰][۲۱]

    بر خلاف باور عموم گرویدن به یهودیت ممکن است، گر چه نسبتاً کم اتفاق می‌افتد. یهودی شدن نسبت به گرویدن به مذاهب ابراهیمی دیگر سخت‌تر، و ممکن است چند سال به طول بکشد.[نیازمند منبع] از آنجا که گرویدن به یهودیت بر غیر بنی اسراییل لازم نیست و نزد یهودیت شرط خداپرستی برای غیر اسراییل کافیست، لذا معمولاً خاخام‌ها ممکن است فرد را از این کار نهی کنند و تنها وقتی که فرد جدیّتِ خود را ثابت کند شخص خاخام دست بکار می‌شود.[نیازمند منبع]

    بنا به حکم حلاخا شرط اول یهودی بودن شجره مادری می‌باشد، لذا فردی که فقط پدر یهودی داشته باشد باید مانند یک گوییم رسماً مراحل دراز یهودی شدن را دنبال کند، این در حالیست که فردی که حتی مادر مادر مادرش یهودی بوده، مستقیماً یهودی بحساب می‌آید، حتی اگر چند نسل پیرو دین دیگری بوده باشند، با این وجود یهودی محسوب می‌شوند و به نیاز به عضویت سخت و رسمی نمی‌باشند. مذهب ریفورم فردی که فقط پدر یهودی داشته باشد را قبول داد.[نیازمند منبع]

    آنوسیم
    نوشتار اصلی: آنوسی
    آنوسیم (به عبری: אנוסים)، در عبری جمع «آنوس» و به معنی «مجبور شدگان» است. در آیین یهودی، کلمه‌ای حقوقی است که به یهودیانی که مجبور به ترک غیر اختیاری آئین یهودیت شده‌اند ولی همهٔ تلاش خود را می‌کنند تا در شرایط اجبار به آیین یهودی خود پایبند باشند، اطلاق می‌شود. بر اساس فقه یهودی آنوسیان یهودی محسوب می‌شوند حتی اگر چندین نسل به صورت مخفی زندگی کرده باشند.[۲۲]

    جمعیت یهودیان
    یهودیان بر خلاف ملتهای دیگر در محل خاصی در دنیا زندگی نکرده‌اند. تنها یهودیان به مدت کمی در زمان معبد اول و دوم دارای کشور مستقلی بودند و از این زمان به بعد در تمامی دنیا در بین ملتهای دیگر به صورت اقلیت زندگی می‌کردند. امروزه کشورهای ایالات متحده، اسرائیل، کانادا، انگلستان، فرانسه، آرژانتین و آفریقای جنوبی دارای جمعیت یهودی زیادی هستند. بر اساس آمار سال ۲۰۱۳ در تمامی دنیا ۱۳٫۹ میلیون یهودی وجود دارد که اسرائیل و ایالات متحده ۸۰٪ از این تعداد را در خود جای داده‌اند.

    تقسیمات سنتی و نژادی
    ملت یهود خود به چند دسته تقسیم می‌شود که از نظر ظاهری، رنگ، فرهنگ، موقعیت مکانی، آداب و رسوم متفاوت هستند.

    • اشکنازی: یهودیان که ریشه از اروپا و روسیه دارند.
    • میزراهی: یهودیان که ریشه از خاورمیانه هستند.
    • سفارادی: یهودیان ساکن حوضه دریای مدیترانه در اروپا و مراکش هستند.
    • بتا اسراییل: یا یهودیان اتیوپی که سیاه پوستند.
    • بنه روما: یهودیانی که از ایتالیا سرچشمه می‌گیرند.
    زبان‌ها
    • عبری
      ییدیش
      یهودی-عربی
      یهودی آرامی
      گویش بخارائی
      یهودی-تاتی
      لادینو
      یهودی-پارسی
    الفبای عبری
    نوشتار اصلی: الفبای عبری
    حروف الفبای عِبری در نوشتن خط عبری و نیز برخی نشانه‌های علمی و ریاضی بکار می‌رود.

    نمازها و دعاها
    لباس‌های مذهبی
    لباس مردان:در کنیساها و جوامع مذهبی کلاهی بنام کیپا، که از جنس مخمل یا ساتن یا کاموایی است، بسر گذاشته می‌شود و لباسی سفید و شلواری سیاه می‌پوشند و برای خواندن نماز شالی بنام تالیت و تفیلین (دو نوار سیاه رنگ که دارای جعبه‌ای از آیات تورا می‌باشد که یکی بدست و دیگری به روی پیشانی بسته می‌شود) می‌بندند. بعضاً رسم است که شال باریکی بنام آتاراه روی تالیت می‌اندازند. همچنین بندی بنام ضیضیت از روی شلوار آویزان می‌گردد.

    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    نمازها
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    یهودیان معمولاً در هر روز سه نماز می‌خوانند و در روز شبات و سایر روزهای مقدس فرقه‌های ارتدکس و محافظه کار یک نماز اضافی هم به نام موساف خوانده می‌شود. نماز پنجمی هم به نام نئیلا وجود دارد که اکنون تنها در یوم کیپور دهمین روز از ماه تیشری که اوایل پاییز است خوانده می‌شود. می‌توان نماز را فرادی یا به جماعت یا به همراه منیان خواند. مثل نماز اسلامی در یهودیت هم نماز جماعت ارجح است و بخش‌هایی هم دارد که جز در جماعت اجرا نمی‌شود. اکثر مراسم آیینی در یهودیت با ملودی سنتی به نام نیگون به حالت آوازی قرائت می‌شود. در هر کنیسه، سکویی کم ارتفاع وجود دارد که حزان بر فراز آن این مناجات را رهبری می‌کند.

    براخاها
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    اعیاد و مناسبت‌ها
    نوشتار اصلی: اعیاد یهودی
    برگزار کردن اعیاد در یهودیت ریشه مرکزی ارتباط بشر با خدا و جهان می‌باشد. اعیاد مذهبی که بیشتر نشانهٔ رویدادهای مذهبی نظیر خروج از مصر و نزول تورا یا ارتباط با طبیعت دارند، این اعیاد شامل:

    پسح یا فصح هم نماد آزادی است و هم شکل‌گیری قوم یهود.
    شاوت یا عید هفته‌ها
    روش هشانا: عیدی است که نمود شروع سال یهودی است.
    یوم کیپور: روز آمرزش نیز شناخته می‌شود.
    حنوکا
    200px-Chanukia.jpg

    پوریم
    عید سوکوت: دو هفته پس از روش هشانا و پنج روز پس از یوم کیپور آغاز می‌شود و هشت روز ادامه دارد. باورمندان یهودی در این مدت، به برپایی سوکا می‌پردازند.
    سیمخا توراه (شادمانی تورات) - جشن پایان قرائت پنج صحیفه کتاب مقدس در پایان عید هشت روزهٔ سوکوت.
    تو بیشوات
    آسارا بتوت
    تیشا بآو
    علاوه بر اعیاد و مناسبت‌های قید شده، مناسبتهای زیر نیز توسط بسیاری از یهودیان، بخصوص در اسرائیل برگزار می‌شوند.

    روز هولوکاست:
    سالروز استقلال اسرائیل
    ‍یوم یروشالاییم یا روز اورشلیم: روز یک‌پارچه‌شدن شهر اورشلیم در پی پیروزی اسرائیل در جنگ شش روزه.
    شبات
    شبات (در عبری שבת به معنی شنبه) در دین یهودیت به روز تعطیل هفتگی (شنبه) می‌گویند؛ که بصورت نمادین به معنای هفتمین روز خلقت است. یکی از ده فرمان حفظ شبات است که با غروب جمعه آغاز می‌شود و با غروب شنبه به پایان می‌رسد. شبات روز استراحت برای تشکر از خداوند برای خلق زمین است.

    تقویم عبری
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    زندگی
    چرخه زندگی
    نقاط مهم حیات یک یهودی

    • تولد
    • بریت میلا: نوزاد پسر در هشتمین روز تولد خــتنه و نام گذاری می‌شود.
    • پیدیون هابن: رسمی است که پدر کودک انجام می‌دهد تا برای اولین فرزند پسرش از معبد نجات بطلبد. بط لاویان و کاهنان این رسم را اجرا نمی‌کنند.
    • بت میتزوا: در دوازده سالگی دختر برگزار می‌شود و پس از آن او یک زن تلقی می‌شود.
    • برمیتزوا: همان مراسم در سیزده سالگی یک پسر است که تورات خوانی و دعاهای خاصی هم دارد.
    • ازدواج
    • تولد اطفال
    • مرگ
    کشروت
    300px-Bundesarchiv_Bild_146-1983-097-14A%2C_Sch%C3%A4chtung.jpg

    نحوه کشتار حیوانات در یهودیت. گردن حیوان با یک ضربه چاقو بریده می‌شود و صبر می‌کنند تا تمام خون حیوان از بدن او خارج شود.
    به قوانین یهودیان برای غذاها کشروت می‌گویند یهودیانی که قانون کشروت را رعایت می‌کنند غذاهای خاصی می‌خورند که با ترتیب خاصی تهیه می‌شود. غذایی که یک یهودی می‌تواند بخورد کوشر نامیده می‌شود. یهودیان سنتی در این مورد حساسیت بسیاری به خرج می‌دهند. یهودیان نمی‌توانند در رستوران‌های غیر کوشر یا در منزل کسی که کشروت را رعایت نمی‌کند غذا بخورند. گاهی رعایت این اصل دیدار دوستان یا انجام کار را دشوار می‌کند.

    • یهودیان می‌توانند همه نوع میوه یا سبزی را اگر خوب شسته شود و مطمئن شوند حشره‌ای در میان آن نیست بخورند.
    • یهودیان می‌توانند هر ماهی باله و فلس داری را بخورند. از جمله قزل آلا و ماهی تُن اما خرچنگ صدف و میگو برایشان حرام است.
    • یهودیان می‌توانند گوشت هر حیوان نشخوارکنندهٔ سم شکافته‌ای را بخورند از جمله: گاو گوسفند بز و آهو.
    • گوشت پرندگانی که در تورات برای خوراک مردم ناپاک خوانده شده غیرقابل مصرف است اما مرغ اردک و بوقلمون حلال است.
    • غذایی که کسی می‌پزد یا در بسته‌بندی عرضه می‌شود باید به نظر و تأیید متخصص کشروت یا ماشگیاخ برسد.
    • گوشت حیوان غیرنشخوارکننده یا غیر سم شکافته حرام است. مثلاً خوک سم شکافته‌است اما نشخوار نمی‌کند. فیل نه سم شکافته‌است نه نشخوار می‌کند. هر دو تریف هستند.
    • خزندگان، دوزیستان و جوندگان تریف هستند
    • هیچ حیوان دریایی که فلس و باله نداشته باشد کوشر نیست مثل کوسه، مارماهی، خرچنگ ومیگو
    • پرندگان گوشت‌خوار نام بـرده در تورات برای خوردن مناسب نیستند.
    • حیوان را باید با حرکت سریع یک چاقوی بسیار تیز ذبح کرد تا سریع بمیرد.
    • تمام خون گوشت باید قبل از خوردن خارج شود.
    • غذای کوشر باید در آشپزخانهای تهیه شود که برای غذای کوشر آماده شده‌است. اگر غذای غیر کوشر در آن پخته شده باشد باید اول به طریق خاصی تمیز شود.
    • نباید مخلوط شیر و گوشت ، پخته و خورده شود.
    • نوشید*نی باید توسط یک یهودی و طبق دستورات و روش یهودی ساخته شود و توسط یک ربی، طی مراسمی حلال شود وگرنه قابل استفاده نیست.
    • یک دهم از محصول هر کشاورز و باغدار یهودی باید برای امور دینی پرداخته شود وگرنه محصول٬ حلال نیست.[۲۳]
    قوانین خلوص مراسم (توماه)
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    خلوص خانواده (نیداه)
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    قوانین شست‌وشو (طویلا)
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    صنیوت
    نوشتار اصلی: صنیوت
    در تلمود بابلی، ربّی العازر بن صدوق شرحی بر آیهٔ صنیوت از کتاب میکاه نوشت و آن را با مفهومعفت همراه کرد. (رساله سُکّه ۴۹:۳) شرایع یهودیت در واقع مردان و زنان یهودی را به پوشانیدن بدنشان امر کرده‌است؛ بر اساس هلاخا بر زنان واجب است که موی سر را بپوشانند[۲۴]؛ بر مردان نیز جایز نبود که سرناپوشیده چهار ذراع راه بروند یا تورات را تلاوت کنند.[۲۵] هر چند پوشش سر مردان بیشتر نمادی از تقوای الهی تلّقی می‌شد و از قوانین صنیوت دانسته نمی‌شد. بر اساس تورات، شنیدن صدای آواز زنان عروه یا برهنگی دانسته می‌شود.[۲۶] اگر زنی صدایش به قدری بلند بود که وقتی در خانه‌اش سخن می‌گفت، همسایگان قادر به شنیدن صدایش بودند، مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد.[۲۷] بر اساس قانوننگیا، تماس و دست دادن زن و مردی که وابستگی خانوادگی نزدیک ندارند، جایز نیست. بر اساس قانونایحود، زن و مرد بیگانه از خلوت کردن با هم منع شده‌اند. در کنیسه‌های یهودی، زنان و مردان به وسیلهٔ پرده‌ای به نام مهیتزا از هم جدا می‌شوند. فتاوای یهودی همچنین اختلاط زنان و مردان در رقصیدن را جایز نمی‌دانند. بر اساس شولحان عاروخ، پوشیدن لباس جنس مخالف و نیز پوشیدن لباس کفّار ممنوع می‌باشد.[۲۸]

    اماکن مقدس
    ارض ییسرائل
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    بیت همیقداش
    نوشتار اصلی: هیکل سلیمان
    نوشتار اصلی: معبد دوم اورشلیم
    هیکل مقدس (به عبری: בית המקדש הראשון تلفظ: بیت همیقداش) به معنای خانه مقدس و به عربی بیت المَقدِس، یا هیکل سلیمان مجموعه‌ای از معابد مقدس و اماکن مذهبی یهودیان در کوه معبد است که در شهر باستانی اورشلیم قرار دارد. بر باور یهودیان، پرستش‌گاه اورشلیم، مکان حضور دایمی خدایی است که معبد متعلق به اوست و نیروی الهی او همواره در مکان مقدس پرستش‌گاه فیضان دارد. معبد اورشلیم اکنون ویران شده‌است. در کتاب مقدس عنوان هیکل برای این بنا به کار رفته‌است. به باور یهودیان، معبد به دستور خدا و توسط سلیمان ساخته شد.

    سنهدرین
    نوشتار اصلی: سنهدرین
    سنهدرین (عبری:סנהדרין به معنی «با هم نشستن» یا «انجمن») دادگاه و شورای عالی یهودیان در زمان گذشته بود که از بیست و سه قاضی از شهرهای اسرائیل، تشکیل می‌شد. اعضای سنهدرین، ۷۱ تن بودند. سنهدرین بزرگ، در اورشلیم، واقع بود. دادگاه در همه روزها، جز در روزهای عید و روز سبت، برقرار بود. رئیس سنهدرین ناسی و رئیس عدالت آن او بیت دین نامیده می‌شد. سنهدرین، در زمان تئودوسیوس دوم منحل شد و عنوان ناسی نیز ممنوع گشت. در زمان عمر بن خطاب، تلاشهایی برای احیای سنهدرین در اورشلیم صورت گرفت؛ اما موفقیت‌آمیز نبود.[۲۹][۳۰]

    کنیسه
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    کنیسا یا کنشت به نیایشگاه و محل اجتماعات دینی یهودیان گفته می‌شود.

    200px-Berlin_Neue_Synagoge_2005.jpg

    میکوه
    نوشتار اصلی: میکوه
    یا میقوه، به استخر یا حمام برای امر غسل گفته می‌شود.

    سوکا
    نوشتار اصلی: سوکوت
    سوکا (به عبری: סוכה) سایبانی است که با آغاز عید سوکوت، یهودیان در کنار خانه یا بالکن آپارتمان خود برپا می‌کنند و سقف آن را با شاخه‌های بزرگ نخل یا درختان دیگر می‌پوشانند. بر طبق فرامین مذهبی، دیوارهای سایبان می‌بایست از پارچه، برزنت یا چوب ساخته شود.

    یهودیان باورمند، در هفت روز عید سوکوت غذای روزانه خود را در سوکا صرف می‌کنند و مردان شب را به تنهایی در داخل آن به روز می‌رسانند. در ایام عید سوکوت، یهودیان به دید و بازدید از یکدیگر می‌روند و در سوکا از یکدیگر پذیرائی می‌کنند.[۳۱]

    یشیوا
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    زیارتگاه‌ها
    • دیوار نُدبه (در عبری: הכותל המערבי، تلفظ: کوتِل همعرابی (به معنای دیوار غربی)،[۳۲] تلفظ عامیانه عبری: کُتِل) مقدس‌ترین مکان مذهبی یهودیان است که بر روی تپه موریا در شهر اورشلیم قرار دارد. بر باور یهودیان دیوار ندبه از آخرین باقی‌مانده‌های هیکل سلیمان و دومین پرستش‌گاه اورشلیم و مرکز دعا برای یهودیان سراسر جهان است.
      200px-Western-wall-plaza.jpg
    • نمای دیوار ندبه در شهر اورشلیم
    • حرم ابراهیمی یا غار پدران:در اورشلیم مکانی که آدم، حوا، ابراهیم، اسحق، لیاه، یعقوب، ساره و ربکا در آن بخاک سپارده شده‌اند.
    • آرامگاه مادران:در طبریه آرامگاه میریام، صفورا، یوکابد، ابیگاییل و الیشوا می‌باشد.
    • آرامگاه استر و مردخای در همدان
    • آرامگاه راحل در نزدیکی بیت لحم
    • آرامگاه داود در اورشلیم
    • آرامگاه دانیال در شوش
    • آرامگاه حبقوق در تویسرکان و همچنین در حکوک، اسرائیل.
    • آرامگاه بنیامین در کفار سابا
    • آرامگاه یوسف در نابلس، قبرهای افرایم و منسی فرزندان یوسف هم در این آرامگاه هست.
    شهرهای مقدس
    • اورشلیم
    • حبرون
    • صفاد
    • طبریه
    افراد مهم
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    داوران
    نوشتار اصلی: دیان
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    پیامبران
    موسی

    روحانیون
    • کوهن:رهبران مذهبی از نسل هارون که رهبری قوم را در گذشته بر عهده داشتند.
    • لاویان: لاویان طبقه روحانی بودند که فرزندان لوی یکی از فرزندان یعقوب بودند. این قبیله به صورت کلی وظیفه انجام اعمال مذهبی را داشتند.
    • خاخام یا ربی:که مسئول امور مذهبی می‌باشد.
    حذان:قاری ادعیه (اذان‌گو)
    گبای:متصدی امور روزمره، خادم
    تقسیمات مذهبی
    200px-Reb_Moshe_Feinstein.jpg

    یکی از بزرگترین راوهای ارتدکس
    جز سه گروه محافظه کار، اصلاح طلب و ارتدوکس گروه‌هایی با تعداد کمتری هم وجود دارند مثل قرائون. هر گروهی بر اساس فهم خودش از یهودیت اعمال خودش را دارد. برخی از یهودیان بسیاری قوانین را کنار گذاشته‌اند. مثلاً اصلاح طلبان یا لیبرال‌ها کشروت یا شبات را رعایت نمی‌کنند و به جای آن جنبه‌های اخلاقی یهودیت را مدّ نظر قرار می‌دهند. یهودیان که دیدند با این اوضاع سُنن یهودی از دست می‌رود برای حفظ سنن، محافظه‌کاران را به وجود آوردند. ارتدوکس‌ها این هر دو را مردود می‌شمرند و تغییراتی را که آن‌ها به وجود آورده‌اند از اعتبار ساقط می‌دانند. نیمی از یهودیان با این وجود عضو یا پیرو هیچ‌کدام از این گروه‌ها نیستند.[نیازمند منبع]

    عرفان و کابالا
    نوشتار اصلی: کابالا
    نوشتار اصلی: عرفان مرکابا
    کابالا نامی است که بر تصوف یهودی اطلاق می‌شود و تلفظ اروپایی قبّالاه عبری است به معنی قدیمی و کهن. این واژه به شکل قباله برای فارسی زبانان و عربها است. بیشتر یهودیان ارتودوکس به آئین کابالا (کابالیسم) اعتقاد دارند. بر اعتقاد هواداران و معتقدین به آئین کابالا، فهمیدن و درک رموز مخفی درآئین کابالا، باعث می‌شود تا انسان بصورت روحانی‌واری به خدا نزدیکتر شود و بدین ترتیب بشریت به قدرت والایی از رموز مخفی خدا که برای دیگر انسانها پوشیده‌است، پی می‌برد. مهمترین منابع و کتب کابالیستی که به عنوان ستون فقرات و پایه اصلی «آئین کابالا» درآمدند، شامل مجموعه کتب عبری زوهار (به معنای «کتاب روشنایی») و هیچالوت (به معنای «کاخ‌ها») می‌شوند که به قرن اول میلادی بازمی‌گردند. نهایتاً در قرن سیزدهم میلادی کتاب زوهار نوشته شد که تفکر و شکل کنونی «آئین کابالا» را تشکیل داد.

    تاریخ یهودیت
    پیدایش یهودیت
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    300px-Sack_of_jerusalem.JPG

    منوره هفت شاخهٔ پرستش‌گاه اورشلیم را تیتوس، امپراتور روم پس از ویران کردن دومین معبد یهود به شهر روم برد.
    زیگموند فروید در کتاب موسی و یکتاپرستی، موسی را پیرو آخناتون فرعون یکتاپرست مصری و دین آتون می‌داند. سپس به علت سست شدن قدرت امپراتوری پس از اخناتون و طرد دین اتون توسط مصریان، موسی این دین را به جای ادامه در مصر به قوم یهود منتقل می‌کند. یهودیان آن زمان در قلمرو مصر ساکن بودند. موسی همچنین رسم مصری خــتنه را به قوم یهود داد.[۳۳]

    این دین با ادعای پیامبری موسی از طرف یهوه آغاز شده و به نام‌های چون: دین عبری، دین بنی‌اسرائیل، دین کلیمی و دین یهودی آشنا است. رابرت هیوم در کتاب ادیان زنده جهان می‌گوید «این واژه نخستین بار در حدود یکصد سال پیش از میلاد مسیح در ادبیات یونانی- یهودی به کار رفته‌است و واژه دیگری که تمام تاریخ این دین را در بر بگیرد، وجود ندارد.»

    به اعتقاد یهودیان، موسی از طرف یهوه مأمور دو هدف بود، نخست دعوت بنی‌اسرائیل به عبادت خدای یکتا یا یهوه و دوم آزادی قوم بنی‌اسرائیل از اسارت فرعون مصر. بعد از موسی، یوشع رهبری بنی‌اسرائیل را برعهده گرفت و بعد از یوشع، پیامبران زیادی با آوردن کتاب مقدس، هدایت قوم بنی‌اسرائیل را عهده‌دار شدند. یهودیان، عهد قدیم را محصول تعالیم انبیاء، خود می‌دانند، تعالیمی که از موسی (حدود ۱۲۵۰سال قبلاً از میلاد) شروع و به ملاکی (حدود ۱۶۰ قبل از میلاد) ختم می‌شود. از عهد قدیم دو نسخه مهم قدیمی موجود و در دسترس است: یکی به زبان اصلی، یعنی عبری و دیگری به زبان یونانی که به ترجمه سبعینیه (با هفتادتنان) معروف است. قدیمی‌ترین نام عبری کتاب مقدس هاسفریم به معنای الکتب می‌باشد.

    تاریخ باستان
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    تاریخ میانه
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    حسیدیّت
    نوشتار اصلی: یهودیت حسیدی
    روشنگری و اصلاحات (هاسکالا)
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    تاریخ قرن بیستم و هولوکاست
    نوشتار اصلی: هولوکاست
    تاریخ معاصر
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    یهودیان ایران
    نوشتار اصلی: تاریخ یهودیان در ایران
    پیشینه حضور یهودیان در ایران به ۲۷۰۰ سال پیش بازمی‌گردد. آن‌ها پس از ویرانی معبدشان توسط بخت النصر فرمانروای قوم آشور، به مناطقی در جنوب عراق فعلی و ایران که زیر سلطه آشوریان درآمده بود کوچانده شدند. از اماکن مذهبی مقدس نزد یهودیان در ایران می‌توان به آرامگاه آستر و مُردخای و مزار حجی پیامبر در همدان و پیغمبریه در قزوین و آرامگاه دانیال نبی در شوش و قبرستانی به نام گیلیارد در دماوند و بسیاری دیگر اشاره کرد. ایران پس از اسرائیل و ترکیه دارای بیشترین جمعیت یهودی در خاورمیانه است.

    مطالب وابسته
    یهودستیزی
    نوشتار اصلی: تاریخ یهودستیزی
    یهود دوستی
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    انتقاد از یهودیت
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    مطالعهٔ تورات
    اگر تصمیم بر این باشد که کودکان، متقی پرورش داده شوند آگاهی از ۶۱۳ حکم تورات حیاتی است. این احکام، قوانین آیین یهود هستند که مطابق با سفر خروج، خداوند آنها را به موسی عطا کرد. فرد متقی باید به آرا و تفاسیر این احکام آشنا باشد؛ بنابراین پرهیزگاری و قداست به فرایند یادگیری و آموزش نیاز دارد. باسواد بودن، حداقل برای مردان، امری فراگیر است و به مدرسه رفتن در سنین اولیه شروع می‌شود. پسران زبان عبری می‌آموزند و باید کتاب مقدس را مطالعه کنند. سپس زبان آرامی می‌آموزند که زبان کتاب بزرگ قانون بابلی تلمود متعلق به قرن ۶ است. امروزه بسیاری از یهودیان به چنین آموزش‌های دینی وسیعی مبادرت نمی‌ورزند.[۳۴]

    اسرائیل
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    .....

    صهیونیزم و یهودیت
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    .....

    دیدگاه در مورد همجنسگرایی
    نوشتار اصلی: یهودیت و همجنسگرایی
    یهودیت و فمینیسم
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    نقش زنان
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    سمبل‌ها
    • منوره:
    • شوفار:
    • ستاره داوود
    ارتباط یهودیت با سایر ادیان
    35px-Wiki_letter_w.svg.png
    این بخش از این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
    فرقه‌های خارجی
    • غیر سنتیAlternative Judaism
    • علوم یهودJewish Science
    • یهود-بودایی
    • یهودیت مسیحایی
    • نئو پاگان کنعانی
    • عبریان سیاه اسرائیلی
    نگارخانه
    • 120px-Corpses_in_the_courtyard_of_Nordhausen_concentration_camp.jpg


    • 91px-Rembrandt_Harmensz._van_Rijn_079.jpg


    • 75px-Rey_David_por_Pedro_Berruguete.JPG


    • 90px-Chupah_closeup.JPG


    • 120px-Torah_Reading_Sephardic_custom.jpg


    • 86px-Fourspecies.jpg


    • 120px-Covenant_of_Abraham.JPG


    • 120px-MishkenoisHaRoim01.jpg


    • 120px-Great_Synagogue_Plzen_CZ_general_view.JPG


    • 76px-Central_Synagogue_Lexington_Ave_jeh.jpg


    • 120px-Tbilisi_Synagogue_%281%29.jpg


    • 90px-Prague_-_Jerusalemer_Synagoge.jpg


    • 120px-Women_at_kotel.jpg
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    بهائیت

    150px-Bahaullah_from_miller.jpg

    عکس میرزا حسینعلی نوری معروف به «بهاءالله»
    آئین بهائی
    80px-Bahai_star.svg.png


    شخصیت‌های اصلی
    بهاءالله
    سید علی‌محمد باب · عبدالبهاء
    میرزا محمدعلی
    شوقی افندی

    نوشته‌ها
    کتاب اقدس · کتاب ایقان
    کلمات مبارکه مکنونه
    رساله سوال و جواب
    کتاب بیان · هفت وادی
    کتاب عهدی · الواح وصایا

    مؤسسات
    نظم اداری
    ولی امرالله
    بیت‌العدل اعظم
    محافل روحانی

    تاریخچه
    تاریخچه دیانت بهائی
    بابیان · شیخ احمد احسائی

    شخصیت‌های بارز
    مارثاروت · ایادیان امرالله
    بدیع · حروف حی

    بیش‌تر
    نشانه‌ها · احکام
    آموزه‌ها · ادبیات
    گاهشماری
    · نقد بهائیت· نقد بابیه·بهائی‌ستیزی
    فهرست مقالات بهائی

    • ن
    • ب
    • و
    آیین بهایی یا بهائیت، دینی است[۱][۲] که حسین علی نوری، ملّقب به بهاءالله، در سده ۱۹ میلادی، در ایران، بنیان گذاشت. پیشینهٔ دیانت بهائی که در ارتباط با شیخیه و بابیه بود، با قرائتی درون‌مذهبی از شیعه امامیه، شکل گرفت؛[۳] اما استقلال رسمی آن، در سال ۱۸۶۳، و با علنی کردن دعوت بهاءالله به «مَن یُظهِرُهُ الله»، شکل گرفت.

    بهائیان معتقدند که بهاءالله (۱۸۱۷–۱۸۹۲) جدیدترین فرستاده الهی در سلسله پیامبران پیشین چون ابراهیم، موسی و بودا و زردشت و مسیح و محمد است.[۴] بهاءالله در سال ۱۸۶۳ این دین جدید را اظهار کرد. شمار پیروان این آئین بیش از ۷ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر برآورد شده‌است.[۵] با اینکه این شمار کمتر از ۰٫۲٪ جمعیت دنیاست ولی از نظر پراکندگی در کشورهای مختلف پس از مسیحیت دومین دین جهان شمرده می‌شود.[۶][منبع نامعتبر؟][نیازمند بازبینی منبع] مرکز جهانی بهائیان در حیفا واقع شده‌است.

    محتویات
    • ۱ اعتقادات
      • ۱.۱ خدا
      • ۱.۲ جهان پس از مرگ
      • ۱.۳ مفهوم دین
      • ۱.۴ یگانگی نوع انسان
      • ۱.۵ تحری حقیقت
      • ۱.۶ لزوم ترک تعصب
      • ۱.۷ برابری زنان و مردان
      • ۱.۸ دین باید سبب الفت و محبت باشد
      • ۱.۹ هماهنگی علم و دین
      • ۱.۱۰ صلح عمومی
      • ۱.۱۱ از میان بردن فقر مفرط و ثروت بی اندازه
      • ۱.۱۲ تعلیم و تربیت عمومی و اجباری
    • ۲ احکام
    • ۳ معابد بهائی
    • ۴ تقویم بهائی
    • ۵ اماکن مقدس بهائیان
    • ۶ نظام اداری
    • ۷ بهائیان و بابیان
    • ۸ متون بهائی
      • ۸.۱ آثار بهاءالله
    • ۹ سرکوب و آزار و اذیت بهائیان
      • ۹.۱ مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی
      • ۹.۲ واکنش‌ها
      • ۹.۳ علل بهائی ستیزی
    • ۱۰ تئوری توطئه
    • ۱۱ گروه‌های بهائی
    • ۱۲ جستارهای وابسته
    • ۱۳ یادداشت‌ها
    • ۱۴ پانویس
    • ۱۵ منابع
    • ۱۶ پیوند به بیرون
    اعتقادات
    بهائیان معتقدند که بهاءالله، جدیدترین فرستاده خدا در سلسله پیامبران پیشین و دیانت بهائی در تداوم مسیر ادیان سامی است.[۷] در اسلام، محمد بن عبدالله آخرین پیامبر از سلسلهٔ پیامبران دانسته می‌شود و اسلام تائیدکننده و تکمیل‌کنندهٔ وحی‌ها به پیامبران قبلی دانسته می‌شود.[۸] به عقیدهٔ محمد حیدری در بی‌بی‌سی فارسی، این اعتقاد بهائیان در تناقص با ادعای درون دینی مسلمانان دربارهٔ «پایان نبوت» با پایان پیامبری محمد بن عبداللّه در سلسلهٔ پیامبران است.[۹]

    خدا
    بهائیان به خدایی معتقدند که یگانه، جاوید و خالق همه چیز است. این خدا به‌طور مستقیم در دسترس نیست ولی از طریق وحی با پیامبران ارتباط برقرار می‌کند که در این دین، پیامبر تجلی خداوندی است. تجدید دین از اصول این آئین است[۱۰] و یکتایی خداوند از آموزه‌های بنیادین دین بهائی است. خداوند در دین بهائی، غیرقابل ادراک، غیرقابل دسترس، منبع تمام وحی، ابدی، عالِم کل، همه‌جا حاضر و قدیر توصیف شده‌است.[۱۱][۱۲]

    بهائیان معتقدند که درک مستقیم ذات خداوند غیرممکن است. اگر چه دسترسی مستقیم به خداوند امکان‌پذیر نیست، ولی بهائیان اعتقاد دارند که خداوند قصد و اراده خود را به اشکال مختلف معرفی می‌کند. او هر از چند گاهی با استفاده از فرستادگان خودش که در دین بهائی به آن‌ها مظاهر ظهور الهی گفته می‌شود با بشر مکالمه می‌کند. این مظاهر ظهور قصد دارند ادیان را در جهان اشاعه داده و برپا کنند. در آموزه‌های بهایی گفته می‌شود که خداوند بسیار بزرگ‌تر از آن است که توسط انسان‌ها به‌طور کامل درک شود و حتی تصویری کامل از وی به دست آید.[۱۳]

    جهان پس از مرگ
    بهائیان به بقای روح اعتقاد داشته و هدف از زندگی را پرورش استعدادات روح می‌دانند. از نظر بهاییان، حیات اصلی حیات روح است و جسم تنها به عنوان واسطه و ابزاری برای ترقی روح است.[۱۴][۱۵] به اعتقاد بهائیان روح از جسم جداست و پس از مرگ، در عوالم روحانی به ترقی خود ادامه می‌دهد.[۱۴] بهائیان تعلق روح به جسم را همانند ارتباط نور با آئینه می‌دانند، نوری که در آینه مشهود است از خود آینه نیست بلکه انعکاس نوری است که از منبع دیگر ناشی می‌شود، به همین سبب وقتی آینه می‌شکند نور همچنان باقی و برقرار است.[۱۵]

    آیین بابی
    80px-Haykal-Bab-2.gif


    شخصیت‌های اصلی
    باب
    صبح ازل
    ملاحسین بشرویه - قدوس
    طاهره قرةالعین
    حروف حی

    نوشته‌ها
    کتاب بیان - قیوم الاسماء
    کتاب جزآء
    کتاب پنج شأن
    کتاب الحیات
    کتاب لعالی و مجالی

    تاریخچه
    احمد احسائی
    شیخیه
    تاریخچه دیانت بیانی
    میرزا یحیی نوری
    میرزا حسینعلی نوری
    یحیی دولت‌آبادی
    انشعاب بابی بهائی
    ملا محمد جعفر کرمانی
    شیخ احمد روحی
    ملک المتکلمین
    علی‌محمد فره‌وشی
    مسیو نیکلا



    تقویم وایام محرمه
    تقويم بديع - میلاد باب
    اعدام باب

    شاخه‌های
    آیین بیانی
    ازلی - نقد بابیه



    مفهوم دین
    بهاءالله به پیروان خود تعلیم می‌دهد که منشأ تمام ادیان یکی است؛ اصول اساسی آن‌ها با یکدیگر مشترک است، هدف آن‌ها یکی است و تعالیم ادیان مختلف جنبه‌های مختلف یک حقیقت واحد را روشن می‌کند. بر اساس اعتقادات بهائی، دین الهی واحد است و در حقیقت یک دین وجود دارد که در طول زمان و به تدریج بر بشر عرضه می‌شود.[۱۶]

    به اعتقاد بهائیان، پیامبران در طی فرآیندی مستمر، تدریجی و همیشگی، به تناسب ظرفیت درک و فهم بشر و نیازها و شرایط هر زمان، تعالیم و هدایت لازم را برای تکامل اجتماعی و معنوی انسان فراهم می‌کنند و بشر را از قابلیت‌ها و مسئولیت‌هایش در مقام حافظ و امانت‌دار جهان آفرینش آگاه می‌سازند.[۱۷] در این نگاه، حقیقت و تعالیم دینی به تدریج و به تناسب ظرفیت روحانی مردم در هر برهه از تاریخ عرضه می‌شود[۱۷]و تفاوت ادیان در آن دسته تعالیم اجتماعی و احکام آن‌ها دیده می‌شود که بنا به درجهٔ بلوغ اجتماعی و روحانی مردم و شرایط خاص جامعه ای که دینی خاص در آن ظاهر شده می‌توانند متفاوت باشند. همچنین دلیل دیگر تفاوت‌های میان ادیان، برداشت‌های غلط و شرح و تفاسیری ذکر می‌شود که در طول قرن‌ها توسط پیروان ادیان انباشته شده و حقیقت هر دین را مخدوش می‌کند.[۱۶]

    به‌طور کلی، بهاءالله بیان می‌کند که دین وسیله مؤثری برای تکامل اجتماعی است و سلسله ادیان جهان مراحل مختلف هدایت بشر توسط خداوند هستند که به تدریج رشد و تکامل بشر را تضمین می‌کنند.[۱۶] بر این اساس، اعتقاد بهائیان این است که هیچ دینی نمی‌تواند ادعای آخرین دین بودن داشته باشد و بشر تا ابد هدایت الهی را از طریق پیامبران دریافت می‌کند. بهاءالله نیز بیان می‌کند که بعد از او نیز آمدن پیامبران ادامه خواهد داشت.[۱۷]

    یگانگی نوع انسان
    بهاءالله بیان می‌کند که نوع بشر یکی است و انسان‌ها همانند میوه‌های یک درخت و برگ‌های یک شاخه با هم برابر هستند.[۱۷] در منابع بهائی این که انسان‌ها همه اعضای یک خانوادهٔ بشری هستند به عنوان یک اصل اساسی معرفی شده‌است و شوقی افندی اصل یگانگی نوع انسان را محور و جوهر اساسی تمامی تعالیم بهائی می‌داند.[۱۷]

    بهائیان معتقدند تعصبات و سوءتفاهم‌هایی که باعث می‌شود یک گروه از انسان‌ها خود را برتر از دیگران تصور کنند موجب مشکلات فراوان می‌شود. در اعتقاد آن‌ها هیچ گروه قومی یا فرهنگی برتر از دیگران نیست، همه انسان‌ها شریف هستند و نزد خدا تفاوتی با هم ندارند.[۱۷] بر این اساس وحدت نوع بشر یکی از تعالیم بهائی است و بهاءالله بهائیان را تعلیم می‌دهد تا نه تنها هموطنان خود بلکه همه مردم جهان را دوست بدارند.[۱۷] بهائیان معتقدند دوست داشتن تمامی مردمی جهان منافاتی با دوست داشتن مردم کشور خود ندارد. آن‌ها مخالف ملی‌گرایی افراطی و تعصبات خشونت‌آمیز مرتبط با آن هستند نه مخالف وفاداری به کشور و احساس مسئولیت نسبت به وطن.[۱۷]

    یگانگی نوع انسان به معنای تحمیل یکنواختی نیست و آثار بهائی بر اصل وحدت در عین تنوع تأکید می‌نمایند.[۱۷] در آئین بهائی تنوع قومی، فرهنگی، فکری و … ارزشمند محسوب می‌شود و ارج نهاده می‌شود.[۱۷] عبدالبهاء جامعهٔ انسانی را به باغی با گل‌های مختلف تشبیه می‌کند که تنوع و تفاوت رنگ‌ها باعث زیبایی و جلوهٔ بیشتر آن می‌شود.[۱۷]

    تحری حقیقت
    آثار بهائی جستجوی حقیقت به‌طور مستقل را یکی از اساسی‌ترین وظایف هر فرد می‌داند. بهاءالله تأکید می‌کند که فرد باید دنیا را با چشم خود ببیند و نه از نگاه دیگران.[۱۸] تعالیم بهائی بیان می‌کنند که فرد به جای تقلید کورکورانه از دیگران یا از سنت‌های جامعه خود باید به جستجوی حقیقت بپردازد. آثار بهائی بیان می‌کنند که نوع بشر از توانایی تشخیص حقیقیت برخوردار است و فرد با استفاده از قوهٔ عقل و خرد که خداوند به انسان داده می‌تواند مسائل را بررسی کند و به حقیقت دست یابد.[۱۹][۲۰] این اصل در انتخاب دین توسط فرد نیز مصداق دارد و آثار بهائی بیان می‌کنند که هر فرد در نحوهٔ تعیین اعتقاد خود باید آزاد باشد و هیچ‌کس هرگز نباید برای قبول عقاید دینی تحت فشار یا اجبار قرار گیرد.[۲۱] کودکانی که در خانوادهٔ بهائی متولد یا بزرگ می‌شوند خود باید در هنگام بلوغ (حداقل سن ۱۵ سال برای دختر و پسر) در مورد اعتقاد دینی خود تصمیم بگیرند.[۲۱]

    لزوم ترک تعصب
    دیانت بهائی پذیرش فرهنگی و دینی را ترویج می‌دهد.[۱۷] بهائیان معتقدند پذیرش اصل یگانگی انسان ایجاب می‌کند که هر نوع تعصبی از جمله تعصب نژادی، طبقاتی، قومی، زبانی، دینی، جنسیتی و … از میان برداشته شود. منابع بهائی بیان می‌کنند تعصب تصویری نادرست دربارهٔ دیگران است که به افراد اجازه نمی‌دهد که همه انسان‌ها را برابر و شریف ببیند.[۲۲] بهائیان احساس برتری را دلیل اصلی ایجاد تعصب می‌دانند.[۲۳]در آثار بهائی انواع تعصب از جمله تعصبات سیـاس*ـی، نژادی، دینی، قومی، اقتصادی و مایهٔ ویرانی جامعهٔ انسان معرفی شده‌ است.[۲۴] و رفع تعصبات وسیلهٔ رسیدن به وحدت و پیشرفت جامعهٔ بشری در نظر گرفته می‌شود.[۱۷]

    برابری زنان و مردان
    بهاءالله در آثار خود بیان می‌کند که نزد خدا زن و مرد برابر هستند و هیچ‌یک بر دیگری برتری ندارد.[۱۷] آثار بهائی تعلیم می‌دهند که انسانیت جنسیت ندارد. زن و مرد هر دو انسانند و هیچ‌یک به دلیل جنسیت امتیاز یا برتری بر دیگری ندارند.[۲۵] آثار بهائی برابری میان زنان و مردان و مشارکت آن‌ها در عرصه‌های مختلف را پیش نیازی برای دستیابی به وحدت و صلح جهانی و پیشرفت اجتماع می‌دانند.[۲۵]در دیدگاه بهائی نابرابری میان زنان و مردان نه تنها مانع ترقی زنان بلکه مانع پیشرفت کل اجتماع می‌شود و همین‌طور به پیشرفت مردان نیز لطمه می‌زند.[۱۷][۲۵] عبدالبهاء در آثار خود زن و مرد را به دو بال پرنده تشبیه می‌کند و توضیح می‌دهد همان‌طور که تنها هنگامی که هر دو بال قوی باشند پرنده می‌تواند پرواز کند، به همین نسبت موفقیت و رفاه بشریت نیز تنها وقتی اتفاق می‌افتد که زنان همپای مردان پیشرفت کرده باشند.[۱۷] برای بهائیان اصل برابری زن و مرد صرفاً به معنای فراهم کردن ترتیباتی برای مشارکت زنان در ساختارهای فعلی جهان نیست و بهائیان تلاش برای ارتقای مقام زنان به سطح مردان را به تنهایی کافی نمی دانند بلکه بهائیان معتقدند تغییر اساسی تر در ساختارهای اجتماع لازم است و زنان و مردان باید با همکاری یکدیگر برای ساختن نظم اجتماعی جدیدی تلاش کنند که در آن خصوصیاتی چون سلطه‌جویی، قدرت‌طلبی، رقابت خصومت‌آمیز جای خود را به عشق و خدمت بدهد، خصوصیاتی که آثار بهائی زنان را در آن‌ها قوی می‌بیند.[۱۷][۲۵]

    دین باید سبب الفت و محبت باشد
    بهائیان معتقدند که پیغمبران اصولاً برای برطرف کردن اختلافات بشر و به وجود آوردن الفت بین مردم ظاهر شده‌اند، لذا اگر دین هم که خود باید علاج اختلافات باشد سبب اختلاف و جنگ و جدائی شود، به گفته عبدالبهاء بی‌دینی بهتر از آن است.[۲۶][۲۷][۲۸][نیازمند منبع][نیازمند منبع]

    هماهنگی علم و دین
    هماهنگی علم و دین یکی از اصول اساسی آئین بهائی است. آثار بهائی علم و دین را در تضاد با یکدیگر نمی‌دانند بلکه بر هماهنگی بنیادین آن دو تأکید می‌کنند. [۱۶]

    آثار بهائی توضیح می‌دهد که حقیقت یکی است و علم و دین دو وسیله برای شناخت و درک حقیقت هستند.[۱۶] در دیدگاه بهائی برای درک واقعیت، هم باید به علم و هم به دین رجوع کرد.[۲۰] برای بهائیان، علم و دین دو نظام دانش هستند که نقش مکملی دارند و هر دو با هم پیشرفت تمدن را امکان‌پذیر می‌سازند.[۲۰] بهائیان معتقدند دین بدون علم عقلگرایی و خرد به خرافات و تعصبات فروکاسته می شود و علم بدون دین و اخلاق به ابزاری در خدمت ماده گرایی خشک تبدیل می‌شود. [۲۹][۲۰]

    صلح عمومی
    دستیابی به صلح جهانی یکی از اهداف آئین بهائی است.[۳۰] این آئین بشر را دعوت می‌کند تا یگانگی بنیادین نوع انسان را بپذیرد و برای دستیابی به صلح جهانی از طریق اقدامات مشترک و مبتنی بر پذیرش وحدت در عین تنوع، برابری، عدالت، رهبری اخلاقی، برابری جنسیتی و… در سطح محلی و بین‌المللی تلاش کند.[۳۰] سایر اصولی که بهائیان با دستیابی به صلح عمومی مرتبط می بینند عبارتند از: عدالت اقتصادی و رفع درجات افراطی فقر و ثروت، رفع هر گونه تعصب، آموزش همگانی که جنبه‌های مادی، انسانی و معنوی زندگی انسان را دربر گیرد و بر هماهنگی علم و دین تأکید داشته باشد، گزینش یک زبان و خط واحد جهانی که افراد علاوه بر زبان مادری خود جهت تسهیل ارتباطات بین‌المللی آن زبان را یاد بگیرند.[۳۰]

    تعالیم بهائی تحول فردی و اجتماعی بر اساس مطالعه و کاربست اصول اخلاقی و معنوی را ترویج می‌کند.[۳۰] بهائیان برای یادگیری در مورد اصول زیربنایی یک اجتماع صلح آمیز و چگونگی به کار بستن این اصول و به اشتراک گذاشتن آن‌ها با دیگران فعالیت می‌کنند.[۳۰]

    از میان بردن فقر مفرط و ثروت بی اندازه
    آثار بهائی به ارتباط و بهم پیوستگی افراد به عنوان اجزای اجتماع تأکید دارند و تعالیم بهائی از میان بردن فقر مفرط و ثروت بی‌اندازه را برای وحدت خانوادهٔ بشری و بنای یک جامعهٔ جهانی برپایهٔ صلح و عدل لازم می‌دانند.[۱۷] البته آثار بهائی معتقد به یکسان‌سازی ثروت و ایجاد برابری کامل اقتصادی میان مردم آن طور که ایدئولوژی کمونیسم ترویج می‌دهد نیستند و معتقدند چنین یکسان‌سازی‌هایی غیرممکن است و به اجتماع صدمه می‌زند.[۲۰][۱۷] بهاءالله و عبدالبهاء برای از میان بردن فقر فاحش و ثروت مفرط هم تمهیدات ساختاری را لازم می‌دانند و هم تقویت حس مسئولیت و دغدغه اجتماعی میان افراد را.[۱۷]

    منابع مادی و انسانیِ جامعه بشری باید در راه رفاه درازمدت عموم انسانها نه منافع کوتاه مدت یک اقلیت خاص صرف شود و فرهنگ مشارکت، همکاری و خدمت جای خود را به رقابت، مصرف گرایی و حرص بدهد. آئین بهائی بر اشتغال با روحیه خدمت به دیگران[۳۱]، عدم تأثیر پذیری از مادی گرایی [۳۲] و ابراز خصائل اخلاقی همچون درستکاری، صداقت و امانت در فعالیت‌های اقتصادی تأکید می‌کند. از جمله احکامی که به فرد بهائی کمک می‌کند تا اولویتهای مادی و ضروری اش را متعادل کند حکم حقوقُ الله است که در آن فردِ بهائی بصورت داوطلبانه نوزده درصد درآمد خود را بعد از خرجهای ضروری به تشکیلات بهائی اعطاء می‌کند تا در راه خیر عموم خرج شود. [۳۳] در سال ۱۳۹۷ بیت العدل اعظم، بهائیان را تشویق کرد که در فعالیت‌های جامعه سازی با مشارکت در گفتمانهای مربوط به درک علل ریشه ای فقر یادگیری، دانش و تجربه خود را در این زمینه مستمراً افزایش دهند و در فرآیندهای جامعه سازی بکار گیرند[۳۴]

    تعلیم و تربیت عمومی و اجباری
    در آئین بهائی تاکید شدیدی بر اهمیت تعلیم و تربیت وجود دارد و تعلیم و تربیت به عنوان یکی از عوامل اصلی پیشرفت معنوی و مادی فرد و اجتماع در نظر گرفته میشود.[۱۷] آثار بهائی بیان می کنند که با تعلیم و تربیت است که استعدادهای و توانمندی های بالقوه افراد پرورش می یابد.[۱۷] آثار بهائی یکی از وظایف اصلی والدین را تعلیم و تربیت فرزندان خود می داند و به خصوص تاکید ویژه ای بر تعلیم و تربیت فرزندان دختر قرار می دهد زیرا در آینده به عنوان مادر نسل بعد را پرورش می دهند.[۱۷] تعالیم بهائی هم به لزوم تربیت معنوی و اخلاقی فرد و هم به تعلیم و آموزش انسانی از جمله کسب علم و یادگیری هنر و فن و حرفه تاکید دارند.[۱۷]

    این آموزه بر تعلیم علم و تربیت اخلاقی همگانی تأکید می‌کند[۳۵] و هدف از تعلیم و تربیت توانمندسازی افراد برای خدمت به جامعه است.[۳۶] بهائیان فعالیت‌های گسترده ای در ایجاد مدارس نوینِ دخترانه و پسرانه در ایران داشتند. آنان در اواخر قرن نوزدهم با تشویقها و راهنماییهای عبدالبهاء در بسیاری از نقاط ایران، از روستاهای کوچک گرفته تا شهرهای بزرگ مدارس نوینی برپا کردند که پذیرای همه افراد فارغ از دین و جنسیت بود. در این مدارس دانش آموزان با علوم و هنرهای مدرن آشنا می شدند. [۳۷] از دیگر نمونه‌های تلاشهای جامعه بهائی ایران برای امر آموزش تأسیس دانشگاه علمی آزاد است که در سال ۱۳۶۶ به منظور فراهم کردن امکان تحصیلات عالیه برای بهائیان محروم از تحصیل ایجاد شد.[۳۸]

    احکام
    نوشتار اصلی: احکام بهائی
    در آئین بهائی، احکام به صورت مجموعه‌ای از باید و نبایدها که از روی ترس و هراس از عذاب الهی باید رعایت شوند مطرح نمی‌شود.[۲۵] بهاءالله احکام را بخش جدایی‌ناپذیر ترقّی معنوی انسان می‌داند.[۲۵] بهائیان معتقدند همان‌طور که اگر فردی از بام ساختمان بلندی به پایین بپرد به دلیل نادیده گرفتن قوانین فیزیکی عالم دچار صدمه می‌شود، زیرپا گذاشتن قوانین معنوی که بر عالم وجود حکمفرماست نیز به انسان از نظر معنوی لطمه وارد می‌سازد.[۲۵] در این دیدگاه، احکام دینی به انسان کمک می‌کند که زندگی خود را با قوانین معنوی که بر عالم حکمفرماست هماهنگ سازند.[۲۵]

    به اعتقاد بهائی، احکام شامل دو بعد مکمّل هستند. یک بُعد، شامل احکام اخلاقی می‌شود که در گذر زمان تغییرناپذیرند و در ادیان مختلف مشترک هستند؛ مانند دعوت به صداقت و درستکاری. بُعد دیگر شامل احکامی است که هدف نظم‌بخشی به زندگی اجتماعی را دارند و که بعضی از آن‌ها در بستر زمان قابلیت تغییر دارد.[۱۷]بسیاری از احکام مربوط به زندگی معنوی و اجتماعی فرد در آئین بهائی در «کتاب اقدس» از آثار بهاءالله ذکر شده‌اند. در مقدمه این کتاب آمده اگر چه بسیاری از قوانین موجود در کتاب اقدس در جامعه امروزی قابل استفاده هستند، بهاءالله امکان استفاده از قوانین جدید با توجه به مقتضیات جامعه بهائی را فراهم آورده و این قوانین اندک اندک در این آئین ظهور یا تغییر می‌کنند.[۱۴] رعایت قوانین شخصی مانند روزه و نماز در عین حالی که به عهده همگان گذاشته شده از وظایف شخصی و فردی محسوب می‌شوند.[۳۹][۴۰] بهاءالله احکام را به عنوان یک چارچوب کیفری به هدف اجرای حکم یا مجازات در نظر نمی‌گیرد، بلکه احکام را عامل ترقّی معنوی انسان‌ها مطرح می‌کند.[۴۱][۱۷]

    در آئین بهائی احکام غالباً نه به صورت دستورالعمل‌های جزئی برای موقعیت‌های متفاوت بلکه به به شکل اصول کلی ارائه شده‌است که در بسیاری موارد فرد به شکلی که در زندگی خود و در هر موقعیت مناسب می‌بیند این اصول را به کار می‌گیرد.[۱۷] تعالیم بهائی دربارهٔ بسیاری از جنبه‌های زندگی اظهارنظری نمی‌کنند.[۱۷] در برخی موارد، به صراحت ذکر شده که یک موضوع خاص مسئلهٔ انتخاب فردی است و نه حکم الهی. همچنین در مورد برخی از احکام اجتماعی آئین بهائی که هم‌اکنون به اجرا گذاشته می‌شوند نیز تأکید کلّی شدیدی بر آگاهی، درک و عقلانیت فرد است.[۱۷] بر طبق بیانات بهاءالله، بهائیان احکام بهائی را باید با سرور و از روی عشق اجرا نمایند.[۲۵] در آئین بهائی هیچ فردی مسئول نظارت بر رعایت احکام توسط دیگران نیست[۱۷]. در نظر بهائیان فرد فقط پاسخگوی خداست و هر شخص مسئولیت بهبود و به انضباط درآوردن رفتار و اعمال خود را دارد.[۱۷] در دیانت بهائی طبقهٔ روحانیون و علمای دینی که بتوانند احکام الهی را وضع یا تفسیر کنند وجود ندارد.[۱۷]

    مبنای احکام بهائی آثار مکتوب و رسمی بهاءالله مانند کتاب اقدس و ضمائم آن به همراه تبیینات و توضیحات عبدالبهاء و شوقی افندی و قوانین وضع شده توسط بیت العدل اعظم است.[۱۷] حکایت‌های شخصی و روایت‌های شفاهی از زندگی بهاءالله یا دیگر بزرگان این آئین، نمی‌توانند به هیچ وجه مبنایی برای تعیین احکام باشند.[۱۷]

    در ادامه قسمتی از احکام «کتاب اقدس» که توسط شوقی افندی، تأکید شده آورده می‌شود:

    • پس از رسیدن به سن بلوغ در ۱۵ سالگی خواندن نماز بر هر بهائی واجب است. سه نماز اصلی وجود دارد که فرد حق انتخاب از میان آن‌ها را دارد.
    • غیبت و افتراء حرام است.
    • بهائیان بالغ که از سلامت برخوردارند هر سال در آخرین ماه از تقویم بهائی، روزه می‌گیرند.
    • بهائیان از نوشیدن مشروبات الکلی و استفاده از داروهای روانگردان منع شده‌اند مگر آنکه دکتر استفاده از آن‌ها را تجویز نماید.[۱۴][۴۲][۴۳]
    • رابـ ـطه جنـ*ـسی فقط بین زن و شوهر مشروع است و همجنسگرایی حرام است.[۱۴][۴۴][۴۵]
    • قمار و استفاده از مواد مخـ ـدر مانند تریاک به شدت نهی شده و حرام است.[۱۴][۴۶][۴۷]
    معابد بهائی
    نوشتار اصلی: مشرق‌الاذکار
    250px-Bahai_how_frankfurt.jpg

    مشرق‌الاذکار فرانکفورت آلمان
    در آئین بهائی مفاهیم عبادت، کار و خدمت، در قالب مؤسسه مشرق الاذکار تلفیق می‌شوند و آثار بهائی مشرق‌الاذکار را نمادی از پیوند عبادت و خدمت می‌دانند.[۲۱] مجموعه مشرق الاذکار از یک ساختمان مرکزی به عنوان محل نیایش (معبد) تشکیل شده‌است و در اطراف آن موسسات عام‌المنفعه ای قرار خواهند گرفت که هدفشان فراهم آوردن امکانات آموزشی، بهداشتی و سایر خدمات در راستای پیشرفت اجتماعی و اقتصادی جامعه است.[۱۷][۲۱]

    در حال حاضر هشت معبد بهائی قاره ای یا منطقه‌ای بهائی در جهان وجود دارند که واقع در استرالیا، ساموآ، اوگاندا، شیلی، آلمان، هندوستان، پاناما و ایالات متحده آمریکا هستند.[۴۸][۴۹]

    هر یک از این معابد معماری خاص خود را دارند که با تأثیر از فرهنگ محلی و در همخوانی با عناصر زیست‌محیطی، اجتماعی و فرهنگی بومی هر منطقه طراحی شده‌است.[۵۰] از جمله خصوصیات مشترک در طراحی این معابد این است که همه طرحی دایره‌وار، ۹ ضلع، ۹ در ورودی و گنبد دارند و پیرامون آنها را باغ و فضای سبز فرا گرفته‌است.[۵۰][۲۱]

    در معابد بهائی موعظه یا آداب و آئین خاصی انجام نمی‌پذیرد.[۵۰] برنامه دعا و نیایش در این معابد شامل قرائت آثار بهائی و متون دینی سایر ادیان است که می‌تواند به زبان‌های مختلف و به شکل قرائت ساده یا همراه با آواز صورت گیرد.[۵۰][۲۱] معابد بهائی به روی همگان از هر دین، نژاد، ملیت، قوم و جنسیت باز هستند.[۵۰]

    در اردیبهشت سال۱۳۹۱ (آوریل ۲۰۱۲) شورای حاکمهٔ بین‌المللی دیانت بهائی، بیت‌العدل اعظم، برنامهٔ ساخت دو معبد ملی (در جمهوری دموکراتیک کنگو و پاپوآ گینه نو) و ۵ معبد محلی (باتامبانگ در کامبوج، بیهار شریف در هندوستان، ماتوندا سوی در کنیا، نورته دل کائوکا در کلمبیا و تانا در وانواتو) را اعلام کرد.[۵۱] معبد بهائی باتامبانگ در کامبوج در سپتامبر ۲۰۱۷ (شهریور ۱۳۹۶) بازگشایی شد[۵۲] و معبد بهائی محلی نورته دل کائوکا در کلمبیا در ژوئیه ۲۰۱۸ (مرداد ۱۳۹۷) افتتاح شد.[۵۳]

    تقویم بهائی
    تقویم بهائی یک تقویم خورشیدی است که از نوزده ماه نوزده روزه به علاوه چهار روز (یا در سال‌های کبیسه ۵ روز) که ایام هاء نامیده می‌شوند تشکیل شده‌است.[۵۴] دوران چهار (یا ۵ روزه) ایام هاء زمانی برای جشن و شادی، نیکوکاری و امور خیریه و مهمان نوازی است و دقیقاً قبل از شروع ماه آخر در تقویم بهائی که ماه روزه داری است قرار دارد.[۱۷] شروع سال نو در تقویم بهائی مطابق با نوروز و اعتدال بهاری در نیمکره شمالی است.[۱۷] در تقویم بهائی هر ماه نامی دارد که برگرفته از یکی از صفات الهی است.[۱۷]

    اماکن مقدس بهائیان
    حیفا و عکا برای بهاییان شهرهایی مقدس‌اند. آرامگاه بهاءالله در عکا و آرامگاه سیدعلی‌محمد باب در حیفا واقع شده‌است.[۵۵]

    نظام اداری
    250px-Seat_of_the_Universal_House_of_Justice.JPG

    مقر بیت العدل اعظم، حیفا، اسرائیل
    نوشتار اصلی: نظم اداری
    نظم اداری در دین بهائی بر اساس کتاب اقدس (کتاب احکام بهائیان) است. بدین صورت که بهاءالله در کتاب اقدس و کتاب عهدی پسر بزرگ خود، عباس افندی (عبدالبهاء) را مبین آثار و جانشین خود معرفی کرد. عبدالبهاء نیز پس از خود در الواح وصایا، شوقی افندی (نزد بهائیان مشهور به ولی امرالله ۱۹۵۷–۱۹۲۱) را به عنوان جانشین خود برگزید.

    در عین حال بنا به مندرجات کتاب اقدس و الواح وصایا یک نظام انتخابی به نام بیت العدل اعظم نیز باید در تحت نظر ولی امرالله مسئول حل و فصل امور جامعه بهائی باشد. اولین انتخابات بیت العدل اعظم در سال ۱۹۶۳ برگزار گردید.

    بهائیان و بابیان
    پس از تیرباران سید علی‌محمد باب، پیروانش که به «بابی» مشهور بودند بر طبق بیانات باب در کتاب بیان به دنبال مظهر ظهور بعدی که در این کتاب به «ظهور من یظهره الله» اشاره شده‌است، گشتند. آن‌ها در ابتدا از میرزا یحیی نوری که باب به او لقب صبح ازل داده بود پیروی می‌کردند ولی پس از چندی در سال ۱۸۶۳ میرزا حسینعلی نوری (بهاءالله) برادر میرزا یحیی خود را من یظهره‌الله معرفی کرد. دولت عثمانی هم از بیم جنگ میان دو فرقه میرزا یحیی و اتباعش را به قبرس و میرزا حسینعلی و یارانش را به عکا تبعید کرد. میرزا یحیی از آن پس فعالیت چندانی نشان نداد و فعالیت‌های بهائیان اندک اندک او و یارانش را به فراموشی افکند. اما حسینعلی که خود را بهاءالله می‌خواند به فعالیت‌های وسیعی دست زد و بهائیت را پدیدآورد.[۵۶]

    متون بهائی
    نوشتار اصلی: متون بهائی
    کتاب‌ها و نامه‌های بسیاری توسط بهاءالله، عبدالبهاء و شوقی افندی نوشته شده‌است که همگی جزو آثار بهائی دسته بندی می‌شوند. [۵۷].

    آثار بهاءالله
    220px-%E2%80%98Abdu%E2%80%99l-Bah%C3%A1_portrait.jpg

    عکسی از عباس افندی مشهور به عبدالبها
    • کتاب اقدس
    • کتاب ایقان
    • کلمات مکنونه فارسی
    • کلمات مکنونه عربی
    • کتاب بدیع
    • اشراقات
    • اقتدارات
    • هفت وادی
    • چهار وادی
    • دریای دانش
    • جواهر الاسرار
    آثار عبدالبهاء

    • رساله مدنیه
    • رساله سیاسیه
    • خطابات (سه جلد)
    • مکاتیب (نه جلد)
    • مفاوضات
    • مقاله شخصی سیاح
    • تذکرة الوفا
    • مجموعه الواح به افتخار بهائیان پارسی
    • الواح وصایا
    سرکوب و آزار و اذیت بهائیان
    نوشتار اصلی: بهائی‌ستیزی
    از ابتدای پیدایش آئین بابی در سال ۱۸۴۴ میلادی و پس از آن آئین بهائی در ۱۸۵۲ میلادی مخالفت و سرکوب توسط علمای دینیشیعه و حکومت قاجاریه با این دو آئین آغاز شد. بهائی ستیزی در دوران حکومت قاجاریه در ایران به اشکال گوناگون دیده می‌شد. انتشار مطالب بر ضدّ آئین بابی و بهائی و تبعید، حبس، شکنجه و قتل و کشتار پیروان، از روش‌های رایج بهائی ستیزی در آن دوران بود.[۵۸][۵۹] بهائی ستیزی در دوران حکومت پهلوی نیز اگرچه نسبت به دوران قاجاریه کم تربود، ولی به همان اَشکال سابق ادامه داشت. [۵۸][۵۹] در دوران قاجار آزار و اذیت‌ها بیش تر از طرف عوامل محلی صورت می‌گرفت و حکومت مرکزی گاهی از این برخوردها حمایت می‌کرد و گاهی به دلیل ترس از دست دادن کنترل با آن‌ها مخالفت می‌نمود.[۵۸] اما در دوران پهلوی با قوی تر شدن حکومت مرکزی، این خود دولت بود که به تدریج عامل اصلی آزار و اذیت بهائیان شد. در نتیجه شکل آزار و اذیت‌ها از حرکت‌های تهاجمی عوام در دوران قاجار تغییر کرد و ماهیتی اداری به خود گرفت که اغلب همراه با بخشنامه‌ها و آئین‌نامه‌های دولتی بود.[۵۸]

    در دورهٔ جمهوری اسلامی (از انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون) بهائی ستیزی مجدداً به شکلی شدید و مستمر ادامه یافته‌است. بعد از انقلاب ایران و به قدرت‌رسیدن مسلمانان شیعه در راس حکومت، تبعیض‌های اجتماعی و تبلیغات منفی از سوی حکومت و نهادهای وابسته به آن، علیه اصول دیانت بهائی و باورمندان به آن به شکلی «سازمان‌یافته»[۶۰] شکل گرفت.[۶۱] بر خلاف دوران‌های قبل که بهائیان قربانیان اقدامات پراکنده حکومتی بودند، پس از انقلاب اسلامی طرح مشخص و برنامه‌ریزی‌شده‌ای برای نابودی جامعهٔ بهائی شکل گرفت.[۵۸]

    خمینی قبل از اینکه به قدرت برسد دشمنی خود با بهائیان را اعلام کرده بود و واضح ساخته بود که اقلیت سیصد هزار نفرهٔ بهائیان ایران که بزرگ‌ترین اقلیت دینی کشور بود از حقوق پایهٔ انسانی که سایر اقلیت‌های دینی برخوردار بودند محروم خواهند شد.[۵۹] پس از انقلاب قانون اساسی جدید کشور به عمد بهائیان را به رسمیت نشناخت و برای آن‌ها هیچ حقی قائل نشد. دادگاه‌های جمهوری اسلامی ایران به نوبهٔ خود از بهائیان در برابر قتل و ضرب و تعرضات دیگر حمایت نمی‌کنند و آنان را مشمول حق دریافت خسارت ندانسته به این ترتیب هر آزار و تجاوزی به بهائیان مجاز انگاشته می‌شود و مصونیت قضایی دارد.[۵۹]

    دبیرکل سازمان ملل متحد، بان کی مون، در گزارش سال ۲۰۱۶ خود در ارتباط با وضعیت حقوق بشر در ایران، بهائیان را ستم‌دیده‌ترین اقلیت دینی ایران نامید.[۶۲]

    از جمله موارد سرکوب و آزار و اذیت بهائیان ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷ می توان به موارد زیر اشاره کرد:

    • ممنوع اعلام کردن تمامی موسسات (شوراهای انتخابی) و فعالیت‌های جامعهٔ بهائی[۵۹][۵۸]
    • دستگیری و اعدام اعضای شوراهای انتخابی بهائی در سطح محلی و ملی (محفل‌های ملی و محلی)[۵۸]
    • مصادره اماکن و دارایی‌های متعلق به جامعهٔ بهائی[۵۹][۵۸]
    • مصادره و تخریب امکان دینی و قبرستان‌های بهائی[۶۳][۵۸]
    • زندان و شکنجه بهائیان[۵۹][۵۸]
    • اخراج بهائیان/ممانعت از اشتغال آن‌ها در مشاغل دولتی[۵۸]
    • ایجاد شرایط فشار بر صاحبان مشاغل برای اخراج کارکنان بهائی خود[۵۸]
    • عدم پرداخت حقوق بازنشستگی و صدور دستور مبنی بر اینکه بهائیان حقوق‌های دریافتی پیشین خود را بازگردانند[۵۸]
    • تعطیل کردن مغازه‌ها و کسب و کارهای بهائیان[۵۸][۶۲]
    • محرومیت از تحصیل در مدارس و دانشگاه ها[۵۸][۶۳][۶۴][۶۵]
    • ممانعت از ثبت ازدواج بهائیان[۵۸]
    • عدم صدور جواز کفن[۵۸]
    • مصادره املاک، دارایی‌های شخصی بهائیان[۵۸][۶۶]
    • تخریب منازل[۵۸]
    • آدم‌ربایی و قتل[۵۸]
    • مصونیت قضایی برای متجاوزان به حقوق افراد بهائی[۵۸]
    • نفرت‌پراکنی و انتشار تبلیغات ضد-بهائی در رسانه‌ها و تحـریـ*ک عموم علیه بهائیان[۶۲][۶۷]
    مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی
    بر طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، بهائیان علاوه بر محرومیت از اشتغال در اماکن دولتی، از تحصیلات دانشگاهی نیز محروم می‌باشند. این مصوبه که به تاریخ ششم اسفند ۱۳۶۹ (۲۵ فوریه ۱۹۹۱) صادر شده و در بند سوم آن ذکر شده که باید از ثبت نام بهائیان در دانشگاه‌ها جلوگیری به عمل آید و چنانچه هویت بهائی فردی هنگام تحصیل احراز گردد باید از تحصیل محروم شود و همچنین در ۱۱ آبان ماه سال ۱۳۸۵ نیز مجدداً به تصویب شورای انقلاب فرهنگی و وزارت اطلاعات رسیده‌است بدین مضمون که بهائیان نمی‌توانند در دانشگاه‌ها ثبت نام کنند و در صورت ثبت نام باید اخراج گردند.[۶۸][۶۹]

    واکنش‌ها
    موج آزار و اذیت و سرکوب بهائیان در ایران پس از انقلاب اسلامی توجه جامعهٔ بین‌المللی را به خود جلب کرده‌است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد و سایر نهادهای سارمان ملل متحد، سازمان‌های حقوق بشر بین‌المللی، دولت‌های مختلف، دانشگاهیان و روزنامه نگاران کشورهای مختلف، فعالان مسلمان حقوق بشر و چهره‌های ترقی خواه جامعهٔ ایران متوجه بی گناهی و رنج بهائیان شده و سرکوب آن‌ها توسط حکومت ایران را محکوم کرده‌اند و خواستار پایان دادن به این آزار و اذیت شده‌اند.[۵۹]

    علل بهائی ستیزی
    برنارد لوئیس معتقد است که حکومت‌های اسلامی و جوامع مسلمان همواره در پذیرش ادیانی که پس از اسلام ظهور پیدا کرده‌اند و به خدای یگانه اعتقاد دارند (مانند بهائیان) دچار مشکل فراوان بوده‌اند؛ چرا که از یک سو نمی‌توان پیروان این آئین‌ها را همانند پیروان ادیان چندخدایی آسیا یا انیمیست در آفریقا سرکوب کرد و از سوی دیگر هم برخورد با آن‌ها همانند مسیحیان و یهودیان بها دادن به آن‌هاست. به علاوه پذیرش آن‌ها مغایر پذیرش ختمیت وحی در زمان زندگی پیامبر اسلام است.[۷۰] آدام سیلورشتاین معتقد است که به علت ضعف ایران در قرن بیستم مردم ایران به دنبال علتی برای این موضوع بودند و به همین تئوری‌های توطئه‌ای از اینکه یهودیان، بهاییان، فراماسون‌ها و… مقابل پیشرفت ایران می‌ایستند به وجود آمد و بین مردم و حتی قشرها تحصیل‌کرده جامعه محبوبیت یافت.[۷۱]



    تئوری توطئه
    نوشتار اصلی: نظریه‌های توطئه در ایران
    تئوری‌های توطئه در ایران مجموعه‌ی از باورها هستند که سیر وقایع و تاریخ ایران و سیاست آن را به نیروهای متخاصم خارجی و سازمان‌های مخفی نسبت می‌دهند. در روانشناسی اجتماعی معاصر این تئوری‌های به عنوان مجموعه‌هایی بسط‌ یافته از "توهمات جمعی" تعریف می‌شوند.[۷۲] یکی از گروه‌هایی که در ایران علیه آن‌ها تئوری توطئه مطرح شده‌است بهائیان هستند.[۷۲]

    اعتقاد به توطئه پیروان آیین بهائیت بر پایه سندی جعلی منسوب به شاهزاده دیمیتری ایوانوویچ دالگوروکف (معروف به کنیاز دالگورکی)، سفیر کبیر روسیه در ایران در سال‌های ۱۲۶۳ تا ۱۲۷۰ است. این سند مدّعی است شاهزاده بابیت و بهائیت را به منظور تضعیف تشیع و به‌طور کلی تضعیف ایران به وجود آورده‌است.[۷۲] این سند در تهران در اواخر دهه ۳۰ میلادی پخش شد و از آن به بعد در مباحثات مسلمانان به‌طور وسیعی برای اثبات اینکه بهائیان توسط روس‌ها، و بعد انگلیس‌ها یا آمریکایی‌ها یا هر دو کنترل می‌شدند استفاده می‌شد.[۷۲] علاوه بر این، از آنجایی که مرکز جهانی این آئین در شهر حیفا قرار گرفته‌است، آئین بهایی توسط برخی، یک سازمان صهیونیستی در نظر گرفته می‌شود تا یک مذهب. برخی نویسندگان حتی آن را با فراماسونری[پانویس ۱] و بنیادگرایی اسلامی مرتبط دانسته‌اند. برخی نیز بهاییان را به حمایت مالی از انقلاب اسلامی متهم کرده‌اند.[۷۲]

    برخی از ادعاهای بی پایه و اساس و متناقضی که در ایران در مورد بهائیان مطرح می‌شود عبارتند از اینکه آئین بهائی یک جنبش سیـاس*ـی است نه یک دین یا اینکه بهائیان عاملان و جاسوسان اسرائیل و صهیونیسم هستند یا بهائیان جاسوس و عامل امپریالیسم آمریکایی، انگلیسی یا روسی هستند و ... بی پایه و اساس بودن تمامی این ادعاها توسط سازمان ملل متحد، نهادهای حقوق بشری و محققان بی‌غرض به اثبات رسیده است.[۷۳] برای مثال اتهام ارتباط با صهیونیسم و جاسوسی برای اسرائیل به این دلیل مطرح می‌شود که مرکز روحانی و اداری جامعۀ جهانی بهائی در عکا و حیفا در اسرائیل قرار دارد که تنها دلیل این مسئله این است که بهاءالله توسط مقامات ایرانی و عثمانی زندانی و در سال ۱۸۶۸ به عکا تبعید شد و در سال ۱۸۹۲ در همان جا درگذشت.[۷۳] بهائیان در حالی عامل صهیونیسم قلمداد می‌شوند که آئین بهائی در سال ۱۸۹۰ و قبل از تشکیل جنبش صهیونیسم، در فلسطین مرکز جهانی خود را بنا نهاده بود.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    کنفسیوس‌گرایی

    220px-Confuciusstatue.jpg

    تندیس کنفسیوس در شانگهای
    آیین کنفوسیوس، کنفوسیوس‌گرایی یا کنفوسیانیسم (Confucianism)، به دست کنفوسیوس (Confucius)، حکیم و سیاست‌مدار چینی، بنیان‌گذاری شد که با وجود مقبولیت عامه، پس از چندی از رونق افتاد و جای خود را به آئین بودا داد.

    تعالیم کنفوسیوس ترکیبی بود از اصول اخلاقی، سیاست مُدُن و مقداری مسائل دینی.

    محتویات
    • ۱ تعالیم
      • ۱.۱ لی
      • ۱.۲ اصول اخلاقی
      • ۱.۳ آرمانشهر
    • ۲ پیروان
    • ۳ منابع
    تعالیم
    تعالیم کنفوسیوس این بود که خیر و شر باهم دیگر یک انسان را می‌سازد و انسان چه خود بداند چه نداند از هردو جنبه استفاده می‌برد. و دیگر تعلیم او اطاعت و مهربانی و اجرای عدالت بودو اینکه تشریفات مجلّل و ادب و عبادت ارزش انسان را بیان می‌کند. کلاً مردم باید نیک باشند و از جنبه‌های شیطانی در امان باشند وخود سرنوشت خود را با خوی نیکو بسازند.

    قانون اخلاقی و پایه ای کنفسیوس این بود: آنچه را نمی‌پسندی در حق تو انجام دهند، تو نیز در حق دیگران روا مدار. او همچنین تأکید زیادی بر تعلّم و برگزاری صحیح مراسم دینی به عنوان صور مختلفی از آموزش اخلاقی داشت. او معتقد بود که خداوند منبع انسان برای خیر و فعل صحیح است، ولی در عین حال گمان می‌کرد خداوند به ندرت مستقیماً با مردم اذتباط برقرار می‌کند.[۱]

    لی
    وی معتقد بود که اجداد مردم طبق قاعده لی (Li) زندگی می‌کردند و به همین خاطر، از انواع نیکی‌ها و برکات برخوردار بودند، ولی مردم زمان وی بر اثر رها کردن آن شیوه، از آن امور محروم مانده‌اند. لی از دیدگاه کنفوسیوس معانی مختلفی داشت و برای پاکی، ادب، تشریفات و عبادت به کار می‌رفت. وی معتقد بود با پیروی از لی هر چیزی بسامان می‌آید و جامعه آرمانی تشکیل می‌شود.

    اصول اخلاقی
    220px-WuweiTemple.jpg

    معبد ونمایو، یک معبد کنفوسی در چین
    وی پنج رابـ ـطه را مطرح کرد که هرگاه درست باشند، همه چیز درست می‌شود:

    1. مهربانی در رابـ ـطه میان پدر و پسر
    2. لطف برادر بزرگ‌تر به برادر کوچک‌تر و تواضع برادر کوچک‌تر در مقابل برادر بزرگ‌تر
    3. عدالت شوهر با زن و اطاعت زن از شوهر
    4. علاقه‌مندی زبردستان به زیردستان و اطاعت زیردستان از زبردستان
    5. مهربانی فرمانروایان به رعایا و وفاداری رعایا به فرمانروایان
    آرمانشهر
    کنفوسیوس در مورد آرمانشهر و رابـ ـطه شهریار با رعایا تعلیم می‌داد که هرگاه کشور نیز مطیع قانون می‌شوند. وی دربارهٔ انسان کامل نیز سخن گفت و صفات پنجگانه وی را چنین نشان داد:

    1. عزت نفس
    2. علو همت
    3. خلوص نیت
    4. شوق به عمل
    5. خوش رفتاری
    پیروان
    شاگردان کنفوسیوس که گفته می‌شود ۷۰ نفر بودند، به سراسر کشور چین رفتند و به تعلیم حاکمان و صاحب منصبان مشغول شدند و گروهی از آنان نیز گوشه‌گیری را برگزیدند. تعالیم این حکیم به وسیله شاگردانش تا یکی دو نسل پس از وی گسترش یافت.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    جین (دین)

    220px-Ahimsa.svg.png

    نماد آیین جین
    جین (دین)
    200px-Jain_flag.jpg

    پرچم جین
    آیین جین (जैन)، یکی از مذاهب نشأت گرفته در هند در قرون ۵ تا ۷ قبل از میلاد می‌باشد. آیین جین هدفش را فراهم کردن مسیری به سمت پاکسازی روحانی و رستگاری معرفی می‌کند که بر اساس اعتقادات این آیین این پاکسازی از طریق زندگی بر پایه سنت اهیمسا (پرهیز از آزار هرگونه جاندار) قابل دستیابی است. در واقع کلمه جین (जैन) از لغتی در زبان سانسکریت می‌آید که به معنی فتح کردن می‌باشد. این اشاره‌ای به جنگی درونی علیه نفسانیات، شهوات و حواس بدنی که راهبان آیین جین اعتقاد داشتند آن‌ها را به دانستن همه چیز، و پاکسازی روح یا رستگاری می‌رساند، می‌باشد. آیین جین بهمراه هندوئیسم و آئین بودایی تنها مذاهب زنده هند باستان می‌باشند. آیین جین در سیر تکاملی اش به صورت تدریجی به فرهنگی مبدل شده و نقش عمده‌ای در توسعه فلسفه و منطق، هنر و معماری، ریاضی و نجوم، و ادبیات هندی داشته‌است. آیین جین مفاهیم مشترک زیادی با هندوئیسم و آئین بودایی دارد که ناشی از پیش زمینه فرهنگی و زبانی مشترک آن‌ها می‌باشد. مورخین در گذشته عموماً به آیین جین به عنوان شاخه‌ای از هندوئیسم یا بدعتی در آئین بودایی می‌نگریستند ولی مقبولیت این دیدگاه‌ها امروزه از بین رفته چنانچه به نقل از دانشنامه بریتانیکا آیین جین باید به عنوان پدیده‌ای مستقل نگریسته شود که بخشی جدایی ناپذیر از سنن و اعتقادات رایج در آسیای جنوبی را تشکیل می‌داده‌است.[۱]

    بگفته دانشنامه کلمبیا آیین جین در اعتراض به آداب آیین هندوئیسم، خصوصاً مراسم قربانی کردن آن و قدرت و نفوذ وداها به وجود آمد. آیین جین البته پیدایشش را به ۲۴ پیشوا که یکی پس از دیگری جانشین هم شده‌اند نسبت می‌دهد. به عقیده دانشنامه کلمبیا به‌نظر می‌آید آخرین این پیشواها - که نامش مهاویرا بود- شخصیتی واقعی (و نه افسانه‌ای) دارد. مهاویرا رهبانیت بسیار شدید، و مراقبت خود در تمام زندگی جهت گریز از چرخه باززایی را آموزش می‌داد.[۲]

    از لحاظ توزیع جغرافیایی محل زندگی پیروان، آیین جین به صورت کلی محدود به هند بوده اگر چه با مهاجرت اخیر هندیان به کشورهای انگلیسی زبان، از جمله آمریکا، آن‌ها را در سطح جهان پخش کرده‌است. آماری دقیقی در مورد میزان پیروان این آیین در دسترس نیست. دانشنامه بریتانیکا تعداد آن‌ها حدود چهار میلیون در هند و صد هزار نفر در بقیه نقاط دنیا ارزیابی می‌کند.[۱] دانشنامه کلمبیا تعداد آن‌ها را پنج میلیون تخمین می‌زند.[۲]

    محتویات
    • ۱ پیشینه
    • ۲ بنیان‌گذار
    • ۳ اصول و مبانی جاین
    • ۴ باورها
    • ۵ متون مقدّس
    • ۶ پیروان
    • ۷ منابع
    • ۸ پانویس
    پیشینه
    دین جینی در میان آن دسته از ادیانی که توسط یک بنیانگذار خاص در هند بوجود آمده‌اند قدیمی‌ترین آن‌ها به‌شمار می‌آید. همچنین این دین در خلال چند سده پیاپی، نخستین کوشش سازمان‌یافته‌ای بود که زیر نظر یک رهبر قدرتمند سعی در رشد و ارتقای دین هندویی داشت.

    در میان دو خیزش اصلاحی بودایی و جینی که تقریباً به‌طور هم‌زمان بوجود آمدند مکتب جینی تا حدودی متقدم‌تر است، این دین برخلاف بودائیسم هرگز در خارج هند پیشرفتی نداشته و در خود هند هم عمدتاً به مناطق کوچکی که بیشتر در غرب و جنوب هند واقع شده‌اند محدود است و حتی درصد این اقلیت دینی در هند نسبت به کل جمعیت هندوستان به تدریج رو به کاهش می‌رود.

    دین جینی در معماری و باستان‌شناسی هند جایگاه مهمی دارد. تپه تاریخی «استوپا» ی جینی که در ماتورا به یادگار مانده دارای کتیبه‌ای است که تاریخ نگارش آن در حدود آغاز دوره مسیحیت است. این بنای مذهبی که از آجر بنا شده، احتمالاً قدیمی‌ترین بنای شناخته شده هند است. پرستشگاه‌های جاینی در احمدآباد، الورا، اجمیر و کوه ابو در غرب هند و معبد سنگی جاینی در کالی گامالای در جنوب هند، جزو ذخایر معماری آن سرزمین به‌شمار می‌آیند.

    بنیان‌گذار
    به اعتقاد جین‌ها بنیانگذار این آیین مهاویرا یعنی بزرگ قهرمان، نامیده می‌شود. نام اصلی او{ناتپوته وردمانه}بود. مهاویره درقرن ششم قبل از میلاد{درسال۵۵۹قبل از میلاد}درقصبه وایشالی از توابع شهر پتنا، مرکز ایالت{بیهار}درخانواده‌ای از طبقهٔ کشتریه {اشرافی} به دنیاآمد؛ که ۲۳ پیشوا طی هزاران سال قبل از وی برخاسته‌اند و او بیست و چهارمین پیشواست.

    اصول و مبانی جاین
    1. هستی شناسی
    2. معرفت‌شناسی
    3. کرمه
    4. ریاضت
    5. تهذیب نفس
    باورها
    جین‌ها باور دارند که جهان نه آفریده شده و نه از بین می رود. آن‌ها روزهٔ خاصی به نام سانتارا یا سانثارا یا روزهٔ منجر به مرگ دارند. کسی که مرگش را نزدیک حس کند و همهٔ وظایف دینی اش را نیز انجام داده باشد می‌تواند تصمیم بگیرد با کاستن تدریجی از خوردن و آشامیدنش کم کم بمیرد. این کار ممکن است حدود ١٢ سال طول بکشد. [۳]

    جین‌ها پوشیدن لباس را برای راهبان مرد حرام می‌دانند و معتقدند مهاویرا در حال ریاضت و ترک تعلقات نفسانی، پس از مشاهده تعلق خاطر خود به حیا، همه لباسهای خود را بیرون آورد و تا آخر عمر برهنه به سر برد.

    در حدود سال ۷۹ قبل از میلاد، میان پیروان این مذهب در مورد حدود برهنگی راهبان مرد اختلاف و دودستگی پدید آمد:

    • فرقه آسمان‌جامگان (digambara) هیچ لباسی را نپذیرفتند
    • فرقه سفیدجامگان (Svetambara) گفتند استفاده از اندکی پارچه غیر دوخته جایز است
    راهبه‌های زن در هر دو فرقه از لباس بلند و ساده غیر دوخته استفاده می‌کنند. گاندی رهبر انقلاب هندوستان تحت تأثیر این آئین لباسهای دوخته ایام جوانی را کنار نهاد و تنها از مقداری پارچه سفید استفاده می‌کرد.

    آیین جین تنها آیینی است که در آن از راهبه تا مردم عادی همه باید گیاه‌خوار باشند و از خوردن جانداران پرهیز کنند. حتی برخی از آنان از خوردن سیب‌زمینی و بسیاری از گیاهان زمینی خودداری می‌کنند، چراکه باور دارند، برای تهیه این خوراکی‌ها نیاز به کندن گیاه از ریشه است که منجر به مرگ گیاه می‌شود.

    متون مقدّس
    50px-Question_book-new.svg.png

    این بخش به هیچ منبع و مرجعی استناد نمی‌کند. لطفاً با افزودن یادکرد به منابع قابل اعتماد برطبق اصول تأییدپذیری و شیوه‌نامهٔ ارجاع به منابع، به بهبود این بخش کمک کنید. مطالب بدون منبع ممکن است به چالش کشیده و حذف شوند.
    فرقه دیگمبره: کتاب مقدّس این فرقه پوروه‌ها (متون کهن) که تعداد آن‌ها چهارده تا بوده‌است، ولی دیگر این کتاب وجود خارجی ندارد و از بین رفته‌است و متفکّران این فرقه هیچ متن دیگری را تأیید نمی‌کنند.

    فرقه شوتامبره: اعلام می‌کند هرچند امروزه پوروه‌ها از بین رفته‌اند ولی متون دیگری نیز دارند

    1. سیدانته‌ها (ذخایر)
    2. آگمه‌ها (فرایض)
    این متن‌ها درمجموع چهل و پنج کتاب می‌باشند، و به شش گروه تقسیم می‌شوند:

    • آنگه‌ها (شاخه‌ها)
    • اوپنگه‌ها (شاخه‌های فرعی)
    • پرکیرنکه‌ها (گوناگون)
    • چده سوتره‌ها (متون انضباطی)
    • چولیکاسوتره‌ها (متون ضمیمه‌ای)
    • مو له سوتره‌ها (متون اساسی)
    زبان اصلی متون جاینی {اَردمگدی} یکی از مشتقات زبان پراکریت است.

    پیروان
    50px-Question_book-new.svg.png

    این بخش به هیچ منبع و مرجعی استناد نمی‌کند. لطفاً با افزودن یادکرد به منابع قابل اعتماد برطبق اصول تأییدپذیری و شیوه‌نامهٔ ارجاع به منابع، به بهبود این بخش کمک کنید. مطالب بدون منبع ممکن است به چالش کشیده و حذف شوند.
    هم اکنون حدود ۲ میلیون پیرو آیین جین در هندوستان وجود دارد و در پاکستان نیز در حدود سیصد هزار نفر، و جمعیّت جهانی جاینها در حدود چهار میلیون نفر برآورد شده‌است؛ که لباس کامل به تن می‌کنند و به جای گدایی سرگرم تجارت هستند و وضع اقتصادی خوبی دارند. آنان آیین خود را نوسازی کرده‌اند و تنها قدیسان و اندکی از ایشان در زندگی به روش‌های عجیب باستان روی می‌آورند.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    شینتو

    شینتو
    125px-Shinto_torii_vermillion.svg.png

    باورها و اعمال
    • کامی
    • رقـ*ـص آیینی
    • اخلاص آیینی
    • چندخدایی
    • روح‌باوری
    • جشنواره‌های ژاپنی
    • اساطیر ژاپن
    معابد شینتویی
    • فهرست معابد شینتو
    • ایچینومیا
    • بیست و دو معبد
    • Modern system of ranked Shinto shrines
    • اتحادیه معابد شینتو
    • معماری شینتو
    کامی‌های بااهمیت
    • آماتراسو
    • ساروتاهیکو
    • اوزومه
    • ایناری
    • ایزاناگی
    • ایزانامی
    • سوسانو
    • تسوکویومی
    مکتوبات
    • کوجیکی (ca. 711 CE)
    • نیهون‌شوکی (720 CE)
    • فودوکی (713–723 CE)
    • شوکو نیهونگی (797 CE)
    • کوپو شویی (807 CE)
    • کوجیکی (807 to 936 CE)
    • انجیشیکی (927 CE)

    جستارهای وابسته

    • دین در ژاپن
    • واژگان شینتو
    • فهرست ایزدان شینتو
    • اشیای مقدس
    • بوداییسم ژاپنی
    • Edo Neo-Confucianism
    • کوشینتو
    • State Shinto
    • نیپون کایگی
    • موجودات افسانه‌ای
    16px-Shinto_torii_icon_vermillion.svg.png
    درگاه شینتو
    • ن
    • ب
    • و
    220px-Itsukushima_torii_angle.jpg

    یک توری در معبد ایزوکوشیما- راه منتهی به زیارتگاه شینتو توسط یک توری مشخص میشود
    شینتو (به ژاپنی: 神道) یعنی راه خدایان، آئین باستانی ژاپن است. این آئین ایزدبانوی خورشید به نام اماتراسو (天照) را نگهبان سرزمین اجدادی می‌داند و خاندان امپراتوری را از نسل این خدا و تجسم وی می‌شمارد.

    هدف آیین شینتو تحقق و تکمیل ارادهٔ کامی و نیاکان در خانواده، جامعه و ملت است انسان‌ها مانند کل طبیعت، کودکان کامی هستند.[۱]

    محتویات
    • ۱ تاریخچه
    • ۲ کتاب‌ها
    • ۳ خلقت جهان
    • ۴ دین
      • ۴.۱ ریوبو
    • ۵ زندگی پس از مرگ
    • ۶ اعمال دینی
    • ۷ ناسیونالیسم ژاپنی و شینتو
    • ۸ جستارهای وابسته
    • ۹ پانویس
    • ۱۰ منابع
    • ۱۱ پیوند به بیرون
    تاریخچه
    کیش مهایانای بودایی در حدود سال ۵۵۲ میلادی به ژاپن وارد شد و پس از برخورد با شینتو، سرانجام بسیاری از عناصر بودایی را به مذهب شینتو منتقل کرد. پرستش خدایان ملی و امپراتور، کرنش و قربانی برای مردگان و وطن‌پرستی از آداب این آئین است. نوعی فتوت به نام بوشیدو (武士道) به معنی طریقه دلاوران که تا اندازه‌ای از آئین ذن الهام می‌گرفت، جوانمردی و مقاومت برای شرف را الزام می‌کرد. آئین شینتو نیز بارها نوسازی شده‌است و پرستش امپراتور از سال ۱۹۴۶ توسط خود وی منسوخ گردیده‌است. اکنون در ژاپن این آئین در کنار آئین بودا به حیات خود ادامه می‌دهد.

    کتاب‌ها
    آیین شینتو بر خلاف ادیان ابراهیمی کتاب مقدسی ندارد، حقیقتی که خود نشانهٔ مهمی از ویژگی دین شینتویی است. هر چند که بعضی از ضبط‌های تاریخی قدیمی به عنوان متونی معتبر شناخته می‌شوند و از این رو مبنای تاریخی و معنوی شینتویی را به وجود می‌آورند. قدیمی‌ترین این کتب به دستور امپراتور وقت تألیف شده و شامل اسطوره و تاریخ اولیهٔ ملت ژاپن است. کتاب کوجیکی مهم‌ترین و قدیمی‌ترین کتاب مذهبی آیین شینتو است. تاریخ نگارش آن برابر با سال ۷۱۲ میلادی است و روایتی از حوادث و رویدادهای تاریخی تا سال ۶۲۸ میلادی ارائه می‌دهد. هر چند که اصل این کتاب با حروف مصور چینی نوشته شده، سبک آن باستانی و ژاپنی خالص است. کتاب دیگر نیهون‌گی یا نیهون‌شوکی به معنای وقایع ژاپن است که ۸ سال پس از کوجیکی به زبان چینی نوشته‌شد، یعنی در سال ۷۲۰ میلادی و سلسلهٔ وقایع را تا سال ۶۹۷ میلادی ادامه می‌دهد. این کتاب با تفصیل بیشتری نسبت به کتاب کوجیکی نوشته شده‌است و از آن جهت که از بعضی رویدادهای واحد چندین روایت به دست داده‌است، و هم از نظر اینکه موضوعاتی دارد که کوجیکی به آن‌ها نمی‌پردازد، ارزش و اهمیت خاصی دارد. این دو کتاب فقط گزارش‌های باستانی موجود از خاندان سلطنتی ژاپن و قبایل مختلف تشکیل دهندهٔ ملت ژاپن را در بر می‌گیرد و نزد پیروان دین شینتویی منزلت بالایی دارد.

    کتاب‌های کوجیکی (طرز نوشتن آن به ژاپنی با کتاب کوجیکی تفاوت دارد) به معنای سالنامهٔ رویدادهای باستانی، گوگوشویی به معنای گردآوری‌هایی از داستان‌های باستانی و انگی‌شیکی به معنای جزئیات قوانین دوره انگی نیز در زمرهٔ منابع اصلی و اولیهٔ اطلاعات هستند.[۲]

    خلقت جهان
    طبق باور شینتوها در این دنیا هیچ نبوده و سپس اولین کامی به نام "آمِنو مینا کانوشی"خودبه‌خود به‌وجود آمده‌است . او روح ستارهٔ شمالیست. او و دو کامیِ دیگر که به کامی‌های خلقت معروفند جهان و کامی‌های دیگری را به وجود آوردند که دو تا از آن کامی‌ها به نامهای "ایزاناگی" و "ایزانامی" مأمور شدند که با نیزه‌ای که به آن‌ها داده شده بود سرزمین جدیدی را خلق کنند. به‌اینترتیب هشت جزیره به‌وجودآمد که همان جزایرِ ژاپن هستند .همچنین "آماتِراسو" یا "الههٔ خورشید" از چشم چپ یکی از آن‌ها متولد شد.امپراتورهای ژاپن از نسل اولین امپراتورِ ژاپن هستند و اولین امپراتورِ ژاپن هم ، نوهٔ "آماتِراسو" یا همان الههٔ خورشید بوده‌است. [۳]

    دین
    ریوبو
    آئین بودا در ژاپن در قرن ۸ میلادی کاملاً رواج یافت و به‌طور رسمی پذیرفته شد. در آن زمان لازم شد که میان آئین بومی و قدیم شینتو از یک سو و آئین بیگانه و نورسیده بودایی از سوی دیگر تلفیقی صورت گیرد. در آن هنگام برخی از روحانیون بودایی اعلام کردند در مکاشفات خود دانسته‌اند که خدایان باستانی ژاپن در حقیقت هر کدام بودی ستو بوده‌اند و آنجا ظهور کرده‌اند. همچنین گفتند آماتراسو یعنی خدای خورشید همان ظهور کامل بودا در کشور ژاپن بوده‌است. این مکتب را ریوبو، یعنی شینتوی ترکیبی نامیدند و به تبلیغ آن پرداختند. بدین شیوه آئین شینتو نوسازی شد و احیا گردید.

    زندگی پس از مرگ
    در مذاهب شینتو سرنوشت‌های مختلفی برای روح انسانهای مرده گفته شده‌است. بعضی می‌گویند که روح انسان‌ها بعد از مرگ به جهان زیرین که مربوط به مردگان است منتقل می‌شود و این جهان توسط یک رود ،از جهان زنده‌ها که در بالای آن است جدا می‌شود. بعضی به وجود یک بهشت برای روحِ افراد خوب اعتقاد دارند و بسیاری هم معتقدند که افراد مرده تبدیل به کامی می‌شوند و قدرت تأثیر بر روی زندگی افراد زنده را دارند؛ به همین جهت برای افراد مردهٔ خود زیارتگاه‌هایی می‌سازند که معمولاً خانگی هستند.[۴]

    اعمال دینی
    طبق قوانین نظم طبیعی یا کاناگارا ،مردم برای ارتباط با کامی‌ها و اجابت دعاهایشان به درگاه آن‌ها باید پاک و طاهر شوند. این کار با انجام اعمال خاصی مانند نذر کردن وهدیه‌هایی که به زیارتگاه‌ها می‌برند صورت می‌گیرد . آنها محل کارشان را هم توسط روحانیون شینتو و طی مراسمی خاص هر از گاهی مثلاً هر سال تطهیر کرده و با دعاهایی متبرک می‌کنند.کلمهٔ کاناگارا به معنی "راهِ تَجلّی کامی" است یعنی روشی که کامی خود را با آن نشان می‌دهد و کلمهٔ شینتو یعنی راه خدایان. در دین شینتو عقیده بر این است که کامی‌ها در جاهای بخصوصی به‌طور موقت مستقر می‌شوند . مثلاً در یک کوه ، یک آبشار و یا یک صخره . زیارتگاه‌های شینتو هم در همین محل‌ها ساخته می‌شوند. در این محل‌ها اجسامی هم استفاده می‌شود که باور دارند کامی را به سمت خود جلب می‌کنند . اجسامی مانند یک شمشیر ، تزییناتِ معابد همچون یک طناب که کاغذهایی از آن آویزان است، یک عروسک و از همه بیشتر یک آینه . به‌این‌ترتیب می‌توان زیارتگاه‌های قابل حمل هم ساخت که بر روی دو تیر چوبی ،روی دوش مؤمنین در جشنواره‌ها حمل می‌شوند . همچنین می‌توان در هر خانه‌ای زیارتگاه و نمازخانه‌ای ساخت که معمولاً محل استقرار کامی در آنها، یک آینهٔ مدور است. به این نمازخانه‌های خانگی "کامیدانا" می‌گویند.این کامیداناها را در زیارتگاه‌های محلی می‌فروشند و در همان‌جا هم طی مراسمی مذهبی، بخشی از کامیِ آن زیارتگاه و یا کامیِ موردنظرِ خریدار که معمولاً یک کامیِ مناسبِ شغلِ خریدار است به کامیدانایی که می‌خرد منتقل می‌شود. علاوه بر آن در زیارتگاه‌ها تکه‌هایی از چوب،پارچه و یا کاغذ هم فروخته می‌شود که روی آن‌ها اسامی کامی‌ها نوشته شده و به عنوان طلسم برای محافظت در برابر حوادث ناگوار به کار می‌رود . آن‌ها را در خانه‌ها و در کامیداناها نگهداری می‌کنند و بعد از یک سال که اثرشان از بین رفت باید جایگزین شوند. اخیراً طلسمهایی برای پیشرفت در رانندگی ، کسب و کار و تحصیل هم ساخته می‌شود.[۵]

    ناسیونالیسم ژاپنی و شینتو
    بیرون از سرزمین اصل ژاپن آئین شینتویی به عنوان امری مترادف با ناسیونالیسم افراطی، میلیتاریسم و پرستش امپراتور شناخته می‌شود. این مطلب عجیب نیست، چون بی‌تردید، در طی قرون و اعصار همواره طرفداران نظامی‌گری و مصادر قدرت، از دین شینتو برای وحدت افکار و تقویت وفاداری مردم ژاپن استفاده کرده‌اند. شاید هم از لحاظ تاریخی وقوع این امر اجتناب‌ناپذیر بوده‌است.

    از ابتدای قرن هفدهم میلادی، ترس از دخالت ملت‌های غربی منجر به سرکوب مسیحیت و دفع خارجی‌ها شد و آیین شینتویی که از جانب ادیان بودایی و کنفوسیوسی به سرکوب و حتی جذب در آن‌ها تهدید شده بود، به سنگر حفظ و استقلال فرهنگ قومی ژاپن تبدیل شد. در نیمهٔ اول قرن نوزدهم، قدرت رو به توسعهٔ غرب امپریالیست، تاریخ طولانی استقلال کشور ژاپن را خدشه‌دار ساخت. در این وضعیت کاملاً طبیعی می‌نمود که دین شینتویی، که ارتباط نزدیکی با خاندان سلطنتی داشت، به مبنایی معنوی برای حفظ و استقلال فرهنگ قومی و حفظ کشور از خطر سلطهٔ خارجی تبدیل شود. در نتیجه شینتو خصلتی به‌غایت ناسیونالیستی و ملی‌گرایانه پیدا کرد. از همین بابت هم، در خلال جنگ جهانی دوم افکار و اندیشه‌های میهن پرستانه، جنبهٔ مذهبی پیدا کردند اما پس از این جنگ به بازاندیشی دربارهٔ ناسیونالیسم تنگ نظرانهٔ قبلی، بیش از پیش توجه شد.[۶]

    شینتوها از زمانهای قدیم اعتقاد داشتند که امپراتورهای ژاپن از نسل اولین امپراتورِ ژاپن هستند و اولین امپراتورِ ژاپن هم ، نوهٔ آماتِراسو یا الههٔ خورشید بوده‌است . تا قبل از سال ۱۸۶۸ آماتراسو یکی از خدایانِ مهم بود؛ اما از آن سال به بعد، حکومت دست به تبلیغات وسیعی زد تا اول آماتراسو را مهم‌ترین خدای جهان نشان دهد و دوم به مردم بقبولاند که با توجه به اینکه امپراتور ژاپن از نسل خدای خورشید است بنابراین شخص مقدسیست.

    با تبلیغات وسیع بر روی این که امپراتور "مِیجی" که در آن زمان امپراتورِ ژاپن بود ،فرستادهٔ خدایان است و خودش نیز از نسلِ آماتراسو است، این معنی که او خداییست که در بدن یک انسان متولد شده،در ذهن مردم شینتو جا افتاد . آن‌ها به کامی‌هایی که از عالَمِ خدایان می‌آیند و به شکل یک انسان به زمین پا می‌گذارند "آکیتسومی کامی" می‌گفتند. دانش‌آموزان هر روز در برابر عکس امپراتور تعظیم می‌کردند و قسم یاد می‌کردند که خود را فدای حکومت و امپراتوریِ مقدس نمایند. با این دیدگاهی که در جامعه گسترش یافته بود قدرتِ امپراتورانِ ژاپن هر روز افزایش پیدا می‌کرد تا جایی که امپراتور "هیروهیتو" تمام قدرت نظامی و اختیارِ عزل و نصب فرماندهان را در دست داشت . او همانند پدرانش یک "آکیتسومی کامی" یا خدایی در بدن انسان به حساب می‌آمد. بعد از شکست در جنگ جهانی دوم، ژاپن قانون اساسی‌اش را تغییر داد. طبق قانون جدید، دولت از حمایت از هر دین و مذهبی منع شد. در سال ۱۹۴۶ امپراتور هیروهیتو رسماً اعلام کرد که یک آکیتسومی کامی نیست.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    ازلیان

    220px-Iranian_Azali_community.jpg_or_Isfahan%2CIran_Azali_community.jpg

    جامعه ازلی در تهران، ۱۹۱۰ از مجموعهٔ فخرتاج دولت‌آبادی
    220px-Siyyid_M%C3%ADrz%C3%A1_%27Al%C3%AD-Muhammad_Shirazi.jpg

    سید علی محمد شیرازی مشهور به باب
    220px-%D8%B5%D8%A8%D8%AD_%D8%A7%D8%B2%D9%84.jpeg

    میرزا یحیی نوری ملقب به صبح ازل، ثمره، وحید
    ازلی نام گروهی از پیروان سید علی محمد باب است که پس از وی صبح ازل را جانشین وی دانستند.[۱][۲][۳] پس از تیرباران سید علی محمد باب در سال ۱۸۵۰، پیروانش که به «بابی» مشهور بودند بر طبق آموزه‌های باب درکتابِ «بیان» به دنبال موعود آئین جدید که در این کتاب با عنوان «من یظهره الله» از او شده‌است، می‌گشتند.[۴] در سال ۱۸۶۳ بهاءالله ،برادر بزرگتر میرزا یحیی، خود را «من یظهره‌الله»، موعود کتاب بیان معرفی کرد.[۵] اکثر بابیان به او ایمان آورده و بهائی نامیده شدند.[۶] گروه اندکی که به پیروی از میرزا یحیی بابی ماندند ازلی نام گرفتند.[۷] ازلیان با تقیه و پنهان کردن هویت دینی خود عملاً در جامعه اسلامی حل شدند.[۸]

    محتویات
    • ۱ آموزه‌های باب
    • ۲ «مَن یُظهره‌الله»
    • ۳ میرزا یحیی نوری ملقب به صبح ازل
    • ۴ بهائیان و بابیان
    • ۵ آیین بیانی پس از صبح ازل
    • ۶ گاهشمار آئین بیانی
      • ۶.۱ سال بیانی
      • ۶.۲ مبدأ تاریخ بیانی
      • ۶.۳ تقویم آئین بیانی
    • ۷ جستارهای وابسته
    • ۸ پیوند به بیرون
    • ۹ منابع
    آموزه‌های باب
    یکی از آموزه‌های اساسی باب تداوم و تکامل ادیان است.[۹] با پیشرفت انسان در طول تاریخ، تجلی الهی به تدریج در ادیان ظاهر می‌شود و جلوه ای کاملتر و جامعتر از خود به منصّه ظهور می‌گذارد.[۱۰] هر دینی در زمان خود و به نسبت به گذشته کامل است و در عین حال کمالِ بالقوه اش ظهور دیانتِ بعد است که شکوفائی کمالات بالقوه دیانت و مدنیت قبل در آن ممکن می‌شود.[۱۱][۱۲] مثلاً کمالِ تورات، انجیل و کمالِ انجیل، قرآن است و اکنون کمالِ قرآن بصورت بیان و در آئینی که باب آورده، ظاهر شده‌است.[۱۱] بر اساس همین منطق، هیچ دینی به گفته باب آخرین دین نیست،[۱۳][۱۰] بلکه برای نیازهای دوره ای محدود از تاریخ بشر ظهور یافته‌است.[۱۳][۱۰] بر اساس همین اصلِ تکامل و شکوفایی ادیان[۱۴]، باب نتیجه می‌گیرد که نتیجه و ثمره آیین او باید شناخت و ایمان به «مَن یُظهره الله» موعود آئین بیان باشد.[۱۵] به باور باب، آثار وی برای اولین بار حقایق نهفته و باطنی مفاهیم اسلامی و آیات قرانی را آشکار می‌کند، حقایقی که به عقیده او با باور رایج میان مسلمانان تفاوت بسیار دارد.[۱۶][۱۷]

    مفهوم قیامت و معاد از نظر باب نه پایان تاریخ بلکه پایان یک مرحله از تکامل بشر یعنی پایان دوران یک دین و آغاز ظهور دین بعدی است.[۱۸][۱۹] پس قیامت مسیحیت با ظهور پیامبر اسلام به وقوع پیوست و قیامت اسلام در سال ۱۲۶۰ هجری قمری با ظهور باب اتفاق افتاد.[۱۸] دوزخ و بهشت نیز نه محلی برای شکنجه ابدی برخی مردم یا محلی برای تمتّع جسمی و جنـ*ـسی برخی دیگر است بلکه معانی روحانی دارد. بهشت شناخت و رضای خدا از طریق ایمان به فرستاده خداوند و عمل به ارزشهای نوین او برای شکوفائی کمالات روحانی است و دوزخ محرومیت از این تکامل.[۱۹] باب، عدل الهی را مستلزم اختیار بشرو نیز استمرار فیض هدایت الهی بر طبق تکامل وقفه ناپذیر انسان و جامعه می‌داند و در نتیجه اعتقاد به انتهای نبوت و رسالت نفی کامل عدل الهی است.[۲۰] بعلاوه عدل الهی اقتضاء می‌کند که دلیل حقانیت یک پیامبر قابل دسترسی و تحقیق برای همگان باشد و در نتیجه تصور اینکه دلیل حقانیت پیامبران معجزات باشد با عدل الهی تضاد دارد چرا که در آنصورت دلیل پیامبر تنها برای کسانی قابل دسترسی می‌شود که در همان‌جا و همان زمان حاضر بوده باشند. پس عدل الهی مستلزم باور به حجیت کلام پیامبر است.[۱۶]

    باب با کمال احترام از اسلام یاد می‌کند ولی بر اساس اصل تکامل و تداوم ادیان، باب دوره اسلام را هزار سال می‌داند[۲۱] که با ظهور او در سال ۱۲۶۰ هجری قمری، یعنی هزار سال بعد از وفات امام حسن عسکری، به پایان رسیده‌است.[۲۱][۱۸] شماری از نوشته‌های باب بصورت تفسیر سوره‌های قرانی نوشته شده‌است و معانی باطنی و عرفانی آن آیات را آشکار می‌سازد.[۱۷] در زمان اقامت باب در اصفهان، منوچهر خان معتمد الدوله حاکم مقتدر آنجا، که پیشینه مسیحی داشت و قلباً به پیامبر اسلام ایمان نداشت، در حضور علماء از باب خواهش نمود که در اثبات نبوت پیامبر اسلام رساله ای بنویسد.[۲۲] باب بلافاصله و بدون درنگ رساله مفصلی در همان جمع بنگاشت.[۲۳] نام این نوشته رساله اثبات نبوت خاصه است.[۲۳] این اثر چنان منوچهر خان را متأثر نمود که نه تنها به پیامبر اسلام بلکه به باب نیز ایمان یافت و در جرگه پیروان او درآمد.[۲۴][۲۲]

    آیین بابی
    80px-Haykal-Bab-2.gif


    شخصیت‌های اصلی
    باب
    صبح ازل
    ملاحسین بشرویه - قدوس
    طاهره قرةالعین
    حروف حی

    نوشته‌ها
    کتاب بیان - قیوم الاسماء
    کتاب جزآء
    کتاب پنج شأن
    کتاب الحیات
    کتاب لعالی و مجالی

    تاریخچه
    احمد احسائی
    شیخیه
    تاریخچه دیانت بیانی
    میرزا یحیی نوری
    میرزا حسینعلی نوری
    یحیی دولت‌آبادی
    انشعاب بابی بهائی
    ملا محمد جعفر کرمانی
    شیخ احمد روحی
    ملک المتکلمین
    علی‌محمد فره‌وشی
    مسیو نیکلا



    تقویم وایام محرمه
    تقويم بديع - میلاد باب
    اعدام باب

    شاخه‌های
    آیین بیانی
    ازلی - بهائیت -نقد بابیه



    «مَن یُظهره‌الله»
    مَن یُظهِرُهُ الله (به معنی: کسی که خدا او را ظاهر خواهد ساخت) به باور بابیان و بهائیان، فردی است که بنا به کتاب بیان فرستاده خدا است و خداوند بعد از سید علی محمد شیرازی او را به پیامبری برخواهد گزید تا راهنمای بشر و نجاتگر عالم باشد. به اعتقاد بهائیان، مَن یُظهِرُهُ الله، همان بهاءالله، شارع دیانت بهائی است.[۲۵]

    از اساسی‌ترین آموزه‌های سید علی محمد باب این نکته است که نتیجه و ثمره آیین او باید شناخت و ایمان به «مَن یُظهره الله» باشد.[۲۶] باب به کرّات در آثار خود به ظهور «مَن یُظهره الله» اشاره می‌کند[۲۷] و از پیروان خود می‌خواهد که شناخت و ایمان خود را به تصدیق هیچ‌کس حتی خود باب و هیجده حوّاری اولیه وی (حروق حی) مشروط نکنند و موعود را از آثار و صفات خود او بشناسند و نه از اشاره و دلالت دیگران.[۲۸] باب حتی پیروانش را برحذر می‌دارد که مبادا مانند ادیان قبل که با استدلال به کتاب آسمانی خود از پیامبر بعدی محروم شدند با استدلال به آثار باب از ایمان به «مَن یُظهره الله» محروم شوند،[۲۹][۲۸] مقام موعود به گفته باب بالاتر از آنست که حتی آثار خود باب لیاقت اشاره به وی را داشته باشد.[۲۸] باب در آثارش از نزدیکی ظهور موعود می‌گوید و برای زمان ظهور او به سال نه و سال نوزده اشاره می‌کند.[۳۰] اندکی پس از یک دهه از آغاز دعوت باب در سال ۱۸۴۴، یعنی چند سال پس از اعدام وی در سال ۱۸۵۰، بیش از ۲۵ نفر ادعای من یظهره‌اللهی کردند.[۳۱][۳۲] دنیس مکین نام بیست نفر از مدعیان را فهرست کرده‌است.[۳۳]میرزا اسدالله خویی دیّان یکی از اولین کسانی بود که چنین ادعایی کرد و قبل از این که طرفداران قابل توجهی کسب کند در بغداد احتمالاً با توطئه صبح ازل به قتل رسید.[۳۴] نوزده سال بعد از دعوت باب، بهاءالله در سال ۱۸۶۳ در جمع یارانش و بعدتر در سال ۱۸۶۶ بصورت عمومی تر ادعای من یظهره اللهی کرد[۳۲] و عموم بابیان به وی ایمان آوردند.[۳۵][۳۶] گروه اندکی که به طرفداری از میرزا یحیی ازل بابی باقی ماندند ازلی نام گرفتند. ازلیان ظهور من یظهره الله را در فاصله ای خیلی دور پیش‌بینی می‌کردند و معتقد بودند ظهور موعود زودتر از دست کم ۲۰۰۰ سال از ظهور باب و قبل از مورد قبول گرفتن دین باب در بسیاری از کشورها رخ نخواهد داد.[۳۷] با این وجود ازلیان در پی تبلیغ و جهانگیرکردن آئین بابی بر نیامدند و با تقیه و پنهان کردن هویت دینی خود عملاً در جامعه اسلامی حل شدند.[۳۸]

    200px-Haykal-e-Bab.jpg

    دست خط باب
    میرزا یحیی نوری ملقب به صبح ازل
    میرزا یحیی نوری معروف به صبح ازل، وحید و ثمره در سال ۱۲۴۷ قمری مطابق ۱۸۳۱میلادی در تهران محله عربها چشم به جهان گشود.[۳۹] مادرش هنگام تولد وی درگذشت و پرستاری از این طفل از همان بدو ولادت بنابر دستور پدر به خدیجه خانم مادر میرزا حسینعلی نوری محول گردید.[۴۰] وی یکی از شخصیت‌های مشهور در میان بابیان و بهائیان است. در سال ۱۲۶۳ به سبب تکاپوهای زیادی که برادرش، بهاءالله، در گسترش آیین باب داشت، با آن اعتقاد آشنا شد و به جمع پیروان باب پیوست.[۳۹]

    باب در آثارش به نزدیکی ظهور مَن یُظهِرُهُ الله، کسی که نتیجه و ثمره آئین بابی باید شناخت و ایمان به او باشد، اشاره می‌کند.[۱۵] وی همچنین از بابیان می‌خواهد که در شناسایی و ایمان خود کاملا مستقل عمل کنند و موعود را به خود او بشناسند و نگذارند افراد دیگر، حتی خود باب و حروف حیّ، و یا آثار باب مانع شناسایی آنان شوند.[۴۱] از اینرو در آئین بابی وصیّ (جانشین) و مفسّر آثار به آن مفهوم که در سایر ادیان هست وجود ندارد و جانشینی که باب تعیین نمود در واقع رهبر اسمی جامعه بابی بعد از وی بود.[۴۲]

    کمی قبل از اعدام سید علی‌محمد باب عبدالکریم قزوینی، یکی از کاتبان باب توجه او را به اهمیت تعیین جانشین جلب نمودند و باب تعداد مشخصی لوح نوشته آن‌ها را به عبدالکریم داد [۴۳] تا به دست میرزا یحیی و بهاءالله برساند.[۴۳] باب در لوحی که معمولاً به عنوان وصیت‌نامه باب از آن یاد می‌شود، میرزا یحیی به عنوان رهبر بابیان پس از بنیانگذار جنبش تعیین نمود.[۴۴][۴۵] در همین لوح به وی دستور داده شده‌است که از من یظهره‌الله در زمان ظهورش پیروی کند.[۴۶] رهبری وی جنجال‌برانگیز بود. وی کمتر در میان بابی‌ها حاضر می‌شد. منوچهری ادعا می‌کند که دلیل در خفا ماندن او بخشی از وصیت‌نامه سید علی محمد شیرازی است که او را به محافظت از خویش توصیه کرده‌بود.[۴۷] براوان معتقد است رهبری میرزا یحیی در عراق رهبری اسمی بوده و در عمل ساماندهی امور را بهاءالله، برادر ناتنی وی انجام میداده.[۴۸] دنیس مکین بر این نظر است که تعیین میرزا یحیی به عنوان جانشین رسمی باب، تنها برای حفظ بهاءالله از خطر و با پیشنهاد بهاءالله و عبدالکریم قزوینی و موافقت باب بوده‌است.[۴۵][۴۹] خطری که بهاءالله را تهدید می کرد از جانب امیر کبیر بود.[۵۰] به گفته سعیدی اگر امیر کبیر به نقش کلیدی بهاءالله در جامعه بابی پی میبرد حتماً او را به قتل می‌رساند.[۵۰] این تحلیل اول بار توسط عباس افندی در «مقاله شخصی سیاح» مطرح شد.[۵۱] شوقی افندی نیز می‌گوید باب میرزا یحیی را به عنوان «مرجع اسمی» جامعه بابی انتخاب کرده بود و به نقل از «مقاله شخصی سیاح» تحلیلی مشابه تحلیل فوق ارائه می‌دهد.[۵۲]

    بهائیان و بابیان
    پس از تیرباران باب، پیروانش که به «بابی» مشهور بودند بر طبق بیانات باب در کتاب بیان به دنبال موعود آئین بابی که در کتاب بیان با عنوان «من یظهره الله» از آن یاد شده، می‌گشتند.[۵۳] در سال ۱۸۶۳ میلادی بهاءالله خود را «من یظهره الله» یا همان موعود کتاب بیان خواند.[۵۴] اکثر بابیان به او ایمان آورده و بهائی نامیده شدند.[۵۵][۵۶] برخی از بابیان به سنت موجود وفادار مانده و با پیروی از نابرادری کوچک بهاءالله، موسوم به میرزا یحیی صبح ازل، ازلی یا بیانی نام گرفتند، تعداد اینها اکنون اندک است.[۵۷] میرزا یحیی اما فعالیت چندانی نشان نداد ولی بهاءالله آئین بهائی را پدیدآورد[۵۴] که به دیانتی جهانی تبدیل شد.[۵۸]

    آیین بیانی پس از صبح ازل
    صبح ازل، میرزا یحیی دولت‌آبادی را به عنوان جانشین خود پس از مرگ و رهبر جامعهٔ ازلی برگمارد.[۵۹] در خصوص میزان درگیر بودن او در سازمان‌دهی ازلیان به‌طور فعال شواهد اندکی وجود دارد. میرزا یحیی چیز زیادی دربارهٔ موضوعات ازلی ننوشت،[۶۰] نقش یک اصلاحگر سکولار را به جای یک رهبر مذهبی برگزید، و بابیت ازلی در زمانی نه چندان طولانی اثرگذاری خود را از دست داد.[۵۹] ابوالقاسم افنان از مورخان بهایی به نقل از سید محمد علی جمالزاده در ژنو شنیده که هنگامیکه میرزا یحیی ازل در قبرس وفات نمود حاجی میرزا یحیی دولت‌آبادی در ژنو بود. به او پیشنهاد کردند که جانشین ازل و زعامت ازلیها را قبول کند و به قبرس برود ولی او نپذیرفت و قبول نکرد و به طهران مراجعت نمود.[۶۱]

    گاهشمار آئین بیانی
    سال بیانی
    سال بیانی سیصد شصت و یک روز می‌باشد. در کتاب بیان عربی باب سوم از واحد پنجم چنین وارد شده‌است: " قد جعلنا الحول تسعةعشر شهرا " ترجمه: همانا قرار دادیم برای سال نوزده ماه. همان باب در کتاب بیان فارسی چنین شرح داده شده‌است: خداوند عالم خلق فرموده کل سنین را به امر خود و از ظهور بیان قرار داده عدد هر سنین را عدد کلشیئ (۳۶۱روز) و آن را نوزده شهر قرار داده و هر شهر را نوزده روز فرموده تا آنکه کل از نقطهٔ تحویل حمل تا منتهی‌الیه سیر او که به حوت منتهی می‌گردد در نوزده مراتب حروف واحد سیر نمایند.

    مبدأ تاریخ بیانی
    در باب چهاردهم از واحد ششم کتاب بیان عربی، بزرگترین روز سال یوم‌الله الاعظم نام بـرده شده‌است. شرح آن در همان باب کتاب بیان فارسی چنین است: خداوند عالم در میان ایام یومی را منسوب به خود فرموده و آن را یوم‌الله خوانده‌است.

    در کتاب بیان تعداد روزهای سال بیانی سیصد و شصت و یک روز ذکر گردیده ولی تکلیف چهار یا پنج روز تفاوت نسبت به تقویم شمسی مشخص نگردیده‌است و نام ماه‌ها و مبدأ تاریخ نیز عنوان نشده‌است. در کتاب پنج شأن چنین وارد است: هذا یوم الاربعاء الخامس من شهر جیم الاول من سنة ۱۲۷۶ عن بعثة الفرقانیه … هذا یوم الاول من شهر البهاء من السنة الابد ترجمه: امروز چهار شنبه پنجم جمادی‌الاول از سال ۱۲۷۶ از بعثت فرقان است … امروز روز اول از ماه بهاء از سال هفتم ظهور است .قد جعل الله کل حول من ذلک الیوم تسعةعشر شهرا و کل شهر تسعة عشر یوما و بداء الحساب من ذلک الیوم لانه اول سنة لایبدل الا بامر من یظهره الله … ترجمه:از امروز خداوند عز ذکره، سال را نوزده ماه و هر ماه را نوزده روز قرار داده‌است و آغاز حساب از امروز است این تقویم تغییرپذیر نیست مگر به امر «من یظهره الله».....

    در کتاب الأسماء کلشیئ (چهار شأن) در سال ۱۲۶۵ هجری قمری در جواب مؤمنی به اسم رفیع (در ظل اسم رفیع در این کتاب) چنین آمده‌است: انما قد ذکرت فی الکتاب من اول سنة البدیع فی البیان ترجمه:(در این نامه از مبدأ تاریخ و تقویم پرسیده‌ای) شمااز پنجم جمادی اولی سال هفتم ظهور (۱۲۶۶) حساب کنید ثم کل واحد شهر تحسبون ترجمه: هر نوزده روز را یک ماه حساب کنید. و ما یزید انتم من بعد تنقصون ترجمه: چند روز اضافه را به سال بعد ببرید. کل شهر تسعة عشر یوما و کل سنة تسعةعشر شهرا و کل حول ثلثمأة و ستین ثم واحدا ترجمه :هر ماه نوزده روزاست و هر سال نوزده ماه و هر سال ۳۶۱ روز باشد نه زیاده. و لا تومرنّ بالقمر فی طلوعه و لا بما انتم بالشمس تحسبون ترجمه: به قمری یا شمسی حساب نکنید. قد رفعنا عنکم ما انتم فیه تختلفون ترجمه: ما آن دو تقویم را برداشتیم به سبب آنچه در آن اختلاف می‌کردید (اختلاف دقایق و کبیسه‌ها که در اسلام باعث شد روزهای احزان و اعیاد مورد اختلاف باشد). و من لم یُسمیٰ شیئا بغیر ما قد سمّاه الله فیکون مشرکا ترجمه:هر کس در این باره بر خلاف حکم خدا عمل کند مشرک است.

    تقویم آئین بیانی
    مبدأ تقویم بدیع بیانی ۲۹ اسفند سال ۱۲۲۸ ایرانی معادل ۲۰ مارس ۱۸۵۰ میلادی برابر اول شهر البهاء اولین سال تقویم بیانی

    • تقویم آئین بیانی
    • تبدیل تقویم آئین بیانی به میلادی
    • تبدیل تقویم جلالی(ایرانی) به تقویم آئین بیانی
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    دین ابراهیمی

    1.Three_main_Abrahamic_Religions.jpg

    از بالا به پایین، ماه و ستاره نشان اسلام، صلیب نشان مسیحیت، ستاره داوود نماد یهودیت
    350px-Abraham_Dharma.png

    نقشهٔ دین‌های ابراهیمی (رنگ بنفش) و دین‌های دارمایی (رنگ زرد) به نسبت در هر کشور.
    عنوان دین‌های ابراهیمی یا اَدیان ابراهیمی در مطالعه تطبیقی، در مورد دین‌هایی استفاده می‌شود که از سنت باستانی ابراهیم در نوشته‌های سامی الهام می‌گیرند. اسلام، مسیحیت و یهودیت در این طبقه قرار می‌گیرند.[۱] در عین حال، ممکن است خود پیروان این دین‌ها باور متفاوتی داشته باشند. ابراهیم از پیامبران (یا یکی از سه شه‌پدر در سنت یهود) سامی است که داستان او در قرآن و تورات با اختلافات جزئی آمده‌است.

    گفته می‌شود بیش از ۵۴ درصد از جمعیت جهان پیرو یکی از ادیان ابراهیمی می‌باشند. بزرگترین ادیان ابراهیمی به ترتیب زمانی عبارتند از یهودیت (۱ هزاره قبل از میلاد مسیح)، مسیحیت (قرن یکم میلادی)، اسلام (قرن هفتم میلادی).[۲][۳][۴]

    دین‌های ابراهیمی یکی از سه گروه بزرگ دینی هستند. دو گروه دیگر عبارت‌اند از دین‌های دارمایی و دین‌های تائویی.[۵]

    محتویات
    • ۱ ریشه‌شناسی
    • ۲ منشأ و تاریخ
    • ۳ اشتراکات
      • ۳.۱ یکتاپرستی
      • ۳.۲ پیامبری
      • ۳.۳ تداوم کلامی
      • ۳.۴ کتاب مقدس
      • ۳.۵ گرایش اخلاقی
      • ۳.۶ رستاخیز
    • ۴ منابع
    ریشه‌شناسی
    گفته می‌شود عبارت دین ابراهیمی به سادگی نشان می‌دهد که تمام این ادیان یک منبع معنوی مشترک دارند.[۶] دین یهود خود را دنبال‌کننده ابراهیم و پیروان ابراهیم می‌داند و از ابراهیم به عنوان اولین شه پدر یاد می‌کند. مسیحیان ابراهیم را به عنوان پدر ایمان می‌شناسند.[Rom. ۴] در اسلام و کتاب آن قرآن، بارها به ایمان ابراهیم اشاره شده و در آیه ۱۲۵ سوره نساء دین راستین را در پیروی از آیین ابراهیم یکتاپرست می‌داند.[قرآن نساء ۱۲۵][۷][۸]

    تمام ادیان بزرگ ابراهیمی ادعای نسب مستقیم به ابراهیم را دارند:

    • در تورات (کتاب یهودیت)، ابراهیم به عنوان جد بنی اسراییل و پدر اسحاق شناخته می‌شود، در کتاب پیدایش آمده‌است که تولد اسحاق به ابراهیم وعده داده شده بود.[Gen. 17:16][۹]
    • قسمت اول کتاب مقدس مسیحیان یا همان انجیل نیز از کتاب عهد عتیق مشتق شده و ادعای مشابه یهودیان را مطرح می‌کند. مسیحیان نیز تحت میثاق جدید خود را امت‌هایی پیوند زده شده به ابراهیم می‌دانند.
    • مسلمانان نیز محمد را از نسل ابراهیم و فرزندش اسماعیل می‌دانند.[۱۰]
    منشأ و تاریخ
    یهودیت خود را پیرو دین فرزندان یعقوب (نوه ابراهیم) می‌داند. دین یهودیت دیدگاهی به‌شدت توحیدی به خدا دارد. کتاب عهد عتیق را کتاب مرکزی تمام فرقه‌های یهودی می‌دانند و در قالب تورات تشریح شده‌است.

    مسیحیت در ابتدا فرقه‌ای از یهودیت شناخته می‌شد و سپس در قالب یک دین جداگانه تکامل یافت. عیسی شخصیت محوری این دین است و کتاب‌های مقدس مسیحیان با عنوان انجیل شناخته می‌شود. چندین نگارش مختلف از انجیل وجود دارد.

    اسلام در قرن هفتم میلادی با دیدگاهی به‌شدت توحیدی به خدا ظهور یافت. محمد پیامبر این دین است. تمام مسلمانان قرآن را کتاب مقدس خود می‌دانند. مسلمانان معتقدند همه پیامبران، از آدم تا محمد، هدف مشترکی داشته‌اند و پیام‌آور توحید و یکتاپرستی بوده‌اند. در قرآن، سوره احزاب آیه ۴۰، از محمد به‌عنوان آخرین پیامبر یاد شده‌است.[قرآن احزاب ۴۰]

    اشتراکات
    ادیان ابراهیمی از بسیاری جهات اشتراک دارند. در تمامی این ادیان، توحید اصل اساسی است. همهٔ این ادیان خدا را خالق و منشأ قانون اخلاقی می‌شناسند و به روز داوری معتقدند. در متون مذهبی آن‌ها، شخصیت‌ها و مکان‌ها و روایت‌های تاریخی با اختلافات بسیار اندک مشابه یکدیگر است. دیدگاه‌ها و قوانین ذکر شده در متون مذهبی این ادیان نیز غالباً جهت‌گیری و کیفیت یکسانی دارند.[۱۱] در زیر به شماری از این اشتراکات اشاره شده‌است.

    یکتاپرستی
    تمامی ادیان ابراهیمی ادعای یکتاپرستی دارند و معتقدند خدایی یگانه را می‌پرستند، هر چند دارای نام‌های مختلفی (خدا، الله، یهوه، GOD) می‌باشد.[۱۲] تمامی آن‌ها معتقدند خدا جهان را خلق کرده، یکتاست و کلیه قوانین از جانب اوست. با این حال، مسیحیت ادعا نمی‌کند که به سه خدا اعتقاد دارد، ولی اعتقاد آن‌ها به خدای سه‌گانه (متحد در یک ذات) یا همان تثلیث، که اعتقاد تعداد بسیاری از مسیحیان است، سبب شده تا با مفاهیم یهودیان و مسلمانان در مورد یکتاپرستی اختلافاتی داشته باشند.

    پیامبری
    ادیان ابراهیمی همگی معتقد به تئوری پیامبری هستند، و بر این باورند که خداوند به منظور هدایت بشر افرادی را انتخاب می‌کند و برای آن‌ها پیغام‌هایی را می‌فرستد. پیامبران این ادیان با اختلاف اندکی مشترکند. مسیحیان به تمامی پیامبران یهود به اضافه عیسی معتقدند. مسلمانان نیز به تمامی پیامبران یهود و مسیحیت به اضافه محمد معتقدند. اگرچه در مورد عیسی میان مسلمان و مسیحیان اختلافاتی وجود دارد. مسیحیان عیسی را پسر خدا می‌دانند در حالی که مسلمانان معتقدند او یکی از پیامبران الهی است.

    تداوم کلامی
    همهٔ ادیان ابراهیمی معتقدند یک خداوند یکتا و ابدی تمام جهان را آفریده و برای هدایت بشر قوانینی را از طریق پیامبران فرستاده‌است. همچنین در روز داوری انسان‌ها براساس پایبندی به قوانین الهی مورد قضاوت قرار می‌گیرند. قوانین که توسط ادیان ابراهیمی به عنوان قوانین الهی شناخته می‌شود با اختلاف اندکی مشابه یکدیگر می‌باشند.

    کتاب مقدس
    تمامی ادیان ابراهیمی معتقدند که خداوند بشر را از طریق پیامبران راهنمایی می‌کند؛ بنابراین هر دین سخنان و دستورالعمل‌های پیامبرش را در قالب کتاب‌های مقدس جمع‌آوری کرده‌است. هر دین جدید به کتب ادیان قبل از خود نیز معتقد است.

    گرایش اخلاقی
    تمامی ادیان ابراهیمی به انتخاب بین خیر و شر معتقدند. همچنین قوانین الهی را مبنای اخلاق و ضامن تعهد اخلاقی می‌دانند. در قرآن، کتاب آسمانی مسلمانان، بر لزوم میانه‌روی، فروتنی و دوری از اسراف باورمندان تأکید شده‌است.

    رستاخیز
    تمامی ادیان ابراهیمی معتقدند پس از مرگ، رستاخیز صورت خواهد گرفت، انسان‌ها داوری و قضاوت خواهند شد و وارد جهان ابدی می‌شوند.
     
    بالا