- عضویت
- 2016/07/11
- ارسالی ها
- 4,853
- امتیاز واکنش
- 14,480
- امتیاز
- 791
نویسندهی این جستار ، آقای «مرتضی حماسی» است.
آبشخور :
تاریخ ایران از دوران باستان تا پایان سده ی هجدهم میلادی ، تالیف ن.و پيگولوسکايا ،
آ. یو . ياکوبوسکي ، ای.پ. پطروشفسکي ، آ.م. بلنيتسکي ، ل.و استرويوا ، ترجمه کریم کشاورز ،
تهران : پیام ، ۱۳۵۳ ، رویه ۱۶۱ - ۱۶۲ .
****
بلاذري نقل می کند که خلیفه علی ماهوی حاکم مرو را به کوفه نزد خویش خواند و درباره ی
وصول مالیات به وی به مذاکره پرداخت . قرار بر این شد که خلیفه فرمانی صادر کند که دهقانان و
کدخدایان روستا جزیه را گرد آورده به ماهوی بپردازند و وی آن را به خلیفه ارسال دارد . بدین طریق
دهقانان در بهره کشی از مردم مغلوب شریک اعراب می شدند . اختیار روستائیان بالکل به ایشان
داده شده بود و دهقانان مسئول وصول مالیات بودند ولی این امر برای ایشان سودمند بود زیرا وصول
مالیات سهم معتنابهی از محصول کشاورزی و مصنوعات پیشه وران به جیب ایشان می رفت . خود
ماهوی نیز در بهره کشی از کشاورزان ایرانی آلت فعل دستگاه خلافت شده بود و در عوض مانند دیگر
ملاکین بزرگ محلی که فرمانبردار اعراب گشته بودند - ثروت و اراضی و اموال غیر منقول و منقول
خویش را حفظ کرد .
سنگینی بار این شیوه ی وصول مالیات بالتمام بر دوش کشاورزان ایران قرار داشت . در عهد ساساني
ملاکین بزرگ اراضی و دولت از روستائیان بهره کشی می کردند و در عهد حکومت اعراب نیز کماکان اصولا
این وضع ادامه داشت ولی میزان خراج و جزیه فوق العاده بیش از زمان ساسانیان بود . گذشته از این
تفویض حق وصول مالیات به دهقانان و کدخدایان ، کشاورزان را بیش از پیش تابع و وابسته ی طبقه ی
حاکمه می ساخت . وضع روستائیان از جهت دیگری نیز بدتر شده بود زیرا اعراب بیش از زمان گذشته
از مردم روستا کار اجباری طلب می کردند مانند حفر و تنقیه مجاری آبیاری ، احداث و تعمیر جاده ها ،
ساختمان حصار قلعه ها ، مسجدها و کاخ ها برای حکام عرب و غیره .
همین که خلفا موضوع « مُهر کردن » افراد روستا را معمول داشتند ، وضع کشاورزان تحمل ناپذیر شد .
این عمل چنین بود که به گردن هر روستایی که خراج و جزیه می پرداخت صفحه ای سربی می آویختند
و روی آن مشخص می کردند که این مرد اهل کدام رستاق ( بخش ) و دهکده است . اگر مرد روستایی
به ناحیه ی دیگری می رفت ، وی را بازداشت کرده به محل سکونتش که بر صفحه نوشته بود
اعزام می کردند ، اگر کشاورزی به نقطه ای می رفت و صفحه ی سربی را به گردن نمی داشت ، وی
را بعنوان ولگردی بازداشت می کردند . این صفحه را فقط پس از پرداخت تمام مالیات از گردن ها دور
می کردند و مجددا هنگام حاصل نو می آویختند . بر اثر بکار بستن شیوه ی مُهر زنی ، کشاورزان قادر
نبودند از پرداخت جزیه و خراج تخلف کنند .
این رسم که داغ بردگان را به یاد می آورد ، در نظر روستائیان ایران که هنوز نظامات جماعت آزاد و
خودمختار روستایی را به یاد داشتند تخفیف و توهینی شمرده می شد . شیوه ی « مُهر زدن » ،
تقریبا در تمام کشورهای تابع اعراب - در مصر و بین النهرین و ارمنستان و آذربایجان و ایران و
آسیای میانه معمول بوده.
آبشخور :
تاریخ ایران از دوران باستان تا پایان سده ی هجدهم میلادی ، تالیف ن.و پيگولوسکايا ،
آ. یو . ياکوبوسکي ، ای.پ. پطروشفسکي ، آ.م. بلنيتسکي ، ل.و استرويوا ، ترجمه کریم کشاورز ،
تهران : پیام ، ۱۳۵۳ ، رویه ۱۶۱ - ۱۶۲ .
****
بلاذري نقل می کند که خلیفه علی ماهوی حاکم مرو را به کوفه نزد خویش خواند و درباره ی
وصول مالیات به وی به مذاکره پرداخت . قرار بر این شد که خلیفه فرمانی صادر کند که دهقانان و
کدخدایان روستا جزیه را گرد آورده به ماهوی بپردازند و وی آن را به خلیفه ارسال دارد . بدین طریق
دهقانان در بهره کشی از مردم مغلوب شریک اعراب می شدند . اختیار روستائیان بالکل به ایشان
داده شده بود و دهقانان مسئول وصول مالیات بودند ولی این امر برای ایشان سودمند بود زیرا وصول
مالیات سهم معتنابهی از محصول کشاورزی و مصنوعات پیشه وران به جیب ایشان می رفت . خود
ماهوی نیز در بهره کشی از کشاورزان ایرانی آلت فعل دستگاه خلافت شده بود و در عوض مانند دیگر
ملاکین بزرگ محلی که فرمانبردار اعراب گشته بودند - ثروت و اراضی و اموال غیر منقول و منقول
خویش را حفظ کرد .
سنگینی بار این شیوه ی وصول مالیات بالتمام بر دوش کشاورزان ایران قرار داشت . در عهد ساساني
ملاکین بزرگ اراضی و دولت از روستائیان بهره کشی می کردند و در عهد حکومت اعراب نیز کماکان اصولا
این وضع ادامه داشت ولی میزان خراج و جزیه فوق العاده بیش از زمان ساسانیان بود . گذشته از این
تفویض حق وصول مالیات به دهقانان و کدخدایان ، کشاورزان را بیش از پیش تابع و وابسته ی طبقه ی
حاکمه می ساخت . وضع روستائیان از جهت دیگری نیز بدتر شده بود زیرا اعراب بیش از زمان گذشته
از مردم روستا کار اجباری طلب می کردند مانند حفر و تنقیه مجاری آبیاری ، احداث و تعمیر جاده ها ،
ساختمان حصار قلعه ها ، مسجدها و کاخ ها برای حکام عرب و غیره .
همین که خلفا موضوع « مُهر کردن » افراد روستا را معمول داشتند ، وضع کشاورزان تحمل ناپذیر شد .
این عمل چنین بود که به گردن هر روستایی که خراج و جزیه می پرداخت صفحه ای سربی می آویختند
و روی آن مشخص می کردند که این مرد اهل کدام رستاق ( بخش ) و دهکده است . اگر مرد روستایی
به ناحیه ی دیگری می رفت ، وی را بازداشت کرده به محل سکونتش که بر صفحه نوشته بود
اعزام می کردند ، اگر کشاورزی به نقطه ای می رفت و صفحه ی سربی را به گردن نمی داشت ، وی
را بعنوان ولگردی بازداشت می کردند . این صفحه را فقط پس از پرداخت تمام مالیات از گردن ها دور
می کردند و مجددا هنگام حاصل نو می آویختند . بر اثر بکار بستن شیوه ی مُهر زنی ، کشاورزان قادر
نبودند از پرداخت جزیه و خراج تخلف کنند .
این رسم که داغ بردگان را به یاد می آورد ، در نظر روستائیان ایران که هنوز نظامات جماعت آزاد و
خودمختار روستایی را به یاد داشتند تخفیف و توهینی شمرده می شد . شیوه ی « مُهر زدن » ،
تقریبا در تمام کشورهای تابع اعراب - در مصر و بین النهرین و ارمنستان و آذربایجان و ایران و
آسیای میانه معمول بوده.