من حرص می خورم قرمز می شم موهامو می کشم بیشتر مواقع هم سر طرف فریاد می زنم
به شخصم ربط داره.
به مامانم چشم غره می رم و دعوا می شه
بابام که اصلا جلوش حرف نمی زنم می رم تو اتاقم سر بالش خالی می کنم
برادرم که کلا عصبانی نمی شم از دستش شدمم می زنمش اونم ادامو در میاره می خندیم
بقیه مواقع هم که اول گفتم
هرچی دمه دستم باشه پرت می کنم
داد می زنم
بد و بیراه می گم
اگه شخصی باشه که باهاش رودروایسی نداشته باشم شاید بزنمش
در اتاق رو محکم می بندم
بعضی وقتا هیستریک می خندم
و در نهایت نفس کم میارم و بعد آروم می شم
و بعضی وقتا که نتونم وحشی بازیا ی بالا رو در بیارم با زبونم طرف رو می چزونم و اشکش رو درمیارم انقده آروم می شم که انگار از اول ناراحت و عصبانی نبودم