Sogol_tisratil
کاربر نگاه دانلود
نميدونم فك كنم ١٤سالم بود.بعد با دوستم رفتيم سرچ كرديم ارميا قاسمي.دوستم براي شخصيت رمانش ميخواست عكسشو.من بهش گفتم بيالاقل بريم تويه سايت عضو بشيم.خواهر دوستم كه اسمش يلدا بود گفت بيايين تو نودهشتيا من دارم رمانم رو مينويسم.رفتيم تو نودهشتيا عضو شديم.ولي نميدونستيم كه نبايد با يه كامپيوتر ٣تا اكانت داشت و اوناهم فهميدن و به ما گفتن كه تو٣تا اكانت داري ما هرچي گفتيم باباجان ما نميدونستيم اونا هي ميگفتن نه و تو ١نفري.اقا خلاصه اكانت خواهر و دوستمو شوتيدن بيرون.به منم گفتن تورو همينجوري نگه داشتيم.كلا يكم محيطش خشك بود.از اونجا اومدم بيرون و كلي عذرخواهي كردم از خواهرش كه رمانش نصفه كاره مونده و...
بهد با دوستمرفتيم تو ايران رمان.رمان نوشتيم اما نصفه موند.من يه روز تو نت سرچ كردم دانلود رمان هيچكسان.نگاه دانلود اومد.منم عضو شدمو هيچكسان رو دان كردم.به نيكا(دوستم)هم گفتم بياد عضو شه.خلاصه عضو شديم.رمان نوشتم اما بازم نيمه كاره موندo_Oتا اينكه خواستم بيام دوباره كه فك كنم سايت فيلتر شده بود.بعد گذشت تا دوباره اينجا راه افتاد.الانم كه دارم اينجا رمان مينويسم .اميدوارم اين يكي نيمه كاره نمونه
بهد با دوستمرفتيم تو ايران رمان.رمان نوشتيم اما نصفه موند.من يه روز تو نت سرچ كردم دانلود رمان هيچكسان.نگاه دانلود اومد.منم عضو شدمو هيچكسان رو دان كردم.به نيكا(دوستم)هم گفتم بياد عضو شه.خلاصه عضو شديم.رمان نوشتم اما بازم نيمه كاره موندo_Oتا اينكه خواستم بيام دوباره كه فك كنم سايت فيلتر شده بود.بعد گذشت تا دوباره اينجا راه افتاد.الانم كه دارم اينجا رمان مينويسم .اميدوارم اين يكي نيمه كاره نمونه
:aiwan_light_yes:
:aiwan_light_sdblum:
