Pari_A
کاربر اخراجی
- عضویت
- 2017/02/27
- ارسالی ها
- 2,766
- امتیاز واکنش
- 14,439
- امتیاز
- 746
وقتی سریال را تا آخر دنبال کنید متوجه میشوید که چرا این نقش را بازی کردم. چون در واقع سریال پر چالشی است. ولی خودم به خاطر اینکه سارا شخصیتش….
بازی در سینما و تلویزیون برایم فرقی ندارد
قبل از بازی در «ارمغان تاریکی» پیشنهاد بازی در سریالی را هم داشتید؟
بله پیشنهاد که زیاد داشتم اما مشکل این بود که یا زمانم با بازی درآن سریالها هماهنگ نمیشد یا برنامه سفری بود و با کارهای دیگر تداخل داشت. هیچ وقت این زمان را نداشتم که برای یک سریال بگذارم اما این فرصت برای «ارمغان تاریکی» پیش آمد.
فیلم «پستچی سه بار در نمیزند» آخرین حضور پررنگ شما در سینما بود و بعدها کمتر در سینما ظاهر شدید. چه شد که مسیرتان را از سینما به سمت تلویزیون تغییر دادید و در چند تله فیلم هم بازی کردید؟
من بعد از سینما وارد تلویزیون نشدم و بین فیلمهای سینماییام کارهای ۹۰ دقیقهای هم انجام دادم. تفاوتی بین سینما و تلویزیون قائل نمیشوم. اگر کار تلویزیونی باشد که فیلمنامه خوبی داشته باشد و مرا به خود جذب کند تا با آن ارتباط برقرار کنم و از کارگردان و گروه حرفهای برخوردار باشد، مسلما آن را قبول میکنم.
شخصیت سارا چه شاخصهای داشت که توانست شما را به خود جذب کند؟
من اگر بخواهم به این سوال جواب بدهم انگار که تمام داستان را لو دادم و نمیخواهم که این اتفاق بیفتد. وقتی سریال را تا آخر دنبال کنید متوجه میشوید که چرا این نقش را بازی کردم. چون در واقع سریال پر چالشی است. ولی خودم به خاطر اینکه سارا شخصیتش جای کار بیشتری را داشت به آن علاقهمند شدم و البته داستان سریال هم خیلی زیبا بود.
همکاری با جلیل سامان چگونه شکل گرفت. ایشان که خودشان تجربهای در سریالسازی نداشتند چطور به او اعتماد کردید؟
خود من هم تجربه بازی در سریال را نداشتم. به هر حال با صحبتها و مشورتهایی که با کارگردان شکل گرفت دیدگاههای یکدیگر را شناختیم و از نقطه نظرات هم اطلاع پیدا کردیم. چون با این مشورتها بود که میتوانستیم تصمیم بگیریم با یکدیگر همکاری داشته باشیم یا نداشته باشیم. این گفتوگوها خیلی به من کمک کرد تا به آقای سامان اعتماد کنم و متقابلا ایشان هم به من اعتماد کردند که در نتیجه این همکاری شکل گرفت.
خودتان ترجیح میدهید که با چه نوع کارگردانانی همکاری کنید که دیدگاهشان نزدیک به دیدگاه شما باشد؟
هیچ زمانی ما طراحی نمیکنیم که چه اتفاقی برایمان میافتد و باید فلان نقش را بازی کنیم یا با فلان کارگردان همکاری کنیم. آدم با هر کارگردانی که کار میکند یکسری تجربه به دست میآورد.
هر چقدر هم نقشهای متفاوتتری را یک بازیگر بازی کند و هر چقدر نقشهایی که کار میکند دورتر از هم باشند حداقل برای خود بازیگر این مزیت را دارد که میتواند ابعاد بیشتری از وجود و تواناییهایش را بشناسد و در معرض نمایش قرار دهد.
چطور به عرصه بازیگری وارد شدید؟ رشته اصلیتان که مربوط به بازیگری نبود!
من چندین بار برای نقشهای مختلفی انتخاب شدم و حتی قرارداد هم بستم ولی این اتفاق برایم نیفتاد که آنها را بازی کنم. قبل از اینکه به سمت بازیگری بیایم خیلی نسبت به آن علاقهمند نبودم ولی با همان اولین کاری که بازی کردم در حین بازی به بازیگری علاقهمند شدم و بعدها که با تجربهتر شدم و نسبت به آن علاقهمندتر. رشته اصلیام هم مدیریت بازرگانی بود ولی در ایران دیزاین خواندم. نقاشی و عکاسی هم انجام میدهم و عکاسی را بیشتر دنبال میکنم. به نظرم در این دنیا همهچیز به هم ربط پیدا میکند و رشته تحصیلی من هم بیربط به بازیگری نبود.
بازیهایی که تابهحال از شما دیدم به نوعی نقشهای آرام و بیسر و صدایی بوده که توانایی زیر پوستی بازی کردنشان را هم داشتید. میخواستید همیشه در قالب این گونه نقشها ظاهر شوید؟
همه نقشهایم هم آرام نبوده و نقشهای متفاوتی هم تجربه کردم. به نظرم امکان دارد که در کل نقشهایی که یک بازیگر آنها را ایفا میکند، ویژگیهای آن نقش در وجود خود آدم هم باشد. شاید یک مقداریاش مربوط به شخصیت خود بازیگر هم باشد ولی وقتی نقشی را بازی میکنی بیشتر آن ویژگی نمایان میشود. من نقشهای متفاوتی بازی کردم و در نقش زنان عصبی هم ظاهر شدم.
پس نقش منفی هم اگر پیشنهاد بشود بازی میکنید؟
بله. اگر جذابیتهای ممکن را که تا حدودی به ذهن من هم نزدیک باشد و جای کار بیشتری داشته باشد آن را بازی میکنم.
برای نزدیک شدن به شخصیت سارا که دختری قدیمی و سنتی است از چه منابعی کمک گرفتید؟
مشورت با خانواده، دوستان و کارگردان کمک زیادی به من کرد. در واقع از آنها حالاتی که یک دختر در آن زمان از خود نشان میداد و در کل رفتارهایی که انجام میداد را میپرسیدم. پرس و جو میکردم و میگشتم تا بدانم در آن دوره چه چیزی به این شخصیت از همه بیشتر نزدیکتر بوده. به رفتارهای این گونه دخترها در فیلمهای قدیمی توجه میکردم و فیلمهای خانوادگی قدیمی بیشتر میدیدم. یعنی اینقدر با آنها ارتباط برقرار کردم که مثلا راجع به خیلی از ریزه کاریهایی که در صحنه اتفاق میافتاد و اگر اصلا شباهتی به آن دوران نداشت من اظهار نظر میکردم و میگفتم که مثلا در قدیم چنین مسائلی نبوده. اینقدر راجع به آن دوره اطلاع پیدا کردم که دوست داشتم دقیقا در سریال بگویم که چه شکلی بود.
بازی در سینما و تلویزیون برایم فرقی ندارد
قبل از بازی در «ارمغان تاریکی» پیشنهاد بازی در سریالی را هم داشتید؟
بله پیشنهاد که زیاد داشتم اما مشکل این بود که یا زمانم با بازی درآن سریالها هماهنگ نمیشد یا برنامه سفری بود و با کارهای دیگر تداخل داشت. هیچ وقت این زمان را نداشتم که برای یک سریال بگذارم اما این فرصت برای «ارمغان تاریکی» پیش آمد.
فیلم «پستچی سه بار در نمیزند» آخرین حضور پررنگ شما در سینما بود و بعدها کمتر در سینما ظاهر شدید. چه شد که مسیرتان را از سینما به سمت تلویزیون تغییر دادید و در چند تله فیلم هم بازی کردید؟
من بعد از سینما وارد تلویزیون نشدم و بین فیلمهای سینماییام کارهای ۹۰ دقیقهای هم انجام دادم. تفاوتی بین سینما و تلویزیون قائل نمیشوم. اگر کار تلویزیونی باشد که فیلمنامه خوبی داشته باشد و مرا به خود جذب کند تا با آن ارتباط برقرار کنم و از کارگردان و گروه حرفهای برخوردار باشد، مسلما آن را قبول میکنم.
شخصیت سارا چه شاخصهای داشت که توانست شما را به خود جذب کند؟
من اگر بخواهم به این سوال جواب بدهم انگار که تمام داستان را لو دادم و نمیخواهم که این اتفاق بیفتد. وقتی سریال را تا آخر دنبال کنید متوجه میشوید که چرا این نقش را بازی کردم. چون در واقع سریال پر چالشی است. ولی خودم به خاطر اینکه سارا شخصیتش جای کار بیشتری را داشت به آن علاقهمند شدم و البته داستان سریال هم خیلی زیبا بود.
همکاری با جلیل سامان چگونه شکل گرفت. ایشان که خودشان تجربهای در سریالسازی نداشتند چطور به او اعتماد کردید؟
خود من هم تجربه بازی در سریال را نداشتم. به هر حال با صحبتها و مشورتهایی که با کارگردان شکل گرفت دیدگاههای یکدیگر را شناختیم و از نقطه نظرات هم اطلاع پیدا کردیم. چون با این مشورتها بود که میتوانستیم تصمیم بگیریم با یکدیگر همکاری داشته باشیم یا نداشته باشیم. این گفتوگوها خیلی به من کمک کرد تا به آقای سامان اعتماد کنم و متقابلا ایشان هم به من اعتماد کردند که در نتیجه این همکاری شکل گرفت.
خودتان ترجیح میدهید که با چه نوع کارگردانانی همکاری کنید که دیدگاهشان نزدیک به دیدگاه شما باشد؟
هیچ زمانی ما طراحی نمیکنیم که چه اتفاقی برایمان میافتد و باید فلان نقش را بازی کنیم یا با فلان کارگردان همکاری کنیم. آدم با هر کارگردانی که کار میکند یکسری تجربه به دست میآورد.
هر چقدر هم نقشهای متفاوتتری را یک بازیگر بازی کند و هر چقدر نقشهایی که کار میکند دورتر از هم باشند حداقل برای خود بازیگر این مزیت را دارد که میتواند ابعاد بیشتری از وجود و تواناییهایش را بشناسد و در معرض نمایش قرار دهد.
چطور به عرصه بازیگری وارد شدید؟ رشته اصلیتان که مربوط به بازیگری نبود!
من چندین بار برای نقشهای مختلفی انتخاب شدم و حتی قرارداد هم بستم ولی این اتفاق برایم نیفتاد که آنها را بازی کنم. قبل از اینکه به سمت بازیگری بیایم خیلی نسبت به آن علاقهمند نبودم ولی با همان اولین کاری که بازی کردم در حین بازی به بازیگری علاقهمند شدم و بعدها که با تجربهتر شدم و نسبت به آن علاقهمندتر. رشته اصلیام هم مدیریت بازرگانی بود ولی در ایران دیزاین خواندم. نقاشی و عکاسی هم انجام میدهم و عکاسی را بیشتر دنبال میکنم. به نظرم در این دنیا همهچیز به هم ربط پیدا میکند و رشته تحصیلی من هم بیربط به بازیگری نبود.
بازیهایی که تابهحال از شما دیدم به نوعی نقشهای آرام و بیسر و صدایی بوده که توانایی زیر پوستی بازی کردنشان را هم داشتید. میخواستید همیشه در قالب این گونه نقشها ظاهر شوید؟
همه نقشهایم هم آرام نبوده و نقشهای متفاوتی هم تجربه کردم. به نظرم امکان دارد که در کل نقشهایی که یک بازیگر آنها را ایفا میکند، ویژگیهای آن نقش در وجود خود آدم هم باشد. شاید یک مقداریاش مربوط به شخصیت خود بازیگر هم باشد ولی وقتی نقشی را بازی میکنی بیشتر آن ویژگی نمایان میشود. من نقشهای متفاوتی بازی کردم و در نقش زنان عصبی هم ظاهر شدم.
پس نقش منفی هم اگر پیشنهاد بشود بازی میکنید؟
بله. اگر جذابیتهای ممکن را که تا حدودی به ذهن من هم نزدیک باشد و جای کار بیشتری داشته باشد آن را بازی میکنم.
برای نزدیک شدن به شخصیت سارا که دختری قدیمی و سنتی است از چه منابعی کمک گرفتید؟
مشورت با خانواده، دوستان و کارگردان کمک زیادی به من کرد. در واقع از آنها حالاتی که یک دختر در آن زمان از خود نشان میداد و در کل رفتارهایی که انجام میداد را میپرسیدم. پرس و جو میکردم و میگشتم تا بدانم در آن دوره چه چیزی به این شخصیت از همه بیشتر نزدیکتر بوده. به رفتارهای این گونه دخترها در فیلمهای قدیمی توجه میکردم و فیلمهای خانوادگی قدیمی بیشتر میدیدم. یعنی اینقدر با آنها ارتباط برقرار کردم که مثلا راجع به خیلی از ریزه کاریهایی که در صحنه اتفاق میافتاد و اگر اصلا شباهتی به آن دوران نداشت من اظهار نظر میکردم و میگفتم که مثلا در قدیم چنین مسائلی نبوده. اینقدر راجع به آن دوره اطلاع پیدا کردم که دوست داشتم دقیقا در سریال بگویم که چه شکلی بود.