یونان‌ عصر پهلوانی‌ (تمدن‌ آخایایی )

  • شروع کننده موضوع Elka Shine
  • بازدیدها 553
  • پاسخ ها 40
  • تاریخ شروع

Elka Shine

مدیر بازنشسته
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/07/11
ارسالی ها
4,853
امتیاز واکنش
14,480
امتیاز
791

۱- « پرسئوس‌… هراکلس‌… مینوس‌، تسئوس‌، یاسون‌… در عصر جدید رسم‌ بر این‌ جاری‌ شده‌ است‌ که‌ اینان‌ و سایر پهلوانان‌ آن‌ عصر را صرفاً مخلوقاتی‌ اساطیری‌ بشمرند. یونانیان‌ اخیر، به‌ هنگام‌ نقادی‌ مدارک‌ گذشته‌ی‌ خود، مطمئن‌ بودند که‌ این‌ اشخاص‌ وجود تاریخی‌ داشته‌ و واقعاً برآرگوس‌ و ملکهای‌ دیگر استیلا ورزیده‌اند. بعد از دوره‌ی‌ بد گمانی‌ افراطی‌ محققان‌، اکنون‌ بسیاری‌ از نقادان‌ به‌ نظر یونانیان‌، که‌ به‌ بهترین‌ وجه‌ قراین‌ و شواهد را تببیین‌ می‌کند، بازگشته‌اند…. پهلوانان‌ این‌ قصه‌ها، مانند محلهای‌ جغرافیایی‌ پهلوانان‌، واقعیت‌ داشته‌اند .»

(Cambridge Ancient History, II, p475.) . به‌ نظر ما، روایات‌ اساساً حقیقی‌ هستند، ولی‌ جزئیات‌ آنها خیالی‌ است‌ .

۲- تانتالوس‌ چون‌ اسرار خدایان‌ را فاش‌ کرد و نوشابه‌ی‌ بهشتی‌ و خوراک‌ آسمانی‌ آنان‌ را دزدید و پسر خود، پلوپس‌، را جوشانید و قطعه‌قطعه‌ کرد و به‌ آنان‌ عرضه‌ داشت‌، به‌ خشم‌ خدایان‌ گرفتار آمد. زئوس‌ قطعات‌ بدن‌ پلوپس‌ را دوباره‌ به‌ یکدیگر پیوند داد و، برای‌ مجازات‌ تانتالوس‌، او را عالم‌ اموات‌ برد، دچار تشنگی‌ موحشی‌ کرد، و در میان‌ دریاچه‌ای‌ نهاد. چون‌ تانتالوس‌ برای‌ نوشیدن‌ آب‌ کوششی‌ می‌کرد، آب‌ دریاچه‌ از او کناره‌ می‌گرفت‌. شاخه‌های‌ پر بار میوه‌ بر فراز سرش‌آویزان‌ بود، ولی‌ چون‌ می‌خواست‌ به‌ آنها برسد، از او دور می‌شدند . صخره‌ی‌ عظیمی‌ بر فرازش‌ معلق‌ بود و هر لحظه‌ موجودیت‌ او را تهدید می‌کرد .

۳- شیری‌ را که‌ مزاحم‌ رمه‌های‌ نمئا بود، خفه‌ کرد؛ به‌ کشتن‌ مار نه‌ سر، که‌ لرنا را به‌ ویرانی‌ کشانید، پرداخت‌. گوزنی‌ بادپایی‌ را گرفتار و به‌ شاه‌ آرگوس‌ عرضه‌ کرد. از کوه‌ ائورمانتوس‌ گرازی‌ وحشی‌ گرفت‌ و به‌ محضر شاه‌ آرگوس‌ رسانید. با گردانیدن‌ مسیر رودهای‌ آلفیوس‌ و پنئوس‌، در یک‌ روز، همه‌ی‌ ستورگاههای‌ آوگیاس‌ را، که‌ محل‌ سه‌ هزار گاو بود، شست‌، و دراز مدتی‌ در الیس‌ ماند و مسابقات‌ اولمپی‌ را به‌ راه‌ انداخت‌؛ پرندگان‌ جانستان‌ ستومفالوسی‌ را در آرکادیا به‌ هلاکت‌ رسانید؛ گاو دیوانه‌ای‌ را که‌ مایه‌ی‌ ویرانی‌ کرت‌ بود، گرفت‌ و نزد شاه‌ آرگوس‌ به‌ دوش‌ برد؛ اسبان‌ آدمخوار دیومدس‌ را گرفتار و رام‌ ساخت‌؛ تقریباً همه‌ی‌ آمازونیان‌ را از پای‌ در آورد، دردهانه‌ی‌ مدیترانه‌ دو برآمدگی‌ در مقابل‌ یکدیگر به‌ وجود آورد و آنها را «ستونهای‌ هراکلس‌» خواند؛ گاوان‌ گروئون‌ را از راه‌ گالیا و کوههای‌ آلپ‌ به‌ ایتالیا راند و از دریا نزد شاه‌ آرگوس‌ برد؛ به‌ سیبهای‌ جمع‌ دختران‌ شب‌ هسپریدس‌ دست‌ یافت‌ و چند گاهی‌، به‌ جای‌ اطلس‌، زمین‌ را نگاه‌ داشت‌؛ به‌ هادس‌ رفت‌ و تسئوس‌ و آسکالافوس‌ را از شکنجه‌ رهانید. باید توضیح‌ داد که‌ جمع‌ دختران‌ شب‌، دختران‌ اطلس‌ بودند و سیبهای‌ زرینی‌ را که‌ هرا، به‌ هنگام‌ عروسی‌ خود با «زئوس‌» ازگایا (الاهه‌ی‌ زمین‌) گرفته‌ و به‌ آنان‌ سپرده‌ بود، در اختیار داشتند. اژدهایی‌ از این‌ سیبها مراقبت‌ می‌کرد، و هر کس‌ آنها را می‌خورد، صاحب‌ خصایص‌ نیمه‌ الاهی‌ می‌شد .

۴- دریانوردان‌ بی‌باکی‌ که‌ با کشتی‌ آرگو به‌ کولخیس‌ رفتند و پشم‌ زرین‌ یک‌ قوچ‌ بالدار را به‌ دست‌ آوردند. -م‌ .

۵- همسر آدمتوس‌، شاه‌ شهر فرای‌ در تسالی‌، که‌ در راه‌ شوهرش‌ جان‌ داد. -م‌

۶- به‌ نظر دیودوروس‌، این‌ «پهلوان‌ فرهنگی‌» حیرت‌آور، یک‌ مهندس‌ ابتدایی‌ و در حکم‌ امپدوکلس‌ پیش‌ از تاریخ‌ بود . از آنچه‌ درباره‌ی‌ او در روایات‌ آمده‌ است‌ چنین‌ بر می‌آید که‌ او چشمه‌ها را پاک‌ کرد، کوهها را شکافت‌، مسیر رودهارا تغییر داد؛ در آبادانی‌ نواحی‌ بایر، بیشه‌ها را از ددهای‌ خطرناک‌ پیر است‌ و یونان‌ را سرزمینی‌ قابل‌ سکونت‌ کرد. از جهت‌ دیگر، هراکلس‌ فرزند محبوب‌ خدا بود و برای‌ بشریت‌ رنج‌ کشید، مردگان‌ را به‌ زندگی‌ باز گردانید، و به‌ هادس‌ (جهان‌ زیرین‌) هبوط‌، سپس‌ به‌ آسمان‌ عروج‌ کرد .

۷- اشاره‌ است‌ به‌ دریای‌ سیاه‌ که‌ نام‌ یونانی‌ آن‌ «پونتوس‌ ائوکسینوس‌ » به‌ معنی‌ «دریای‌ مهمان‌ نواز» بود، ولی‌ بر اثر بادها و جریانهای‌ مزاحم‌، عملاً کشتیها را به‌ مخاطره‌ می‌انداخت‌ .

۸- « سپس‌ آلکینوئوس‌ به‌ هالیاس‌ و لائوداماس‌ فرمان‌ داد که‌ به‌ تنهایی‌ برقصند، زیرا هیچ‌ گاه‌ کسی‌ جزئت‌ آن‌ نداشت‌ که‌ به‌ آنان‌ بپیوندد. آنان‌ توپی‌ زیبا و ارغوانی‌ رنگ‌… به‌ دست‌ گرفتند و به‌ بازی‌ پرداختند. اولی‌، در حالی‌ که‌ بدنش‌ را درست‌ به‌ عقب‌ خم‌ کرده‌ بود، توپ‌ را به‌ سوی‌ جمعیت‌ انداخت‌، ولی‌ دیگری‌، به‌ نوبه‌ی‌ خود، به‌ بالا جست‌ و، پیش‌ از آنکه‌ پاهایش‌ زمین‌ را لمس‌ کند، با ظرافت‌ توپ‌ را در هوا گرفت‌. بعد از آنکه‌ این‌ سو و آن‌ سو افکندن‌ را خوب‌ آزمایش‌ کردند، توپ‌ را بین‌ خود پیش‌ و پس‌ انداختند و در آن‌ حین‌ روی‌ زمین‌ پر بار رقصیدند .»

۹- یو ، دختر شاه‌ آرگوس‌، مورد عشق‌ زئوس‌ قرار گرفت‌ و، بر اثر حسادت‌ و مزاحمت‌ هرا، همسر و خواهر زئوس‌، بـرده‌ شد و سرانجام‌ در مصر سکونت‌ یافت‌. ائوروپه‌، دختر شاه‌ صور در فنیقیه‌، به‌ وسیله‌ی‌ زئوس‌ ربوده‌ و به‌ کرت‌ بـرده‌ شد. مدیا، دختر شاه‌ کولخیس‌، به‌ کمک‌ یاسون‌ از سرزمین‌ پدرش‌ گریخت‌. -م‌

۱۰- چندان‌ محتاج‌ گفتن‌ نیست‌ که‌ هلنه‌ دختر زئوس‌ بود از لدا ، همسر توندارئوس‌ – شاه‌ اسپارت‌ . زئوس‌ به‌ شکل‌ قو درآمد و لدا را فریب‌ داد .

۱۱- شاعر یونانی‌ در قرن‌ هفتم‌ ق‌م‌ که‌ گویند چون‌ در شعری‌ هلنه‌ را نکوهید، کور شد. پس‌، از سر پشیمانی‌ شعر دیگری‌ سرود و بینایی‌ خود را باز یافت‌ .

۱۲- اشاره‌ است‌ به‌ محلهایی‌ که‌ در جریان‌ تاریخ‌ صحنه‌ی‌ کارزار اروپاییان‌، مخصوصاً یونانیان‌، با ایرانیان‌ و سپس‌ مسلمین‌ بوده‌ است‌ .

۱۳- اشاره‌ است‌ به‌ نظر ارسطو درباره‌ی‌ تأثیر هنر، وی‌ می‌گفت‌ که‌ اثری‌ هنری‌، با انگیختن‌ عواطف‌ مزاحمی‌ که‌ در ماست‌، ضمیر را پاک‌ و سبک‌ بار می‌کند .

۱۴- یکی‌ از اعضای‌ خانواده‌ی‌ سلطنتی‌ ترواست‌ که‌ به‌ ایتالیا می‌رود و پدر رومیان‌ محسوب‌ می‌شود. منظومه‌ی‌ «انئیس‌» اثر ویرژیل‌ درباره‌ی‌ اوست‌. – م‌ .

۱۵- ارزش‌ تاریخی‌ این‌ منظومه‌ احتمالاً از منظومه‌ی‌ « ایلیاد» کمتر است‌. روایت‌ مربوط‌ به‌ دریانورد یا جنگجویی‌ که‌ مدتها به‌ سرگردانی‌ عمر می‌گذارد و، پس‌ از بازگشت‌ مورد شناسایی‌ همسرش‌ قرار نمی‌گیرد، کهنه‌تر از داستان‌ تروا است‌ و تقریباً در ادبیات‌ هر قومی‌ دیده‌ می‌شود . اودسئوس‌ یونانیان‌ برابر است‌ با سینوحه‌ و سندباد و روبنسون‌ کروزوئه‌ و انوخ‌ آردن‌ منظومه‌ی‌ تنیسن‌. محلهای‌ جغرافیایی‌ منظومه‌ی‌ «اودیسه‌» کمتر شناخته‌ شده‌اند و هنوز هم‌ اذهان‌ مردم‌ بیکار را به‌ خود مشغول‌ می‌دارد .

۱۶- آرثر اونز در یکی‌ از مقابر بئوسی‌، که‌ به‌ عصر تمدن‌ موکنایی‌ تعلق‌ داشت‌، کنده‌ کاریهایی‌ یافت‌ نمودار جوانی‌ که‌ به‌ ابوالهول‌ حمله‌ می‌کند و جوانی‌ دیگر که‌ زن‌ و پیرمردی‌ را می‌کشد. به‌ عقیده‌ی‌ او، این‌ نقوش‌ نمایشگر اودیپ‌ و اورستس‌ است‌. وی‌ باور دارد که‌ قدمت‌ این‌ نقوش‌ به‌ حدود ۱۴۵۰ ق‌م‌ می‌رسد؛ ای‌ این‌رو، استدلال‌ می‌کند که‌ اودیپ‌ و اورستس‌ تقریباً دو قرن‌ پیش‌ از عصری‌ که‌ ما برای‌ آنان‌ قائل‌ شده‌ایم‌، می‌زیسته‌اند .

۱۷- شهری‌ است‌ که‌ در اتریش‌ که‌، به‌ سبب‌ آثار آهنینی‌ که‌ در آن‌ یافت‌ شده‌ است‌، نامش‌ را بر نخستین‌ دوره‌ی‌ عصر آهن‌ اروپا اطلاق‌ کرده‌اند .
 
  • پیشنهادات
  • برخی موضوعات مشابه

    بالا