امپراتوری روم در قرن سوم میلادی/عصر اشفتگی های سیـاس*ـی و بحران های اجتماعی

...zαнrα...*

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/09/16
ارسالی ها
3,488
امتیاز واکنش
30,283
امتیاز
913
محل سکونت
تبــــ❤️ـــریز
در یک صبح بهاری در سال ۲۳۵ میلادی، دسته ی نیروهای پیاده نظام شورشی به فرماندهی ماکسیمینوس تراکس به نزدیکی منطقه ای که امروزه شهر ماینتز آلمان در آن قرار دارد، رسید. سربازان تحت فرمان امپراتور جوان الکساندر سوروس در قلاع اطراف شهر، موضع گرفتند. این سربازان با وجود آنکه برای دفاع از امپراتور سوگند یاد کرده بودند، به تدریج شکایاتی را از نحوه ی برخورد اطرافیان امپراتور مطرح کردند. صبح روز بعد، امپراتور جوان که شکست را قطعی می پنداشت، از اردوگاه سلطنتی گریخت اما به اسارت دشمن درآمد. اکثریت مردم روم، این جنگ کوتاه را صرفاً تغییر در منصب امپراتور می دانستند. از زمان نبرد آکتیوم (سال ۳۱ قبل از میلاد) که نخستین امپراتور روم -آگوستوس- مدعیان تاج و تخت را از میان برداشت، امپراتوری در صلح و آرامش نسبی قرار گرفته بود. ۲۵۰ سال ثبات و امنیت در سرتاسر امپراتوری -که بعدها آن را پاکس رومانا نامیدند- موجب پیشرفت های شگرف در ساختار سیـاس*ـی و اقتصادی روم شده بود.

طی این مدت، شکست هایی در جنگ با ملل همسایه حادث شده بود؛ همانند نبرد تئوتوبرگ در سال ۹ میلادی. اما شکست عمده ای بر پیکره و ساختار ارتش روم وارد نیامده بود. هیچ یک از امپراتوران روم در جنگ با ملل همسایه، اسیر یا کشته نشده بودند. در دوره پاکس رومانا (مجموعاً ۲۶۶ سال) حدود ۲۸ امپراتور برسر کار آمدند که میانگین مدت سلطنت آنها، ۹٫۵ سال بود؛ امری که از آرامش سیـاس*ـی در درون مرزهای روم حکایت می کرد.

به دنبال شکست امپراتور الکساندر سوروس در سال ۲۳۵ و اعدام وی، جنگ داخلی خونینی در روم آغاز شد. جنگ داخلی در سالهای ۲۴۹ و ۲۵۳ نیز تکرار گردید. در دهه ۲۶۰ میلادی، از شرق تا غرب امپراتوری، در اختیار سرداران رقیب قرار گرفتند و عملاً دولت مرکزی رم فروپاشید. حملات بربرها به مرزهای روم بار دیگر شدت گرفت. در سال ۲۵۱ امپراتور دسیوس در جنگ با قبایل گوت (The Goths) کشته شد. وی نخستین فرمانروای روم بود که در جنگ با بربرها به قتل رسید. ۹ سال بعد، امپراتور والرین در جنگ با امپراتوری ساسانی (به رهبری شاپور اول)، اسیر شد. والرین نیز نخستین امپراتور رومی بود که به اسارت دشمن در آمد.

همچنین در این سده، امپراتوری برای نخستین بار، بخش هایی از قلمرو خود را به بربرها واگذار کرد. در دهه ۲۷۰ ایالت داسیا (رومانی کنونی) از دست رفت. در میانه سالهای ۲۳۵ تا ۲۸۴ میلادی، ۳۰ نفر به مقام امپراتوری دست یافتند؛ میانگین دوره ی سلطنت آنها، ۱۸ ماه بود. بی دلیل نیست که مورخان تاریخ روم، قرن سوم میلادی را “سده ی دشواری ها” نامیدند.

جدال با همسایگان شرقی
هنگامیکه لژیون های رومی در دهه ۶۰ قبل از میلاد، به کرانه ی رود فرات رسیدند، با امپراتوری پارتیان (اشکانیان) همسایه شدند. اشکانیان به مدت ۲ قرن در حال توسعه ی قلمرو خود بودند. سرزمین اصلی آنها در شرق دریای خزر قرار داشت و فرمانروایان مقتدر پارت، طی ۲۰۰ سال موفق شدند کلیه ی فلات ایران را تحت لوای خویش درآوردند. در سال ۵۳ قبل از میلاد، سردار رومی -کراسوس- لژیون های رومی را با خود به بین‌النهرین برد. در نبرد پیشِ رو، سربازان روم مغلوب ارتش اشکانی شدند. سربازان اشکانی در سال ۴۰ قبل از میلاد نیز به ایالات شرقی روم تاختند و چهار سال بعد، ارتش اعزامی روم به رهبری مارک آنتونی را شکست دادند.

در دوره ی پاکس رومانا، طرفین تمایل زیادی به مذاکره نشان دادند و درگیری های مرزی به شکلی قابل توجه، کاهش یافت؛ اگرچه چهار جنگ مقطعی نیز میان این دو ابرقدرت رخ داد. یکی از این جنگها را اشکانیان آغاز کردند و سه جنگ را نیز رومیان. امپراتور تراژان، موفق ترین لشکرکشی را علیه پارت ها سازماندهی کرد. در بین سالهای ۱۱۴ تا ۱۱۶ میلادی، رومیان از رود فرات عبور کرده و شهر تیسفون -پایتخت اشکانی- را تصرف کردند؛ اگرچه اندکی بعد، شهر را رها نموده و به مرزهای پیشین خود بازگشتند. این حملات نقشی موثر در تضعیف امپراتوری اشکانی ایفا کرد. در دهه ۲۲۰ میلادی، اردشیر از خاندان ساسان، علیه فرمانروای اشکانی قیام کرد و پس از سرنگونی دولت پارت، امپراتوری ساسانی را بنیان نهاد.

دولت جدید به مراتب تهاجمی تر از اشکانیان بود. اردشیر و پسرش لشکرکشی های عمده ای را علیه امپراتوری روم به انجام رساندند. ارتش ساسانی -برخلاف اشکانیان- از ادوات محاصره شهری بهره مند بود که به آنها این امکان را می داد که به جای حملات مقطعی و موقتی در مرزها، شهرهای رومی را هدف بگیرند.

رویارویی با بربرها
در عصر پاکس رومانا، قبایل بربرها در آن سوی مرزهای روم از طریق انعقاد قراردادهای کوتاه مدت و معاملات تجاری با رومیان، امرار معاش می کردند. بربرها که در قالب طوایف کوچک و پراکنده زندگی می کردند، از فقدان سازماندهی و حکومت مرکزی رنج می بردند؛ همچنین، تجهیزات جنگی آنها به قدری ناکارآمد و قدیمی بود که امکان تهاجم به مرزهای روم را از آنها سلب می کرد. اما در ابتدای قرن سوم میلادی، اوضاع دگرگون شد. نخستین کنفدراسیون های قبایل ژرمن ظهور کردند؛ فرانک ها در شمال آلمان، آلامان ها در سواحل رود راین و دانوب و گوت ها در کرانه های دریای سیاه. این کنفدراسیون ها از سازماندهی، تجهیزات و جمعیت بیشتری برخوردار بودند.

D1DB7W_sm_0.jpg

ابزارهای رومی کشف شده در اسکاندیناوی که نشان دهنده ی رواج تجارت میان بربرها و امپراتوری روم و افزایش ثروت قبایل ژرمن می باشد.
آن دسته از طوایف ژرمن که در همسایگی مرزهای روم سکونت داشتند، روشهای کشت و زرع رومیان را اقتباس نمودند. با استفاده از این روشهای نوین، میزان تولیدات کشاورزی آنها افزایش یافت و متعاقباً به افزایش جمعیت آنها منجر شد. هنگامیکه که کثرت جمعیت بربرها بر منابع موجود، سنگینی نمود، این قبایل به مرزهای روم حمله ور شدند. ثروت ناشی از تجارت با رومیان و تهاجمات گهگاهی به قلمرو امپراتوری، بربرها را در ناز و نعمتی غوطه ور ساخت که پیش از آن، خوابش را هم نمی دیدند. این ثروت کلان به پدیدآمدن طبقه ی اشراف در میان بربرها منجر شد و رهبران قبایل را نیز توانمندتر از قبل کرد.

پایان سده ی دشواری ها
Diocletian_Diocletianus_Gaius_Aurelius_Valerius.jpg

دیوکلتیانوس
در سال ۲۸۴ میلادی، فردی به نام دیوکلتیانوس قدرت را غصب نمود. انتظار می رفت که او نیز همچون پیشینیانش، پس از چندین ماه از قدرت کنار گذاشته شود اما دیوکلتیانوس درصدد بود امپراتوری روم را به قدرت سابقش بازگرداند. امری که مستلزم زمان کافی بود و دیوکلتیانوس تا حدی از پسِ آن برآمد. با آغاز فرمانروایی وی، سده ی دشواری ها نیز به پایان رسید.
 

برخی موضوعات مشابه

بالا