VIP ღ English poems ღ

>YEGANEH<

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/13
ارسالی ها
10,634
امتیاز واکنش
74,019
امتیاز
1,171
محل سکونت
Clime of love
For Our Annivers,with Love On our anniversary I think back to When we first met When we first dated When we first loved each other When we first had a disagreement When we first made up When we first lived together And I realize that Every day is an anniversary for us Of something we felt together Of something we touched together ...
 
  • پیشنهادات
  • >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    The book of love is long and boring

    No one can lift the damn thing
    It's full of charts and facts and figures and instructions for dancing
    But I
    I love it when you read to me
    And you
    You can read me anything
    The book of love has music in it
    In fact that's where music comes from
    Some of it is just transcendental
    Some of it is just really dumb
    But I
    I love it when you sing to me
    And you
    You can sing me anything
    The book of love is long and boring
    And written very long ago
    It's full of flowers and heart-shaped boxes
    And things we're all too young to know
    But I
    I love it when you give me things
    And you
    You ought to give me wedding rings
    And I
    I love it when you give me things
    And you
    You ought to give me wedding rings
    And I
    I love it when you give me things

    ........And you






    کتاب عشق

    کتاب عشق طولانی و خسته کننده است
    هیچ کسی نمی تواند آن را حمل کند
    پر شده از نمودار و قانون و اشکال و ساختار برای رقصیدن
    اما من
    عاشق کتاب خواندنت هستم
    و تو
    تو می توانی همه چیز را برای من بخوانی
    کتاب عشق در خودش موسیقی دارد
    در اصل , موسیقی از آنجا سرچشمه می گیرد
    اندکی از آن متعالی است
    و اندکی از آن احمقانه است
    اما من
    عاشق آواز خواندن ات هستم
    و تو
    تو می توانی هر چیزی برایم بخوانی
    کتاب عشق طولانی و خسته کننده است
    و سالها قبل نوشته شده است
    پر است از گل و جعبه هایی به شکل قلب
    و چیز هایی که ما هنوز جوانیم برای درک اش
    اما من
    عاشق آن چیزی هستم که به من هدیه می دهی
    و تو
    تو باید به من حلقه عروسی را هدیه کنی
    و من
    عاشق آن چیزی هستم که به من هدیه می دهی
    و تو
    تو باید به من حلقه عروسی را هدیه کنی
    و من
    عاشق آن چیزی هستم که به من هدیه می دهی
    و تو
     

    ♡Ghazal♡

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/11/20
    ارسالی ها
    1,811
    امتیاز واکنش
    7,587
    امتیاز
    606
    محل سکونت
    Aરτ Ȼίτϓ
    Draw a crazy picture
    Write a nutty poem
    Sing a mumble-gumble song
    Whistle through your comb
    Do a loony-goony dance
    Cross the kitchen floor
    Put something silly in the world
    That ain't been there before ...

    by Shel Silverstein


    يه نقاشى بكش؛ ولو درى ورى!
    يه شعر بگو؛ ولو چرت و پرت!
    يه آواز بخون؛ولو مِن و مِن كنون!
    يه شونه بردار و سوت بزن با اون!
    شلنگ انداز برقص توى آشپزخونتون!
    چه مى دونم به هر حال يه كارى بكن!
    يه چرت و پرتى از خودت تو دنيا باقى بذار!
    يه چيزى كه قبلاً وجود نداشته به وجود بيار!

    〰〰〰〰〰
     

    ♡Ghazal♡

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/11/20
    ارسالی ها
    1,811
    امتیاز واکنش
    7,587
    امتیاز
    606
    محل سکونت
    Aરτ Ȼίτϓ
    شعری از حافظ
    به همراه معادل شعری انگلیسی آن

    حال دل با تو گفتنم هـ*ـوس است
    خـبر دل شنفتنم هـ*ـوس است
    طـمـع خام بین که قصه فاش
    از رقیبان نهفتنم هـ*ـوس اسـت
    شب قدری چنین عزیز و شریف
    با تو تا روز خفتنم هـ*ـوس اسـت
    وه کـه دردانهای چـنین نازک
    در شب تار سفتنم هـ*ـوس است
    ای صـبا امشبـم مدد فرمای
    که سحرگه شکفتنم هـ*ـوس است
    از برای شرف بـه نوک مژه
    خاک راه تو رفتنم هـ*ـوس اسـت
    همـچو حافـظ به رغم مدعیان
    شعر رندانه گفتنم هـ*ـوس است

    I long to open up my heart
    For my heart do my part.
    My story was yesterday’s news
    From rivals cannot keep apart.
    On this holy night stay with me
    Till the morning, do not depart.
    On a night so dark as this,
    My course, how can I chart?
    O breath of life, help me tonight
    That in the morn I make a start.
    In my love for you, I will
    My self and ego thwart.
    Like Hafiz, being love smart;
    I long to master that art.
     

    ♡Ghazal♡

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/11/20
    ارسالی ها
    1,811
    امتیاز واکنش
    7,587
    امتیاز
    606
    محل سکونت
    Aરτ Ȼίτϓ
    #poem

    شعر از سهراب سپهری

    دم غروب ، میان حضور خسته اشیا
    نگاه منتظری حجم وقت را می دید.
    و روی میز ، هیاهوی چند میوه نوبر
    به سمت مبهم ادراک مرگ جاری بود.
    و بوی باغچه را ، باد، روی فرش فراغت
    نثار حاشیه صاف زندگی می کرد.
    و مثل بادبزن ، ذهن، سطح روشن گل را
    گرفته بود به دست
    و باد می زد خود را.


    ❤️❤️❤️❤️
    Afternoon tea, the overwhelming presence of objects
    Looking forward to see the amount of time.
    And on the table, some fruit, fruit clamor
    The vague perception of death was ongoing.
    And the smell of the garden, wind, time on the carpet
    He dedicated his life to smooth the edges.
    Fan, and like mind, and clear goals
    Was taken to
    And the wind did.
     

    ♡Ghazal♡

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/11/20
    ارسالی ها
    1,811
    امتیاز واکنش
    7,587
    امتیاز
    606
    محل سکونت
    Aરτ Ȼίτϓ
    #poem
    شعر از سهراب سپهری

    آب

    آب را گل نكنیم:
    در فرودست انگار، كفتری میخورد آب.
    یا كه در بیشه ی دور، سیرهیی پر میشوید.
    یا در آبادی، كوزهای پر میگردد.
    آب را گل نكنیم:
    شاید این آب روان، میرود پای سپیداری، تا فرو شوید اندوه دلی.
    دست درویشی شاید، نان خشكیده فرو بـرده در آب.
    زن زیبایی آمد لب رود،
    آب را گل نكنیم:
    روی زیبا دو برابر شده است.
    چه گوارا این آب!
    چه زلال این رود!
    مردم بالادست، چه صفایی دارند!
    چشمههاشان جوشان، گاوهاشان شیرافشان باد!
    من ندیدم دهشان،
    بیگمان پای چپرهاشان جا پای خداست.
    ماهتاب آنجا، میكند روشن پهنای كلام.
    بیگمان در ده بالادست، چینهها كوتاه است.
    مردمش میدانند، كه شقاق چه گلی است.
    بیگمان آنجا آبی، آبی است.
    غنچهیی میشكفد، اهل ده باخبرند.
    چه دهی باید باشد!
    كوچه باغش پر موسیقی باد!
    مردمان سر رود، آب را میفهمند.
    گل نكردندش، ما نیز
    آب را گل نكنیم.

    Water
    Let’s not muddy the brook
    Perhaps a pigeon is drinking water at a
    distance
    Or perhaps in a farther thicket a goldfinch is
    washing her feathers
    Or a pitcher is being filled in a village
    Let’s not muddy the brook
    Perhaps this brook runs to a poplar’s foot
    To wash away the grief of a lonely heart
    A dervish may be dipping dry bread in the
    brook
    A beautiful lady walked to the brink of the
    brook
    Let’s not muddy the brook
    The lovely face has been doubled
    What refreshing water!
    What a spring river!
    How friendly seem the folk at the upper
    village!
    May their cows always render milk! , May
    their springs always gush
    I have not seen their village
    Surely God’s footprints lie at the foot of their
    huts there moonlight enlightens the expanse of
    words surely in the upper village hedges are low
    There the folk know what sort of flower is
    anemone
    Surely there the blue is blue
    A bud is blossoming, the village inhabitants
    know O what a fine village it must be!
    May its orchard-lanes be full of music!
    The folk upstream understand the water
    They did not muddy the brook We also
    Must not muddy the brook
     

    ♡Ghazal♡

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/11/20
    ارسالی ها
    1,811
    امتیاز واکنش
    7,587
    امتیاز
    606
    محل سکونت
    Aરτ Ȼίτϓ
    ❤️قله خوشبختی

    ❤️خواننده : محسن چاوشی



    تو چنگ ابرای بهار، افتادم و در نمیام

    Gotten stock In spring’s cloud’s hands and can’t get out

    چشمامو سرزنش نکن، از پسشون بر نمیام

    Don’t blame my eyes I can’t help them

    پیر شدم تو این قفس، یکم بهم نفس بده

    Getting old in this cage gimme some breath

    رحم و مروتت کجاست، جوونیام و پس بده

    Where’s your mercy then? Give my adolescence back

    ❤️

    فکر نمیکردم بذاری، زارو زمینگیر بشم

    I didn’t imagine that you let me down

    فکر نمیکردم که یه روز، اینجوری تحقیر بشم

    I’ve never thought that one day I would become such a jerk

    اون همه که دلم برات به آب و آتیش زده بود

    My heart was dying for you

    حتی اگه سنگ بودی، دلت به رحم اومده بود
    ❤️

    If you’ve been a stone, you wouldn’t be such a cruel



    دلش نخواست و نمیخواد، یه روز به حرفام برسه

    She never wanted and she doesn’t want to understand my words

    شاید میخواد رقیب من، به آرزوهام برسه

    My be my she wants my rival get to my wishes

    پسند من تو هستی که، اینهمه بخت من سیاست

    You’re my approval that my fate’s so black

    @english_4_life
    دلبر خودپسند من، قله خوشبختی کجاست

    Where’s my welfare summit my selfish sweetheart



    ازت میخواستم بمونی، بهت میگفتم که نری

    I wanted you to stay I begged you not to go

    اینروزا نیستی اما باز به پات میفتم که نری
    ❤️

    You’re not with me these days but I beg you not to go still

    تو فکرتم اما دلم، هی میگه فکرشم نکن

    I’m in your dreams but my heart says no to think about you

    یکم به فکر تو نبود، پس دیگه فکرشم نکن

    She didn’t care about you so let her go



    فکر نمیکردم بذاری، زارو زمینگیر بشم

    I didn’t imagine that you let me down
    ❤️
    فکر نمیکردم که یه روز، اینجوری تحقیر بشم

    I’ve never thought that one day I would become such a jerk

    اون همه که دلم برات به آب و آتیش زده بود

    My heart was dying for you

    حتی اگه سنگ بودی، دلت به رحم اومده بود

    If you’ve been a stone, you wouldn’t be such a cruel

    ❤️

    ازت میخواستم بمونی، بهت میگفتم که نری

    I wanted you to stay I begged you not to go

    اینروزا نیستی اما باز به پات میفتم که نری

    You’re not with me these days but I beg you not to go still

    ازت میخواستم بمونی، بهت میگفتم که نری

    I wanted you to stay I begged you not to go

    اینروزا نیستی اما باز به پات میفتم که نری

    You’re not with me these days but I beg you not to go still

    ازت میخواستم بمونی، بهت میگفتم که نری

    I wanted you to stay I begged you not to go

    اینروزا نیستی اما باز به پات میفتم که نری

    You’re not with me these days but I beg you not to go still

    ازت میخواستم بمونی، بهت میگفتم که نری

    I wanted you to stay I begged you not to go

    اینروزا نیستی اما باز به پات میفتم که نری

    You’re not with me these days but I beg you not to go still

    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
     

    ♡Ghazal♡

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/11/20
    ارسالی ها
    1,811
    امتیاز واکنش
    7,587
    امتیاز
    606
    محل سکونت
    Aરτ Ȼίτϓ
    #شعر
    ❤️When you`re drowned in love
    don`t try to pass yourself of as
    a sane person.
    instead of trying to show as a sane man
    try to enjoy your emotions.
    of course, i agree that it is not bad for
    a lovesick person to have a little prudence…
    though, no one having any brain would
    ever fall in love…
    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
    .
    ترجمه این شعر زیبا:

    وقتی غرق احساسی
    سعی نکن خودت رو جای آدمای عاقل جا بزنی.
    بجای اینکه بخوای خودت رو آدم عاقلی نشون بدی
    سعی کن از احساساتت لـ*ـذت ببری
    البته قبول دارم که آدم عاشق بد نیست
    که یه ذره هم عقل داشته باشه
    هر چند…
    اگه عقل داشت که عاشق نمی شد
    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
     

    ♡Ghazal♡

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/11/20
    ارسالی ها
    1,811
    امتیاز واکنش
    7,587
    امتیاز
    606
    محل سکونت
    Aરτ Ȼίτϓ
    #شعر (Poem)

    When I got up,
    The first greeting;
    I heard from your lips!
    As usual
    We ate breakfast together.
    I went to work!
    And you returned back to my poetry book!
    Evening I come back,
    Make your tea ready...
    I want on always weariness
    Drink sonnet!....

    بیدار که شدم،
    اولین سلام را؛
    از لب های تو شنیدم!
    طبق معمول
    صبحانه را با هم خوردیم.
    من رفتم سرِ کار!
    و تو برگشتی تویِ دفتر شعرم!
    عصر که برمیگردم،
    چایت به راه باشد...
    می خواهم روی خستگی های همیشه
    غزل بنوشم!...

    الف-مهاجر
     

    ♡Ghazal♡

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/11/20
    ارسالی ها
    1,811
    امتیاز واکنش
    7,587
    امتیاز
    606
    محل سکونت
    Aરτ Ȼίτϓ
    ❤️❤️They say love makes the eyes blind.
    if it tasted good, it would make the
    ears deaf too. but god forbid , if
    it`s liked , then it would freeze the
    wisdom.
    it`s in this way that one would even
    justify prostitution.


    ترجمه
    .
    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
    میگن عشق چشمو کور می کنه
    اگه بهش مزه بده گوشم کر می کنه.
    ولی خدا نکنه که خوشش بیاد
    اونوقت عقل رو هم منجمد می کنه
    اینجوری می شه که آدم عاشق تباهـ*کاری رو هم توجیه می کنه.
    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
     
    بالا