•°•⧪○ مصر باستان ○⧪•°•

^Fatemeh.R80

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/06/10
ارسالی ها
4,329
امتیاز واکنش
25,892
امتیاز
906
سن
22
محل سکونت
BARAN
مصرباستان•°•


تمدنی کهن در شمال شرق آفریقا



Please, ورود or عضویت to view URLs content!

تاریخ مصر

مصر پیش از تاریخ: ۳۱۰۰ پ. م.


مصر باستان

دوره آغازین دودمانی مصر: ۳۱۰۰–۲۶۸۶پ. م.
پادشاهی کهن مصر: ۲۶۸۶–۲۱۸۱ پ. م.
دوره نخست میانی مصر: ۲۱۸۱–۲۰۵۵ پ. م.
پادشاهی میانه مصر: ۲۰۵۵–۱۶۵۰پ. م.
دوره دوم میانی مصر: ۱۶۵۰–۱۵۵۰ پ. م.
پادشاهی نوین مصر: ۱۵۵۰–۱۰۶۹ پ. م.
دوره سوم میانی مصر: ۱۰۶۹–۶۶۴پ. م.
دوره پایانی مصر باستان: ۶۶۴–۳۳۲ پ. م.


عصر کلاسیک

تاریخ هخامنشیان در مصر: ۵۲۵–۳۳۲پ. م.
دودمان بطلمیوسی: ۳۳۲–۳۰ پ. م.
مصر رومی و بیزانسی: ۳۰ پ. م. –۶۴۱ پس از میلاد
تاریخ ساسانیان در مصر: ۶۲۱–۶۲۹


سده‌های میانه

تاریخ مصر اسلامی: ۶۳۹–۱۲۵۲
خلفای فاطمی: ۹۶۹–۱۱۷۱
ایوبیان: ۱۱۷۱–۱۲۵۰
سلطنت مملوک (مصر): ۱۲۵۰–۱۵۱۷


معاصر اولیه

مصر عثمانی: ۱۵۱۷–۱۸۶۷
اشغال توسط فرانسه: ۱۷۹۸–۱۸۰۱
سلسله محمد علی مصر: ۱۸۰۵–۱۸۸۲
خدیوات مصر: ۱۸۶۷–۱۹۱۴


معاصر

اشغال توسط بریتانیا: ۱۸۸۲–۱۹۵۳
حکومت سلطانی مصر: ۱۹۱۴–۱۹۲۲
پادشاهی مصر: ۱۹۲۲–۱۹۵۳
جمهوری مصر: ۱۹۵۳–امروز

(انقلاب ۲۰۱۱ مصر ۲۰۱۱ )
 
  • پیشنهادات
  • ^Fatemeh.R80

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/06/10
    ارسالی ها
    4,329
    امتیاز واکنش
    25,892
    امتیاز
    906
    سن
    22
    محل سکونت
    BARAN
    مصر باستان به تمدنی در شمال شرقی آفریقا در درهٔ رود نیل گفته می‌شود که در دورهٔ زمانی میان ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد تا زمان تسخیر مصر بدست اسکندر مقدونی وجود داشت.
    تمدن مصر باستان نمونه‌ای از شاهنشاهی‌های بناشده بر اصل آبیاری است.
    به فرمانروایان مصر باستان فرعون گفته می‌شد.



    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    مجموعه اهرام جیزه شناخته شده‌ترین نشان تمدن مصر باستان است

    تمدن مصر باستان در سال ۳۱۴۰ پیش از میلاد یعنی زمانی که دو قلمروی مصر سفلی و مصر علیا تحت پادشاهی نخستین فرعون به نام نارمر که برخی او را منس می‌نامند، به وحدت سیـاس*ـی رسیدند، شکل گرفت.
    مصر باستان در دوره دراز تمدن خود چندین بار زیر فرمانروایی نیروهای بیگانه از جمله ایرانیان هخامنشی نیز درآمد.
     

    ^Fatemeh.R80

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/06/10
    ارسالی ها
    4,329
    امتیاز واکنش
    25,892
    امتیاز
    906
    سن
    22
    محل سکونت
    BARAN
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    قلمروی مصر باستان در گسترده‌ترین دوره خود (سده پانزدهم پیش از میلاد).


    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    جام بجا مانده از مصر باستان

    تاریخ مصر را به سه دوره تقسیم می‌کنند :

    دوره پادشاهی قدیم
    دوره پادشاهی میانه
    دوره پادشاهی نوین

    کشاورزی تغییرات عمده‌ای را در جامعه مصر به وجود آورد.
    هنگامی که اغلب مصری‌ها کماکان در کشتزارها کار می‌کردند، بعضی از آن‌ها برای نمونه، سفالگر شدند. بافندگان الیاف کتانی می‌ریسیدند و از آن‌ها پارچه‌های کتانی می‌بافتند.
    بیشتر مصری‌ها به قبیله‌ای تعلق داشتند و هر دهکده‌ای در یکی از چند منطقه مستقل جای می‌گرفت.
    مناطق مقتدرتر یا جذب مناطق ضعیف‌تر از طریق جنگ و گاهی ازدواج پیشرفت می‌کردند تا سرانجام مصر تنها از دو پادشاهی تشکیل شد:
    مصر سفلی که در ناحیه دلتای نیل قرار داشت و پایتخت آن بیوتو در غرب دلتا بود، و مصر علیا که شامل سرزمین‌های دره نیل می‌شد که از دلتا تا نخستین آبشار نیل نزدیک به آسوان در جنوب مصر گسترده بود.
    پایتخت مصر علیا، نخب بود که در محل الکب امروزی قرار داشت.
    صدها سال این دو سلطنت در کنار هم قرار داشتند و با یگانه شدن این دو، روزگار عظمت مصر آغاز شد.

    در سال ۳۱۰۰ پیش از میلاد فرمانروای محلی به نام منس همراه با سپاهیانش از مصر علیا جایی که بر استان هشتم آن فرمانروایی داشت خارج شد و به سوی شمال لشکر کشید، شهرهای بسیاری را به تصرف درآورد و به دلتای نیل وارد شد، سپاه منس اشراف و بلندپایگانی را که در مقابلشان مقاومت می‌کردند گردن زدند و به این ترتیب مصر سفلی مغلوب شد.
    منس در مقام فرمانروای سراسر مصر اجازه داشت که تاج سفید مصر علیا و همچنین تاج سرخ مصر سفلی را بر سر گذارد.
    او هر دو تاج را در هم آمیخت و پشنت را ابداع کرد، که تاجی جدید بود و بخش بالایی و سفید این تاج در بخش کوتاه و سرخ پایینی قرار می‌گرفت.
    کرکس مصر علیا و مار کبرای مصر سفلی نیز هر دو با هم جانوران نمادین این پادشاهی یکپارچه شدند.

    منس پس از تصرف مصر سفلی به دنبال هیچ فتح و کشورگشایی دیگری نرفت و قلمرو تکه‌تکه شده مصر آن زمان را به صورتی یکپارچه درآورد.
    منس در برابر بیابان‌نشینان صحرای سینا، نوبی‌های سیاه‌پوست منطقه جنوب و لیبیایی‌های مزاحم غرب از سرزمینش پاسداری کرد و به این ترتیب، نخستین حکومت را در جهان بنا نهاد که قدرتی مرکزی آن را راهبری می‌کرد.
    منس با بنا نهادن پایتختی جدید به یکپارچگی دو بخش شمالی و جنوبی این سرزمین قطعیت بخشید.
    او در فاصله‌ای نه چندان دور از راس دلتای نیل، جایی که مصر علیا و مصر سفلی به یکدیگر مربوط می‌شوند (تقریباً در جنوب قاهره امروزی) منطقه‌ای را برای پایتختی جدید ایجاد کرد.
    منس این شهر را انیب حدج (به معنی دیوارهای سفید) نامید.
    این پایتخت نوعی دژ بود.
     
    آخرین ویرایش:

    ^Fatemeh.R80

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/06/10
    ارسالی ها
    4,329
    امتیاز واکنش
    25,892
    امتیاز
    906
    سن
    22
    محل سکونت
    BARAN
    دوره آغازین دودمانی مصر•°•




    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    لوحه نارمر به تصویر کشنده یکپارچه شدن مصر برای نخستین بار است

    آغاز شکل‌گیری حکومت‌های قدرتمند در مصر به صورت یک فرمانروایی یکپارچه نبود، بلکه در دهه‌های پایانی منتهی به هزاره سوم پیش از میلاد مصر توسط حاکمان محلی در دو بخش جنوبی وشمالی اداره می‌شد.
    با آمدن شاهی به نام منس مصر برای نخستین بار یکپارچه می‌شود و دودمان یکم شکل می‌گیرد.
    بنا به نوشته‌های مان‌تو، پایتخت مصر در این هنگام شهر تینیس بود که امروزه هنوز پیدا نشده‌است.
    از آنجا که هیچ مدرکی از وجود شاهی به نام منس یافت نشده‌است، برخی مصرشناسان بر این باورند که این شاه افسانه‌ای می‌بایست همان نارمر بوده باشد که درلوحه معروف خود در حالی به تصویر کشیده شده‌است که دو مصر را یکپارچه کرده.
    نارمر از شهر ابیدوس در مصر علیا به پا خاست.
    به باور تاریخ‌دانان، تاریخ مصر باستان از این نقطه آغاز شد و تا سده چهارم پیش از میلاد که این سرزمین به دست اسکندر مقدونی فتح شد، ۳۱ دودمان یا خاندان پادشاهی بر آن فرمانروایی کردند.
    سامانه حکومتی مصر در سه دودمان نخست پایه‌ریزی شد و روش‌های حکومت‌داری شاهان این دودمان‌ها بنیان چگونگی فرمانروایی در کشور مصر در هزاره‌های پس از آن را ساختند.
    افزایش قدرت و ثروت فرعون‌های این دوره را می‌توان درمصطبه‌های ساخته شده توسط آنان مشاهده کرد؛ بناهایی که در دو دوره آغازین دودمانی و پیش‌دودمانی از سوی فرعون و نیز طبقه بالای جامعه به عنوان آرامگاه مورد استفاده قرار می‌گرفتند.
    تا پایان دوره آغازین دودمانی، رشد ساختارهای اشرافی‌گونه در جامعه مصر به همراه قدرت گرفتن فرمانروایان محلی باعث افزایش ثروت ملی و داد و ستد با کشورهای خارجی شد؛ داد و ستدهایی که اغلب زیر نظر خانواده‌های پرنفوذ و به منظور فراهم کردن بهترین ابزارها برای ساخت آرامگاه از منابع گوناگون انجام می‌شدند.
     

    ^Fatemeh.R80

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/06/10
    ارسالی ها
    4,329
    امتیاز واکنش
    25,892
    امتیاز
    906
    سن
    22
    محل سکونت
    BARAN
    پادشاهی کهن(۲۱۸۱-۲۶۸۶پ . م .)



    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    مجسمه ای از دوران پادشاهی کهن

    سلاطین قدیم مصر فرعون نام داشتند.
    فراعنهٔ مصر از بیست و شش سلسله بوده و تاریخشان تقریباً سه هزار سال را شامل می‌شود. پایتخت مصر گاهی منفیس و زمانی تب بوده‌است. قدرت و عمران این مملکت در عهد سلطنت توتمس سوم و رامسس دوم که از فراعنهٔ تب بودند، به بالاترین درجه رسید.
    تاریخ ادوار فراعنه را می‌توان به چهار دورهٔ اصلی تقسیم کرد:

    دولت قدیم منفیس
    اهرام
    دولت وسطی
    دولت تازهٔ تب



    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    تندیس سنگی ابوالهول، واقع در جیزه.

    پادشاهی کهن مصر

    پادشاهی کهن دوره‌ای است که بی‌گمان می‌توان آن را نخستین دوره از تاریخ مصر دانست که در آن شکوه و عظمت فرمانروایی فرعون‌ها آشکارا دیده می‌شود. این پادشاهی با دودمان سوم که خاستگاه آن در ممفیس واقع در مصر سفلی بود، آغاز گشت. پادشاهان بزرگی چون خوفو، خفرع، و منکورع در این دوره دست به ساخت اهرام سه‌گانه زدند که تا چندین هزار سال بعد نیز پابرجا ماندند.
    خفرع همچنین تندیس بزرگ ابوالهول را در کنار اهرام ساخت؛ تندیسی که یکی از نمادهای عظمت و شکوه مصر باستان به‌شمار می‌رود.
    با آنکه هرم‌های بزرگ جیزه جزو نمادهای بزرگی و قدرت مصر باستان شدند، به دلیل نارضایتی همگانی پدید آمده از هزینه بسیار ساختن این بناها، ساخت سازه‌هایی به بزرگی آن‌ها توسط فرعون‌های آینده در تاریخ مصر پیگیری نشد.

    مصر در دوران پادشاهی کهن شاهد موج گسترده‌ای از به بردگی گرفتن مردم مناطقی چون فلسطین، نوبه، لیبی، و حبشه پس از کشورگشایی‌های شاهان گوناگون بود.
    هزینه بسیار زیاد ساخت و ساز برای فرعون‌ها و اعضای دربار و ستمی که این شاهان به بردگان و زیردستان می‌کردند باعث کم شدن ثروت دولت مرکزی و ناآرامی و شورش در میان مردم شد.
    این در حالی بود که با کاهش قدرت حکومت مرکزی، خُره‌سالاران (سران خره‌های مصر) قدرت بیشتری به دست آوردند و دست به رقابت و جنگیدن با هم زدند.
     

    ^Fatemeh.R80

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/06/10
    ارسالی ها
    4,329
    امتیاز واکنش
    25,892
    امتیاز
    906
    سن
    22
    محل سکونت
    BARAN
    پادشاهی میانه•°•


    سال ۲۱۳۴ پیش از میلاد با پیروزی بزرگ استاندار جنوبی، انتف (۲۱۳۴ تا ۲۱۱۸ پیش از میلاد)، علیه دشمنانش آغاز شد.
    او خود را فرعون مصر علیا نامید و زادگاهش، واست را مرکز این فرمانروایی قرار داد.
    واست، که بعدها یونانی‌ها آن را طیوه نامیدند و امروزالاقصر نام دارد، با عنوان پایتخت جدید اداره این فرمانروایی را به عهده گرفت.
    البته جنگ‌های استانداران با یکدیگر همچنان ادامه داشت.
    تازه در سال ۲۰۴۰ پیش از میلاد بود که یکی از جانشینان انتف به نام منتوهوتپ اول (۲۰۶۱ تا ۲۰۱۰ پیش از میلاد) توانست مصر سفلی را دوباره تصرف کند.
    به این ترتیب، بعد از منس، او دومین متحد کننده این سرزمین بود.
    منتوهوتپ در سراسر کشور صلح برقرار کرد و در نتیجه، آرامش و نظم جدید دوران گذشته به این سرزمین بازگشت.
    دربارهٔ اواخر دوره دودمان یازدهم اطلاعات چندانی در دست نیست.
    اما مسلم است که آمنمهات اول (۱۹۹۱ تا ۱۹۶۲ پیش از میلاد)، وزیر آخرین فرعون دودمان یازدهم، فرمانروای خویش را به زور از تخت پایین کشید، فرمانروایی را خود به دست گرفت و به این ترتیب، دودمان دوازدهم را بنیان نهاد.
    در زمان آمنمهات اول، که زاده طیوه بود، برای نخستین بار خدایان طیوه‌ای با عنوان برترین خدایان مورد ستایش قرار گرفتند.
    آمنمهات اول که نامش مفهوم آمون در اوج است را دارد خدای شهر طیوه، آمون (خدای هواها) را خدای سراسر مصر قرار داد.
    مصری‌ها خیلی زود این خدا را به رع، بزرگ خدایی که تا آن زمان ستایش می‌کردند پیوند دادند و نام آمون-رع در میانشان رواج یافت.
    فرعون قدرت خداگونهٔ سابق را برای خود مطالبه می‌کرد، اما هرگز نتوانست آن شخصیت فوق انسانی را به دست آورد که در جایگاهی برتر از جایگاه انسان جلوس کند و هیچ‌کدام از جانشینان او نیز هیچ وقت در چنین جایگاهی ظاهر نشدند.
    فراعنه دودمان ۱۲ که همگی آمنمهات یا سسوستریس نام داشتند، فرمانروایانی فعال بودند که وظایف خود را مسئولانه به انجام رساندند.
    بعد از جنگ‌های سخت، قدرت استانداران به شکل قطعی درهم شکست و کشور به کمک یکی از کارکنان وفادار و کارآزموده از نو سازماندهی شد.
    پایتخت دوباره از طیوه به ممفیس منتقل شد. فراعنه از پایتخت، معادن سنگ و کار استخراج آن‌ها در نوبی و سودان را اداره می‌کردند.
    آن‌ها منطقه باتلاقی واحه فیوم را آباد کردند-با توسعه برنامه‌ریزی شده تأسیسات آبیاری، سطح زمین‌های زیر کشت را در حد چشمگیری گسترش دادند و امکانات رفاهی جدیدی به این منطقه آوردند، که البته فقط جمع کوچکی از مردم از آن بهره‌مند شدند.
    بیشتر مردم همچنان فقیر بودند و در فقر باقی‌ماندند.
    از نظر فرهنگی، سلطنت میانه نقطه‌ای کانونی در تاریخ مصر است.
    فراعنه این دوره به مناسبت پیروزی‌هایشان در نوبی، سوریه و فلسطین، کاخ‌ها، معابد و بناهای یادبود بزرگی ساختند.
    ساخت اهرام نیز دوباره رواج یافت، اما اهرام این دوره کوچکتر از اهرام سلطنت قدیم و دیگر نه از سنگ، بلکه از خشت خام ساخته می‌شدند.
    برای حفظ مقبره‌هایشان از دستبرد سارقان، نیز مجموعه‌های ورودی به این بناها را با باغ‌های هزارتو و دریچه‌های مخفی در کف پیچیده‌تر کردند.
    ادبیات به اوج شکوفایی رسید.
    از آن دوره پاپیروس‌های بی‌شماری به دست آمده‌است-از محاسبات مالیاتی، مناظرات مکتوب علمی و متون مذهبی تا نامه‌ها، داستان‌ها و حکایت‌هایی که اغلب به سبک فکاهی هستند.
     

    ^Fatemeh.R80

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/06/10
    ارسالی ها
    4,329
    امتیاز واکنش
    25,892
    امتیاز
    906
    سن
    22
    محل سکونت
    BARAN
    دوره دوم میانی و فرمانروایی هیکسوس (۱۵۴۹-۱۶۷۴پ. م.)


    دوره دوم میانی مصر

    با مرگ شهبانو سوبک‌نفرو در سال ۱۷۷۳ پیش از میلاد و در حالی که قدرت شاهان پادشاهی میانی رو به زوال گذاشته بود، عمر این پادشاهی نیز به سر آمد. این در حالی بود که به دلیل سستی قدرت فرعون‌ها در بخش‌های شمالی مصر، قبایل آسیایی سامی و کنعانینژاد در شهر اواریس حکومت تشکیل داده بودند و با مرگ سوبک‌نفرو و در حالی که او هیچ جانشینی نداشت، آغاز به حمله به مناطق زیر نفوذ دولت مستقر در تبس کردند.
    قدرت شاهان اواریس تا بدان جا پیش رفت که فرعون‌های تبس ناچار به پرداخت خراج به آن‌ها شدند.
    مصریان این پادشاهان بیگانه را هیکسوسبه معنای «فرمانروایان بیگانه» می‌خواندند؛ نامی که بعدها توسط مان‌تو به اشتباه «فرمانروایان چوپان» بازگردانی شد.
    در آن زمان موجی از حرکات جمعی خاور نزدیک را دربر گرفته بود که بیشتر از شرق به سوی غرب جریان داشت.
    مانتو تاریخ‌نگار از این جمعیت وحشی با نام هیکسوس‌ها یاد می‌کرد، که معانی بسیاری از جمله (فرمانروای کشورهای بیگانه) داشت.
    اما هیکسوس‌ها از قوم مشخصی نبودند، بلکه از خاور نزدیک بودند که در مسیر مهاجرت خود به مصر ضعیف و درگیر مشکلات راه یافتند و در شمال، حکومتی موقت برقرار کردند.
    مهاجرانی که از بخش علیای فراتآمده بودند در دلتای نیل ساکن شدند و در سال ۱۶۴۰ پیش از میلاد فرمانروایی مصر سفلی را بدست گرفتند.
    امکان مقاومت مصریان در مقابل متجاوزان بسیار اندک بود، زیرا آن‌ها اسب داشتند.
    حیوانی که پیش از آن مصری‌ها هرگر ندیده بودندو سرعت و چالاکی اش از هر جانور دیگری که آن‌ها می‌شناختند بیشتر بود.
    اما هولناک تر از آن: هیکسوس‌ها این جانوران عظیم و ترسناک را جلوی ارابه‌هایی بسته بودند که با آن‌ها می‌توانستند میدان جنگ را همچون باد درنوردند و حریفان گریخته از جنگ را تعقیب کنند.
    ارابه‌های جنگی، تانک‌های دوران باستان بودند. شکست مصریان اجتناب ناپذیر بود.

    شاهان هیکسوس، که با سه فرعون، سالیتیس، ششی و خیان، پادشاهی دودمان پانزدهم و در نتیجه، دومین دوره بینابینی مصر را افتتاح کردند، ابتدا در حاشیه شرقی دلتای نیل قرارگاهی مستحکم-شهر آواریس- را بنا نهادند.
    از این پایگاه، آن‌ها می‌توانستند مصر و فلسطین را زیر نظر بگیرند و اداره کنند.
    اگرچه نخستین هیکسوس‌ها بر سراسر مصر تسلط داشتند، در دوره جانشینان آن‌ها -که هیکسوس کوچک نامیده می‌شدند-دامنه قلمرو هیکسوس‌ها، در شمال، آشکارا محدود شد و این موقعیتی مطلوب برای مصریان بود تا اقدام برای بیرون راندن هیکسوس‌ها را از جنوب آغاز کنند.

    با آنکه هجوم هیکسوس به مصر اغلب توسط مصریان به‌مانند یک فاجعه جبران‌ناشدنی که نابودی نیایشگاه‌ها و بنیان‌های فرهنگی مصر را در پی داشته به تصویر کشیده می‌شود، آن‌ها با خود فناوری‌هایی را نیز به مصر آوردند؛ از جمله اسب که تا پیش از آن مصریان با آن ناآشنا بودند و پس از آنکه به توانایی‌های اسبان پی بردند؛ خود از پرورش‌دهندگان آن شدند و این خود یکی از عوامل اصلی در دگرگونی بنیادین یگان‌های لشکری در دودمان‌های آتی گشت.
    هیکسوس‌ها روش‌های حکومت‌مداری مصریان را به کار بستند و برای خود لقب «فرعون» اختیار کردند. آن‌ها گاهی با فرعون‌های حاکم در تبس نیز روابط خوبی برقرار می‌کردند که از جمله آن‌ها روابط نزدیک فرعون هیکسوس آپوپی و اینتف هفتم بوده.
    با این حال پس از قدرت گرفتن دوباره فرمانروایان حاکم بر تبس، نبرد از سوی آنان برای بیرون راندن «اشغالگران» و آزادسازی مصر آغاز شد.
    تائو دوم ملقب به «تائوی دلیر» و کاموسه دو شاهی بودند که بیشترین نقش را در رهبری خیزش‌های این دوره ضد اشغالگران داشتند که آخری در ادبیات حماسی مصر باستان نیز جایگاه بالایی به خود اختصاص داده‌است.
    سرانجام پس از نزدیک به ۳۰ سال جنگ، هیکسوس‌ها در سال ۱۵۵۵ پ. م. شکست خوردند و پایتخت آنان توسط اهمسه یکم نابود شد.
     

    ^Fatemeh.R80

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/06/10
    ارسالی ها
    4,329
    امتیاز واکنش
    25,892
    امتیاز
    906
    سن
    22
    محل سکونت
    BARAN
    پادشاهی نوین(۱۰۶۹-۱۵۴۹ پ. م.)




    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    وسعت سرزمین مصر باستان در قرن پانزدهم قبل از میلاد

    پادشاهی نوین با شکست هیکسوس‌ها و یکپارچگی دوباره مصر زیر فرماندهی اهمسه یکم از دودمان هجدهم آغاز شد.
    این دوره‌ای بود که اصلاحات ژرف اجتماعی، سیـاس*ـی، و نظامی در مصر به اجرا درآمدند.

    حتشپسوت ملکه‌ای که _خودش را فرعون نامید _پروژه‌های ساختمانی بسیاری از جمله بازسازی معابدی که در گذشته آسیب دیده بودند را به راه انداخت و و هیئت‌های بازرگانی به پونت و سینا فرستاد.



    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    مجسمه سنگی حَتشـِپسوت

    در سال ۱۵۵۰ پیش از میلاد، شاهزاده طیوه‌ای اهمسه، با پشتیبانی مردم، طبقه اشراف و کاهنان موفق شد که هیکسوس‌ها را از مصر بیرون براند.
    او نخستین فرعون دودمان هجدهم و سلطنت جدید شد.
    اهمسه، زادگاهش طیوه را پایتخت خویش قرار داد. او دشمنان فراری را تا قلب فلسطین تعقیب کرد و این سرزمین را به تصرف مصر درآورد.
    در جنوب، به سوی نوبی لشکر کشی کرد و تقریباً تا آبشار سوم پیش رفت.
    قلعه آواریس نیز چنان از بنیان ویران شد که امروزه غیر از تلی از خاک و ماسه، چیزی از آن باقی نمانده‌است.
    هنگام مرگ اهمسه حکومتی یکپارچه را بر جای گذاشت که اقتصادی مترقی و شکوفا داشت.
    دوره دودمان هجدهم (۱۵۵۰ تا ۱۳۰۷ پیش از میلاد) را درخشان‌ترین دوره در تاریخ مصر می‌دانند.
    در این زمان مصر برای نخستین بار قدرت نظامی درجه اولی شده بود.
    تا آن زمان، همسایگان نیل بیشتر به زندگی مسالمت‌آمیز تمایل داشتند، حتی معلمان در آموزش‌های خود به دانش آموزان پیشنهاد می‌دادند که حرفه سربازی را پیش نگیرند.
    اما شکست هیکسوس‌ها و انهدام حکومت آن‌ها روحیه عامه مردم را تغییر داد.
    مصری‌ها، که تا این زمان فقط برای مواهب زندگی یا به دست آوردن ذخایر مواد خام به سرزمینی دیگر لشکرکشی می‌کردند، حالا فقط برای کشورگشایی دست به این کار می‌زدند.
    آن‌ها در زمان توتمس اول (۱۵۰۴ تا ۱۴۹۲ پیش از میلاد) پسر آمنهوتپ، فتوحات سریعی به دست آوردند و همان‌طور که خود پیشتر تسلیم و شکست را تجربه کرده بودند؛ ملت‌های دیگر را مقهور قدرتشان ساختند.
    کسب این پیروزی‌ها برای مصریان دشوار نبود: آن‌ها از هیکسوس‌ها آموخته بودند که چگونه با اسب و ارابه‌های جنگی، دشمن را به وحشت اندازند.

    در سرزمین مصر، دوران صلح به سر آمد.
    توتمس سوم به خاورمیانه لشکر کشید و مناطق از دست رفته در فلسطین را دوباره تصاحب کرد.
    اما برعکس، در سوریه نتوانست اراضی تصاحب شده را مدت زیادی حفظ کند و دوباره از آن‌ها دست کشید.
    لشکرکشی‌های بیشمار و موفقیت‌آمیز و تاراج اسرا و غنائم سرزمین‌های دیگر، او را با عنوان سپهسالار بزرگ مصر به شهرت رساند.
    هتیت‌ها، آسوری‌ها، بابلی‌ها و جزیره نشینان قبرس به او خراج می‌دادند.
    فرمانروایی توتمس از فرات تا قلب سودان گسترده شد-مصر زمان او، نخستین امپراتوری جهان بود.



    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    تندیس آخناتون به شیوه دوره عمارنه

    در سال ۱۳۵۳ پیش از میلاد، آمنهوتپ چهارم بر تخت نشست.
    او بر خلاف پیشینیانش، هیچ جنگجوی بزرگ یا فرمانروای قدرتمندی نبود، بلکه دانشمندی محتاط و متفکر بود، که شانه‌های لاغر و نحیفی داشت. آمنهوتپ از کودکی به خدایان متعدد اعتقاد نداشت و فقط یک خدا، آتون، خدای خورشید را ستایش می‌کرد که قرص خورشید مظهر آن بود و به همین دلیل، در سال ۱۳۴۸ پیش از میلاد او نامآخناتون (به معنی خدمت‌گزار آتون یا خرسندکننده آتون) را برای خود انتخاب کرد.
     

    ^Fatemeh.R80

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/06/10
    ارسالی ها
    4,329
    امتیاز واکنش
    25,892
    امتیاز
    906
    سن
    22
    محل سکونت
    BARAN
    اخناتون، هجده سال زمام امور مصر را در دست داشت.
    دگرگونی‌های متعددی که در عرصه‌های فرهنگی و دینی، سیـاس*ـی – اقتصادی و بنیادهای دیگر اجتماعی مصر به وقوع پیوست، قرن‌ها مصر را در همهٔ ابعاد و جهات به خود مشغول داشت.
    آخناتون با رنسانس دینی خود برآن بود تا مصر را به صورت قدرتی نوین و متفاوت با آنچه تاکنون بوده‌است، به جهانیان معرفی کند.
    وی برآن بود که قدرت فرعون را قدرتی همطراز با خدایان مصری نماید و از این رو برخورد با مجمع کاهنان آمون اجتناب ناپذیر گردید.
    آخناتون که ملقب به آمنوفیس چهارم است، در پایتخت جدیدش، عمارنه، که پیش از هر کاری به پایه‌گذاری آن پرداخته بود تا ارائه آیین اعتقادی جدیدی را در آن آغاز کند، کانون مذهبی بزرگی با قصرها و معابد گوناگون ایجاد کرد که آفتاب به همه جای آن راه داشت - خدایان قدیمی در اندرونی‌های مرموز و تاریک معابد ستایش می‌شدند.
    معابد خدایان پیشین بسته و نامشان در همه جا محو شد.
    اگرچه آخناتون خود را شاهی خداگونه می‌دانست اما مردمی‌تر از برخی فراعنه پیش از خود رفتار می‌کرد. او با همسر اصلی و زیبایش، نفرتیتی همچون موجودی فانی و کاملاً معمولی در میان مردم می‌گشت، حتی وقتی یکی از شش فرزندش مرد، از گریستن در مقابل عامه مردم خودداری نکرد.

    اما تنها معدودی از افراد نظریه جدید آخناتون را دربارهٔ خدای واحد درک می‌کردند و چون او در برابر سنت‌های معمول می‌ایستاد، دشمنان بسیاری پیدا کرد و همچنین وقتی اقتدار مصر در آفریقا و آسیا زوال یافت، منابع ثروت او نیز تحلیل رفت.
    بعد از مرگ آخناتون، در سال ۱۳۳۵ پیش از میلاد، مصری‌ها دوباره به خدایان قدیمی روی آوردند.
    به دنبال حکومت هشت ساله اسمنخ کارع، توت عنخ آتون (تصویر زنده آتون) بر تخت نشست.
    او آیین قدیمی و اعتقاد به خدای اصلی، آمون و خدایان دیگر را دوباره رواج داد و نام خود را نیز به توت عنخ آمون تغییر داد.
    حال، گویی طوفانی در مصر به پا شد: عمارنه، پایتخت آخناتون، با خاک یکسان شد، تندیس‌های آخناتون نابود شدند، و دوباره ممفیس پایتخت کشور قرار گرفت.
    توت عنخ آمون جوان تنها ده سال حکومت کرد و در سال ۱۳۲۳ پیش از میلاد درگذشت، او نقش مهمی در باستان‌شناسی نوین دارد - هرچند که کمی پس از مرگ وی دزدان تا حجره پیشین آرامگاهش نفوذ کردند و سپس از آنجا بیرون رانده شدند.
    اما از سر خوش‌اقبالی، حادثه‌ای رخ داد که به ۲۰۰ سال بعد مربوط می‌شود: دویست سال بعد، مقبره فرعون رامسس ششم را درست در مجاورت آرامگاه توت عنخ آمون بنا کردند.
    هنگام احداث این مقبره خاک و ضایعات به جا مانده از عملیات ساختمانی، همچون پشته‌ای محافظ، روی در ورودی و حجره مقبره آخرین شاه عمارنه ریخته شد و تا ۳۰۰۰ سال، جسد و گنجینه‌های همراهش را از دست دیگر غارتگران طلاجو در امان نگه داشت.
    از ۶۳۰۰ قطعه عرضه شده در بخش آثار مصری موزه قاهره فقط ۱۷۰۰ قطعه از مقبره توت عنخ آمون به دست آمده‌است، که در سال ۱۹۹۲ کشف و گشوده شد.

    چون هُرِمهِب، آخرین فرعون دودمان هجدهم، هیچ فرزندی نداشت، پا - رعمسو، فرمانده کل کمانداران، سواره نظام و پیاده‌نظام را جایگزین خویش قرار داد. پا - رعمسو با نام رامسس اول(۱۳۰۷ تا ۱۳۰۶ پیش از میلاد) بر تخت نشست و دوره خاندان معروف رامسس‌ها را پایه‌گذاری کرد.
    در سال ۱۲۹۰ پیش از میلاد، رامسس دوم، پسر ستی اول، بر تخت نشست.
    نام این فرعون بیش از هر چیز به خاطر بناهای عظیمی که وی احداث کرد، در تاریخ ثبت شده‌است. سرانجام، پس از رامسس دوم، دوران با شکوه مصر باستان به پایان خود نزدیک شد.
    در سراسر آسیاو منطقه مدیترانه، اقوام بیگانه از جمله آخایی‌ها، دانائرها، لیسیایی‌ها، اتروریایی‌ها، سیسیلی‌ها و ساردنی‌ها و همچنین فلسطیایی‌ها کوچ به نقاط دیگر را آغاز کردند.
    این اقوام، در ابتدا اگرچه برای نفوذ به مصر با ممانعت‌هایی روبرو بودند، اما در نهایت، اقتدار مصر بر فلسطین و فینیقیه را تضعیف کرد.



    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    نگاره‌ای از رامسس سوم در نیایشگاه کارناک
     

    ^Fatemeh.R80

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/06/10
    ارسالی ها
    4,329
    امتیاز واکنش
    25,892
    امتیاز
    906
    سن
    22
    محل سکونت
    BARAN
    رامسس سوم (۱۱۹۴ تا ۱۱۶۳پیش از میلاد) نیز توانست که از تجاوزهای گسترده این اقوام جلوگیری کند، اما سربازان فرعون سلاح‌های آهنی اندکی داشتند.
    زیرا در کنار نیل هیچ معدن سنگ آهنی یافت نمی‌شد. برای مقاومت در برابر دشمنان مجهز به سلاح آهنی، مصریان باید آهن را به کشورشان وارد می‌کردند و این کار بسیار پرهزینه بود.
    در نتیجه، قیمت همه اجناس بالا رفت، دستمزدها کم شد و نارضایتی مردم بالا رفت.
    به این ترتیب اوضاع بدتر و بدتر شد.
    اگرچه رامسس سوم توانست یک بار دیگر فلسطینیان را بیرون براند، اما این بار آن‌ها در فلسطین ساکن شدند، که این وضعیت در نهایت به نابودی مصر انجامید.
    هر چند آخرین شاه دودمان بیستم رامسس یازدهم (۱۱۰۰ تا ۱۰۷۰ پیش از میلاد) تاج و تخت پادشاهی را حفظ کرد، اما در واقع، اختیار امور را دو کاهن اعظم در دست داشتند که سلطنت را در دو منطقه شمالی و جنوبی میان خود تقسیم کرده بودند.
    از این رو، دوگانگی حکومت میان شهر رامسس، و طیوهٔ بی‌اعتبار شده نیز دوباره پدید آمد.
    فرعون ششنک یکم (۹۴۵ تا ۹۲۴ پیش از میلاد)، نخستین لیبیایی که بر تخت پادشاهی فراعنه نشست، توانست اتحاد را دوباره برقرار کند، اما این اتحاد مدت کوتاهی دوام داشت.
    در دوران دودمان بیست و سوم (۸۲۸ تا ۷۱۲ پیش از میلاد)، مصر سفلی تجزیه شد و به صورت حکومت‌های کوچک بی‌شمار درآمد.
    در سال ۷۱۲ پیش از میلاد، فاتحانی از نوبی آمدند و بعد از تصرف مصر، آن را به حکومت نوبی ملحق کردند - فرمانروایان نوبی با عنوان جانشین فراعنه در طیوه حکومت می‌کردند.
    سرانجام در سال ۶۷۰ پیش از میلاد نیز سوریایی‌ها این سرزمین را فتح و آن را از سلطه نوبی‌ها آزاد کردند.
    بعد از استقلالی کوتاه مدت، در سال ۵۲۵ پیش از میلاد، ایرانی‌ها مصر را تصرف کردند.
    کمبوجیه ایرانی تخت فراعنه را تصاحب کرد و این سرزمین را به صورت یکی از مناطق تحت فرمان ایران درآورد.
    این پایان فرمانروایی مستقل فراعنه بود.
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا