اشعار ◀گنجینه بهترین شعرهای کودکانه▶

  • شروع کننده موضوع ԼƠƔЄԼƳ
  • بازدیدها 15,700
  • پاسخ ها 912
  • تاریخ شروع

کوکیッ

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/04/04
ارسالی ها
20,571
امتیاز واکنش
157,353
امتیاز
1,454
محل سکونت
میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
کودکی که پر کشید و رفت
خالی است جای کوچکش
خاک کربلا همیشه ماند
تشنه‌ی صدای کوچکش
داشت غربتی همیشگی
چشم آشنای کوچکش
توی ذهن کربلا هنوز
مانده ردّپای کوچکش
حرف‌های او بزرگ بود
مثل دست‌های کوچکش
ناخدای قلب‌های ماست
قلب با خدای کوچکش
*یحیی علوی فرد
 
  • پیشنهادات
  • کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,353
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    غربت و غم می‌باره از آسمون
    قد تموم دونه‌های بارون
    تو کوچه‌ها بوی محرم می‌یاد
    از دور دورا حضرت آدم می‌یاد
    یکی یکی میان به دنبال هم
    فرشته‌ها برای سوگ و ماتم
    نشسه غم رو سـ*ـینه‌های مردم
    آتیش گرفته خوشه‌های گندم
    پرچمای سیاه هوایی شدن
    عشقای ساده هم خدایی شدن
    هرکی می‌بینی یا حسین می‌خونه
    امام حسین و از خودش می‌دونه
    نام حسین هنوز چقد غریبه
    هرچی بگی امام حسین نجیبه
    غریبی امام حسین ساده نیس
    هرکی با او نباشه آزاده نیس
    کربلا رو با آب و تاب شناختیم
    با گریه و قحطی آب شناختیم
    امام حسین تشنه دریا نبود
    عباس او فقط یه سقا نبود
    دس بزنه به هرچی دریا می‌شه
    تموم درهای خدا وامیشه
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,353
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    محرم شد محرم شد
    دل گل ها پر از غم شد

    نگاه كوچه ی ما باز
    پر از پرواز پرچم شد

    سرودم یا علی اصغر
    سلام ای غنچه ی پرپر

    قلم لرزید و شد دفتر
    ز ابر دیدگانم تر

    سرودم یا علی اكبر
    تو بودی مثل پیغمبر

    نگاهم شد پر از خنجر
    ندیدم من تو را دیگر ...
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,353
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    امام سوم ما که مشهوره تو دنیا
    با ظالمان می‌جنگید با مظلومان می‌خندید

    قرآن زیاد می‌خونده تو سختی‌ها نمونده
    گشته توی کربلا شهید راه خدا

    توصیه کرده به ما آقای خوب دنیا
    امر به معروف کنید کمک به مظلوم کنید

    وقتی که آب می‌خوریم سلام می‌دیم به آقا
    بچه‌های حسینی آب می‌خورید؟ بفرما
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,353
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    یک لحظه ببند چشم خود را
    تا قصه‌ای آشنا ببینی
    پایان قشنگ کربلا را
    از دختر کربلا ببینی
    پس خوب ببین که دختر آنجاست
    بالای سر پدر نشسته
    از لرزش شانه‌هاش پیداست
    بغضی که به حنجرش شکسته
    گقتی که چقدر کوچک است او
    افتاده به خاک از غم و درد
    ای کاش کسی می‌آمد او را
    از روی زمین بلند می‌کرد
    حالا تو ببین ادامه‌اش را
    پایان قشنگ قصه اینجاست
    او نیز ادامه حسین است
    دیدی که خودش چگونه برخاست
    برخاست به جنگ دشمنان رفت
    این بار خودش بدون بابا
    برخاست به دیگران بگوید
    فریاد بلند کربلا را

    *ماهنامه انتظار نوجوان / بهمن
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,353
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    چشم کبوتر
    خیس است از غم

    زیرا رسیده ماه محرم
    او نیز، چون من

    اندوه دارد
    بر شانه از درد

    یک کوه دارد
    پر می زند باز

    تا کربلایت
    پیغامی از من

    دارد برایت
    یک قلب کوچک

    در سـ*ـینه دارد
    قلبی شبیه

    آیینه دارد
    در قلب او هست

    یک نام زیبا
    آن نام زیبا

    مولاست
    مولا.. مولا ...

    *حمید هنر جو
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,353
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    صدای طبل و زنجیر
    می‌آید از خیابان

    غمی نشسته امشب
    به قلب پیر و جوان

    صدای واحسینا
    پیچیده در هر کجا

    زنده شده دوباره
    خاطره کربلا

    گردیده یک عالمی
    در سوگ او سیه پوش

    مردم همه عزادار
    با اشک و غم هم آغـ*ـوش

    آمد محرمُ باز
    صدای اشک و ناله

    روئیده در کربلا
    گل های سرخ لاله

    * اکرم خیبری
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,353
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    آری حسینم
    یک قهرمان بود

    او یک فرشته
    از آسمان بود

    هم مهربان بود
    هم با خدا بود
    شیری دلاور
    در کربلا بود

    در راه اسلام
    با ظلم جنگید
    از خون پاکش
    صد لاله روئید

    او رفت و غصه
    بر خانه در زد
    از چهره‌ی شهر
    لبخند پر زد

    *سالومه شریفی
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,353
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    خیلی ها میشناسنش وقتی که اسم اون میاد
    غم تو دلاشون میشینه دوستش دارن خیلی زیاد

    وقتی کسی تشنه میشه وقتی کسی آب میخواد
    وقتی که سیراب میشه فقط یه اسم یادش میاد

    بهش میگن امام حسین امام خوب و مهربون
    امامی که بچه هاشو هدیه داده به آسمون

    کاش که ما بچه ها بودیم باهاش تو کربلا بودیم
    تو روز عاشورا بودیم کاش هممون اونجا بودیم

    امامی که گفته روی حق کسی پا نذارید
    رفیق نیمه راه نشیم هیچ کسو تنها نذاریم

    وقتی شنیدم که امام واسه خدا جونشو داد
    بدجوری عاشقش شدم چطور بگم خیلی زیاد

    بدجوری عاشقش شدم چطور بگم خیلی زیاد
    کاش که ما بچه ها بودیم باهاش تو کربلا بودیم

    تو روز عاشورا بودیم کاش هممون اونجا بودیم
    کاش که ما بچه ها بودیم باهاش تو کربلا بودیم

    تو روز عاشورا بودیم کاش هممون اونجا بودیم
     

    *~SAEEDEH~*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/11/16
    ارسالی ها
    4,075
    امتیاز واکنش
    70,793
    امتیاز
    1,076
    سن
    21
    -خورشید خانم-

    از پشت کوه دوباره

    خورشید خانوم در اومد

    با کفشای طلا و

    پیرهنی از زر اومد

    آهسته تو آسمون

    چرخی زد و هی خندید

    ستاره ها رو آروم

    از توی آسمون چید

    با دستای قشنگش

    ابرا رو جابه جا کرد

    از اون بالا با شادی

    به آدما نیگا کرد

    دامنشو تکون داد

    رو خونه ها نور پاشید

    آدمها خوشحال شدن

    خورشید بااونها خندید...
     

    برخی موضوعات مشابه

    تاپیک قبلی
    تاپیک بعدی
    بالا