لیلی تکلیمی
کاربر نگاه دانلود
سلام. ممنونم که دوباره به چالش دعوتم کردید.
رمان: سهم من از بودن تو- m94 و خواهرمحترمشون
خلاصه :
داستان زندگی دختری هست به نام ریحانه که با خانواده ی مادرش که ازدواج مجدد داشته زندگی می کنه اما آبش با شوهر و برادر شوهر مادرش توی یک جوی نمی ره و معمولا با هم سر ناسازگاری دارند ... ریحانه نمی تونه رفتار سبکسرانه و بی قید و بند اونها رو تحمل کنه.
با اینکه از خانواده ای از قشر ضعیف هست رویاهای بلندی داره که رسیدن به اونها رو هدف زندگیش قرار داده البته با توجه به اعتقاد پاکی که داره می خواد برای رسیدن به شرایط خوب و ایده ال تلاش کنه . پاکی و صداقت و عفت رو از مادرش به ارث بـرده که او هم با رفتار های ناهنجار شوهرش به شدت مشکل داره و مخالفه ... در این میان دل هم نقشی داره که نمیشه نادیده ش گرفت .. نقشی که می دونیم خیلی وقتا می تونه از نقش و حضورش در زندگیمون از عقل پررنگ تر و موثر تر باشه ؛ حتی به خطا و به اشتباه !!
این رمان بسیار زیباست و ضمن این که بازگو کننده ی یک سری حقایق تلخ در بطن قشر فرودست جامعه ست، پرماجرا و هیجان انگیزه و توصیه می کنم از دستش ندید. خوشبختانه امروز مریم جان این رمان رو در این سایت گذاشته و ما افتخار همراهیش رو داریم.
رمان: دوردنیای تو می گردم- ونوس66 (نام کاربریش توی نگاه: رخشان)
خلاصه:
قصه ی زندگی دختری که وقتی سر از یه راز مهم درمیاره، از حقیقت فرار می کنه. واسه این فرار نباید سرزنشش کرد، کار از موندن و جنگیدن گذشته و تمام اطرافیان این دختر به نحوی با خودخواهیشون آینده و سرنوشت این دختر بی گـ ـناه رو به بازی گرفتن. اون درواقع یه قربانیه، اما خیلی زود یاد می گیره که روی پاش بایسته و به کسانی که قصد دارن بهش کمک کنن اعتماد کنه.
من از ونوس عزیز عذر می خوام بابت این خلاصه، چون خودش هنوز خلاصه ش رو بهم نداده مجبور شدم خودم بنویسمش. این رمان بی نظیره و من صددرصد توصیه ش می کنم.
رمان: یلدای بی پایان- zed-a (نویسنده ی خوش ذوق رمان تاتلاقی خطوط موازی)
خلاصه:
دختر قصه ی ما شب یلدا به دنیا اومده، اما چرا بی پایان؟!.... اگه بدونید که این دختر بین سخت ترین انتخاب زندگیش قرار گرفته و توی این دوراهی وحشتناک بین برادر و همسرش هیچ کدوم رو نمی تونه ترجیح بده، اون وقت می فهمید که شب تاریک زندگی یلدا به این زودی ها قرار نیست به صبح روشن برسه.
از زکیه جان هم بابت این که خلاصه ش رو دستکاری کردم عذر می خوام، امیدوارم بابت این خلاصه منو ببخشه. این رمان یکی از قشنگ ترین و پرهیجان ترین رمانهاییه که خوندم و مطمئنم که شما هم میخکوب خواهید شد.
من می خوام این بار از این عزیزای دلم دعوت کنم:
مائده ایرجی راد
شیشی بلا
فاطمه خاوریان
رمان: سهم من از بودن تو- m94 و خواهرمحترمشون
خلاصه :
داستان زندگی دختری هست به نام ریحانه که با خانواده ی مادرش که ازدواج مجدد داشته زندگی می کنه اما آبش با شوهر و برادر شوهر مادرش توی یک جوی نمی ره و معمولا با هم سر ناسازگاری دارند ... ریحانه نمی تونه رفتار سبکسرانه و بی قید و بند اونها رو تحمل کنه.
با اینکه از خانواده ای از قشر ضعیف هست رویاهای بلندی داره که رسیدن به اونها رو هدف زندگیش قرار داده البته با توجه به اعتقاد پاکی که داره می خواد برای رسیدن به شرایط خوب و ایده ال تلاش کنه . پاکی و صداقت و عفت رو از مادرش به ارث بـرده که او هم با رفتار های ناهنجار شوهرش به شدت مشکل داره و مخالفه ... در این میان دل هم نقشی داره که نمیشه نادیده ش گرفت .. نقشی که می دونیم خیلی وقتا می تونه از نقش و حضورش در زندگیمون از عقل پررنگ تر و موثر تر باشه ؛ حتی به خطا و به اشتباه !!
این رمان بسیار زیباست و ضمن این که بازگو کننده ی یک سری حقایق تلخ در بطن قشر فرودست جامعه ست، پرماجرا و هیجان انگیزه و توصیه می کنم از دستش ندید. خوشبختانه امروز مریم جان این رمان رو در این سایت گذاشته و ما افتخار همراهیش رو داریم.
رمان: دوردنیای تو می گردم- ونوس66 (نام کاربریش توی نگاه: رخشان)
خلاصه:
قصه ی زندگی دختری که وقتی سر از یه راز مهم درمیاره، از حقیقت فرار می کنه. واسه این فرار نباید سرزنشش کرد، کار از موندن و جنگیدن گذشته و تمام اطرافیان این دختر به نحوی با خودخواهیشون آینده و سرنوشت این دختر بی گـ ـناه رو به بازی گرفتن. اون درواقع یه قربانیه، اما خیلی زود یاد می گیره که روی پاش بایسته و به کسانی که قصد دارن بهش کمک کنن اعتماد کنه.
من از ونوس عزیز عذر می خوام بابت این خلاصه، چون خودش هنوز خلاصه ش رو بهم نداده مجبور شدم خودم بنویسمش. این رمان بی نظیره و من صددرصد توصیه ش می کنم.
رمان: یلدای بی پایان- zed-a (نویسنده ی خوش ذوق رمان تاتلاقی خطوط موازی)
خلاصه:
دختر قصه ی ما شب یلدا به دنیا اومده، اما چرا بی پایان؟!.... اگه بدونید که این دختر بین سخت ترین انتخاب زندگیش قرار گرفته و توی این دوراهی وحشتناک بین برادر و همسرش هیچ کدوم رو نمی تونه ترجیح بده، اون وقت می فهمید که شب تاریک زندگی یلدا به این زودی ها قرار نیست به صبح روشن برسه.
از زکیه جان هم بابت این که خلاصه ش رو دستکاری کردم عذر می خوام، امیدوارم بابت این خلاصه منو ببخشه. این رمان یکی از قشنگ ترین و پرهیجان ترین رمانهاییه که خوندم و مطمئنم که شما هم میخکوب خواهید شد.
من می خوام این بار از این عزیزای دلم دعوت کنم:
مائده ایرجی راد
شیشی بلا
فاطمه خاوریان
آخرین ویرایش:
