من یک دانشجو کامپیوتر در دانشگاه سما واحد قشم هستم البته ترم اول رو دانشگاه خراسان مشهد بودم مدرسه شهیدان آرمین مشهد بلوار معلم راهنمایی سرفرازان مشهد بوار سرفرازان دبستان شهید اردکانی که البته الان چیزی ازش نمونده خودندم ولی هنوز دلم فقط برای یک چیز تنگ میشه دوران مدرسه که شیطونی میکردیم کسی چیزی به ما نمیگفت حتی یک بار تو دوران راهنمایی یکی از بچه وقتی میخواست وارد کلاس بشه اومد مثلا خودی نشون بده با لقد در رو باز کرد ولی باز شدنش همانا بعد از باز شدن پخش زمین شدن در همانا اونروز برای اینکه رفیقمون رو لو ندادیم مجبورمون کردن پول در رو همگی با هم بدیم تو دوران دبیرستان یک زنگ آخر بار نوشابه ریخینیم روی شوفاژ به خاطر همون کلاس رو تعطیل کردن یک دفعه دیگه سیستم مدیر مدرسه رو هک کردیم شماره معلمین رو برداشتیم ساعت هایی که مطمعا بودیم خونهشون هستن زنگ میزدیم و اذیتشون میکردیم و خیلی کار دیگه که نمیشه اسمش رو برد برای دانش اموزان بد آموزی داره
انا المدرسه و انا الیه راجعون بازگشت همه به سوی مدرسه است .... با نهایت تاثر و تاسف پایان سه ماه عشق حال و صفا و خواب لذتبخش صبح و آغاز نه ماه بدبختی و زجر و امتحان و.... بر شما دوست عزیز تسلیت باد :aiwan_light_cray::aiwan_light_cray:
حالا واویلا ویلی!
بدبخت شدیم خیلی
علوم اسیرم کرد
ریاضیم پیرم کرد
تا صبح بیدار موندم
تا اجتماعی خوندم
حالا واویلا دیکته
من میزنم سکته
حال واویلا هی مشق
من می کنم هی غش
مبادا روزی
امتحانی باشه
نمره ی ما زیر
دوازده ای باشه
حالا واویلا لیلی
بدبخت شدیم خیلی