شعر اشعارهوشنگ ابتهاج

[« «N¡lOo£aR» »]

سیری مباد
سوخته‌ی تشنه کام را

تا جرعه نوشِ
چشمه‌ی شیرین گوار توست...

#هوشنگ_ابتهاج
♦️

 

[« «N¡lOo£aR» »]

نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامه رسان من و توست

گوش کن با لب خاموش سخن می گویم
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست

روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید
حالیا چشم جهانی نگران من و توست

گرچه درخلوت راز دل ما کس نرسید
همه جا زمزمه ی عشق نهان من و توست

گو بهار دل و جان باش و خزان باش ارنه
ای بسا باغ و بهاران که خزان من و توست

این همه قصه ی فردوس و تمنای بهشت
گفت و گویی و خیالی ز جهان من و توست

نقش ما گو ننگارند به دیباچه ی عقل
هرکجا نامه ی عشق است نشان من و توست

سایه ز آتشکده ی ماست فروع مه و مهر
وه ازین آتش روشن که به جان من و توست

#هوشنگ_ابتهاج
♦️

دانلود رمان های عاشقانه

 

[« «N¡lOo£aR» »]

خوشا صُبحی که
چون از خواب خیزم

به آغـ*ـوشِ تو
از بستر گریزم...

#هوشنگ_ابتهاج
♦️

دانلود رمان های عاشقانه

 

[« «N¡lOo£aR» »]

نازنین آمد و دستی
به دل ما زد و رفت

پرده ی خلوت این غمکده
بالا زد و رفت

کنج تنهایی ما را
به خیالی خوش کرد

خواب خورشید به چشم
شب یلدا زد و رفت

درد بی عشقی ما دید
و دریغش آمد

آتش شوق درین جان
شکیبا زد و رفت

خرمن سوخته ی ما
به چه کارش می خورد

که چو برق آمد و در خشک
و تر ما زد و رفت

رفت و از گریه ی
توفانی ام اندیشه نکرد

چه دلی داشت خدایا
که به دریا زد و رفت

بود آیا که ز دیوانه ی
خود یاد کند

آن که زنجیر به پای
دل شیدا زد و رفت

سایه آن چشم سیه
با تو چه می گفت که دوش

عقل فریاد برآورد و
به صحرا زد و رفت...

#هوشنگ_ابتهاج
♦️

دانلود رمان های عاشقانه

 

[« «N¡lOo£aR» »]

تا خیال دلکشت گل ریخت در آغـ*ـوش چشم
صد بهارم نقش زد بر پرده یِ گل پوش چشم

مردم بیگانه را یارای دیدار تو نیست
خفته ای چون روشنایی گرچه در آغـ*ـوش چشم

وقت آن آمد که ساغر پُر کنیم از خون دل
کز می لعلت تهی شد جام حسرت نوش چشم

چشم و دل، نادیده، بر آن جسم پنهان عاشق اند
آفرین بر بینش دل، آفرین بر هوش چشم

آتش رخساره روشن کن شبی، ای برق عشق
تا چراغی بر کُنم در خانه یِ خاموش چشم

مژده یِ دیدار می آرند؟ یا پیغام دوست
اشک شوق امشب چه می گوید نهان در گوش چشم

می رسد هر صبح بانگ دلنوازت، ناز گوش
می کشم هر شب نوشید*نی چشم مستت، نوش چشم

در غبار راه او، ای سایه بینا شو، که من
منت صد توتیا دارم ازو بر دوش چشم

#هوشنگ_ابتهاج
♦️

دانلود رمان های عاشقانه

 

[« «N¡lOo£aR» »]

دلم ز نازکی خود
شکست در غم عشق

وگرنه از تو نیاید
که دلشِکن باشی...

#هوشنگ_ابتهاج
〽️

دانلود رمان های عاشقانه

 

[« «N¡lOo£aR» »]

⚜⚜⚜⚜⚜


برای بردنِ ایمانِ من
لبخند هم کافی ست

همین یک شعله آتش میزند
انبارِ کاهم را...

#هوشنگ_ابتهاج


⚜⚜⚜⚜⚜

دانلود رمان های عاشقانه

 

[« «N¡lOo£aR» »]

⚜⚜⚜⚜⚜


دلی که در دو جهان
جز تو هیچ یارش نیست

گرش تو یار نباشی
جهان به کارش نیست...

#هوشنگ_ابتهاج

⚜⚜⚜⚜

دانلود رمان های عاشقانه

 

[« «N¡lOo£aR» »]

⚜⚜⚜⚜⚜


ز کدام رَه رسیدی
ز کدام دَر گذشتی

که ندیده دیده ناگَه
به درون دل فِتادی...

#هوشنگ_ابتهاج


⚜⚜⚜⚜

دانلود رمان های عاشقانه

 

[« «N¡lOo£aR» »]

بازم به سَر زد امشب
ای گل هوای رویت

پایی نمی دهد تا
پر وا کُنم به سویت...

#هوشنگ_ابتهاج

دانلود رمان های عاشقانه