بـهــرام گـور به روایت شاهنـامـه

  • شروع کننده موضوع Elka Shine
  • بازدیدها 249
  • پاسخ ها 2
  • تاریخ شروع

Elka Shine

مدیر بازنشسته
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/07/11
ارسالی ها
4,853
امتیاز واکنش
14,480
امتیاز
791
بهرام گور ، سوگلی فردوسی...

در شاهنامۀ فردوسی پاک زاد، به دو شاهنشاه برمی خوریم، که پروردگار یکتا به آن دو مِهری چشم گیر دارد. بدان گونه که این دو شاهنشاه را می توان، سوگلی فردوسی دانست.

این دو شاهنشاه کیخسرو کیانی و بهرام پنجم ( بهرام گور ) ساسانی هستند.

زندگی شاهنشاه بهرام گور، برخوردار از ویژگی های درخشانی است. او شاهنشاهی است که برای رسیدن به فرمان روایی ِ کشور پهناوری چون ایران، دست به کاری سهمگین و

نبردی مرگبار زد. او همان کسی است که توانست، تاج شاهنشاهی ایران را از میان دو شیر درنده بردارد و بر سر نهد...

952_349.jpg



تنها فردوسی نیست که مهری ویژه به " بهرام گور " دارد، دیگر نویسندگان و سرایندگان ایرانی هم به بهرام مهر می ورزیدند و بسیار او را دوست می داشتند.

برای نمونه باید از نظامی گنجوی نام برد. نظامی سروده های زیبای خودش، " هفت گنبد " را ویژۀ گزارش بخشی از داستان زندگی بهرام و مهرورزی های او کرده است.
 
  • پیشنهادات
  • Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    بهرام گور ، شاهنشاهی هنرمند...

    شاهنشاه بهرام، مردی هنرمند و هنر دوست بود، بهرام همواره به بزرگداشت هنرمندان، بویژه نوازندگان و خوانندگان می پرداخت و این گونه هنرمندان،

    در دربار بهرام از جایگاه بلندی برخوردار بودند.

    بهرام شاهنشاهی بود میهن پرست و مردم دوست. از آن جا که هنرمندی هنرشناس بود، به گسترش هنر دلبستگی بسیار داشت. او برای اینکه مردم ایران

    هم بتوانند از هنر نوازندگان و خوانندگان بهره برند، به فراخوان هنرمندان از هند پرداخت. دوازده هزار خواننده، نوازنده، آهنگ ساز و رقصنده از هند به ایران آمدند.

    این گروه، آریایی های هنرمندی هستند که شاخه ای از کولیان مهری ایران را فراهم کردند و هنوز که هنوز است، زندگی زیبای خودشان را در پارس و دگر جاها، دنبال می کنند.
     

    Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    بهرام گور ، شاهنشاه بزرگ ایـــــران؛

    در دودمان شاهنشاهی پارسی ساسانیان، شاهنشاهی داشتیم به نام یزدگرد، " یزدگرد یکم " تو بیست و یک سال فرمان روایی کرد و از پادشاهان بزرگ و مقتدر تاریخ ایران بود.

    سال هشتم شاهنشاهی یزدگرد بود، اورمزد، از ماه فروردین، نخستین روز سال، روزی که از گذشته های بسی دور، مادران و پدران ما به آن روز، " نوروز " می گفتند و جشن می گرفتند.

    جشنی که ما ایرانیان هنوز آن را برگزار می کنیم. در این روز دربار ایران دارای پسری شد، او را بهرام نام نهادند. این بهرام همان کسی است که " بهرام گور " خوانده شد و سرانجام با

    نام " بهرام پنجم " سالیان سال، با شکوهی بی پایان و سرشار از غرور و افتخار برای سرزمین پارس، شاهنشاهی کرد.

    در آن روزگاران، دربار شاهنشاهان ایرانی جایگاهی بود با ارزش برای خردمندان، اندیشمندان، دانشمندان و به هر روی بزرگان ایران و دیگر کشورهای جهان...

    در دربار یزدگرد، دو دانشمند برجسته و ستاره شناس یگانه، روزگار می گذراندند. یکی ایرانی بود و دیگری هندی. دو دانشمند بنام آن روزگار به پیشگاه یزدگرد آمدند و با بهره گیری از

    دانشی که داشتند، به واکاوی آیندۀ بهرام پرداختند و سرانجام گفتند:

    این پسر، بخت بلندی دارد. او به شاهنشاهی می رسد.

    بهرام، پارسا مردی می شود که با دلی شاد، بر هفت کشور بزرگ پادشاهی می کند.

    او شاهی می شود، در خور بزرگداشت و آفرین.

    یزدگرد از شنیدن گزارش های دانشمندان ستاره شناس دلشاد شد. به بزرگداشت هشسار و سروش پرداخت و ارمغان هایی شاهانه به آنان داد.
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا