تاریخ (توضیحات کامل)

  • شروع کننده موضوع Elka Shine
  • بازدیدها 484
  • پاسخ ها 23
  • تاریخ شروع

Elka Shine

مدیر بازنشسته
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/07/11
ارسالی ها
4,853
امتیاز واکنش
14,480
امتیاز
791
تعریف (پارت3)
به‌طور سنتی، تاریخ‌نگاران گزارش‌های مرتبط به گذشته را ضبط می‌کنند؛
هر دو سنت تاریخ‌نگاری مکتوب و تاریخ‌نگاری شفاهی،
سعی در
پاسخ بهپرسش‌های تاریخی از طریق مطالعهٔ اسناد مکتوب
و گزارش‌های شفاهی دارند. برای آغاز، تاریخ‌نگاران
از منابع دیگری همچون آثار باستانی، سنگ‌نوشته‌ها و تصاویر
استفاده می‌کنند. به‌طور کلی، منابع علمی تاریخی را می‌توان به سه رده تقسیم کرد:
منابع مکتوب، منابع منقول و منابع مادی. تاریخ‌نگاران اغلب از هر سه مورد استفاده می‌کنند.
اما نوشتن، تاریخ و آنچه از گذشته آمده‌است را جدا می‌کند.


باستان‌شناسی رشتهٔ علمی‌ای است که به‌طور ویژه به بررسی
و کاوش محوطه‌های باستانی و اشیاء قدیمی که کشف شده‌اند
می‌پردازد
و به مطالعهٔ تاریخ کمک می‌کند. اما باستان‌شناسی به‌ندرت می‌تواند به‌تنهایی مورد
استفاده قرار گیرد، به این معنا که در این دانش، از منابع روایی و مکتوب تاریخی برای تکمیل
آنچه کشف‌شده‌استاستفاده می‌شود. البته، باستان‌شناسی متشکل از بازهٔ گوناگونی از
روش‌شناسی‌ها و رویکردهاست که هر کدام آن‌ها مستقل از تاریخند؛ این بدان
معناست که باستان‌شناسی خلأها و شکاف‌های ناشی از منابع مکتوب
را پُر نمی‌کند. در واقع، باستان‌شناسی تاریخی شاخه‌ای
ویژه از باستان‌شناسی است که اغلب،
نتیجه‌گیری‌های آن با آنچه منابع
متنی می‌گویند، متضاد است.



علی شریعتی در خصوص تعریف تاریخ می‌گوید:
« در موضوع «تاریخ» تناقضی در لفظ است، هم در لفظ تاریخ در ادبیات فارسی
و عربی و هم در همین لفظ در معادل انگلیسی، فرانسه و آلمانیاش. در هر دو فرهنگ، دو مفهوم
مختلف تحت یک کلمه به کار می‌رود. می‌دانیم که یک «
علم» وجود دارد و یک «موضوع علم»؛ مثلاً زمین، آسمان،
عناصر و روان، موضوع‌های علم است و زمین‌شناسی، هیئت، شیمی، جامعه‌شناسی و روانشناسی، «
خود علم». کلمه‌ای طب داریم
که نام علم است و موضوعش
بدن انسان و بیماری‌های بدن انسان است؛ بنابراین موضوع این علم، لفظی به نام
«
بیماریهای بدن» دارد و خود علم لفظ دیگری به نام «طب»، اما در تاریخ، هر دو مفهوم، یعنی
«موضوع تاریخ» و «خود علم تاریخ» در یک لفظ مشترک «تاریخ» بیان می‌شود »

 
  • پیشنهادات
  • Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    تعریف (پارت4)

    مناطق جغرافیایی خاص می‌توانند مورد مطالعهٔ تاریخی قرار گیرند
    ،
    برای نمونه، قاره‌ها، کشورها و شهرها.
    درک این که چرا مکان وقایع تاریخی صورت‌گرفته مهم است،
    برای انجام این کار، مورخان اغلب به جغرافیا روی می‌آورند.
    الگوهای آب و هوایی، منابع آب موجود و چشم‌انداز از مکان زندگی،
    همه، بر روی مردمی که در آنجا زندگی می‌کنند، اثر می‌گذارد.
    برای نمونه، برای توضیح اینکه چرا مصریان باستان تمدنی موفق را گسترش دادند،
    مطالعهٔ جغرافیای مصر ضروری است. تمدن مصری در ساحل رود نیل ساخته شده بود
    که طغیان‌های سالانهٔ نیل، خاک حاصل‌خیزی را به ساحل می‌آورد.
    خاک غنی می‌تواند به کشاورزان کمک کند تا محصولات کافی را رشد دهند و به تأمین خوراک مردم شهر بپردازند.
    این بدان معناست که هرکس مزرعهٔ کشاورزی نداشت،
    بنابراین دیگر مردم می‌توانستند کارهای دیگری انجام دهند که به رشد و توسعهٔ تمدن کمک می‌کرد.


    تاریخ فرهنگی جایگزین تاریخ اجتماعی شد و در دههٔ ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ میلادی
    به‌صورت شیوهٔ غالب درآمد. این شاخه، به‌طور معمول ترکیبی از رویکردهای انسان‌شناسی
    و تاریخ است
    که با نگاهی به زبان، فرهنگ عمومی سنتی و تفسیر فرهنگی از تجریبات تاریخی می‌پردازد
    . تاریخ فرهنگی، گزارش‌ها و توصیفات روایی از دانش گذشته، رسوم و هنر
    گروهی از مردمان را مورد بررسی قرار می‌دهد.


    موّرخان غالباً به اهمیت نوشته‌های تاریخی اشاره می‌کنند.
    این تأکید باعث ایجاد اصطلاح پیش از تاریخ شده که به دورانی که هنوز خط ابداع و ایجاد نشده بود،

    اشاره می‌کند. تقسیم تاریخ به شکل پیش از تاریخ و تاریخیبستگی زیادی به موضوع
    مورد مطالعه دارد، زیرا خط در نقاط مختلف دنیا
    در زمان‌های متفاوتی پدید آمده‌است.

     

    Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    تعریف (پارت5)

    توجه به گذشتهٔ انسان به‌طور طبیعی باعث تقسیم زمان به تکه‌های قابل اداره شده‌است.
    راه‌های زیادی برای تقسیم گذشته وجود دارد که از این میان می‌توان به تقسیم‌های تاریخ‌شماری،
    فرهنگیو موضوعی اشاره کرد. این سه گونهٔ تقسیم‌بندی انحصاری نیستند و غالباً می‌توان موارد تداخل
    را بین
    آن‌ها مشاهده کرد. تمرکز روی مکان، زمان یا موضوعی خاص بین موّرخان امری عادی است و باعث تخصص‌گرایی
    در تاریخ‌نگاری می‌شود. تاریخ برای دیگران، به شکل اصطلاحی کلی به معنای مطالعهٔ هر چیز دربارهٔ انسان‌های پیشین درآمده‌است
    اما به تازگی حتی این محدوده هم توسط رشته‌هایی چون تاریخ بزرگ به چالش کشیده می‌شود، از روزگاران گذشته
    تاریخ را با هدف‌های عملی یا نظری می‌خواندند، اما امروزه آن را از جهت کنجکاوی فکری هم مطالعه می‌کنند.


    به تعریفی دیگر تاریخ دانش واکاوی پیشامدهای گذشته‌است، علمی که بر مبنای آن بشر این امکان را می‌یابد
    که بگوید حوادث تاریخی در یک سلسله زمانی رخ داده‌اند.
    بحث تعریف تاریخ و علم تاریخ در نزد گذشتگان و معاصران ابداعی نیست
    و در نگاه اجمالی به مفهوم زمان تأکید ویژه‌ای دارد. هر تعریفی که ارائه می‌شود بر منظری است که از آن زاویه مطرح می‌شود، مفهوم تاریخ از مفاهیمی
    مانند گذشته، طبیعت و هستی متفاوت است. تاریخ مربوط به گذشته‌است ولی فایده تاریخ برای گذشته نیست بلکه برای زمان حال و آینده تأثیر
    بسیاری دارد. تاریخ بازسازی گذشته بر اساس مدارک و اسناد است و اینکه مدرک و سند چیست و چه چیزی را سند و مدرک تلقی کنیم
    بحث مهمی در علم تاریخ به‌شمار می‌آید. نظریه‌ای که یک مورخ دارد بایستی به تأیید مورخان برسد و مورخان دیگر نیز با
    آن نظریه موافقت کنند، اگر مورخان بر نظریه‌ای که مبتنی بر واقعیت‌هایی که از اسناد و مدارک ذکر می‌شود،
    توافق کنند آن نظریه باعث می‌شود حقایق به واقعیت‌های تاریخی بدل شوند.
    220px-The_Historians%27_History_of_the_World_-_Title_Page.jpg

    عنوان کتاب ۲۵ جلدی مورخین، تاریخ جهان که دانشنامه‌ای جامع در خصوص تاریخ ملل می‌باشد.
     

    Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    متغیرهای تاریخ
    تاریخ تابعی از متغیرهای گوناگون است که انسان فقط در برخی از آن‌ها نقش دارد.
    زمین‌شناسی و جغرافیا از متغیرهای اساسی تاریخ هستند.
    ضرباهنگ زایش و فرسایش کوه‌ها، پیشروی متقابل دریا و خشکی،
    طغیان و تغییر مسیر رودها، میزان بارش نزولات جوی و سایر عوامل طبیعی،
    بر تاریخ اثرگذار هستند. عوامل انسانی مانند جمعیت، مهاجرت،
    فناوری و حتی نژاد اثر چشمگیری بر روند فرایندهای تاریخی دارند.
    در شرایط طبیعی تقریباً برابر (مانند مصر و آمریکای شمالی)،
    نژادهای بشری، تمدن‌های بسیار متفاوتی ایجاد کرده‌اند.
     

    Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    تاریخ‌نگاری
    تاریخ‌نگاری، به عنوان اصطلاحی خاص، به معنی وصف و ثبت وجوه گوناگون
    حیات و احوال انسان در عرصهٔ سیاست و اجتماع است.
    بنا به تعریفی دیگر، تاریخِ تاریخ و نمود تاریخ و نشانه‌شناسیاست
    که چگونگی بدست آمدن یا انتقال دانش گذشته را در نظر می‌گیرد.
     

    Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    فلسفه تاریخ
    فلسفه تاریخ شاخه‌ای از فلسفه است که با استفاده از روش‌ها و مفاهیم و تحلیل‌های فلسفی
    به بررسی وقایع گذشته و ماهیت اطلاعات تاریخی به دست رسیده از گذشته می‌پردازد.
    دلیل توجه فلاسفه به این موضوع، این است که مفهوم تاریخ نقش کلیدی در تفکر بشری بازی می‌کند.
    تاریخ؛ توجه انسان را به تغییرات، نقش عوامل مادی در امور انسان‌ها
    و معانی که انسان‌ها به وقایع تاریخی داده‌اند،
    جلب کرده و قابلیت یادگیری از تاریخ را فراهم می‌آورد. تاریخ همچنین از این جهت مورد توجه
    فلاسفه بوده که امکان درک بهتر از وضیعت جاری را
    (با روشنگری نیروها، انتخاب‌ها،
    شرایطی که در گذشته حاکم بوده و به مسیر تاریخ جهت داده) می‌دهد.
     

    Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    منشأ فلسفه تاریخ
    هرچند منشأ دقیق فلسفه تاریخ (همانند بقیه شاخه‌های فلسفه) مشخص نیست ولی به عقیده گوردن گراهام
    این شاخه از فلسفه از دل مطالعات مذهبی تاریخ (خصوصاً مسیحیت و یهودیت) پس از تغییر و تحولاتی زاده شده.​
    به عقیده گوردن گراهام، اولین فیلسوف برجسته‌ای که مشخصاً تلاش کرد خلاصه طرح کلی تاریخ تمام دنیا را فراهم آورد​
    امانوئل کانت در کتاب The Idea of a Universal History from a Cosmopolitan Point of View؛ پس از او نیز هگل
    در کتاب Lectures on the Philosophy of World History تلاش کرد که به کل تاریخ بشر معنی فلسفی و منطقی بدهد.​
    اصطلاح «فلسفه تاریخ» را به شکل و مفهوم کنونی فرانسوا ولتر، ادیب فرانسوی و فیلسوف برجسته «عصر روشنگری»​
    در قرن هیجدهم میلادی وضع کرد. وی در رساله‌ای با عنوان «آداب و رسوم و روحیات ملل» آرزو می‌کرد که ای کاش​
    تاریخ قدیم را فلاسفه نگاشته بودند تا خواننده امروزی نیز مانند یک فیلسوف تاریخ را مطالعه می‌کرد.​
     

    Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    رشد تجربی گرایی و پوزیتیویسم منطقی
    در قرن ۱۹ میلادی، فلسفه هگل و پس از او مارکس؛ فلسفهٔ تاریخ محبوبیت خود را در پی رشد سریع
    علوم تجربی و به همراهش تجربی گرایی و پوزیتیویسم منطقی که با خود به همراه آورده بود؛ از دست داد.
    فلسفه هگل از دو جهت مورد انتقاد قرار گرفت: یکی به دلیل عدم ارضاء اصل تحقیق پذیری (اینکه آزمایشی نمی‌توان
    طراحی کرد که صحت نظریه را توسط مشاهدات خارجی مورد بررسی و تأیید قرار دهد
    ) و دیگری اینکه در
    این فلسفه از ممکن الوقوع تاریخی چشم پوشی شده و تأکید بر لازم الوجود تاریخ می‌باشد. در این
    دوران فلسفهٔ علم پوپر توجه فلاسفهٔ تاریخ را به ابزارها و روش‌های بررسی تاریخ جلب کرد
     

    Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    ظهور دو روش بررسی تاریخ
    در این دوران دو دیدگاه مختلف در مورد روش‌های بررسی تاریخ وجود داشت. از نظر برخی وظیفهٔ فلسفهٔ تاریخ؛
    کشف قوانین عامی بود که بر رویدادهای تاریخی حاکم است، همان گونه که وظیفهٔ علوم تجربی کشف قوانین عام طبیعت می‌باشد.
    گروه دوم سعی داشتند معنی رفتار انسان‌ها را توضیح دهند. این گروه از فلاسفه این معانی را به صورت روایی بیان می‌کردند
    تا اینکه بخواهند آنها را از اصول و قوانینی استنتاج کنند.هیچ‌کدام از دو گروه موفق به چیرگی بر دیگری نشدند
    و فلاسفه کم‌کم انگیزه و علاقه خود را به این موضوع از دست دادند.
     

    Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    تشکیل ایده‌های فلسفی در طول تاریخ
    فلاسفه سپس شروع به تفکر بر روی ماهیت رفتار انسان کردند. این علاقه به بررسی ماهیت رفتار انسان و همچنین احیا هرمنوتیک آلمانی؛
    باعث توجه مجدد به نوشته‌های هگل و نیچه شد. پیشرفت در علوم دیگر مانند نظریه‌های اجتماعی
    تأثیر زیادی روی
    فلسفهٔ تاریخ داشت. در این دوران موضوع، تشکیل ایده‌های فلسفی در طول تاریخ، مورد بررسی
    فلاسفه قرار گرفت. مطالعات فلاسفه آنها را به این سمت هدایت کرد که «عصر روشنگری»
    در غرب را به عنوان یک دوره تاریخی مهم در رشد فلسفه دیده و علاوه بر
    این پس از شناسایی این دوره به این نتیجه برسند که دنیا در حال
    حاضر وارد دوران جدید «پست مدرن» شده‌است. بدین
    گونه نظریات اجتماعی و فلسفی از فرهنگ،
    مجدداً برگشت کرده و مورد
    عنایت فلسفه قرار گرفتند.


    فلسفه تاریخ در قرن هجدهم میلادی،
    توسط ولتر وضع شد. منظور وی از این اصطلاح،
    چیزی بیش از تاریخ انتقادی و علمی نبود؛
    یعنی نوعی از تفکر
    تاریخی که در آن، مورخ به جای تکرار داستان‌هایی که در کتب کهن می‌یابد،
    خود به بازسازی آنچه واقع شده می‌پردازد. این نام توسط هگل و نویسندگانی دیگر، در پایان
    قرن هیجدهم به کار رفت ولی آنها معنای کاملاً متفاوتی از این اصطلاح ارائه کردند و آن را به معنای تاریخ کلی
    یا جهانی به کار بردند. سومین کاربرد این اصطلاح را در نوشته‌های برخی از پوزیتویست‌های قرن نوزدهم می‌یابیم. از نظر آنها
    وظیفه فلسفه تاریخ، کشف قوانین عامی بود که بر روند رویدادهایی که مورخ به شرح و نقل آنها می‌پردازد، حاکم است. وظایفی که ولتر و هگل
    بر عهده فلسفه تاریخ می‌نهادند، به وسیله تاریخ نیز قابل انجام بود ولی پوزیتویست‌ها تلاش کردند تا از این طریق، تاریخ را نه فلسفه بلکه یک علم تجربی
    قلمداد کنند. در هر یک از این موارد کاربرد فلسفههٔ تاریخ مفهوم خاصی از فلسفه مد نظر بود
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا