را مطالعه فرمایید.
برای ایجاد موضوع جدید در ساب ادبیات نوشتاری، موارد زیر را رعایت کنید:
- عنوان تاپیک نباید تکراری و مشابه باشد.
- حجم پستها نباید کم باشد.
- پست اسپم و تکراری نباید در تاپیک وجود داشته باشد.
- سبک و ژانر و توضیح محتوا را در پست آغازین تاپیک ذکر کنید.
تاپیک دلنوشتهی شما تایید شد 🌹
درصورت بروز هرگونه سوال و مشکل، با مدیریت تالار درارتباط باشید.
آمد
با همان لبخند اغواگر
و چشمان گیرایش
باخودش عهد بسته بود
عهدی استوار
که به این قصر یخی گرما ببخشد...
لیکن من
دودل و نگران
در کنج دنج تنهایی ام
به او مینگریستم
زانو زد
و گرمای محبتش را به من نوشاند
سر کشیدم و فراموش کردم
گذشته را
اندک اندک
و آرام آرام...!
حواسش نبود شاید
در آن میان
ناگهان
قلبم را شعله ور ساخت
شعله ها
از درون من زبانه میکشید
او اما
همچنان لبخند میزد
و خونسردانه
شعله هارا چکه چکه
فرو می نشاند
من بی صدا به گوشه ای خزیدم
و آتش زیر خاکستر را
از نگاهش پنهان کردم
او اما
همچنان لبخند میزد
و من میسوختم
و او از هیچ چیز خبر نداشت
نمیدانست که پایان من نزدیک است
من می سوختم تا «من» متولد شود
آری؛
از پس آن همه اشتباه و تباهی
زشتی و سیاهی
فداکاری های بی جا
و بی فکری
یک «من» خودخواه و با تجربه سر بر آورده
یک «من» روایتگر...!
او اما
همچنان لبخند میزند
در دنیای کوانتوم
نه سیب های «نیوتون» خریداری دارد
و نه «محاسبات ماکسول»جریان
در آنجا
تنها عشق جاری است...
سعی نکن چیزی را بفهمی
چراکه
در دنیای کوانتوم مفهوم مفهومی ندارد...!
دوری ز تو زیبای من ، من را پریشان میکند///فکرم به سویت میرود ، دل را چه حیران میکند
سرگشته و دلتنگتم ، من را عزیزم سیر کن///با بـ..وسـ..ـه ای که بی هوا ، لب را غزل خوان میکند
بوسیدن لبهای تو ، شیرین ترین رویای من///هردم مرا چشمان تو ، مـسـ*ـت و خرامان میکند
ذلفان تو ، موجی خروشان است و این دستان من///می آید و با شیطنت آن را پریشان میکند
فکر جدایی را مکن ، یک لحظه دور از من نمان///فکر جداییت مرا بی تاب و نالان میکند