دلنوشته کاربران مجموعه دلنوشته‌ای ازجنس حوا | سها ن کاربر انجمن نگاه

  • شروع کننده موضوع سها ن
  • بازدیدها 2,170
  • پاسخ ها 42
  • تاریخ شروع

سها ن

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/07/31
ارسالی ها
423
امتیاز واکنش
20,932
امتیاز
683
سن
27
محل سکونت
رشت
گفته بودم تنهایی چگونه است؟
یکروز تلفنت زنگ می‌خورد و کسی پشت خط با صدایی مصمم خبر از نبودن می‌دهد. «دیگر تمام شد، بیا به دنیای بی هم عادت کنیم».
تو در کالبد کنونیت جا نمی‌شوی. نمی‌دانی که هستی و چه؟ انسانی که نقشه نابودی دنیا را می‌ریزد یا گربه‌ای که دلش به هیچ خوشایندی خوش نیست. غم آنقدر پرفشار هجوم آورده است که دیگر تمام آنچه را که می‌دانستی، نمی‌دانی. چشم می‌بندی و در تلاش برای فکر نکردن، فکر می‌کنی به تمام آنچه‌هایی که گریزانی از آن‌ها. در احساساتی ترین لحظه‌های پیش آمده‌ات هیچ احساسی را درست نمی‌توانی حس کنی. تو در حال تجزیه‌ای، در حال فروپاشی، می‌میری از تنهایی، می‌میری، می‌میری... گفته بودم تنهایی چگونه است؟
یکروز تلفنت را برمی‌داری و شماره‌اش را می‌گیری. «دیگر تمام شد، بیا به دنیای بی هم عادت کنیم.» تو دیگر در کالبد کنونیت جا نمی‌شوی. نمی‌دانی که هستی و چه؟ انسانی که هیچ وزنی ندارد و برای سفر به کره ماه نقشه می‌ریزد یا گنجشکی که تنها دلتنگیش پرواز بر فراز درخت‌هاست. رهایی، رهایی. دیگر می‌توانی همه چیز و همه کس را بی قید و بند دوست داشته باشی. از هجوم آزادی بیشرطی که نصیبت شده است تا مدت‌ها خوش خوشان و کیفوری. می‌خندی، می‌خندی، می‌خندی... گفته بودم تنهایی چگونه است؟
می‌میری و می‌خندی

(کامران _فریدی, حس عجیبی بهم داد خواستم براتون بزارم)
 
  • پیشنهادات
  • سها ن

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/31
    ارسالی ها
    423
    امتیاز واکنش
    20,932
    امتیاز
    683
    سن
    27
    محل سکونت
    رشت
    یه آدمهایی هستن..حضورشون سبکه..نرمه...یه لبخندشون یه نگاهشون..یه هجا که از صداشون که به گوشت می رسه اون تک نت صداشون

    میاد می پیچه تو ذهنت...تو دلت..می خوای قلم رو بگیری توی دستت..همون جا..همون لحظه ثبتش کنی..نه با سیاه قلم ها...نه با خوده خود

    رنگ..غلیظ..قابل لمس...
     

    سها ن

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/31
    ارسالی ها
    423
    امتیاز واکنش
    20,932
    امتیاز
    683
    سن
    27
    محل سکونت
    رشت
    خسته ام از بی وفایی های دنیا....

    خسته ام از حرف های مانده در پشت گلو....

    سنگی برمیدارم

    نگاه میکنم!

    چند بار پا خورده,تا صیقلی شده؟

    پس چرا بعد از 21 سال من صیقلی نشدم؟

    خسته ام

    کاش.....
     

    سها ن

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/31
    ارسالی ها
    423
    امتیاز واکنش
    20,932
    امتیاز
    683
    سن
    27
    محل سکونت
    رشت
    چرا وقتی به یکی میگی از این به بعد مثل خودت رفتار میکنم ناراحت میشه؟

    مگه مثل خودت چشه...؟
     

    سها ن

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/31
    ارسالی ها
    423
    امتیاز واکنش
    20,932
    امتیاز
    683
    سن
    27
    محل سکونت
    رشت
    دل که تنگ باشد
    دیگر مردو زن ندارد
    اشک می دود تا گوشه چشمانت
    و سُر میخورد روی گونه ها
    دل که تنگ باشد
    تنهایی اتاقت را
    باخدا هم تقسیم نمیکنی!
     

    سها ن

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/31
    ارسالی ها
    423
    امتیاز واکنش
    20,932
    امتیاز
    683
    سن
    27
    محل سکونت
    رشت
    ساده بودن را دوست دارم!

    ساده که باشی دیگه مهم نیست لباست مارک فلان برند و عطرت اصله فرانسه باشه!

    ساده که باشی یه پیرهن ساده ی سورمه ای با شکوفه های سفید و عطر یاس دنیایی برای خودش

    ساده که باشی مهم نیست بری رستوران بالا شهرو غذای ایتالیایی بخوری

    نون و پنیر و سبزی هم عالمی داره برای خودش

    ساده که باشی....
     

    سها ن

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/31
    ارسالی ها
    423
    امتیاز واکنش
    20,932
    امتیاز
    683
    سن
    27
    محل سکونت
    رشت
    یه غروب دیگه....

    کوچه های نم خورده از بارون تابستونی!

    فریاد های خفه شده پشت گلو

    هیولاهایی در هیبت انسان که شیطان از شرشان به خدا پناه میبرد...

    یک سبد پر از اقاقی

    یک فنجان چایی

    شاید هنوز هم انسانیت باشد در کوچه پس کوچه هی خیابان تاریک...
     

    سها ن

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/31
    ارسالی ها
    423
    امتیاز واکنش
    20,932
    امتیاز
    683
    سن
    27
    محل سکونت
    رشت
    زندگیست دیگر...

    دلت میگیره ,غمگین میشی ,عصبانی میشی,

    میزنی گلدون انتیک خونه رو میشکونی

    بعد اما

    بی حس میشی,میفتی رو زمین

    گریه میکنی,اونقدر که سبک بشی

    خودتو بغـ*ـل میکنیو میگی:

    زندگیست دیگر...این نیز بگذرد

    یادت باشه ادما میان و میرن مثل یه قطاری که برای چند لحظه توی ایستگاه وایمیسه!

    تو اون ایستگاهی,ادما میان ,میرن, بعضی ها زیاد میمونن و بعضی ها کوتاه

    ولی اخر اخرش

    فقط خودتی که میمونی !
    با خوشیت,با غمت
    با تنهاییت
    پس با خودمون اشتی باشیم.
     

    سها ن

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/31
    ارسالی ها
    423
    امتیاز واکنش
    20,932
    امتیاز
    683
    سن
    27
    محل سکونت
    رشت
    _ هر چی بپرسم قول میدی راستش رو بهم بگی؟

    _اره,بپرس!

    دروغ میگفت مطمئنا,هیشکی همه چیزو راست نمیگه

    _ دوست داری؟

    _ چی رو؟

    _ اینجا رو؟ جایی که ای اسمون و ابی دریا یکی میشه.

    _ اره قشنگه, دوستش دارم!

    هه!دروغ میگفت,یادمه اون قدیم ها میگفت دریا رو دوست نداره,بهش حس خوبی نمیده.

    خواستم یه سوال دیگه بپرسم,بپرسم دوستم داره یا نه ولی ترسیدم, ترسیدم از روی رودربایستی دروغ بگه اره!

    ز توي پاكت يه سيگار برداشت و روشن كرد.

    چقدر سيگار به انگشت هاي باريكش مي يومد.

    گفتم : عين خواب ميموني ، واقعي راستكي دقيق و با همه ي جزئيات انگار تا آخرش ميموني ، همون موقع كه مطمئنم از واقعي بودنت

    ميري ، تموم ميشي ، هيچ چيزه رفتني اي نميتونه راست باشه ، عين يه دروغ بزرگي.

    خنديد سرش رو تكون داد و گفت كه اين دفعه ميمونه.
    دروغ گفت
     

    برخی موضوعات مشابه

    Z
    پاسخ ها
    35
    بازدیدها
    1,568
    Zhinous_Sh
    Z
    بالا