مطالب طنز جک های خنده‌دار

Ati._.S81

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2021/01/16
ارسالی ها
1,648
امتیاز واکنش
3,336
امتیاز
537
اعتراف میکنم که:
وقتی کوچیک بودم حدودا 6 ساله بودم داداشم چند ماهه بود.یه روز که مامانم نبود دیدم داداشم داره گریه میکنه گفتم شاید گرسنش باشه رفتم شیشه پستونکشو گرفتم دیدم پره دادم بهش بعد دیدم دهنش کف کرد.بعدا فهمیدم مامانم توش مایع ریخته بود گذاشته بود اونجا تا بعدا بشوره!!!!!!
 
  • پیشنهادات
  • Ati._.S81

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2021/01/16
    ارسالی ها
    1,648
    امتیاز واکنش
    3,336
    امتیاز
    537
    به به چه تکی چه اسی عجب پیامی !
    مسیج هایت همه خوب و قشنگ نیس بالاتر از پیام تو زنگ !
    اینم از ورژن جدید روباه و زاغ فک کنم میخواد ازش شارژ بگیره !

    کبوتر لب تنگ ماهی نشسته بود ، گفت:سقف قفست شکسته چرا فرار نمیکنی؟
    ماهی با چشمهای قشنگش نگاهی نافذ به کبوترکرد و معصومانه گفت :واسه پدر مادرت متاسفم بااین بچه تربیت کردنشون
     

    Ati._.S81

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2021/01/16
    ارسالی ها
    1,648
    امتیاز واکنش
    3,336
    امتیاز
    537
    “این مگه اصن توو جزوه بود” چیست؟
    سوالی که پس از خواندن هر سوال امتحان در ذهن یک دانشجو تکرار میشود!

    یکی از فانتزیام اینه که در حال رانندگی با عوض شدن اهنگ تغییر سرعت بدم…ولی حیف با پراید نمیشه امتحانش کرد

    سن من بستگی به خواست مامانم داره
    یه وقتا می گـه
    «تو دیگه بچه نیستی، این کارا چیه؟ از تو بعیده»
    یه وقتا هم می گـه
    «تو هیچی حالیت نیست … بچه ای هنوز، این چیزا رو نمی فهمی!»
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    19
    بازدیدها
    241
    پاسخ ها
    3
    بازدیدها
    284
    پاسخ ها
    2
    بازدیدها
    758
    بالا