مطالب طنز ^ شوخی های جالب شبکه های اجتماعی ^

[*~SAEEDEH~*]

1. ‏چطور میتونین موقع حرف زدن تکون نخورین؟ من موقعی‌ که چیزیو توضیح میدم انگار یه رٙپِر داره حرف میزنه..!

2. ‏یه خورشت قیمه پر از گوشت گرفتیم پرسی ۴۰۰۰ تومن
نصف گوشتها موند ریختم جلوی گربه، گفت داداش ما گوشت سگ نمیخوریم اونا ما رو میخورن :|

3. ‏امروز رفتم صرافی گفتم آقا دلار با نرخ دولتی میخوام. اول لپمو کشید بعدم یه بسته پول بهم داد روش عکس کاراکتر شب های برره بود.!

4. ‏بعضیا هستن همیشه فکر میکنن یکی میخواد خرشون کنه.
میگی سلام، میگه برو داداش من خودم اینکاره م.
میگی دارم فقط سلام میکنم، میگه برو ما رو سیاه نکن داداش ما خودمون تو لوله بخاری بزرگ شدیم.
میگی بابا چیزی نگفتم که هنوز، میگه برو خر خودتی من خودم صدتا مثل تو رو درس میدم!

5. ‏روحانی جواب ترامپ رو نباید بده باید میوتش کنه بهش بی توجهی کنه بی توجهی اصلی ترین سلاح برای مبارزه س!

‏پارچه شلواری بعد از تحریم ها

 

[*~SAEEDEH~*]

6.‏ ‏ولی فاز توییت ترامپ اینجوری بود که داداش مو دیگه اون اوس موسی سابق نیستُم.!

7. خوش به حال مردم سوییس صبح از خواب بیدار میشن بدترین خبرشون افتادن گاو تو یه رودخونست دو سه قطره از اشکاشون میریزه، بعد ما صبح بلند میشیم توییت ترامپ رو میبینیم پشمامون میریزه!

8. ‏نمیدونم چجوریه توی این فیلما نور خورشید وقتی از پنجره میزنه تو صورتشون از خواب بیدار میشن ، ولی من اگه پرژکتور زمین فوتبالم رو صورتم نگه داری بیدار نمیشم ، تازه خواب میبینم توی یه هوای خوب و آفتابی ام ))))!

9. ‏‏‏گوشي بابامو برداشتم برم يه چي رو گوگل كنم ديدم قبلا سرچ كرده "چگونه كار فرزند خود را يه سره كنيم" :|

10. ‏‏یجا هم رفتیم خواستگاری دختره گفت من مهریم باید سکه به اندازه سن‌ تو باشه گفتم باشه قبوله فقط من وقتی تورو دیدم دوباره متولد شدم...

 

[*~SAEEDEH~*]

11. ‏سر پُست حوصله م سر رفته بود. يه سگ اومد
گفتم بزار منم مثل حضرت سليمان حرف بزنم با حيوونا شايد شد
بهش گفتم سلام سگ خوبي؟
يه نگاه كرد اطرافش با تعجب گفت با مني؟
گفتم عه ميفهمي حرفمو؟
گفت الان كه واست اضاف زدم ميفهمي به فرماندت نگي سگ!

12. ‏اونروز که مامانم رو با اینستاگرام آشنا کردم واقعا فکر نمیکردم کار به جایی بکشه که عکس فنلاند رو آپلود کنه و کپشن بزنه طبیعت زیبای خلخال!

13. واسه تولد بچه هفت ساله لپ تاپ و تلسکوپ خریدن منم همسن این بودم حوصله م سر میرفت میگفتن برو تو کوچه ببین در ماشین کی بازه به صاحبش خبر بده :|

14. ‏‏‏اگه ممد نیستی پس یه دختری و احتمالاً با یه ممد ازدواج میکنی

15. شوهر خالم میگه چون تابستونه زمین گرم شده زلزله میاد، جالبیش اینجاس تو زمستون هم گفت چون زمین سرد شده زلزله میاد)))))))

طرح یه توالت رو آماده کرده م میخوام ببرم ثبت اختراعش کنم.

 

[*~SAEEDEH~*]

16.همکارم گفت تیرم تموم شد گفتم آره، می‌بینی؟ چشم بهم زدیم شد سی و یکم تیر بعد با خنده گفت منظورم تیر تفنگم بود.
یه نامه برای رئیسمون نوشتم که یا منو اخراج کنه یا این بمب خنده رو بازنشسته کنه تا یه گلوله حرومش نکردم!

17. برق خونمون قطع شد زنگ زدم اداره برق گفتم آقا این چه وضعشه چرا برقا رفت؟
گفت: جواب ابلهان خاموشیست!

18. ‏‏‏‏‏یه شامپو بدن داریم چنان بوی فندق و کاکائویی می ده که صبح به صبح می رم تو حموم یه نصفه بربری ام با خودم می برم، شامپوئه رو بو می کشم یه گاز به بربری می زنم ))

19. ‏معمولا ادامس رو انقدر میجوم که به حرف میاد "میگه داداش اگه پلاستیک رو تو طبیعت دفن میکردی تا الان تجزیه شده بود. تقصیر من چیه که تجزیه نمیشم؟ :/
عجب شکری خوردم آدامس شدما. بیا این پولو بگیر برو یه آدامس دیگه برای خودت بخر"

20. مادر بزرگ من هروقت تا سر کوچه میره و میاد اخبار مهم کشور، استان، شهر و محله رو متوجه میشه، هروقت میخوایم قیمت دلار تو بازار آزاد رو بدونیم میفرستیمش تا سرکوچه!

وقتي تو كافه منو رو ميذارن جلوت

 

[*~SAEEDEH~*]

1. ‏‏یارو واسه پیدا کردن سگ پاداش ده میلیونی گذاشته والا الان بابام حاضرِ دو تومن دستی به یکی بده منو ببرن تو دورترین نقطه مرزی حافظم رو دیلیت ال کنن همونجا بذارن بیان :|

2. ⁣‏‏توی قطار مترو نشسته بودم یه پیرمرده اومد روبروم وایساد، سریع خودمو زدم به خواب و چشمامو باز نکردم
یک ساعت بعد زد رو شونه ام گفت پسرجان رسیدیم بهشت زهرا پیاده شو، قول میدم نشینم روصندلیت!

3. بستنی کیم هنوز پونصد تومنه. بزرگوار به تنهایی داره وظیفه ی تثبیت نرخ تورم رو به دوش میکشه.!

4. مهدی طارمی از وقتی فهمیده حمید هیراد تو کنسرت‌هاش نمی‌خونه فقط لب می‌زنه دیگه حامد همایون گوش نمی‌ده!

5. ‏رفتیم خواستگاری دختره گفت تو زندگی مشترک به چی حساسی؟ گفتم به بادمجون!
گفت نه میگم به چه اخلاقی از طرف مقابل؟ گفتم اخلاق پختن خورشت بادمجون پاشد رفت!

وقتی ساعت ۱۰ یه قرار کاری داری و ساعت پنج دقیقه به ده از خواب بیدار میشی

 

[*~SAEEDEH~*]

6.‏ ‏‏تو خونه ی ما هر حشره ای به منزله ساس شناخته میشه و باید کل خونه سمپاشی بشه،برای همین نصف بیشتر سالو اسهال داریم!

7.دیشب نصف شبی ﯾﻬﻮﯾﯽ ﻫﻮﺱ ﺳﻮﺷﯽ ﮐﺮﺩم!
رفتم مامانمو بیدار کردم گفتم مامان دلم سوشی میخاد مامانم گفت سوشی چیه ؟
گفتم نمیدونم... هنوزم تو کوچه نشستم یکی وساطت کنه ننم خونه رام بده!


8. ‏رفتم چایی ریختم اومدم، تا یه قلپ خوردم یکی زد رو شونم، برگشتم دیدم کولرمونه، گفت داداش یهو بگو ما داریم چیز می خوریم دیگه!

9. ‏‏‏‏مدیر برنامه های بیرانوند از دست خود بیرانوند شکایت کرده بابت طلبی که داشته، دیگه تو فوتبال ایران یه شکایت هایی داره ثبت میشه که تو فیفا هیچ زونکنی برای بایگانیش وجود نداره!

10. ‏‏تو یه کانال ماهواره یه مستند درباره کروکودیل های آفریقایی نشون میداد ، یه کروکودیل بود 90 سالش بود به نام آرنولد . گوینده میگفت بعضی روزا تا پنجاه بار جفت گیری میکنه . بزرگوار ناصرالدین شاهی بود واسه خودش. دست راستت زیر سر ما پدرجان!

آره تو خفنی
تونستی منو بگیری
حالا ولم کن برم

 

[*~SAEEDEH~*]

11. همینجوری پیش بره تا چن وقت دیگه حمید هیراد نقابشو برمیداره و معلوم میشه حسین مخته س، داشته همه مونو بازی میداده!

12. یکم اضافه وزن پیدا کردم تصمیم گرفتم برم دوچرخه بگیرم بزنم تو خط ورزش اینا که قیمت دوچرخه ها رو دیدم با خودم گفتم چکاریه اصلا آدم دو سه سال زودتر بمیره مگه چی میشه؟ چه خبره حالا مگه اون آخر ماخرا!

13. این ماه گرفتگی هم کار خودشونه که حواس مردم و از دزدیاشون پرت کنن
[سیخ داغ را به سنجاق نزدیک میکند]

14. ‏‏‏رفتم یه گاو خریدم بستم تو خونه که ازش شیر بگیرم از شیرش ماست بگیرم از ماستش دوغ بگیرم از دوغش کره بگیرم تا نیاز لبنیاتی خانواده رو رفع کنم
با این افزایش 32درصدی قیمت لبنیات خرید گاو خیلی به صرفه تر از خرید یه سطل ماسته!

15. ‏‏فاميل ما براى جام جهانى پياده راه افتاده بودن رفته بودن روسيه. تازه رسيدن ميگن خيلى خلوت و خوبه :|

‏وقتي فحش ميدي در ميري و فرداش تو کوچه خلوت گیرت میاره!

 

[*~SAEEDEH~*]

16. ‏اگه فرهنگ اینو ندارین که توی تاکسی نباید بلند بلند با تلفنتون صحبت کنین٬ حداقل شعور اینو داشته باشین که شماره‌ی ما رو بگیرین تا بعدا بهمون خبر بدین آخرش مهسا تونست مامانش اینا رو بپیچونه و بره شمال یا نه؟!

17. ‏قیمت بسته های اینترنت انقدر گرون شده که هر فیلمی دانلود می کنم چهار پنج بار می بینم تا سوخت ندم!

18. یه بار یکی تو باشگاه بهم گفت داداش داری اشتباه میزنی، خندیدم . گفت جدی میگم بزار زمین تردمیلُ، چه جوری بلندش کردی :|

19. به نامزد‌‌‌‌‌‌‌‌م گفتم عزیزم ماشین خرید‌‌‌‌‌‌‌‌م امروز بیام د‌‌‌‌‌‌‌‌نبالت؟
خیلی سورپرایز شد‌‌‌‌‌‌‌‌ و گفت حتما امروز بیا د‌‌‌‌‌‌‌‌انشگاه د‌‌‌‌‌‌‌‌نبالم.
منم رفتم ولی هر چی بوق زد‌‌‌‌‌‌‌‌م سوار نشد‌‌‌‌‌‌‌‌.
شاید‌‌‌‌‌‌‌‌ از رنگ آبی خوشش نیومد‌‌‌‌‌‌‌‌
شاید‌‌‌‌‌‌‌‌م کلا از نیسان خوشش نمیاد‌‌‌‌‌‌‌‌.
شاید‌‌‌‌‌‌‌‌م اشتباه کرد‌‌‌‌‌‌‌‌م که اول گوسفند‌‌‌‌‌‌‌‌ها رو از پشت ماشین پیاد‌‌‌‌‌‌‌‌ه نکرد‌‌‌‌‌‌‌‌م!

20.داییم سگشو صدا زد: الکس بدو اون جوراب منو بیار ، سریع رفت آورد!!
بابام یه نیگا به سگه کرد یه نیگا به من،
برگشت گفت از بچه هم شانس نداشتیم!

‏وقتی بلیط استادیوم گرفتی یهویی عروسی دعوت میشی!

 

[*~SAEEDEH~*]

1. یه بار دست یه نابینا رو گرفتم ببرمش اونور خیابون، دو دقیقه گذشت گفت داداش نمیخوای حرکت کنی گفتم ۵دقیقه دیگه صبر کن یه نابینای دیگه بیاد حرکت میکنیم!

2. ‏‏شما چجوری سر تا پاتون برنده؟ لباس پوشیدن من یجوریه که وقتی میخوام از یکی که تو ماشینه آدرس بگیرم میزنم رو شیشش میگه برو آقا نمیخوام تمیز کنی!

3. ‏‏این گزارشگرا میرن خونه میبینن شام قورمه سبزیه پیش خودشون میگن این پنجمین باره که در بیست سال گذشته شام قورمه‌سبزی میخورم در حالی که دوازدهمین یکشنبه ساله، بشقابم پیرکسه و توش ۲۸ لوبیای قرمز وجود داره!

4. ‏‏راننده همینطور که داشت راجب اختلاس حرف میزد یه هزاری دادم بهش گفت اگر۳۵۰ داری بده که من پونصد برگردونم اگرم نداری همین هزاری رو بردارم!

5. منم خیلی دوست دارم به خودم نامه بنویسم ودعوت خودم به قهوه رو قبول کنم
ولی اینکه برم کافه و مجبور باشم خودم حسابم کنم واقعا ناراحت کنندست!

‏برادران رایت . VS برادران لفت

 

[*~SAEEDEH~*]

.‏ شبکه نمایش یه فیلم خارجی نشون میده پسره به دختره میگه آب میخوری یا آب معدنی؟ دختره میگه آب معدنی و یه لیوان حاوی نوشیدنی زرد میاره براش))!

7. میگن خوردن ماهی باعث تقویت حافظه میشه واقعا راسته
انقدر موقع خوردنش حواست هست تیغ نره تو گلوت مغزت تقویت میشه!

8. وقتي داري تو مهموني ظرفارو ميشوري هميشه يه نفر مياد ميگه : "عه تو ميشوري؟ ميذاشتي من ميشستم" و ميره ميشينه، اون يه نفر خيلي بيشرفه!

9. ‏‏‏دیشب خواب دیدم تو یکی از کارتهای بانکیم یک و نیم میلیون دارم که پاک فراموشش کردم و وقتی که یادش می‌افتم کلی خوشحال میشم. نامی که برای این رویا برگزیدم اینه: مردان کوچک، رویاهای کوچک.!

10. ‏به بابام گفتم بابا اگه برق بره چیکار کنیم. گفت نه اینکه حالا که برق هست داری پیوند مغز انجام میدی آقای دکتر. بدوبدو رفتم کنتور برق رو قطع کردم گریه کردم خوابیدم.

وقتی میخوای با گاز سیگار روشن کنی و سیبیلات کز میخوره