شوخی با لرد سوداگران.....
مرداس توی آیینه نگاهی به ویدای ماست کرد.ویدا لبهاشو به هم مالید.دماغ عملیشو بالا کشید؛داتیس با جین پاره و هدفون گوشی سرش را تکان می داد.وارد خانه شد بوی سیرابی میامد:-جیغ زد وای مام به به...
داریوش غرق بازی کامپیوتری بود اونطرفتر سها با دوس پسرش تلفنی حرف میزد'-وای عجقم.....نه نمردممم...خاک تو گورت...
جیغی بنفش کشید:-یکی این ترومپرات خف کنه..یخچال همه فکر میکنن من مردم!!! پسره الاخ... ترشیده ش ددممممم.....آی نفس کش...
داتیس ته خیار را خرت خرت می جوید:- ها یه دوت خل داره نارینه اونم هی نقدمون می کنه...یکی نیس بگه ننه من ماسته!!!!
استاد سرخ شمشیرشو کشون کشون اورد:-ولم نمی کنه که....فراری شدم...یه دستشویی نمیتونم برم...داریوش ابروهاشو بالا انداخت:-تازه من نمیخوام برم با رونیکا ددر و دورر..این آیین هم قرار نقدمون کنه بدبخت شدیم....اون دلی بگوووو با اون نادی و خانواده اش ولمون نمی کنن...مرداس تفنگهایش را برداشت:-هیس بابا الان بیدار میشه میاد سراغ ما....ای جااااان...
مرداس توی آیینه نگاهی به ویدای ماست کرد.ویدا لبهاشو به هم مالید.دماغ عملیشو بالا کشید؛داتیس با جین پاره و هدفون گوشی سرش را تکان می داد.وارد خانه شد بوی سیرابی میامد:-جیغ زد وای مام به به...
داریوش غرق بازی کامپیوتری بود اونطرفتر سها با دوس پسرش تلفنی حرف میزد'-وای عجقم.....نه نمردممم...خاک تو گورت...
جیغی بنفش کشید:-یکی این ترومپرات خف کنه..یخچال همه فکر میکنن من مردم!!! پسره الاخ... ترشیده ش ددممممم.....آی نفس کش...
داتیس ته خیار را خرت خرت می جوید:- ها یه دوت خل داره نارینه اونم هی نقدمون می کنه...یکی نیس بگه ننه من ماسته!!!!
استاد سرخ شمشیرشو کشون کشون اورد:-ولم نمی کنه که....فراری شدم...یه دستشویی نمیتونم برم...داریوش ابروهاشو بالا انداخت:-تازه من نمیخوام برم با رونیکا ددر و دورر..این آیین هم قرار نقدمون کنه بدبخت شدیم....اون دلی بگوووو با اون نادی و خانواده اش ولمون نمی کنن...مرداس تفنگهایش را برداشت:-هیس بابا الان بیدار میشه میاد سراغ ما....ای جااااان...