- عضویت
- 2013/12/15
- ارسالی ها
- 42
- امتیاز واکنش
- 12
- امتیاز
- 0
- سن
- 26
- اینقدر که دختر پسرا همدیگر رو امتحان می کنن خدا بنده هاشو امتحان نمی کنه!
- ظهر سوار تاکسی بودم بعد راننده با ماشین پشتی دعواش شد. پیاده شد گفت «من اینجا وایسادم و وای خواهم ساد!» طبق آخرین اخبار رسیده تمام استادان ادبیات به صورت دسته جمعی خودکشی کردند!
- تا ده سالگی هر شلواری که بپوشی سر زانوهاش سوراخ میشه، از ده سالگی تا آخر عمر هم همین پروسه روی خشتکت اجرا می شه!
- زنگ خونه رو زدم، بابام از پشت آیفون میگه: تنهایی؟ میگم: نه! خونه محاصره است. بهتره تسلیم شیم بابا! هیچی دیگه. امشب چه باد خنکی میوزه تو پارک!
- یه نقاشی های مزخرفی بود، می گفتن سه بعدیه، اگه خیلی بهش زل بزنی یه چیزایی می بینی … بعد که نمی دیدی می گفتن «حتما خوب تمرکز نکردی، بیشتر دقت کن» بازم دقت می کردی و نمی دیدی، می گفتن «احمق نباید پلک بزنی اصلا. اگه خیلی خیلی تمرکز کنی یه اسب آبی توی فلان محدوده از نقاشی می بینی.» این دفعه فقط به او محدوده زل می زدی و بازم چیزی نمی دیدی، می گفتن «آی کیو باید کل نقاشی رو نگاه کنی.» به کل نقاشی زل می زدی و بازم چیزی نمی دیدی!
- بچه که بودم فکر می کردم فقط دوتا کشور توی دنیا داریم، ایران و خارج اما این اطمینان خیلی طول نکشید و با سفر دوست مامان به سوریه متزلزل شد. ذهن فسقلیم خیلی زود اطلاعاتو تصحیح کرد. من اشتباه کرده بودم. سه تا کشور وجود داشت؛ ایران، خارج و سوریه!
- به نظرم اینا همش بازیه که به ما نشون بده اوضاع داره خوب میشه؛ حتی ممکنه واسه اینکه بازیشون طبیعی به نظر برسه واقعا اوضاع عالی بشه اما ما همچنان گول این بازی ها رو نمی خوریم. آخه ما خیلی روشنفکریم! والا!
- مورد هم داشتیم، اسم مادرشو توی گوشیش «بیا خونه» سیو کرده!
- این آهنگ معروفه هست که جیپسی کینگ خونده، توش میگه «آمامیو و فیلان و بیسار» یک کلمه اش رو هم نمی فهمم چی میگه اما واقعا راست میگه، دنیا خیلی نامرده!
- یکی از لوازم تحریرهای لوکس زمان ما از این پاک کن هایی بود که یه سرش پاک می کرد اون یکی سرش جارو! حکم تبلت الان رو داشت!
- یه روز میرم ایتالیا؛ نه به خاطر ونیز و برج پیزا، فقط و فقط به خاطر دیدن روی گل «حمید معصومی نژاد» خبرنگار اعزامی جمهوری اسلامی ایران، ررررررررمم!
- تا دولت آمریکا تعطیله و خر تو خره، یکی بره گزینه نظامی رو از رو میز اوباما برداره!
- عسل، سیب زمینی، شلغم، باقالی، خیار؛ این پیامک همسر گرامی به منه که اول به عسلش نگاه کردم فکر کردم یه اس ام اس عاشقانه است ولی چهارتای بعدیش کاملا به فحش می خورد. فقط مونده بود یه شیر سماور و اگزوز خاور هم به لیست خرید اضافه کنه.
- فیس بوک اول یکسری جمله و شعر و غزل و نظر و نظم و نثر از عباس معروفی بود که بعدا امکانات دیگه ای بهش اضافه شد و دست و پا درآورد.
- چراغ ها را من خاموش می کنم – اگه راست می گویی ظرف ها را بشور.
- مجنون: من مـسـ*ـت و تو دیوانه، ما را که برد خانه؟ لیلی: آژانس!
- بهترین راه برای اینکه بچه ها زبان دومی رو یاد بگیرن اینه که پدر و مادرشون چیزایی رو که نمی خوان بچه ها متوجه بشن به همون زبان صحبت کنن!
- من فکر می کنم پس هستم. تو فکر نکردی پس رفتی.
- به پاکستانیه میگن یه فعل صرف کن؛ ضامن رو می کشه می گـه: منفجرم، منفجری، منفجر، منفجریم، منفجرید منفجرند!
- این دختر همسایمون از بس که از خونه نیومده بیرون، روابط عمومیش ضعیف شده. یه بار آش نذری پخش میکردن، اومد آیفونمون رو زد. گفتم «کیه؟» گفت «آشه!»
- یکی از فانتزیهام اینه که برای ادامه تحصیل برم پاکستان، به عنوان پایان نامه خودمو منفجر کنم!
- اونایی که میگن ما میریم فیسبوک فقط واسه تبادل اطلاعات، همونایی هستن که میرن تایلند، واسه دیدن مناظر طبیعی!
- ظهر سوار تاکسی بودم بعد راننده با ماشین پشتی دعواش شد. پیاده شد گفت «من اینجا وایسادم و وای خواهم ساد!» طبق آخرین اخبار رسیده تمام استادان ادبیات به صورت دسته جمعی خودکشی کردند!
- یارو نوشته من خیلی لاغرم هر کار میکنم چاق نمیشم یکی اومده کامنت داده رو تردمیل برعکس بدو!
- محکم تر مک می زند… پشه پیر… آخرین قطره خون تابستانی را …
- فکر اقتصادی بچه ما رو نیگا: بنیامین می گـه اگه یک میلیارد پول گیرش بیاد، با نصفش آلوچه می خره، نصف بقیه پول رو می ذاره کنار برای خرج دوا و درمون زیاده روی در آلوچه خوری! سگ تو اون فکر اقتصادیت!
- زن ها از سکوت برای مجازات کردن مردها استفاده می کنند اما مردها عاشق سکوت هستند.
- یه مدل بی شعور هم داریم که وقتی باهاش مشورت می کنی در آخر می گـه نمی دونم والا. هر طور خودت می دونی! آخه با مشت بکوبی دماغ و دهنشون رو هم سطح بکنی!
منبع:
- ظهر سوار تاکسی بودم بعد راننده با ماشین پشتی دعواش شد. پیاده شد گفت «من اینجا وایسادم و وای خواهم ساد!» طبق آخرین اخبار رسیده تمام استادان ادبیات به صورت دسته جمعی خودکشی کردند!
- تا ده سالگی هر شلواری که بپوشی سر زانوهاش سوراخ میشه، از ده سالگی تا آخر عمر هم همین پروسه روی خشتکت اجرا می شه!
- زنگ خونه رو زدم، بابام از پشت آیفون میگه: تنهایی؟ میگم: نه! خونه محاصره است. بهتره تسلیم شیم بابا! هیچی دیگه. امشب چه باد خنکی میوزه تو پارک!
- یه نقاشی های مزخرفی بود، می گفتن سه بعدیه، اگه خیلی بهش زل بزنی یه چیزایی می بینی … بعد که نمی دیدی می گفتن «حتما خوب تمرکز نکردی، بیشتر دقت کن» بازم دقت می کردی و نمی دیدی، می گفتن «احمق نباید پلک بزنی اصلا. اگه خیلی خیلی تمرکز کنی یه اسب آبی توی فلان محدوده از نقاشی می بینی.» این دفعه فقط به او محدوده زل می زدی و بازم چیزی نمی دیدی، می گفتن «آی کیو باید کل نقاشی رو نگاه کنی.» به کل نقاشی زل می زدی و بازم چیزی نمی دیدی!
- بچه که بودم فکر می کردم فقط دوتا کشور توی دنیا داریم، ایران و خارج اما این اطمینان خیلی طول نکشید و با سفر دوست مامان به سوریه متزلزل شد. ذهن فسقلیم خیلی زود اطلاعاتو تصحیح کرد. من اشتباه کرده بودم. سه تا کشور وجود داشت؛ ایران، خارج و سوریه!
- به نظرم اینا همش بازیه که به ما نشون بده اوضاع داره خوب میشه؛ حتی ممکنه واسه اینکه بازیشون طبیعی به نظر برسه واقعا اوضاع عالی بشه اما ما همچنان گول این بازی ها رو نمی خوریم. آخه ما خیلی روشنفکریم! والا!
- مورد هم داشتیم، اسم مادرشو توی گوشیش «بیا خونه» سیو کرده!
- این آهنگ معروفه هست که جیپسی کینگ خونده، توش میگه «آمامیو و فیلان و بیسار» یک کلمه اش رو هم نمی فهمم چی میگه اما واقعا راست میگه، دنیا خیلی نامرده!
- یکی از لوازم تحریرهای لوکس زمان ما از این پاک کن هایی بود که یه سرش پاک می کرد اون یکی سرش جارو! حکم تبلت الان رو داشت!
- یه روز میرم ایتالیا؛ نه به خاطر ونیز و برج پیزا، فقط و فقط به خاطر دیدن روی گل «حمید معصومی نژاد» خبرنگار اعزامی جمهوری اسلامی ایران، ررررررررمم!
- تا دولت آمریکا تعطیله و خر تو خره، یکی بره گزینه نظامی رو از رو میز اوباما برداره!
- عسل، سیب زمینی، شلغم، باقالی، خیار؛ این پیامک همسر گرامی به منه که اول به عسلش نگاه کردم فکر کردم یه اس ام اس عاشقانه است ولی چهارتای بعدیش کاملا به فحش می خورد. فقط مونده بود یه شیر سماور و اگزوز خاور هم به لیست خرید اضافه کنه.
- فیس بوک اول یکسری جمله و شعر و غزل و نظر و نظم و نثر از عباس معروفی بود که بعدا امکانات دیگه ای بهش اضافه شد و دست و پا درآورد.
- چراغ ها را من خاموش می کنم – اگه راست می گویی ظرف ها را بشور.
- مجنون: من مـسـ*ـت و تو دیوانه، ما را که برد خانه؟ لیلی: آژانس!
- بهترین راه برای اینکه بچه ها زبان دومی رو یاد بگیرن اینه که پدر و مادرشون چیزایی رو که نمی خوان بچه ها متوجه بشن به همون زبان صحبت کنن!
- من فکر می کنم پس هستم. تو فکر نکردی پس رفتی.
- به پاکستانیه میگن یه فعل صرف کن؛ ضامن رو می کشه می گـه: منفجرم، منفجری، منفجر، منفجریم، منفجرید منفجرند!
- این دختر همسایمون از بس که از خونه نیومده بیرون، روابط عمومیش ضعیف شده. یه بار آش نذری پخش میکردن، اومد آیفونمون رو زد. گفتم «کیه؟» گفت «آشه!»
- یکی از فانتزیهام اینه که برای ادامه تحصیل برم پاکستان، به عنوان پایان نامه خودمو منفجر کنم!
- اونایی که میگن ما میریم فیسبوک فقط واسه تبادل اطلاعات، همونایی هستن که میرن تایلند، واسه دیدن مناظر طبیعی!
- ظهر سوار تاکسی بودم بعد راننده با ماشین پشتی دعواش شد. پیاده شد گفت «من اینجا وایسادم و وای خواهم ساد!» طبق آخرین اخبار رسیده تمام استادان ادبیات به صورت دسته جمعی خودکشی کردند!
- یارو نوشته من خیلی لاغرم هر کار میکنم چاق نمیشم یکی اومده کامنت داده رو تردمیل برعکس بدو!
- محکم تر مک می زند… پشه پیر… آخرین قطره خون تابستانی را …
- فکر اقتصادی بچه ما رو نیگا: بنیامین می گـه اگه یک میلیارد پول گیرش بیاد، با نصفش آلوچه می خره، نصف بقیه پول رو می ذاره کنار برای خرج دوا و درمون زیاده روی در آلوچه خوری! سگ تو اون فکر اقتصادیت!
- زن ها از سکوت برای مجازات کردن مردها استفاده می کنند اما مردها عاشق سکوت هستند.
- یه مدل بی شعور هم داریم که وقتی باهاش مشورت می کنی در آخر می گـه نمی دونم والا. هر طور خودت می دونی! آخه با مشت بکوبی دماغ و دهنشون رو هم سطح بکنی!
منبع: